حاکم جِشُمی، ابوسعد محسنبن محمد بَروقَنی، عالم و متکلم زیدی قرن پنجم. وی در 413 در روستای جِشُم از توابع بیهق (سبزوار کنونی) به دنیا آمد (شهاری، قسم 3، ج 2، ص 891ـ892؛ نیز رجوع کنید به بیهقی، ص 212؛ صریفینی، ص 692). نسبش، به واسطه محمدبن حنفیه (متوفی 81)، به امام علی علیهالسلام میرسد، لیکن به علوی بودن شهرت نداشته است (بیهقی، ص 213). از سالهای آغازین حیات وی اطلاعی نیست. بیشتر مشایخ او از عالمان نیشابور بودهاند؛ از اینرو، وی احتمالا مدتی در این شهر اقامت داشته است (رجوع کنید به صریفینی، ص 692ـ693؛ شهاری، قسم 3، ج 2، ص 891).نخستین استاد وی، ابوحامد احمدبن محمدبن اسحاق نجار نیشابوری، از عالمان حنفی نیشابور بوده (رجوع کنید به حاکم جشمی، «الطبقتان... من کتاب شرحالعیون»، ص 367؛ صریفینی، ص 693) که نزد وی کلام و اصول فقه خوانده است (د.اسلام، چاپ دوم، تکمله 5ـ6، ذیل مادّه؛ نیز رجوع کنید به حاکم جشمی، «الطبقتان... من کتاب شرح العیون»، ص 389ـ390). ظاهرآ تا زمان حیات نیشابوری، حاکم نزد فرد دیگری شاگردی نکرده است (رجوع کنید به زرزور، ص 77). بعد از وفات نیشابوری، حاکم نزد ابوالحسن علیبن عبداللّه نیشابوری بیهقی به شاگردی پرداخت (رجوع کنید به بیهقی، ص 185). بیهقی تعالیم معتزله را به واسطه ابوطالب یحییبن حسین هارونی از قاضی عبدالجباربن احمد همدانی* دریافت کرده بود. حاکم نزد بیهقی برخی متون کلامی، اصول فقه و تفسیر خواند و همزمان با تلمذ نزد او، نزد عالم نامدار حنفی و قاضیالقضات نیشابور، ابومحمد عبداللّهبن حسین ناصحی، نیز شاگردی کرد (زرزور، ص 77ـ78) و در 436 از وی حدیث شنید (شهاری، همانجا). ناصحی نیز دارای عقاید معتزلی بود و جز در مسئله وعید، با معتزله مخالفتی نداشت. حاکم نزد او اصول محمدبن حسن شیبانی* و کتابهای الجامع، الزیادات و مسائل الحساب را خواند (زرزور، ص 78). حاکم نزد افراد دیگری نیز شاگردی کرد (رجوع کنید به صریفینی، ص692ـ 693؛ حاکم جشمی، «الطبقتان... من کتاب شرح العیون»، ص 367؛ زرزور، ص 78ـ79).وی بعد از اتمام تحصیلات خود، به زادگاهش بازگشت و در 13 رمضان 478 املای اثر حدیثی خود، جلاء الابصار فی متون الأخبار، را در مسجدجامع جشم آغاز کرد. این اثر، که در شصت مجلس است، در 481 بعد از بازگشت حاکم از سفر حج، به پایان رسید. عمده احادیث این کتاب به نقل از ناصحی است (رحمتی، ص 107، پانویس 17).در منابع زیدیه از حاکم جشمی به عنوان استاد زمخشری* یاد شده (شهاری، قسم 3، ج 2، ص 892؛ زرزور، ص 80)؛ اما همانگونه که مادلونگ (ص 487) اشاره کرده است، شاهدی درباره دیدار زمخشری و جشمی در دست نیست، تنها میدانیم که زمخشری کتاب جلاءالابصار جشمی را از شاگرد وی، احمدبن محمدبن اسحاق خوارزمی، که در جشم ساکن بوده، روایت کرده است. به نظر مادلونگ (همانجا)، زمخشری بعد از وفات جشمی به جشم رفته و نزد شاگردان او درس خوانده است. مادلونگ (همانجا) شاهد این ادعا را سلسله سندی در روایت قصیدهای از عالم معتزلی، ابوالحسن جرجانی*، میداند (نیز رجوع کنید به سبکی، ج 3، ص 460ـ461). همانگونه که مادلونگ (ص 488ـ492) نشان داده است، ظاهرآ زمخشری، برخلاف جشمی که از مکتب ابوهاشم جُبّائی* پیروی کرده، از مکتب اعتزالی ابوالحسینِ بصری* (متوفی 436) متأثر بوده و آرای وی را در خوارزم، رکنالدین محمود خوارزمی (متوفی 536) به وی درس داده است. این خود میتواند دلیلی بر رد فرضیه شاگردی زمخشری نزد جشمی باشد (رجوع کنید به یافی، ص 368). بنابر برخی منابع، حاکم جشمی در سال 494 در مکه، به علت تألیف کتاب رسالة ابلیس الیاخوانه المناحیس، کشته شد (برای نمونه رجوع کنید به شهاری، قسم 3، ج 2، ص 894؛ زرزور، ص 72ـ73).از حاکم آثار فراوانی باقیمانده که اغلب آنها به صورت نسخه خطی در کتابخانههای مختلف، خاصه در کتابخانههای یمن، موجود است. مهمترین اثر کلامی او، شرح عیون المسائل است. این کتاب شرح کتابی از خود وی، یعنی عیون المسائل، است. حاکم شرح خود را موجز خوانده، اما زرزور (ص 101ـ 102) آن را شرح جامع و تفصیلی دانسته است. این کتاب، شش بخش دارد، شامل فرق غیرمسلمان، فرقههای مسلمان، معتزله و آرا و عقاید آنها، توحید، تعدیل و تجویر، و نبوت. با توجه به دلبستگی حاکم جشمی به ابوهاشم، شگفتآور نیست که وی در این کتاب به آرای قاضی عبدالجبار تکیه کرده است (رجوع کنید به همانجا). از کتاب عیون المسائل، نسخهای در کتابخانه آمبروزیان (رجوع کنید به بروکلمان، )ذیل(، ج 1، ص 732)، و از شرح عیون المسائل نسخههای متعددی در موزه بریتانیا، کتابخانه آمبروزیان، لیدن و صنعا باقی مانده است (حاکم جشمی، رسالة ابلیس، مقدمه مدرسی، ص 12). در کتابخانههای خصوصی یمن نیز نسخهای از این کتاب موجود است (رجوع کنید به وجیه، 1422، ج 1، ص 474). فؤاد سید، بخشی از این کتاب را که در شرح احوال عالمان معتزلی از قاضی عبدالجبار تا زمان جشمی است، در کتاب فضلالاعتزال و طبقاتالمعتزلة قاضی عبدالجبار (تونس ]بیتا.[، ص 365ـ393) به چاپ رسانده است. حاکم جشمی آثار کلامی دیگری چون التأثیر و المؤثر، نصیحةالعامة یا الرسالة التامة فی نصیحة العامة، تنزیه الانبیاء و الأئمه (وجیه، 1422، ج 1، ص 357؛ نموی، ص 88) و رسالة ابلیس الی اِخوانه المناحیس نگاشته که به صورت نسخههای خطی باقی مانده است (رجوع کنید به زرزور، ص 97ـ101). این رساله، با عنوان رسالة الشیخ ابیمُرَّة إلی اخوانه المجبرة (وجیه، 1422، ج 1، ص 527) نیز مشهور است. متن این رساله را سیدحسین مدرسی به چاپ رسانده است. نسخهای از تلخیص این کتاب به دست عالم امامی، عبدالرحمانبن محمد عتایقی (قرن هشتم)، با عنوان الدّر النفیس من رسالة ابلیس موجود است (رجوع کنید به حسینی اشکوری، ج 21، ص 215ـ216).رساله نصیحةالعامة در اصل به زبان فارسی نگاشته شده، که فقط ترجمهای عربی از آن باقی است (حاکم جشمی، رسالة ابلیس، همان مقدمه، ص 13). اثر مهم دیگر حاکم جشمی در اصول دین، کتاب تحکیم العقول فی تصحیح الأصول است که عبدالسلام وجیه آن را براساس یک نسخه منحصر به فرد و کهن (کتابت 629) به چاپ رسانده است (عمان 1421). حاکم جشمی در کتاب هدایةالمسترشدین و ریاضة المتدبرین نیز درباره مسائل کلامی بحث کرده است (حاکم جشمی، تحکیم العقول، مقدمه وجیه، ص 19). جشمی در آغاز تحکیم العقول (ص 30) گفته است که وی همانند جعفربن حرب* بحثی از مباحث پیچیده کلام به میان نمیآورد. کتاب با مقدماتی از دانش کلام که از دانستن آنها گریزی نیست آغاز شده (رجوع کنید به ص 31ـ39) و با فصولی درباره حدوث عالم و اثبات محدث و صفات آن (ص41ـ 115)، تعدیل و تجویر (ص117ـ196) و نبوت (ص197ـ 217) ادامه یافته است. حاکم جشمی به مسئله امامت در ذیل آخرین بخش کتابش (ص 229ـ234) اشاره کرده است. مهمترین اثر تفسیری او، التهذیب فی تفسیرالقرآن در نه جلد است. نسخههای خطی کهنی از آن موجود است (رجوع کنید به وجیه، 1422، ج 1، ص 286، 330ـ333، 564، ج2، ص145، 365ـ366؛ رقیحی و همکاران، ج 1، ص 132ـ139). عدنان زرزور درباره این تفسیر، اهمیت آن و آرای تفسیری حاکم جشمی بررسی مفصّلی کرده است. اهمیت اصلی تفسیر حاکم در نقل قولهایی از تفاسیر عالمان معتزلی، چون ابوعلی جُبّائی*، ابومسلم محمدبن بحر اصفهانی، ابوالقاسم بلخی/ کعبی* و ابوبکر اصمّ*، است که بهعنوان مصادر اصلی جشمی یاد شدهاند (زرزور، ص 161ـ 162؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام، همانجا). درباره تأثیر تفسیر حاکم جشمی گفتهاند که زمخشری تفسیر خود را با افزودن مطالبی براساس تفسیر حاکم جشمی تألیف کرده است (رجوع کنید به زرزور، ص 460؛ مؤیدی، ص 236). زرزور (ص 462ـ482) با آوردن شواهدی، نادرستی این مطلب را نشان داده است.حاکم جشمی کتاب دیگری در مباحث قرآنی با عنوان تنبیه الغافلین عن فضائل الطالبیین نوشته و در آن، آیات نازل شده در حق اهل بیت و علی علیهالسلام را براساس ترتیب سورهها گردآوری کرده و روایات مرسلی را نیز در تفسیر آیات به آن افزوده است. نسخههای خطی متعددی از این اثر موجود است (رجوع کنید به وجیه، 1422، ج1، ص196، 357، 570، ج2، ص97، 423). این کتاب چندینبار به چاپ رسیده است. آخرین چاپ آن به کوشش ابراهیم یحیی درسی در صَعْده در 1421 منتشر شده است.جشمی آثار حدیثی نیز تألیف کرده و کتاب جلاء الابصار فی متون الاخبار مهمترین اثر حدیثی اوست. او در جلاء الابصار، فقط به نقل و گردآوری احادیث اکتفا نکرده است. کتاب وی حاوی نکاتی درباره فرق اسلامی (رجوع کنید به رحمتی، ص 94ـ98، 110ـ114، 117ـ120، 124ـ126، 128ـ130)، تاریخ زیدیه و مسائل کلامی مورد مناقشه میان اشاعره و معتزله است (رجوع کنید به همان، ص 106ـ108، 110ـ136). ویلفرد مادلونگ بخشهایی از این کتاب را، که درباره امامان زیدیه است، به نقل از تحفةالابرار، تألیف احمدبن سعدالدین مِسْوَری (ص 119ـ133)، در مجموعه اخبار ائمةالزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان به چاپ رسانده است (بیروت 1987). نسخههای خطی متعددی از کتاب جلاءالابصار باقی است (رجوع کنید به وجیه، 1422، ج 1، ص 215ـ216، 377، 518، 538، 568، ج 2، ص 102، 240، 535؛ رقیحی و همکاران، ج 1، ص 340). مسوری کتابی با عنوان المجالس من کتاب جلاء الابصار نگاشته است که اگر همان تحفةالابرار نباشد، تلخیص دیگری از کتاب جلاءالابصار است (رجوع کنید به رقیحی و همکاران، ج 2، ص 728).اثر دیگر حاکم در حوزه تاریخ با عنوان السفینة الجامعة لانواع العلوم است که در آن به گردآوری اخبار انبیا، پیامبر اسلام، سیره صحابه و عترت پیامبر تا زمان خود پرداخته است. این کتاب چهار مجلد بوده و بخش اعظم آن به صورت خطی باقیمانده است (رجوع کنید به وجیه، 1422، ج 1، ص 474، 518، ج 2، ص 96ـ97، 147). جشمی حنفیمذهب بوده، اما در اواخر عمر به زیدیه گرویده است. وی در کتابی با عنوان المنتخب، به گردآوری آرای فقهی زیدیه براساس آرای الهادی الیالحق یحییبن حسینبن قاسم رسّی (متوفی 298) پرداخته است که نسخهای از آن باقی نیست (رجوع کنید به زرزور، ص 81، 112ـ113).آثار حاکم جشمی از طریق عالمان زیدی مهاجر ایرانی به یمن راهیافته است. برخی از آثار او را تاجالدین زیدبن احمد بیهقی بروقنی، که در سال 540 به یمن رفته، در آنجا روایت کرده است (رجوع کنید به حاکم جشمی، تنبیه الغافلین، ص 27ـ28). راوی دیگر آثار جشمی در یمن، قاضی جعفربن عبدالسلام مسوری (متوفی 573) است که در مکه از شمسالدین علیبن عیسی مشهور به ابنوهّاس (متوفی 556) کتاب جلاء الابصار و شماری از آثار جشمی را سماع کرده و از او اجازه روایت آثار زیدیه را گرفته است (شهاری، قسم 3، ج 1، ص 275، ج 2، ص 774). قاضی جعفر همچنین بخشی از تفسیر التهذیب را نزد ابوجعفر دیلمی سماع کرده و دیلمی اجازه روایت آثار جشمی را به او داده است (همان، ج 1، ص 275). قاضی محمدبن عامربن علی اصفهانی، تفسیر التهذیب حاکم جشمی را با عنوان التقریب المنتزع من التهذیب خلاصه کرده و در آن اسباب نزول آیات را براساس روایات حاکم همراه با اخبار و مطالبی از تفسیر حاکم و آثار دیگر تألیف کرده (زرزور، ص 487) که نسخهای از آن باقی است (رجوع کنید به وجیه، 1420، ص 915).آثار حاکم جشمی مورد توجه فراوان عالمان زیدی بوده (رجوع کنید به شهاری، قسم 3، ج 1، ص 61، 103، 119، ج 2، ص 699ـ 700) و در منابع زیدی از وی با عنوان الحاکم یاد شده است (ابنابیالرجال، ج 4، ص 404؛ د.اسلام، همانجا). با این حال، از برخی آرای حاکم جشمی نقد شده است. مثلا محمدبن احمدبن ولید قرشی (قرن هفتم) در کتابی با عنوان منهاج السلامة فی مسائل الامامة به نقد دیدگاه حاکم درباره مسئله امامت پرداخته است. ابنولید اشاره کرده که دیدگاه حاکم در شرح عیون المسائل، قبل از گرویدن وی به زیدیه بوده است (رجوع کنید به حاکم جشمی، «الطبقتان... من کتاب شرح العیون»، مقدمه فؤاد سید، ص356ـ357؛ نیز رجوع کنید به وجیه، 1420، ص844ـ 845).منابع : ابن ابیالرجال، مطلع البدور و مجمع البحور فی تراجم رجال الزیدیة، چاپ عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده، یمن 1425/2004؛ علیبن زید بیهقی، تاریخ بیهق، چاپ احمد بهمنیار، ]تهران 1361ش[؛ محسنبن محمد حاکم جشمی، تحکیم العقول فی تصحیح الاصول، چاپ عبدالسلام وجیه، عمان 1421/2001؛ همو، تنبیه الغافلین عن فضائل الطالبیین، چاپ ابراهیم یحیی درسی، صعده، یمن 1421/2000؛ همو، رسالة ابلیس الی اخوانه المناحیس، چاپ حسین مدرسی، بیروت 1415/1995؛ همو، «الطبقتان الحادیة عشرة و الثانیة عشرة من کتاب شرح العیون»، در قاضی عبدالجباربن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، چاپ فؤاد سید، تونس ]بیتا.[؛ احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی، قم 1354ـ1376ش؛ محمدکاظم رحمتی، «معرفی جلاءالابصار فی متون الأخبار»، علوم حدیث، سال 6، ش 3 (پاییز 1380)؛ احمد عبدالرزاق رقیحی، عبداللّه محمد حبشی، و علی وهاب آنسی، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر صنعاء، ]صنعا ? 1984[؛ عدنان محمد زرزور، الحاکم الجشمی و منهجه فی تفسیرالقرآن، ]بیروت ?1391/ 1971[؛ عبدالوهاببن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964ـ1976؛ ابراهیمبن قاسم شهاری، طبقات الزیدیة الکبری، قسم 3: بلوغ المراد الی معرفة الاسناد، چاپ عبدالسلام وجیه، عمال 1421/2001؛ ابراهیمبن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ]اصل از[ عبدالغافربن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم 1362ش؛ مجدالدینبن محمد مؤیدی، التحف شرح الزلف، صنعا 1417/1997؛ عبدالسلام وجیه، اعلام المؤلفین الزیدیة، عمان 1420/1999؛ همو، مصادرالتراث فی المکتبات الخاصة فی الیمن، عمان 1422/2002؛ عبدالکریم یافی، «فی سیرة الزمخشری جاراللّه»، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ج 57، ش 3 (شوال 1402)؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942; EI2, suppl., fascs. 5-6, Leiden 1981, s.v. "Al-Hakim al-Djushami", (by W. Madelung); Wilferd Madelung, "The theology of al-Zamakhshari", in Actas del XII Congreso de la U.E.A.I. (Malaga, 1984), Madrid: Union Europeenne d'Arabisants et d'Islamisants, 1986; Leon Nemoy, Arabic manuscripts in the Yale University, New Haven 1956.