حاجیبیگوف، عُزَیر (یا عزیر حاجی بیگلی)، موسیقیدان، روزنامهنگار و نمایشنامهنویس آذربایجانی. وی در 1302/ 1885 در روستای آغجابدیع، نزدیک شهر شوشه قرهباغ، به دنیا آمد. زندگی و تحصیل در شهر شوشه، که از کانونهای شعر و موسیقی قفقاز بود (رجوع کنید به صفروفا، ص 11ـ12)، وی را به شعر و هنر بسیار علاقهمند کرد. دایی عزیر نیز، که نخستین معلم موسیقی او بود، در جهت دادن به علایق او بیتأثیر نبود. عزیر در سیزده سالگی در گروه همسرایان نمایشنامه مجنون لیلینین مزاری اوسته (مجنون بر سر مزار لیلی)، که در 1315/ 1897 به اجرا درآمد، شرکت کرد (همان، ص 12ـ13؛ د. آ.، ج 10، ص 147؛ )دایرةالمعارف ادیبان دنیای ترک(، ذیل "Hacibeyli, Uzeyir Ebdulhuseyn Ogiu")، که ظاهرآ نخستین گام وی در مسیر فعالیتهای هنری بود. عزیر از 1317 تا 1322/ 1899ـ 1904 در دانشسرای گوریِ گرجستان به فراگیری زبان و ادبیات روسی و علوم جدید پرداخت و با موسیقی غربی نیز تا حدودی آشنا شد (صفروفا، ص 14؛ حبیب بیگلی، ص 70)، سپس در یکی از مدارس روستاهای قرهباغ بهتدریس اشتغال یافت. وی همزمان با انقلاب 1905 به باکو منتقل شد و ضمن معلمی، به روزنامهنگاری روی آورد و افزون بر نوشتن مقالات و داستانها و نمایشنامههای کوتاه انتقادی و طنزآمیز برای نشریات، سردبیری بعضی از آنها را نیز برعهده گرفت (د. آ.، ج 10، ص 148). مقالات و نمایشنامههایی از او که به انقلاب مشروطیت ایران ارتباط دارند، به زبان فارسی ترجمه شدهاند (رجوع کنید به رئیسنیا، ص 175ـ242). او در همین دوره، داستان شنل گوگول را به ترکی ترجمه و در 1327/1909 منتشر کرد ()دایرةالمعارف ادیبان دنیای ترک(، همانجا).حاجیبیگوف با ساختن اپرای لیلی و مجنون، براساسمنظومهای به همین نام از فضولی* و اجرای آن در 1325/1908 در باکو، بنیانگذار هنر اپرا در جهان اسلام به شمار آمده است (گلسرخی، ص 73؛ )تاریخ آذربایجان(، ج 5، ص 255؛ احمدوف، ص 475؛ )دایرةالمعارف ادیبان دنیای ترک(، همانجا). وی از 1327 تا 1331/ 1909 ـ 1913 چندین اپرا تألیف و تصنیف کرد (رجوع کنید به گلسرخی، ص 76؛ حاجیبیگوف، مقدمه میرزا ابراهیموف، ص 5ـ12؛ رئیسنیا، ص 132ـ163). براساس بعضی از این آثار، فیلمهایی ساخته شده است (رجوع کنید به د. آ.، ج 10، ص 150؛ بهار، ج 2، ص 375). فیلم آرشین مالآلان جایزه دولتی اتحاد شوروی را در 1325ش/ 1946 دریافت کرد ()دایرةالمعارف بزرگ شوروی(، ج 5، ص 163). برخی آثار او نیز به زبانهای دیگر، از جمله فارسی، ترجمه شدهاند (رجوع کنید به آرینپور، ج 2، ص 290؛ رئیسنیا، ص 170؛ ملکپور، ج 2، ص 98، پانویس40).حاجیبیگوف در پی اغتشاشات ناشی از انقلاب کمونیستی، در بهار 1336/1918 به ایران پناهنده شد (اصلانوف، ص 125) و در تابستان همان سال، رهبری گروه هنرمندان ایرانی باکو در انزلی و رشت را برعهده گرفت (حبیب بیگلی، ص 71؛ رئیسنیا، ص 169ـ170). ملکپور (ج 2، ص 121) از سهم بسزای وی در پیریزی شالودههای نمایشهای موسیقایی در ایران سخن گفته است. عشقی در ساختن اپرای رستاخیز شهریاران ایران، به موسیقی اپرای لیلی و مجنون توجه داشته است (رجوع کنید به ص 332). آثار حاجی بیگوف بارها در تبریز و تهران و رشت و انزلی به اجرا درآمده است (رجوع کنید به آرینپور، همانجا؛ ملکپور، ج 2، ص 98، پانویس40؛ رنجبر فخری، ص 76، 151ـ152، 160، 254ـ256، 284، و جاهای دیگر؛ نفیسی، ص 461؛ د. آ.، همانجا).حاجیبیگوف در 1329/1911، برای تکمیل تحصیلات خود در زمینه موسیقی، به مسکو رفت و پس از شرکت در دورههای موسیقی انجمن فیلارمونیک مسکو، در 1331/ 1913 در هنرستان موسیقی سنپترزبورگ ادامه تحصیل داد و در حین تحصیل و پس از آن، به خلق دیگر آثار خود پرداخت (د. آ.، ج 10، ص 148).حاجیبیگوف، که با محمدامین رسولزاده* مناسبات دوستانهای داشت (رجوع کنید به رسولزاده، پیشگفتار رئیسنیا، ص 23)، در دوره حکومت جمهوری آذربایجان (1336ـ1338/ 1918ـ 1920) به رهبری رسولزاده، ابتدا از نویسندگان روزنامه آذربایجان و سپس سردبیر آن بود (رجوع کنید به اصلانوف، ص 125ـ 131). اصلان کنعان مقالات حاجیبیگوف را در آن روزنامه گردآوری و در کتاب )در برابر فتنهها( انتشار داده است.حاجی بیگوف پس از این زمان، به سِمَتهای گوناگونی رسید، از جمله ریاست بخش موسیقی اداره امور هنری کمیسری معارف خلق، ریاست هنرستان موسیقی دولتی آذربایجان، عضویت در فرهنگستان علوم، و نمایندگی شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی. وی در این سمتها عناوین و نشانهای گوناگونی دریافت کرد و ضمن تدریس و تصنیف موسیقی، چون اپرای کوراوغلو (1316ش/1937) و اپرای نیمه تمام فیروزه و چند آهنگ و ترانه تبلیغی و غنایی، اثر نظری خود با عنوان )مبانی موسیقی عامیانه آذربایجان( را در 1324ش/ 1945 منتشر کرد، که از آن میان، اپرای کوراوغلو تحسین بسیار برانگیخت (رجوع کنید به گلسرخی، ص 78ـ80). حاجی بیگوف در 2 آذر 1327/ 23 نوامبر 1948 درگذشت ()دایرةالمعارف بزرگ شوروی(، ج 5، ص 163). بعضی صاحبنظران ایرانی آثار او را ستودهاند (رجوع کنید به بهار، ج 2، ص 375ـ377؛ گلسرخی، ص 72).منابع : یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج 2، تهران 1357ش؛ محمدتقی بهار، بهار و ادب فارسی، بهکوشش محمد گلبن، تهران 1371ش؛ محمدامین رسولزاده، گزارشهایی از انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه رحیم رئیسنیا، تهران 1377ش؛ محمود رنجبر فخری، نمایش در تبریز از انقلاب مشروطه تا نهضت ملی نفت، تهران 1383ش؛ رحیم رئیسنیا، عُزیر و دو انقلاب، تهران 1357ش؛ زمفیرا صفروفا، عزیر حاجیبیکوف، باکو 1985؛ محمدرضابن ابوالقاسم عشقی، کلیات میرزاده عشقی، چاپ هادی حائری (کورش)، تهران 1375ش؛ ایرج گلسرخی، «عزیر عبدالحسین حاجیبکوف»، پیام نوین، سال 3، ش 1 (مهر 1339)؛ جمشید ملکپور، ادبیات نمایشی در ایران، ج 2، تهران 1363ش؛ سعید نفیسی، به روایت سعید نفیسی: خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی، بهکوشش علیرضا اعتصام، تهران 1381ش؛Teymur Ahmadov, Azarbayjan Yazichilari, Baku 1995; Mir Abbas Aslanov, "U. Hajibayov Azarbayian qazetinin redaktorukimi", in Azarbayjan demokratik respublikasi, ed. Vilayat Quliyev etal. Baku 1992; Azarbayjan Savet Ensiklopediyasi, Baku 1976-1987; Azarbayjan tarikhi, ed. M. A. Ismayilov etal., vol.5, Baku: Elm Nashriyyati, 2001; Great Soviet encyclopedia, New York 1973-1983, s.v. "Gadzhibekov, Uzeir Abdul Gusein Ogly" (by E. Abasova); Isa Habibbayli, XX.asr Azarbayjan Yazichilari, Baku 1992; Uzeyir Hajibayov, Sechilmish asarlari, Baku 1985; Turk dunyasi edebiyatcilari ansiklopedisi, Ankara: Ataturk Kultur Merkezi, 2002-