چیوی زاده

معرف

از خاندانهای مشهور و صاحب‌مناصب قضایی دوران عثمانی از سده نهم تا دوازدهم

متن

چیوی‌زاده، از خاندانهای مشهور و صاحب‌مناصب قضایی دوران عثمانی از سده نهم تا دوازدهم. الیاس، بزرگ این خاندان، خطاط و ملقب به چیوی بود و به همین سبب، عنوان چیوی‌زاده با نام اولاد و احفادش همراه شده است (د.ا.د.ترک، ذیل «چیوی‌زاده‌لر»). خاندان چیوی‌زاده حنفی‌مذهب بودند. پسران الیاس، محیی‌الدین محمد و عبدی بودند.1) محیی‌الدین محمد. وی در 896 در ولایت مَنْتَشا (در جنوب‌غربی آناطولی) به‌دنیا آمد (طاشکوپری ‌زاده، 1989، ص446؛ د.ا.د.ترک، ذیل «چیوی‌زاده محیی‌الدین محمدافندی»). لکنوی (ص 212)، نام پدرش را محمدبن الیاس ذکر کرده است که مدرّس علوم دینی و نخستین استاد محیی‌الدین بود، اما در بیشتر منابع (برای نمونه رجوع کنید به غزّی، ج 2، ص 28؛ طاشکوپری‌زاده، 1395، ص 265)، نام وی محیی‌الدین محمد و نام پدرش الیاس ذکر شده است. محیی‌الدین در خردسالی پدرش را از دست داد و تحت حمایت عمویش، مصطفی افندی، که با مادر او ازدواج کرده بود، قرار گرفت و همراه او به استانبول رفت (د.ا.د.ترک، ذیل «چیوی‌زاده‌لر»). وی در آنجا نزد سعدی چلپی‌افندی، محیی‌الدین افندی فناری‌زاده، محمدپاشا و قره‌بالی درس خواند و مُعید درس قره‌بالی شد. پس از آن، در مدارس شهرهای اَدِرنه، بورسه، چورلی و استانبول به تدریس پرداخت (طاشکوپری‌زاده، 1395، ص 265ـ266؛ د.ا.د.ترک، ذیل «چیوی‌زاده محی‌الدین محمدافندی»). سپس در امتحان مدرّسی یکی از مدارس ثَمان (مدارس هشت‌گانه‌ای که سلطان محمدفاتح در استانبول بنا کرد و مرکز تحصیلات عالی بود) شرکت نمود و رساله‌اش ممتاز شناخته شد، اما چون در این رساله بر کتاب تغییرالتَّنقیح (در اصول فقه)، تألیف شیخ‌الاسلام کمال پاشازاده*، ایراداتی گرفته بود، مورد غضب او قرار گرفت و از تدریس در مدارس ثمان محروم گردید؛ از این‌رو، در مدرسه‌ای در مجاورت ادرنه به تدریس پرداخت و پس از مدتی، مدرّس مدارس ثمان شد (رجوع کنید به طاشکوپری‌زاده، 1395، ص 396ـ397؛ همو، 1989، ص 447ـ448). محمدبن عبدالوهاب‌بن عبدالکریم، شاه‌محمدبن حزم، شیخ‌محرّم‌بن محمد، پرویز عبداللّه و احمد شمس‌الدین افندی قاضی‌زاده از شاگردان او بودند (همو، 1395، ص 384، 400، 478، 497؛ )تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی(، ج 1، ص 189).چیوی‌زاده در 934 قاضی مصر و در 944 قاضی عسکر آناطولی (بخش آسیایی حکومت عثمانی) شد (د.ا.د.ترک، همانجا). او در زمان سلطان سلیمان قانونی در 945، به‌منصب شیخ‌الاسلامی رسید و در 948 یا 949 به فرمان سلطان از این سمت عزل گردید (غَزّی؛ د.ا.د.ترک، همانجاها). به گزارش کیدو (ص 46)، وی نخستین شیخ‌الاسلام حکومت عثمانی بود که از سمت خود عزل شد. بعضی سبب عزل او را انتقاد بسیار او از بزرگان تصوف، مانند جلال‌الدین رومی و محیی‌الدین ابن‌عربی، دانسته‌اند، اما به نظر برخی دیگر، فتواهای نامتعارف او از نظر فقه حنفی (مانند مخالفت با جواز وقفِ نُقود و نیز مسح از روی پاپوش؛ رجوع کنید به ادامه مقاله)، سبب اختلاف نظر وی با دیگر علما و در رأس آنان ابوالسعود افندی شد و مجادلات بسیاری پدید آورد؛ از این‌رو، سلطان سلیمان از گروهی از علما خواست تا فتواهای چیوی‌زاده را بررسی کنند و پس از حکم آنان به خطای او در فتواهایش، وی را برکنار کرد (غزّی؛ د.ا.د.ترک، همانجاها؛ کیدو، ص 46ـ47).محیی‌الدین محمد پس از عزل، به حج رفت و پس از بازگشت از این سفر، به تدریس در یکی از مدارس ثمان پرداخت. وی در 950 به جای ابوالسعود افندی ــکه شیخ‌الاسلام شده بودــ قاضی عسکر روم‌ایلی (بخش اروپایی حکومت عثمانی) شد. محیی‌الدین در 954 وفات کرد و در مقبره منسوب به ابوایوب انصاری در استانبول به خاک سپرده شد (طاشکوپری‌زاده، 1395، ص 266؛ همو، 1989، ص 446، 448؛ د.ا.د.ترک، همانجا). طاشکوپری‌زاده (1395، همانجا) وی را فردی متواضع و نیکوسیرت، حافظ قرآن و مسلط بر علم فقه و حدیث و تفسیر معرفی کرده است.آثار چیوی ‌زاده عبارت‌اند از: مجموعة الفتاوی که فتواهای او به زبان ترکی و عربی است، الایثار لحلّ المختار فی فروع الحنفیة (المختار اثر ابن‌بلدحی موصلی، فقیه حنفی، متوفی 683)، حُسْن القاری فی التجوید، میزانُ المُدَّعیین فی اِقامَةِ البَینَتَین (بغدادی، ایضاح‌المکنون، ج 2، ستون 439؛ همو، هدیةالعارفین، ج 2، ستون 242؛ بروکلمان، ج 9، ص 331؛ برای نسخ خطی بعضی از این آثار رجوع کنید به بروکلمان، همانجا؛ خیمی، ج 2، ص 15، 234ـ235)، رسالةٌ فی وقف الدَّراهم و الدنانیر علی رسالة ابی‌السعود، رسالةٌ فی المسح علی الخُفَّین، رسالةٌ فی حَقِّ الدَّوَران (درباره سماع صوفیان) و رسالةٌ فی الحدود والتعزیر (د.ا.د.ترک، همانجا؛ قس بروکلمان، ج 9، ص 341، که رسالة فی‌المسح علی الخُفین را از آثار محمد فرزند محیی‌الدین محمد دانسته است). زرکلی (ج 6، ص40) رسالةٌ فی تحریر دعوی‌الملک، در علم فقه، را نیز از تألیفات او برشمرده است. به گفته طاشکوپری‌زاده (1395، همانجا)، وی بر چند کتاب حاشیه نوشته است که مشهور نیستند. داماد چیوی ‌زاده، حامد افندی*، از عالمان مشهور بود که به منصب شیخ‌الاسلامی رسید.2) محمد چیوی‌زاده، پسر محیی‌الدین محمد. وی در 937 در استانبول به دنیا آمد. در 950 همراه با پدرش به حج رفت و در اثنای سفر، برخی متون فقهی را از حفظ کرد. وی علاوه بر پدرش، نزد احمدبن مصطفی طاشکوپری‌زاده* و پرویزافندی درس خواند (عطائی، ص 292؛ د.ا.د.ترک، ذیل «چیوی‌زاده محمدافندی») و فقه و حدیث و تفسیر را از بدرالدین محمدبن محمد غَزّی آموخت و از او اجازه دریافت داشت (غزّی، ج 3، ص 27). از 964 به تدریس پرداخت و در 971 مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه (مجموعه مدارسی که به دستور سلطان سلیمان قانونی بنا شد و مقام مدارس ثمان را گرفت) در استانبول شد (عطائی؛ د.ا.د.ترک، همانجاها). وی در محرّم 977 قاضی شام و در پایان همان سال از سمت خود عزل شد. در این مدت، به سبب نحوه سلوک خود در قضاوت و رفتار با مردم، محبوبیت بسیاری کسب کرد (ابن‌طولون، ص330ـ 331؛ غزّی، ج 3، ص 28). چیوی‌زاده از 978 تا 983 قضاوت مصر، بورسه، ادرنه و استانبول را برعهده داشت. وی در 983 قاضی‌عسکر آناطولی و در 985 قاضی عسکر روم‌ایلی شد، اما در 987، به‌سبب منازعه‌ای که بین او و صدراعظم محمدپاشا رخ داد، عزل شد. وی در 989 به سمت پیشین خود (قاضی عسکری روم‌ایلی) بازگشت و در همان سال، هم‌زمان با سلطنت مراد سوم شیخ‌الاسلام گردید (عطائی، ص 292ـ293؛ د.ا.د.ترک، همانجا؛ شقیرات، ج 1، ص 422).در زمان شیخ‌الاسلامی محمد چیوی‌زاده، برای نخستین بار و برخلاف روال پیشین، صدراعظم وقت به درخواست سلطان برای تبریک‌گویی اعیاد و جشنها به دیدار او رفت و از آن پس این کار مرسوم شد (کیدو، ص70). منصب شیخ‌الاسلامیِ چیوی‌زاده تا زمان وفاتش در 995، تداوم یافت. وی در جوار پدرش دفن شد (غزّی، ج 3، ص 29؛ عطائی، ج 1، ص 293).محمد چیوی‌ زاده را فردی متشرع، پاکدامن، میانه‌رو و تأثیرگذار در رویدادهای سیاسی و اجتماعی زمان خود و حامی ستمدیدگان دانسته‌اند. وی خطی بسیار نیکو داشت و مسجد و مدرسه‌ای در استانبول بنا کرد (رجوع کنید به عطائی، ص 293ـ294؛ د.ا.د.ترک، همانجا). این مسجد (جامع چیوی‌زاده) در 1365ش/1986 تجدید بنا شد (شقیرات، ج 1، ص 423).محمد چیوی‌زاده حاشیه‌ای بر الاشباه و النظائر ابن‌نُجَیم* (فقیه حنفی، متوفی 970) نگاشت (حاجی‌خلیفه، ج 1، ستون 98ـ99). بروکلمان (ج 9، ص 341) نسخه‌ای خطی به نام مجموعةالفتاوی را نیز از آثار او دانسته، اما مقابله آن با کتابی به همین نام از آثار پدرش، بیانگر آن است که این اثر، نسخه‌ای ناقص از کتاب پدر اوست (د.ا.د.ترک، همانجا). همچنین محمدبن مصطفی صوفی، مسائلِ کتاب الفتاوی اثر قاضی‌خان* (فقیه مشهور حنفی، متوفی 592) را به درخواست محمد چیوی‌زاده تنظیم کرد (حاجی‌خلیفه، ج 2، ستون 1227).محمد، پسر محمد چیوی‌ زاده، شاگرد و داماد شیخ‌الاسلام صنع‌اللّه افندی بود. وی از 1012 به تدریس پرداخت و در 1019 مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه شد. در فاصله سالهای 1019 تا 1043 به قضاوت شام، قاهره، غَلَطه (گالاتا)، بورسه، ادرنه و استانبول رسید. محمد چیوی‌زاده در 1049 و 1056، هر بار به مدت چند ماه، قاضی عسکر آناطولی و در 1057 قاضی عسکر روم‌ایلی شد. وی در 1058 از این سمت برکنار گردید. او در 1060 یا 1061 درگذشت (شیخی‌محمد افندی، ج 1، ص 195ـ 196؛ ثریا، ج 4، ص 164ـ165). پسران او عبداللّه و عطاءاللّه بودند.عبداللّه، که مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه بود، در 1103 به مقام قضاوت رسید و قاضی‌قدس، شام، ادرنه و مکه و سپس قاضی عسکر آناطولی و روم‌ایلی شد. وی در 1137 درگذشت (د.ا.د.ترک، ذیل «چیوی‌زاده‌لر»).عطاءاللّه چیوی‌ زاده در 1048 به‌دنیا آمد. وی از شاگردان شیخ‌الاسلام عبدالعزیز افندی قره چلبی‌زاده* بود. عطاءاللّه در مدارس گوناگونی تدریس نمود و در 1102 مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه شد. وی از 1103 تا 1119 قاضی ولایات گوناگون، از جمله قدس، شام و ادرنه بود و در 1119 مفتی مکه شد. وی از 1121 تا 1123 قاضی مکه و از 1124 تا 1125 قاضی استانبول و در فاصله سالهای 1129 تا 1137 دوبار قاضی عسکر آناطولی و یک بار قاضی‌عسکر روم‌ایلی گردید. او از 1137 در جوار قبر ابوایوب انصاری عزلت گزید و در 1138 درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد (شیخی محمدافندی، ج 3، ص600ـ602؛ ثریا، ج 3، ص 476).3) عبدی چلپی. وی در 954 به مقام باش دفترداری (سرپرستی کل امور مالی) حکومت عثمانی رسید و سالها صاحب این مقام بود. او در 960 درگذشت (ثریا، ج 3، ص 407). فرزندان او مصطفی، محمود و علی بودند.مصطفی افندی از مریدان عموی خود، محیی‌الدین محمد چیوی‌زاده، بود و در مدرسه «چوپان مصطفی‌پاشا» تدریس می‌کرد. وی در جوانی درگذشت و در جوار مزار عمویش به خاک سپرده شد (د.ا.د.ترک، همانجا).محمودپاشا از مدرّسان مدرسه‌ای دینی در طرابلس بود و سپس قاضی شام شد. او بعدها متولی اوقاف چندین مجموعه بزرگ، دفتردارِ (مسئول محاسبه درآمدها و هزینه‌ها) روم‌ایلی، والی ولایات آیدین و رودس و امین مطبخِ (خوانسالار) دربار گردید. وی در 978 درگذشت (ثریا، ج 4، ص 313).علی افندی در 930 یا 938 به دنیا آمد. در 981 مفتی ولایت رودِس شد و از 983 تا 989 در مدارس گوناگونی تدریس کرد. وی، که از 993 تا 999 قاضی بورسه و استانبول بود، در 999 گوشه‌نشینی اختیار کرد و به عبادت و علم‌آموزی پرداخت. علی افندی در سال 1000 درگذشت و در صحن مسجد مادرش، شریفه خاتون، به خاک سپرده شد (عطائی، ج 1، ص 317ـ318؛ ثریا، ج 3، ص 503؛ قس د.ا.د.ترک، همانجا، که مدفن او را حظیره مسجد بیتلیجه ــکه مؤسس آن همسرش فاطمه خاتون بودــ دانسته است).فرزند علی، عبداللّه، در 977 به دنیا آمد. وی در مدارس گوناگونی، از جمله دارالحدیث سلیمان و مدرسه سلیمانیه، تدریس کرد و سپس به قضاوت مناطقی از جمله بورسه، مصر، مکه، ادرنه و استانبول گمارده شد و در 1034 و 1037، و هربار در حدود یک سال، قاضی عسکر آناطولی شد. او در 1039 وفات یافت و در جوار پدرش به خاک سپرده شد (عطائی، ج 2، ص 725ـ726؛ ثریا، همانجا).علی، فرزند عبداللّه، نیز از مدرّسان علوم دینی (از جمله در یکی از مدارس سلیمانیه) بود و سپس قاضی ولایت فِلِبه شد. وی شعر می‌سرود و «نظمی» تخلص می‌کرد. علی چیوی‌زاده در 1044 درگذشت و در حظیره مسجد بیتلیجه به خاک سپرده شد (د.ا.د.ترک، همانجا).فرزند او، محمد، که در مدرسه سلیمانیه تدریس می‌کرد، در 1073 قاضی مکه شد و در پایان همان سال وفات کرد (همانجا).از قرن دوازدهم به بعد اشخاص سرشناسی از خاندان چیوی‌زاده شناخته نشده‌اند (همانجا).منابع : ابن‌طولون، قضاة دمشق، چاپ صلاح‌الدین منجّد، دمشق 1956؛ کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج 9، نقله الی العربیة عمر صابر عبدالجلیل، ]قاهره[ 1995؛ اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج 2، در حاجی‌خلیفه، ج 4؛ همو، هدیةالعارفین، ج 2، در حاجی‌خلیفه، ج 6؛ محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول 1308ـ1315/ 1890ـ1897، چاپ افست انگلستان 1971؛ حاجی‌خلیفه؛ صلاح‌الدین محمد خیمی، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریة: الفقه الحنفی، دمشق 1980ـ1981؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت 1999؛ احمد صدقی علی شقیرات، تاریخ مؤسسة شیوخ الاسلام فی العهد العثمانی: 828ـ1341ه = 1425ـ1922م، اربد، اردن 1423/2002؛ شیخی محمدافندی، وقایع الفضلاء، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوة، 1989؛ احمدبن مصطفی طاشکوپری‌زاده، حدائق الشقائق (ترجمه شقائق نعمانیه)، ترجمه مجدی محمدافندی، در همان؛ همو، الشقائق النعمانیة فی علماء الدولة العثمانیة، بیروت 1395/1975؛ محمدبن یحیی عطائی، حدائق الحقائق فی تکملة الشقائق، در شقائق نعمانیه و ذیللری، همان؛ نجم‌الدین محمدبن محمد غزّی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، چاپ جبرائیل سلیمان جبور، بیروت 1979؛ اکرم کیدو، مؤسسة شیخ الاسلام فی الدولة العثمانیة، ترجمة هاشم ایوبی، طرابلس 1413/1992؛ عبدالحی‌بن عبدالحلیم لکنوی، الفوائد البهیة فی تراجم الحنفیة، کراچی 1393؛Osmanli astronomi literatu rutarihi = History of astronomy literature during the Ottoman Period, Compiled by Ekmeleddin Ihsanoglu et al., ed. Ekmeleddin Ihsanoglu, Istanbul: Islam Tarih, Sanat ve Kultur Arastirma Merkezi, 1997; TDVIA, s.vv. "Civizade Mehmed Efendi", Civizade Muhyiddin Mehmed Efendi", Civizadeler (by Mehmet Ipsirli).

نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 12
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده