درنگیانا ← سیستانNNNNدَرنه، شهری در شمالشرقی لیبی در ساحل مدیترانه و مرکز استانی به همین نام. تاریخ احداث شهر دَرنه/ دِرنه چندان مشخص نیست، اگرچه محققان آنجا را با ناحیة یونانینشین دارنیس ، که در عهد باستان محل مبادلات تجاری بود، کمابیش منطبق دانستهاند (← محمد طیب، ص 32؛ عبدالعزیز طریح شرف، ص 231). درنه پیش از اسلام یکی از مراکز دینی مسیحیان بود (عبدالعزیز طریح شرف، همانجا). در جریان فتوحات مسلمانان در شمال افریقا ظاهراً این شهر رو به ویرانی نهاد (← ابنسعید مغربی، ص80). در دورة اسلامی، اولین مورخی که به درنه اشاره کرده ابنعبدالحَکَم (متوفی 257) است. وی در گزارش خود (ص 202ـ203) از کشته شدن زُهُیربن قیس بَلَوی (← بلوی*، خاندان)، از سرداران اموی در فتح افریقیه، به همراه هفتاد تن از یارانش در نبرد با رومیان به سال 69 (قس ابنخلدون، ج 3، ص 172؛ یاقوت حموی، ذیل مادّه و ابنحجر عسقلانی، ج 1، ص 555ـ556) در درنه سخن گفتهاست. در قرن هفتم یاقوت حموی (همانجا)، درنه را از اعمال باجه* شمرده، در حالیکه معاصر وی، ابنسعید مغربی (متوفی 685؛ همانجا)، آن را از شهرهای بَرقَه* دانستهاست. در این سده، عربها و شماری از یهودیان در درنه ساکن بودند (← همانجا). از اواخر قرن نهم به بعد، شماری از مسلمانانِ گریخته از اَندلس، که به شمال افریقا رفته بودند، در این شهر ساکن شدند. حضور مهاجران بهتدریج موجب آبادی شهر درنه شد، بهگونهای که حتی در برخی منابع، آبادی مجدد درنه را حاصل اقدامات این گروه بهویژه از حدود 1040 دانستهاند (← عیاشی، ج1، ص 204ـ205؛ ورثیلانی، ص 609؛ محمد طیب، ص33). در این سالها بین دو قبیلة عُبَیْدات و اولاد علی، که مدتها پیش از ورود راندهشدگان اندلسی در درنه ساکن شده بودند، اختلاف افتاد و قبیلة اولاد علی، شیخِ عُبَیْدات را کشتند و آنها نیز در مقابل از همپیمانان خود در طرابلس کمک خواستند و پس از شکست اولاد علی، یک سوم زمین آنها را به طرابلسیها دادند. بدینترتیب، گروهی از طرابلسیها همراه با خانوادههایشان در درنه ساکن و به تجارت و زراعت مشغول شدند (محمد طیب، همانجا).در دورههای بعد، بارها میان طرابلسیها و مهاجران اندلسی درگیریهایی رخ داد. این درگیریها به حدی بود که در 1066، عثمانپاشا، حاکم عثمانی طرابلس، به درنه حمله کرد و براثر این حمله و کشتار مردم، بهویژه اندلسیها، شهر متروک شد، اما دیری نگذشت که در اواخر قرن یازدهم دوباره شهر رو به آبادی نهاد (← د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه). در 1220/ 1804، کشتیهای جنگی امریکا برای تنبیه یوسفبیگ قرهمانی (ﺣک : 1210ـ1250)، حاکم مستقل طرابلس، به درنه حمله و آنجا را اشغال کردند (محمد طیب، همانجا). براساس معاهدة صلحی در همان سال بین دو طرف، امریکاییها از آنجا عقبنشینی کردند (رولفس ، ص 182؛ روسی ، ص 381). صرفنظر از شمار بسیاری که در حملات امریکاییها به درنه کشته شدند، در پی طاعون 1231 و زلزلة 1250 نیز شمار زیادی از جمعیت درنه کاسته شد. شیوع طاعون به حدی بود که از هفت هزار تن جمعیت درنه فقط پانصد تن زنده مانده بودند (د. اسلام، همانجا).عثمانیها در 1251 با برانداختن حکومت قرهمانیان* (1123ـ1251) دوباره بر سراسر لیبی، از جمله درنه، حاکم شدند (د.اسلام؛ محمد طیب، همانجاها) و درنه براساس تقسیمات کشوری جزو منطقه برقه (سنجق بنغازی) شد (رولفس، ص180ـ181).درنه تا نیمة قرن دوازدهم از بنادر مهم حمل بَرده بود تا اینکه به فرمان سلطان عثمانی، حمل برده از بنادری مانند درنه ممنوع شد و از آن زمان مواد غذایی همچون حبوبات و نمک از آنجا صادر میشد (پروشین ، ص 41، 44؛ رایت ، ص 98). در جریان جنگ ایتالیا با عثمانی در 1329/ 1911 درنه به اشغال ایتالیاییها درآمد و براثر اهتمام آنان به مراقبت از، شهر زیبا و آبادی بدل شد (وندوال ، ص 24؛ عبدالعزیز طریح شرف، ص230). در جنگ جهانی دوم، درنه چند بار بین ایتالیا و آلمان دست به دست شد و سرانجام در 1322ش/ 1943 به اشغال انگلیسیها درآمد (د.اسلام، همانجا).امروزه درنه یکی از استان (شعبیه)های لیبی به مرکزیت شهر درنه است. این استان از شمال به دریای مدیترانه، از مشرق به استان بُطنان، از مغرب به جبلاخضر و از جنوب به استان واحات محدود میشود (← تقسیمات اداری کشورها ، 2012). شهر درنه، در ناحیة کوهستانی جبلاخضر بر تپههایی صخرهای واقع است و رود بزرگ درنه شهر را به دو نیمه قسمت میکند. علاوه بر این رود، آب شهر از دو چشمه پرآب بلاد و ابیمنصور تأمین میشود. این آبها و حاصلخیزی خاک این منطقه، درنه و اطراف آن را به یکی از درختستانهای مهم لیبی بدل کرده و بیشتر منبع درآمد ساکنانش از درختان خرما، زیتون، مرکّبات و جز آنهاست. همچنین درنه یکی از مهمترین مناطق صید اسفنج دریایی به شمار میآید (پاشو ، ص 144؛ محمد طیب، همانجا؛ عبدالعزیز طریح شرف، ص 232؛ عفیفی، ذیل مادّه؛ ابوحجر، ص 462).درنه از شهرهایی است که محمدبن علی سنوسی* (متوفی 1275)، بنیانگذار طریقت سنوسیه، زاویههایی با هدف تعلیمی در آنجا ساخت (← صلابی، قسم 1، ص 47، نیز ← قسم 1، ص80 ـ90). از مهمترین آثار مذهبی برجای مانده در این شهر مسجدجامعی بانام جامع عتیق است که یکی از اعضای خاندان قرهمانیان در 1101 آن را ساخته است (محمد طیب، همانجا).منابع: ابنحجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة، مصر 1328، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابنخلدون؛ ابنسعید مغربی، کتاب بسط الارض فی الطول و العرض، چاپ خوان قرنیط خینیس، تطوان 1958؛ ابنعبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، قاهره 1411/1991؛ آمنه ابوحجر، موسوعة المدن العربیة، عَمّان 2002؛ ژان رمون پاشو، روایة رحلة الی مرمرة و قورینه و واحتی اوجله و مراده، تعریب مفتاح عبداللّه مسوری، بیروت 1419/1999؛ نیکالای ایلیچ پروشین، تاریخ لیبیا: من نهایة القرن التاسع عشر حتی عام 1969، ترجمة عماد حاتم، بیروت 2001؛ اتوره روسی، لیبیا: منذالفتح العربی حتی سنة 1911، ترجمة خلیفه محمد تلیسی، ]طرابلس[ 1411/ 1991؛ گرهارت رولفس، رحلة من طرابلس الی الاسکندریة، ترجمة عمادالدین غانم، بنغازی 2002؛ علیمحمد صلابی، تاریخ الحرکة السنوسیة فی افریقیا، بیروت 1427/2006؛ عبدالعزیز طریح شرف، جغرافیة لیبیا: الجماهیریة العربیة اللیبیة الاشتراکیة العظمی، اسکندریه 2008؛ عبدالحکیم عفیفی، موسوعة 0001 مدینةالاسلامیة، بیروت 1421/2000؛ عبداللّهبن محمد عیاشی، الرحلة العیاشیة: 1663-1661 م.، چاپ سعید فاضلی و سلیمان قرشی، ابوظبی 2006؛ محمد طیب، برقة العربیة: امس و الیوم، ]قاهره? 1365/ 1946[؛ حسینبن محمد ورثیلانی، نزهةالانظار فی فضل علم التاریخ و الاخبار، بیروت 1394/1974؛ یاقوت حموی؛Administrative Divisions of Countries ("Statoids"), 2012. Retrieved Apr.2, 2012, from http://statoids.com; EI2, s.v. "Darna" (by L. Veccia Vaglieri); Dirk Vandewalle, A history of modern Libya, Cambridge 2006; John Wright, Libya, Chad and the central Sahara, Totowa, N. J. 1989.