درب زُبیده، راهی کهن بین عراق و شهرهای مکه و مدینه. این راه که امروزه از کوفه تا مکه حدود 1400 کیلومتر طول دارد، یکی از اصلیترین راههای مسافرت حاجیان به شهرهای مکه و مدینه بودهاست (د. اسلام، چاپ دوم، تکمله، ذیل مادّه؛ برای اطلاع از راههای مختلف حج ← سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 6ـ11؛ جعفریان، ص 11ـ17).راه دربزبیده از کوفه آغاز و پس از گذر از برکةالعَقَبه در جنوب استان نجف وارد شمال عربستان میشود و از زُبالَه در شمالشرقی استان حدودالشَّمالیه به جنوبغربی ادامه مییابد، سپس از اَجْفَر، فَیْد و سَمیرا در استان حائِل میگذرد و در مَعْدِن نَقْرَه در جنوبغربی استان قَصیم به دو شاخه تقسیم میشود : یک شاخه به مدینه و دیگری با گذر از مَعْدِن بنیسُلَیْم (مَهْدالذَهَب) به مکه میرسد (← )اطلس جامع جهان تایمز( ، نقشة 33؛ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ص 222، 226ـ227، 231؛ سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص102).راه دربزبیده از میان صحراهای خشک عربستان میگذشت، لذا کمآبی یکی از مشکلات اصلی مسافران این مسیر بود (← طبری، ج 9، ص140، 150، ج10، ص 139). ازاینرو، بهویژه در دورة عباسیان (ﺣک : 132ـ656) میانبرها و راههای فرعی، که دارای منابع آب بهتری بودند، در مسیر اصلی ایجاد شد (← حربی، ص286ـ287، 526ـ528، 605ـ 608؛ نیز ← د.اسلام، همانجا؛ سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 102، 222). همچنین منازل و استراحتگاههایی موقت به نام مُتَعَشّی برای رفاه حال مسافران غالباً عراقی و ایرانیِ این مسیر (← د. اسلام، همانجا؛ سعد عبدالعزیز راشد، 1399، جدول2؛ جعفریان، ص 135ـ 137)، ایجاد شد که از مهمترین و قدیمترین آنها قادِسیه، عُذَیْب، واقِصَه، اُمّالقرون، قاع، زباله، شُقوق (نام کنونی آن: شیحیات)، ثَعْلَبیّه (نامکنونی آن: بِدْع)، اَجفر، سمیرا و رَبَذَه است (← یعقوبی، البلدان، ص 311ـ312؛ ابنرُسته، ص174ـ 180؛ ابنخرداذبه، ص125ـ 128؛ ابنحائک، ص299ـ301؛ مقدسی، ج 4، ص 90ـ91؛ نیز ← غازی، ج 6، ص300ـ 305؛ سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 100 به بعد).نام درب زبیده منسوب به زبیده (متوفی 216)، همسر هارونالرشید، است. اما این انتساب، باتوجه به سابقة ذکر این منزلگاهها در حوادث جنگهای ردّه و فتوحات صدر اسلام (← بلاذری، ص 339، 356؛ طبری، ج 3، ص 243، 247ـ248، 486ـ488؛ مسعودی، مروج، ج 2، ص 311ـ312)، احتمالاً به علت نقش زبیده در بهسازی و آباد کردن آنها باشد. به هر رو نام درب زبیده جز در تحقیقات پژوهشگران جدید دیده نشدهاست (← د. اسلام، همانجا؛ جعفریان، ص 50) و نویسندگان قدیم آن را با نامهای دیگری نظیر طریقالعراق، دربالعراق، درب مکه منالعراق شناساندهاند (برای نمونه ← یعقوبی، ج 2، ص 70؛ ذهبی، حوادث و وفیات 281ـ290ﻫ .؛ ص 17، حوادث و وفیات 641ـ650ﻫ .، ص 290).با شکلگیری اولین شهرهای اسلامی در عراق، مانند کوفه و بصره، دربزبیده به عنوان راه اصلی میان عراق و شمال حجاز مورد توجه قرارگرفت و حکمرانان در آبادسازی آن کوشیدند (بلاذری، ص387؛ حربی،ص309؛ یاقوتحموی، ذیل «بصره»).با انتقال پایتخت از کوفه به دمشق در دوره امویان و اهمیت یافتن راه دمشق به مکه، تا حدی از اهمیت دربزبیده کاسته شد، اما برخی خلفای اموی مانند عبدالملکبن مروان (ﺣک : 65ـ86) برای رفاه حال مسافران دربزبیده به آبادانی آن همت گماردند (← حربی، ص 296؛ نیز ← سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 12).با قدرت یافتن عباسیان و استقرار آنها در هاشمیه* (مرکز عباسیان قبل از ساخته شدن بغداد) و سپس بغداد، دربزبیده اعتبار و اهمیت خود را بهعنوان راه اصلی عراق به مکه و مدینه بازیافت و خلفای عباسی با بنای منازل و قلعهها، نصب میلها، آبرسانی و ایجاد برید در طول مسیر بر آبادانی آن افزودند (← حربی، ص 288، 291، 312، 318، 328؛ طبری، ج 7، ص 465، ج 8 ، ص 136). در این میان، هارونالرشید (ﺣک : 170ـ193)، که خود بهدفعات از همین راه به مکه رفت (← ابنقتیبه، ج 2، ص 206ـ207؛ طبری، ج 8، ص 234، 238ـ 239، 241، 255، 268، 275، 277، 313) و همسرش زبیده بیشترین سهم را در رونق و عمران این راه داشتهاند. ابنقتیبه (ج 2، ص 216ـ217) دربارة آمادهسازی این راه برای یکی از سفرهای حج هارونالرشید که قرار بود با پای پیاده انجام شود، مطالبی آوردهاست. زبیده نیز با صرف هزینه بسیار آبگیرهایی با شکلها و اندازههای مختلف در طول مسیر ساخت که بعدها به نام خودش زبیدیه و امّجعفر نامیده شدند (← ازرقی، ج 2، ص850 ، 856 ؛ حربی، ص 282، 289، 303، 312، 316، 320؛ نیز ← سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 262). از بناها و استراحتگاههایی که وی در این مسیر به وجود آورد (← فاکهی، ج 3، ص 152ـ153؛ حربی، ص 288، 292؛ نیز ← د.اسلام، همانجا؛ سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 43) تا قرنها حاجیان استفاده میکردند (← ادامة مقاله).از اواسط قرن سوم، بر اثر حملات قبایل صحرانشین عرب نظیر بنیاسد، بنیسُلَیم، بنینُمَیر، بنیهِلال، طیء، بنینبهان و خَفاجه (← حربی، ص 286ـ287؛ طبری، ج 9، ص 129ـ 135، 146، 545، 613، ج10، ص 67، 74ـ 75؛ ابناثیر، ج 8 ، ص 95، 647، ج 9، ص 69، 236، ج 10، ص 217) و نیز حملات قَرمَطیان به رهبری زَکْرَوَیهبن مِهْرَوَیْه* و ابوسعید جَنّابی* (بنیانگذار دولت قرمطیان بحرین) به کاروانهای حج و قتل و غارت آنان در این مسیر، دربزبیده دچار نابسامانی، ناامنی و خسارتهای بسیار شد و اقدامات خلفای عباسی برای بهسازی این مسیر غالبآ ناکافی بود و خرابیهای آن را جبران نمیکرد (← قرطبی، ص 22ـ23، 103، 107؛ مسعودی، التنبیه، ص 389ـ 390؛ جزیری، ج 1، ص 319، 325).این اوضاع نابسامان تا زمان ملکشاه سلجوقی (ﺣک : 465ـ 485) ادامه داشت تا اینکه با اهتمام وی به امور حج وضع این راه رو به بهبود گذاشت. ملکشاه، برای اطمینان از وجود امنیت در راه دربزبیده، خود در 480 حاجیان را تا نزدیکی واقصه (محلی نزدیک کوفه) همراهی کرد و در همان حدود مناره / میل مشهور امّالقرون را ساخت (راوندی، ص 131؛ ابناثیر، ج10، ص 213؛ بنداری، ص65). ابنجبیر، در نیمة اول قرن هفتم و پیش از حملة مغولان، به این مناره و نیز برکههای زبیده و بازارهای پررونق اجفر و ثعلبیه اشاره کردهاست (← ص 164ـ165، 167).در اواخر خلافت عباسی، صرفنظر از برخی دشواریها و ناامنیها، خلفا کمابیش به این راه توجه نشان میدادند. آخرین حج این دوره که بسیار پرهزینه وصف شدهاست، در 641، در زمان آخرین خلیفة عباسی، مستعصم، بود که خلیفه از همین مسیر راهی مکه شد (ابنفُوَطی، ص 173ـ174؛ نهروالی، ص 183).پس از سقوط مستعصم، اولین سفر حج در مسیر دربزبیده ده سال بعد، در 666 صورت گرفت (ابنفوطی، ص 358، 411؛ فاسی، ج 2، ص 406). گرچه گزارشهایی از ناامنی و نابسامانی این راه در دورة ایلخانیان تا پیش از ابوسعید بهادرخان (ﺣک : 716ـ736) در دست است (← ابنفوطی، ص 425)، توجه ویژه این سلطان ایلخانی به امور حج، امنیت و آبادانی را تا حدی به این مسیر بازگرداند (همان، ص 358؛ ابنبطوطه، ج 1، ص 184ـ186؛ ابنفهد، ج 3، ص 171).با مرگ ابوسعید در 736، راه دربزبیده ناامن شد، چنانکه تا یازده سال پس از آن حج از این مسیر صورت نگرفت و غالب حاجیان، به خصوص ایرانیان، از مسیر شام به مکه میرفتند (فاسی، ج2، ص417ـ419، 429، 431؛ جزیری، ج1، ص405).حج از راه دربزبیده در دورة تیموریان، هرچند آشفته و نامنظم، از سر گرفته شد (جزیری، ج 1، ص 429ـ430، ج 2، ص266،463).در دورة آلرشید (ﺣک : 1250ـ1340)که در حدود اواسط حکومت آلسعود، همزمان قدرت را در حائل و اطراف آن بهدست گرفته بودند، مسیر دربزبیده به علت ناامنی ناشی از جنگهای داخلی مدتی به حائل ـ مکه در مغرب آن تغییر جهت یافت (← ابنبشر، ج 1، ص 266ـ272؛ سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص87 ـ 88 ؛ جعفریان، ص208؛ نیز ← عثیمین، ص90).در دورة قاجاریه، ایرانیان سفر حج از مسیر قبلی دربزبیده را از سر گرفتند. در گزارشهای سفرنامهنویسان این دوره، به سختیها، مشکلات و رفتارهای نامناسب با حاجیان در این راه اشاره شدهاست (← محمدولیمیرزا قاجار، ص 238ـ 239؛ نجمالدوله، ص 113ـ115؛ سفرنامه مکه، ص 279ـ282؛ نیز ← جعفریان، ص 215، 499ـ501)، بهطوری که حکومت قاجار سفر حج از راه دربزبیده را برای چند سال ممنوع کرد (فراهانی، ص 211ـ212). همچنین در 1320، شیخفضلاللّه نوری از همین مسیر به حج رفت و با دیدن مصائب و مخاطرات راه برای حاجیان، سفر حج از دربزبیده را تحریم کرد (← قزوینی، ج 6، ص 113ـ119؛ برای فتاوای تحریمی علمای دیگر ← جعفریان، ص 215ـ 218).در گزارشهای سیاحان اروپایی در قرنهای سیزدهم و چهاردهم به حاجیان ایرانی و عراقی که همچنان از این راه به حج میرفتهاند و نیز آثار منازل، برکهها و مناره امّالقرون، که همگی رو به ویرانی بودند، اشاره شدهاست (← بلانت، ج 2، ص68؛ پلگریو، ص106ـ107؛ اوبر ، ص 129ـ 145؛ داوتی ، ج 1، ص 595؛ موزیل ، ص 27، 97؛ نیز ← سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 92ـ 98).در دوران حکومت عبدالعزیزبن سعود (متوفی 1373/1953؛ پایهگذار دولت عربستان سعودی) توافقنامهای با دولت عراق مبنی بر ایجاد امکانات برای رفتوآمد حاجیان از عراق به مکه امضا شد و مسیر حج از راه نجف به حائل و سپس به مدینه تعیین شد (← سعد عبدالعزیز راشد، 1399، ص 91؛ زرکلی، ج 3، ص 1325ـ 1348). از حدود دهة چهل شمسی، با گسترش راههای ارتباطی زمینی، دریایی و هوایی به مکه، دربزبیده به فراموشی سپرده شد.منابع : ابناثیر؛ ابنبشر، عنوانالمجد فی تاریخ نجد، ج 1، چاپ عبدالرحمانبن عبداللطیف آلشیخ، ریاض 1402/1982؛ ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت 1407/1987؛ ابنجبیر، رحلة ابنجبیر، بیروت 1986؛ ابنحائک، صفة جزیرةالعرب، چاپ محمدبن علی اکوع، صنعا 1403/ 1983؛ ابنخرداذبه؛ ابنرسته؛ ابنفُوَطی، حوادثالجامعة و التجارب النافعة فی المائة السابعة، بغداد 1351؛ ابنفهد، اتحاف الوری باخبار امالقری، چاپ فهیم محمد شلتوت، مکه ]1983ـ? 1984[؛ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، چاپ علی شیری، بیروت 1410/1990؛ محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ عبدالملک دهیش، مکه 1424/ 2003؛ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ریاض: وزارة التعلیم العالی، 1420/2000؛ شارل اوبر، رحلة فیالجزیرة العربیة الوسطی : 1882-1878، الحماد، الشمر، القصیم، الحجاز، ترجمة إلیسار سعاده، بیروت 2003؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان، چاپ عبداللّه انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت 1407/1987؛ فتحبن علی بنداری، تاریخ دولة آلسلجوق ]زبدةالنُصرة و نخبةالعُصرة[، مصر 1318/1900؛ عبدالقادربن محمد جزیری، الدرر الفرائد المنظمة فی اخبار الحاج و طریق مکة المعظمة، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل، بیروت 1422/2002؛ رسول جعفریان، راه حج، تهران 1389ش؛ ابراهیمبن اسحاق حربی، کتاب المناسک و اماکن طرق الحج و معالمالجزیرة، چاپ حمد جاسر، ریاض 1401/ 1981؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیاتالمشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، حوادث و وفیات 281ـ290ﻫ .، 1411/1991، حوادث و وفیات 641ـ650ﻫ .، 1419/ 1998؛ محمدبن علی راوندی، کتاب راحةالصدور و آیةالسرور در تاریخ آلسلجوق، چاپ محمد اقبال، تهران 1333ش؛ خیرالدین زرکلی، شبهالجزیرة فی عهدالملک عبدالعزیز، ج 3، بیروت 1985؛ سعدعبدالعزیز راشد، «دربزبیده: طریق الحج من الکوفة الی مکة المکرمة، دراسة تاریخیة و حضاریة و آثاریة»، رسالة الدکتوراه، کلیة الآداب، جامعة الملک سعود، ]1399/ 1979[؛ همو، الربذة: صورة للحضارة الاسلامیة المبکرة فی المملکة العربیة السعودیة، ریاض 1406/1986؛ سفرنامه مکه، ]اثر [دختر فرهادمیرزا، چاپ رسول جعفریان، در میراث اسلامی ایران، دفتر5، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانة آیتاللّه مرعشینجفی، 1376ش؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ عبداللّه عثیمین، نشأة امارة آلرشید، ریاض 1401/1981؛ عبداللّهبن محمد غازی، افادة الانام بذکر اخبار بلداللّه الحرام مع تعلیقة المسمی باتمام الکلام، چاپ عبدالملکبن عبداللّهبن دهیش، مکه 1430/2009؛ محمدبن احمد فاسی، شِفاء الغَرام باخبار البلد الحرام، چاپ ایمن فؤاد سید و مصطفی محمد ذهبی، مکه 1999؛ محمدبن اسحاق فاکهی، اخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه، چاپ عبدالملکبن عبداللّهبن دهیش، بیروت 1419/ 1998؛ محمدحسینبن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، چاپ مسعود گلزاری، تهران 1362ش؛ عریببن سعد قرطبی، صلة تاریخ طبری، در محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 11، بیروت ]بیتا.[؛ محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، چاپ ایرج افشار، تهران 1363ش؛ محمدولی میرزاقاجار، سفرنامه حج سال 1260ق، در به سوی امالقری، چاپ رسول جعفریان، ]تهران[ : مشعر، 1373ش؛ مسعودی، التنبیه؛ همو، مروج (بیروت)؛ مطهربن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس 1899ـ1919، چاپ افست تهران 1962؛ آلویس موزیل، شمالالحجاز، نقله الی العربیة عبدالمحسن حسینی، اسکندریه 1952؛ عبدالغفاربن علیمحمد نجمالدوله، سفرنامهای شیرین و پرماجرا: سفرنامه مکه، در حدیث قافلهها، بهکوشش علیقاضی عسکر، تهران 1389ش؛ محمدبن احمد نهروالی، کتاب الاعلام باعلام بیتاللّه الحرام، چاپ علیمحمد عمر، قاهره 1425/2004؛ یاقوت حموی؛ یعقوبی، البلدان؛ همو، تاریخ؛Anne Blunt, A pilgrimage to Nejd: the cradle of the Arab race, Piscataway, N. J. 2002; Charles Montagu Doughty, Travels in Arabia deserta, London 1927; EI2, Suppl., s.v. "Darb Zubayda" (by Saad A. al-Rashid and M. J. L. Young); William Gifford Palgarve, Narrative of a year's journey through Central and Eastern Arabia: 1862-63, vol,1, London 1866; The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005.