دارمِستِتِر، ژام، ایرانشناس نامی فرانسوی و از پیشگامان مطالعات اوستایی و فارسی. او در 28 مارس 1849/ 3 جمادیالاولی 1265 در شهر شاتوسالن در ناحیة لورن، در شرق فرانسه، به دنیا آمد. پدرش صحاف یهودی فقیری از اهالی دارمشتات آلمان بود که به شاتوسالن آمده بود و در 1852/ 1268 برای آیندة تحصیلات دو پسرش، آرسن و ژام ، به پاریس مهاجرت کرد (دارمستتر، 1895، مقدمة موریس جسترو ، ص VII-VI).ژام پس از تحصیل در مدرسهای یهودی با زبان عبری و تلمود آشنایی یافت و از این رو به مطالعه در این زمینهها علاقهمند شد. سپس در دورة تحصیلاتش، تا 1867/ 1283 در یک مدرسة دستورزبان، به آموختن متون کهن و علوم و زبانهای جدید پرداخت (همان مقدمه، صVII؛ لازار ، ص 5). او نخست یک دوره حقوق (تقریباً معادل لیسانس) را گذراند و مدتی هم به نگارش داستان و نمایشنامه روی آورد. سپس به تشویق برادرش، آرسن، که خود بعدها زبانشناسی بزرگ و متخصص زبان فرانسه دورة میانه شد، در 1872/ 1289 به مدرسة مطالعات عالی پاریس رفت و در آنجا دستور تطبیقی و سنسکریت آموخت (لازار، ص 5ـ6؛ ساجدی، ص 207ـ208) و در همان دوران تحصیل، به توصیة استادش میشل برئال مطالعة دین زردشتی را پی گرفت (دارمستتر، 1895، همان مقدمه، صVII) و در مطالعات اوستایی و دین و ادبیات ایران باستان، جانشین شایستهای برای اوژن بورنوف (متوفی 1852) شد. به سبب همین درخشش علمی دارمستتر بود که در 1874/ 1291، در حالی که تنها 25 سال داشت، به عضویت انجمن آسیایی پاریس پذیرفته شد (لازار، ص 6).در 1877/1294 دارمستتر با نگارش رسالهای با عنوان )اورمزد و اهریمن: خاستگاه و پیشینه آنها( موفق به دریافت درجة دکتری شد. او در همین زمان در مدرسة مطالعات عالی به تدریس اوستا پرداخت و به تشویق برئال تهیة برگردانی تازه از این کتاب را آغاز کرد. دارمستتر در 1880/ 1297 به مدیریت مدرسة مطالعات عالی رسید و دو سال بعد نیز دبیر افتخاری انجمن آسیایی شد که تا پایان عمر در این مقام باقی ماند. او در 1885/ 1302، استاد کرسی زبان و ادبیات فارسی کولژ دو فرانس شد (د.ایرانیکا، ذیل مادّه). استادی دارمستتر در زبان و در شیوة زبانشناختی وی را در زمرة پژوهشگران نامی زبان فارسی قرار داد، بهطوری که پیش از مرگش در 14 اکتبر 1894/ 14 ربیعالآخر 1312، در 45 سالگی (لازاروس ، ص 261)، بزرگترین صاحبنظر در موضوع تخصصش در سطح جهان شناخته شده بود.آثار. نخستین نوشتة دارمستتر در باب مطالعات ایرانی مقالهای با عنوان )«یادداشتهایی دربارهة واژهشناسی ایرانی»( بود که در 1874/1291 در نشریه )یادمانهای انجمن زبانشناسی پاریس( به چاپ رسید. یک سال بعد، او کتاب )هئوروتات و امرتات (خرداد و امرداد): جستاری در باب اساطیر اوستایی( و پس از آن کتاب )اورمزد و اهریمن( را در 1877/ 1294 منتشر ساخت. ماکس مولر ، پژوهشگر معاصر دارمستتر که از دانش او در زمینة زبانشناسی تطبیقی و اسطورهشناسی تطبیقی آگاه شد، هنگام تهیة برگردانی از متون مقدس شرق، دارمستتر جوان را برای برگردان اوستا به همکاری دعوت کرد (← د. ایرانیکا، همانجا).تا 1882/ 1299 دارمستتر چند مقاله و کتاب دیگر دربارة تاریخ و فرهنگ ایران چاپ کرده بود؛ اما یک سال بعد اثر دورانسازی از او، با عنوان )مطالعات ایرانی( در دو جلد منتشر شد. جلد نخست با عنوان )مطالعاتی دربارة دستور تاریخی زبان فارسی( ؛ و جلد دوم ) نکات گوناگون در باب تاریخ و ادبیات ایرانی( (← ساجدی، ص 210؛ لوکوک ، ص 58ـ 65).در 1883/ 1300، مجموعهای از مقالات دارمستتر با عنوان )مطالعات شرقی( منتشر شد. یکی از مقالات این مجموعه را جلال ستاری با عنوان «وجوه مشترک میان مهابهارات و شاهنامه» به فارسی برگردانده و در مجله هنر و مردم (ش 153 و 154، تیر و مرداد 1354، ص 17ـ33) منتشر کرده است.به دنبال قیام مهدی سودانی که مدعی مهدویت بود، دارمستتر به تحقیق دربارة ریشههای مهدویت در اسلام و مهدی در دورههای مختلف و جهان اسلام پرداخت که برگردان انگلیسی این تحقیقات در 1885 در نیویورک انتشار یافت (← دارمستتر، 1885، مقدمة بالین ، ص 5 و پانویس). این کتاب را محسن جهانسوز، با عنوان مهدی: از صدر اسلام تا قرن سیزدهم هجری، در 1317ش به فارسی ترجمه کرده است. کماطلاعی دارمستتر از اصالت مهدویت در اسلام و بهویژه اعتقاد به وجود امام دوازدهم در شیعه منشأ خطاهای آشکار در کتاب او شد که در آثار نویسندگان معاصر به آن پرداخته شده است (برای نمونه ← غلامحسین تاجرینسب، فرجامشناسی حیات انسان، تهران 1387ش؛ نیز ← مهدویت*).در سالهای 1303ـ1304/ 1886ـ1887 دارمستتر در جستجوی قطعات دیگر اوستا و همچنین برای مطالعه دین زردشتی در میان پیروان این دین و در خاستگاه آن به هند و ایران سفر کرد. حاصل سفر او، آثاری دربارة زبان پشتو و نیز مجموعهای دربارة جامعه هند بود (← لازار، ص 13ـ14؛ نیز ← رشتیا، ص 17ـ20؛ برای مطالعات دیگر او دربارة زبان پشتو ← تاریخ تلفظ و صرف پشتو، ص 101ـ210). پس از این سفر، او تهیة برگردان فرانسوی اوستا را آغاز کرد. این اثر که در سالهای 1892ـ1893/ 1309ـ1310 به عنوان مجلدات 21، 22، 24 ) سالنامة موزة گیمه( پاریس به چاپ رسید، جز برگردان متون اصلی اوستایی (یسنا و ویسپرد، در جلد 1؛ وندیداد و سیروزه، یشتها و گزیدهای از خرده اوستا در جلد 2)، دربردارندة انبوهی مطالب افزوده نیز بود که وی بخش عمدة آنها را از دیدار با پارسیان هند و آشنایی نزدیک با این جامعه زردشتی و باورها و آداب دینی آنها به دست آورده بود (درسدن ، ص 399؛ مولر، ص 178؛ نیز ← زند اوستا ، ج 3، مقدمه دارمستتر، ص LVl-L، LXXVII؛ درسدن، ص 400).در 1887/ 1304 کتاب دیگری از دارمستتر با عنوان بنیاد شعر فارسی در پاریس منتشر شد که در سیزده فصل به این موضوعات پرداخته است: خاستگاه افسانهای شعر فارسی، حیات دوبارة شعر ملی در ایران؛ شعر در دورة طاهریان؛ شکوفایی شعر فارسی در دورة سامانیان؛ رودکی و معاصرانش؛ شهید بلخی؛ دقیقی و شاهنامه؛ کسایی و شعر دینی؛ شعر فارسی در پایان دورة سامانیان و غزنویان؛ شعر غیردینی و شعر عرفانی؛ ابنسینا و شعر غیردینی؛ و ابوسعید و شعر عرفانی. ترجمة فارسی این کتاب را عبدالحسین زرینکوب در مجموعه دفتر ایام (تهران 1365ش، ص 228ـ 264) به چاپ رسانده است. دارمستتر نخستین کسی بود که دربارة نامه تنسر، از مهمترین منابع موجود برای تثبیت دین زردشتی به منزلة دین رسمی در حکومت ساسانی، پژوهش کرد. او ابتدا در دیباچة جلد سوم برگردان فرانسوی اوستا فصلی از نامه تنسر را بهچاپ رساند و در 1894 نسخهای ویراسته از کل این متن را به همراه برگردان فرانسوی آن، همراه با یادداشتهایی، در )نشریه آسیایی( منتشر کرد (د. ایرانیکا، همانجا؛ کریستنسن، ص 63). مقدمة این نوشته را مجتبی کمرهای به فارسی برگردانده که در نامواره دکتر محمود افشار (به کوشش ایرج افشار، تهران، ج 5، 1368ش، ص 2694ـ2710) چاپ شده است.از دارمستتر چندین مقاله نیز در نشریات و مجموعههای مختلف به چاپ رسیده است (برای آگاهی از نوشتههای دارمستتر ← مولر، ص 193؛ ) سخنرانیهایی در یادبود ژام دارمستتر( ، ص 101ـ106).منابع : تاریخ تلفظ و صرف پشتو، اثر دارمستتر و دیگران، ترجمة روان فرهادی، کابل 1977؛ قاسم رشتیا، «دارمستتر و کتاب او»، آریانا، سال 1، ش 1 (دلو 1321)؛ طهمورث ساجدی، «ژام دارمستتر: ایرانشناس فرانسوی»، نامه فرهنگستان، دورة 9، ش 4 (زمستان 1386)؛Arthur Emanuel Christensen, L'Iran sous les Sassanides, Copenhagen 1944; James Darmesteter, The Mahdi: past and present, [tr. Ada S. Ballin], New York 1885; idem, Selected essays of James Darmesteter, the translations from the French by Helen B. Jastrow, ed. Morris Jastrow, Boston 1895; M. J. Dresden, "[Review of] Le Zend- Avesta, traduction nouvelle avec commentaire historique et philologique par James Darmesteter", Journal of the American Oriental Society, vol 82, no. 3 (Jul.-Sept. 1962); EIr., s. v. "Darmesteter" (by Mary Boyce and D. N. MacKenzie); James Darmesteter memorial lectures, ed. G. Lazard and D. R. SarDesai, Bombay: The Asiatic Society of Bombay, 1994; Gilbert Lazard, "James Darmesteter: his life and works", in ibid; Josephine Lazarus, "[Review of] Selected essays of James Darmesteter", International journal of ethics, vol. 6, no. 2 (Jan. 1896); Pierre Lecoq, "Darmesteter and the study of modern Iranian languages", in James Darmesteter memorial lectures, ibid; F. Max Müller, "James Darmesteter and his studies in Zend literature", The Jewish quarterly review, vol. 7, no. 2 (Jan. 1895); Le Zend- Avesta, traduction nouvelle avec commentaire historique et philologique par James Darmesteter, Paris: Librairie d'Amérique et d'Orient Adrien-Maisonneuve, 1960.