دابّةالارض، اصطلاحی قرآنی ـ تفسیری و از نشانههای روز قیامت. دابّه مشتق از مادّة «دَبَّ، یدِبُّ» به معنای آرام حرکت کردن است و در زبان عربی گاه در معنایی عام، تمام موجودات عالم را شامل میشود و گاه تنها بر جنبندگان زمینی یا چهارپایان اطلاق میشود، بهخصوص چهارپایانی که از آنها برای حمل بار و سواری بهره میگیرند (← خلیلبن احمد؛ جوهری؛ ابنفارس؛ ابنمنظور، ذیل «دبب»).در قرآن، واژة «دابّه» چهارده بار به صورت مفرد و چهار بار به صورت جمع (دَوابّ) و در نه آیه در پیوند با واژة ارض بهکار رفته است (← محمدفؤاد عبدالباقی، ذیل مادّه؛ بریدی ، ص 224). گرچه در برخی آیات قرآن، واژة «دابّه» یا جمع آن بر جنبندگان زمینی در برابر پرندگان آسمان اطلاق شده است (← انعام: 38؛ نحل: 49)، در آیات دیگر، تمام جنبندگان ــ انسان (← انفال: 22، 55؛ فاطر: 45؛ نیز ← ابنمنظور، همانجا) و غیر انسان (← حج: 18؛ فاطر: 28)ــ را شامل میشود (برای ارتباط واژة انعام با دابّه ← طوسی؛ ابنکثیر، ذیل فاطر: 28). طبری (ذیل بقره: 164) معتقد است دابّه نامی برای هر موجود دارای روح، بهجز پرندگان، است چرا که دابّه روی زمین حرکت میکند. طبق آیة 45 سورة نور، دابّه شامل همة جنبندگانی است که خداوند از آب آفرید، چه حرکت آنها خزیدن باشد چه راه رفتن بر روی دو یا چهار پا، اما اطلاق آن بر حیواناتی که بر پاهایشان حرکت میکنند، بهخصوص چهارپایان، رایجتر است (← راغب اصفهانی، ذیل «دبّ»؛ ابنمنظور، همانجا؛ طلیلی ، 2009، ص 168ـ170).عبارت ترکیبی «دابّةالأرض» در قرآن، تنها یک بار در داستان مرگ حضرت سلیمان (← سبأ: 14) آمده که در آن «ارض» از أرَضَة به معنای موریانه مشتق شده است (← مجاهدبن جبر؛ مقاتلبن سلیمان؛ طبری، ذیل آیه؛ برای دیگر دیدگاهها ← آیزنشتاین، ص 132ـ138). دیگر کاربرد آن، به صورت «دابَّةً من الأرض» در آیة 82 سورة نمل، در وصف رویدادی مهم در آستانة قیامت آمده که همین آیه منشأ توجه فراوان محدّثان و مفسران اسلامی به اصطلاح دابّةالارض شده است. این آیه در سیاقی مبهم، از موجودی یاد میکند که خداوند او را در آستانة رستاخیز یا هنگام تحقق وعدهای الهی از زمین خارج میسازد. وی به مخاطبان خود میگوید مردم به آیات خداوند ایمان نمیآوردند. برخی مفسران دابّةالارض را همان جَسّاسه* دانستهاند (← زمخشری؛ بیضاوی، ذیل آیه) و در روایات مَلاحِم، خروج دابّةالارض، خروج یأجوج و مأجوج و دجّال، نزول عیسی علیهالسلام، طلوع خورشید از مغرب و خسوف از نشانههای قیامت (اَشراط الساعة*) و مرتبط با آیة 34 سورة نازعات دانسته شده است (← طیالسی، ص 143؛ صنعانی، ج 11، ص 378؛ احمدبن حنبل، ج 2، ص 337؛ مسلمبن حجاج، ج 8، ص 179؛ برای روایت شیعی مشابه ← ابنبابویه، ج 2، ص 527؛ برای ارتباط این موضوع با ظهور مسیح و دجّال ← کوک ، ص 121ـ122). تعبیر «إذا وَقَع القَولُ» در این آیه و نمونههای مشابه آن در دیگر آیات قرآنی (← یونس: 51؛ نمل : 85) در بیان اتمام فرصت و رسیدن وعدة عذاب برای اقوام گذشته یا منکران آینده به کار میرود. شاید از همین رو، برخی مفسران خروج دابّه را در این آیه به اموری نسبت دادهاند، از جمله زمان ترک امر به معروف و نهی از منکر، وقتی که در زمین چیزی از خیر و نیکی باقی نماند، هنگامی که مردم امر خدا را ترک کنند و دین حق را تغییر دهند، هنگامی که انسانها اصلاحشدنی نباشند و وقتی توبهکنندهای باقی نماند (← طبری؛ ابنعطیه؛ قرطبی؛ ابنکثیر، ذیل آیه؛ برای استقصای همه اقوال ← اونال ، ص180ـ181).در منابع تفسیری و حدیثی، توصیفات مختلفی از موجود مذکور در آیة 82 سورة نمل و اوضاع و احوال ظهور، زمان و مکان ظهور، و شکل و شمایل آن آمده است. بر این اساس، در متون روایی و در میان مفسران قدیم، شروح بسیار متنوع و گاه غریبی در باب ویژگیهای دابّةالارض یافت میشود. در بسیاری از این منابع، دابّةالأرض موجودی غیر انسان با دم قوچ، پاهای شتر، سر گاومیش، چشمان خوک، گوشهای فیل، شاخهای گوزن، سینه شتر، رنگ ببر، پهلوهای گربه و گاو، و صورت انسان دانسته شده که فاصلة میان پاهایش، دوازده و قدش، شصت ذرع است، عصای موسی و خاتم سلیمان در دست دارد، با آن عصا بر صورت مؤمن و کافر میزند و آن دو را از هم متمایز خواهد کرد. در این منابع، مکان ظهور دابّه مسجدالحرام، کوه صفا، وادیهای تهامه، بین صفا و مروه، مسجد کوفه، یا شهر طائف دانسته شده است (← طبری؛ ابنابیحاتم؛ ثعلبی؛ طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیه؛ برای استقصای همه اقوال ← اونال، ص 181ـ185). در نقلی افسانهای از ابنعباس، دابّه همان ماری است که درون کعبه بود و هنگامی که قریش قصد تجدید بنای کعبه را داشتند، عقاب آن را در گورستان حَجون انداخت و زمین آن را بلعید و این همان جنبندهای است که از زمین بیرون میآید و با مردم سخن میگوید (← ابنعطیه، ذیل آیه؛ دمیری، ج 1، ص 459). قرطبی (ذیل آیه) هم این نقل را آورده، اما قولی را صحیحترین میداند که دابّه را بچه (فصیل) شتر صالح دانسته است.در مقابل، در برخی منابع روایی متقدم شیعه دابّةالارض را انسان دانسته و حتی برای آن مصداق تعیین کردهاند که علیبن ابیطالب علیهالسلام است (← قمی، ج 2، ص130؛ کلینی، ج 1، ص 198). طوسی و طبرسی، دو مفسر متقدم قرن پنجم و ششم دربارة اینگونه روایات سکوت کردهاند، اما برخی مؤلفان متقدم و دوران معاصر این روایات را درج و غالباً تأیید کردهاند (← استرآبادی؛ فیض کاشانی، ذیل آیه؛ مجلسی، ج 39، ص 243ـ244؛ عاملی، ج 4، ص 119ـ122؛ طباطبایی، ذیل آیه، به کثرت این روایات از طریق شیعه تصریح کرده است). با این حال، شماری از مؤلفان معاصر دربارة این روایات از نظر متن و سند مناقشه کردهاند (← صادقیتهرانی، ذیل آیه؛ نقیزاده و موسوینیا، ص80 ـ84). علاوه بر آن، گفته شده است آیاتی که در آنها «دابّه» ناظر به انسان بهکار رفته، در مقام ذمّ انسانهای کافر است (← ابنعطیه، ذیل انفال: 22؛ دمیری، ج 1، ص 449) و با روایات مذکور که در مقام ذکر منقبت علی علیهالسلام است، سازگار نیست و چنین نسبتی با آداب فصاحت و عرف عقلایی در تضاد است و توهین به مقام انسانی بزرگ همچون علیبن ابیطالب بهشمار میرود (← قرطبی؛ صادقی تهرانی، ذیل آیه). همچنین بنابر برخی روایات اهل سنّت، علی علیهالسلام خود این نسبت را انکار کرده است (← ابنابیحاتِم، ذیل آیه؛ ذهبی، ج 2، ص 52؛ سیوطی، ذیل آیه). در روایتی به نقل از ابنسعد (ج 3، ص 39)، امام حسن علیهالسلام نیز این باور را ردّ کرده است. عموم مؤلفان اهل سنّت این باور را منتسب به کسانی چون جابربن یزید جُعفی و مرتبط با عقیده رجعت* دانستهاند (برای نمونه ← ذهبی، ج 1، ص 384؛ دمیری، ج 1، ص 459؛ آلوسی، ذیل آیه). این در حالی است که در منابع شیعه، این نظر از کسانی چون عمّاربن یاسر و راویانی چون ابوبصیر و ابوصامت حُلوانی نقل شده و از نشانههایی است که پیش از قیامت رخ خواهد داد (← قمی؛ کلینی، همانجاها).مفسران معاصر کوشیدهاند باتوجه به متن قرآن، این نشانة خارقالعاده را تفسیر کنند. برخی با توجه به سیاق سوره، دابّه را به معنای حیوانی غیر از انسان دانستهاند که از نشانههای وقوع قیامت است (← سیدقطب؛ عبدالکریم محمود خطیب، ذیل آیه). همچنین ابنعاشور (ذیل آیه) دابّه را موجودی غیر انسان دانسته است و سخن گفتن یک حیوان در آستانه قیامت با منکران بعث را به جهت تحقیر و توبیخ چنین کسانی میداند، چرا که اینان سخنان رسولی بزرگوار را انکار کردند، پس اکنون حیوانی زبانبسته با آنان سخن میگوید. آلوسی (ذیل آیه) با توجه به قید «مِنالأرض» معتقد است خلقت این موجود مانند تولید نسل حیوانی نیست، بلکه همچون حشرات از زمین متولد میشود و میافزاید ممکن است خروج آن از دل زمین نشانهای بر آغاز قیامت و فروپاشی زمین باشد (نیز ← بریدی، ص 224). سپس دابّةالارض با مردم سخن میگوید یا به قولی، بر کافران زخم میزند (در مورد اختلاف قرائت فعل «تُکَلِّم» که به صورت تَکِلمُ هم خوانده شده و تأثیر آن بر معنای آیه ← طبری؛ ابنعطیه؛ آلوسی، ذیل آیه و برای نفی این قول در روایتی از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام ← قمی؛ فیض کاشانی، ذیل آیه). با این همه، تفسیر مفسران اخیر از دابّه به موجودی غیر انسان، این احتمال را که مراد قرآن از این واژه انسان باشد نفی نمیکند (برای توضیح بیشتر ← طلیلی، 2010، ص170ـ175، 182ـ185).برخی از مفسران قدیم و اغلب مفسران معاصر، مسئله دابّةالارض را از متشابهات قرآنی بیانناپذیر و تفصیلات غریب روایات را خالی از ارزش دینی و علمی میدانند که قرآن دلالتی بر آنها ندارد. فخررازی (ذیل آیه)، بهجز آنچه در قرآن آمده، هیچ خبری را در این مورد صحیح نمیداند (نیز ← محمد شلتوت، ص 49). به گفتة قاسمی (ذیل آیه)، بخاری هیچیک از روایات را بهسبب متون مضطرب و رجال ضعیفشان صحیح ندانسته است (نیز ← آلوسی، ذیل آیه). از دیدگاه سیدقطب (ذیل آیه)، گرچه برخی از روایات خروج دابّه صحیح است، روایاتی که در وصف آن نقل شده، هیچیک به مرتبه صحیح نمیرسند، و ابنعاشور (ذیل آیه) نیز این روایات را ضعیف و بیارزش دانسته است (برای نقدهای دیگر ← عبدالکریم محمود خطیب؛ محمدجواد مغنیه؛ فضلاللّه، ذیل آیه). به تعبیر طباطبائی (ذیل آیه)، در هیچ آیه دیگری از قرآن در توضیح این عبارت مجمل اشارهای نیامده است و سیاق آیه بهترین دلیل است بر آنکه قصد قرآن مبهم گذاشتن و بیان رمزی کلام بوده است. معنای آیه این است که وقتی کار مردم به آنجا رسید که به آیات روشن خدا ایمان نیاوردند و آمادگی ایمان آوردن از راه تعقل و تذکر از میان رفت، زمان آن است که نشانههای خارقالعادهای را که به آنها وعده دادهایم، آشکار کنیم تا ناگزیر اعتراف کنند. خروج دابّةالأرض یکی از این نشانههاست.وجود عبارتی در عهد جدید (← مکاشفه یوحنا، 11:13) سبب شده است برخی از خاورشناسان مشابهتهای موجود میان این دو متن و نیز تفاصیل راه یافته در روایات و تفاسیر اسلامی را ناشی از پیوند میان قرآن و عهد جدید بدانند (نیز ← همان، :13 12ـ18). آبل ساخت و مضمون این آیه را کاملاً مبتنی بر مکاشفه یوحنا میداند (← د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «دابه»؛ برای نقد این نظر ← بلاغی، ج 2، ص 291ـ292). بریدی (ص 223 و پانویس 3)، علاوه بر آبل، این نظر را از دیگر مؤلفان غربی نیز نقل کرده و یادآور شده که سیاق کاربرد این عبارت با کاربرد قرآنی متفاوت است، زیرا آنچه در مکاشفه یوحنا پیشبینی شده، برآمدن حیوانی وحشی از زمین است که سبب گمراهی مردم میشود، حال آنکه موجود قرآنی نه تنها پیامرسان شیطان و گمراهکننده نیست، بلکه از جانب خدا رسالتی بیمدهنده دارد.منابع : علاوه بر قرآن و کتاب مقدس. عهد جدید؛ محمودبن عبداللّه آلوسی، روحالمعانی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ]بیتا.[؛ ابنابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، چاپ اسعد محمد طیّب، صیدا 1419/1999؛ ابنبابویه، کمالالدین و تمامالنعمة، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1363ش؛ ابنسعد (بیروت)؛ ابنعاشور (محمدطاهربن محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، تونس 1997؛ ابنعطیه، المُحَرّرُ الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ]رباط[، ج 8 ، ]بیتا.[، ج 9، 1403/1982، ج 12، 1408/1988؛ ابنفارس؛ ابنکثیر، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ محمد ابراهیم بناء، بیروت 1419؛ ابنمنظور؛ احمدبن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت : دارصادر، ]بیتا.[؛ علی استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، چاپ حسین استادولی، قم 1417؛ محمدجواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، بیروت 1405/1985؛ عبداللّهبن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، المعروف بتفسیر البیضاوی، مصر 1330، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ احمدبن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، المعروف تفسیر الثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت 1422/2002؛ اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره 1376، چاپ افست بیروت 1407؛ خلیلبن احمد، کتابالعین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم 1409؛ محمدبن موسی دمیری، حیاةالحیوان الکبری، قاهره 1390/1970، چاپ افست قم 1364ش؛ محمدبن احمد ذهبی، میزانالاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ حسینبن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ?]1332ش[؛ زمخشری؛ سیدقطب، فی ظلال القرآن، بیروت 1386/1967؛ سیوطی؛ محمد صادقی تهرانی، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم 1377ش؛ عبدالرزاقبن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت: 1403/1983؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ طبری، جامع؛ طوسی؛ سلیمانبن داود طیالسی، مسند ابی داود الطیالسی، بیروت: دارالمعرفة، ]بیتا.[؛جعفرمرتضی عاملی، خلفیات: کتاب مأساةالزهراء (ع)، ج 4، بیروت 1422؛ عبدالکریم محمود خطیب، التفسیر القرآنی للقرآن، ]قاهره ? 1386/ 1967[؛ محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، او، مفاتیحالغیب، بیروت 1421/2000؛ محمدحسین فضلاللّه، من وحی القرآن، بیروت 1419/1998؛ محمدبن شاهمرتضی فیضکاشانی، تفسیر الصافی، چاپ حسین اعلمی، تهران 1416؛ محمد جمالالدین قاسمی، تفسیر القاسمی، المسمی محاسن التأویل، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت 1398/1978؛ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت 1405/1985؛ علیبن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم 1404؛ کلینی؛ مجاهدبن جبر، تفسیر مجاهد، چاپ عبدالرحمان طاهربن محمد سورتی، اسلامآباد: مجمع البحوث الاسلامیة، ]بیتا.[؛ مجلسی؛ محمدجواد مغنیه، التفسیر الکاشف، بیروت 1980ـ1981؛ محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، استانبول 1404/1984؛ محمود شلتوت، الفتاوی: دراسة لمشکلات المسلم المعاصر فی حیاته الیومیة و العامة، ]قاهره [1379/1959؛ مسلمبن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، ]بیتا.[؛ مقاتلبن سلیمان، تفسیر مقاتلبن سلیمان، چاپ احمد فرید، بیروت 1424/2003؛ حسن تقیزاده و سعیدهسادات موسوینیا، «بررسی مصداق 'دابةالارض، در روایات فریقین»، علوم حدیث، سال 14، ش 3 (پاییز 1388)؛David Brady, "The book of revelation and the Qur'an: is there a possible literary relationship?", Journal of semitic studies, vol.23, no.2 (1978); David Cook, Studies in Muslim apocalyptic, Princeton, N. J. 2002; Von Herbert Eisenstein, "Bemerkungen zur dābbat al-ard in Koran 34, 14 (13), Wiener Zeitschrift für die Kunde des Morgenlandes, 79 (1989); EI2, s.v. "Dābba" (by A. Abel); Sarra Tlili, "From an ant's perspective: the status and nature of animals in the Qur'ān", doctoral thesis in philosophy, University of Pennsylvania, 2009; idem, "The meaning of the Qur'anic word `dābba': `animals' or `nonhuman animals'?", Journal of Qur'anic studies, 12 (2010); Necdet Ünal, "Kur'ân-ı Kerim'de dâbbe", Dokuz Eylül Üniversitesi İlâhiyat Fakültesi dergisi, XXXI (2010).