خِرْبَة المِنیَه، ویرانههای کاخی منسوب به امویان در فلسطین اشغالی. این بنا که به قصر هشام نیز معروف است (عادل، 2009)، در 230 متری شمالشرقی دریاچه طبریه و کمتر از یک کیلومتری غرب طبقا، از مناطق فلسطینیِ تحت اشغال، واقع است (کرسول، 1989، ص 93؛ بهنسی، ص 19). اگرچه این بنا اولین نمونه از قصرهای پنجگانه بیابانی معروف امویان (خربةالمنیه، خربةالمَفْجَر، المُشَتّی، الحَیْر غربی و الحیر شرقی) است، اما در زمینهای حاصلخیز و غیربیابانی قرار دارد (عادل، 2009). اولین حفاری برای کشف بقایای کاخ را مادر در 1311ش/ 1932 آغاز کرد. اشنایدر در 1315ش/1936 و سپس به همراه پوتریش ـ رایگنارد بین سالهای 1316 تا 1318ش/ 1937ـ 1939 بهبررسی بنا پرداخت. کرسول و کونل نیز در همین سالها درباره بنا تحقیق کردند. گرابار و همراهانش در 1339ش/ 1960 قسمتهایی از بنا را از زیر خاک بیرون آوردند (رجوع کنید به کرسول، همانجا؛ همو، 1979، ج 1، بخش 2، ص 382). منطقهای که خربةالمنیه در آن قرار دارد، تا قبل از 1327ش/1948، که فلسطین اشغال شد، مسکونی بوده و پس از آن، امکان حفاری و کسب اطلاعات بیشتر به وجود نیامده است (عادل، 2009؛ بهنسی، همانجا). این بنابر اساس تنها کتیبه کوفیِ سنگ مرمری مکشوفه در برج دروازهورودی، بهفرمان ولیدبنعبدالملک (86ـ96) ساخته شده است (کرسول، 1989، ص95)، اما بِهْنِسی (همانجا) کاخ را متعلق به دوره پیش از اسلام دانسته و بر آن است که ولید آن را ترمیم کرده و توسعه داده است. نقشه بنا مستطیلی نامنظم با ابعاد دیوار شمالی 4ر66 متر، شرقی 73 متر، جنوبی 67 متر و غربی 3ر72 متر است. در هر گوشه بنا، یک برج دایرهشکل و در وسط هر ضلع آن (بهجز ضلع شرقی) نیز یک برج نیمدایره با قطر چهار متر تعبیه شده است. دیوارهای دورتادور کاخ از سنگ آهک محلی و با ضخامت 40ر1 متر روی پایههایی از سنگ بازالت به ارتفاع چهل سانتیمتر ساخته شده است (کرسول، 1989، ص 94؛ همو، 1979، همانجا).در ضلع شرقی، دروازه ورودی دارای اتاقی مربع و گنبددار با مساحت شش متر مربع است که میان دو برج تقریبآ نیمدایره واقع شده است. قسمتهای راست و چپ این اتاق تورفتگی دارد و رأس گنبد باز است. در این اتاق درگاه طاقداری به عرض 75ر3 متر قراردارد که در ابتدای دهلیزی با هفت متر عرض و 5ر11 متر طول قرار داشته و مستقیمآ به حیاط راه مییافته است (کرسول، 1989، همانجا؛ همو، 1979، ج 1، بخش 2، ص382ـ 383). در فضاهای ورودی، برای انتظار ملاقاتکنندگان سکوهای سنگی تعبیه شده بود. در سمت راست راهروی ورودی به حیاط، پنج اتاق مستطیلشکل در موازات یکدیگر بودهاند که ضمن اینکه دو اتاق گوشه شمالشرقی به یکدیگر و یکی از آنها به تالار واقع در ضلع شمالی بنا راه داشته است، ورودیهای سه اتاق دیگر نیز به جانب حیاط باز میشده است. این اتاقها احتمالا محل استراحت سربازان و محافظان و مهمانان بوده، که فاصله زیادی با فضاهای مسکونی خلیفه و خانوادهاش در جنوبشرقی بنا داشته است. در قسمت چپ راهرو، تعدادی اتاق قرار دارد که سهتای آنها موازی هم و درهایشان به همدیگر باز میشود و فقط ورودیِ اتاق وسطی به طرف حیاط است (رجوع کنید به همو، 1979، ج 1، بخش 2، ص 383، 388، نیز رجوع کنید به ص 385، نقشه؛ عادل، 2009).در هر چهار گوشه حیاط، ایوانی قرار گرفته که در هر ضلع، شش ستون سقف آن را حمل میکند (کرسول، 1989، همانجا). مسجد در گوشه جنوبشرقی بنا با 10ر13 متر عرض و 42ر19 متر طول واقع شده و ورود به آن از گوشه حیاط مرکزی، از اتاقهای جانبی مسجد و همچنین از خارج بنا برای استفاده همسایگان کاخ امکانپذیر بوده است. محراب مسجد در دیوار جنوبی واقع بوده و کف مسجد نیز تزییناتی با قطعاتی از سنگهای بازالت و آهک داشته است. هنگام اتمام ساخت کاخ، ساختمان مسجد ناتمام بوده است (همو، 1979، ج 1، بخش 2، ص 383ـ384، 388؛ بهنسی، ص20).وسط ضلع جنوبی، تالاری مربع از سنگ مرمر به ضلع بیست متر دیده میشود که احتمالا برای برگزاری مراسم استفاده میشده است. دیوارهای این تالار تا ارتفاع دو متر و کف آن مرمرین است و بالای دیوارها موزاییککاری شده است. ضلع رو به حیاط این تالار سه در دارد. سقف تالار نیز روی ستونهایی در چند ردیف قرار گرفته است. در دو طرف تالار، دو فضای مستطیلشکل قرینه با طول مساوی 42ر19 و عرض 70ر9 و 81ر9 متر وجود دارد که هر کدام با سه در به تالار راه مییابند و مستقیمآ به حیاط راه ندارند. فضای مستطیلی سمت شرقی تالار سه ستون دارد و فضای غربی آن از پنج اتاق تشکیل شده که اتاق وسطی بزرگتر است (کرسول، 1989، ص 94ـ95). این تالار محل پذیرایی خلیفه از مهمانان و حلوفصل دعاوی بوده است (عادل، 2009).اگرچه حفاری ضلع غربی کاخ به صورت کامل انجام نشده است، اما بررسیها نشان داده که در دو گوشه جنوبی و شمالی این ضلع، دو ایوان بزرگ و در انتهای هر ایوان، دو اتاق کوچک و رویهم رفته دو بیت (فضای مسکونی مستقل درون خانه) ساخته شده بوده که در کف این اتاقها از سنگهای متنوع رنگی، موزاییک و از طاق تونلی در ورودی بعضی اتاقها استفاده شده است. هر ایوان نیز با پلکانی که قسمتهایی از آنها هنوز باقی مانده، به حیاط مرکزی مرتبط میشده است. اتاقی گنبددار نیز در قسمت غربی کشف شده که باتوجه به ویژگیهای موجود، احتمالا حمام بوده است (کرسول، 1979، ج 1، بخش 2، ص 387).در ضلع شمالی، بعضی قسمتهای دیوار تا حدود دو متر باقی مانده است. در زاویه غربی این ضلع، دو اتاق مستطیل موازی بوده که از طریق درهایی هم به اتاقهای غربی بنا و هم به مجموعه پنج اتاق متصل شدهاند. اتاقهای مرکزی و قسمت سمت چپ این مجموعه دری به سوی حیاط داشتهاند. یکی از این اتاقها به برج وسط دیوار شمالی راه داشته که شبیه به قصرالمُشَتّی و احتمالا محل استراحت سربازان و محافظان و مهمانان بوده است. در سمت شرقی این اتاقها، تالار بزرگی با ستونهایی در وسط آن قرار داشته است (همان، ج 1، بخش 2، ص387ـ388).از مهمترین آثار مکشوفه کاخ مقادیری سفال ساده، سلاح، ابزار ساختمانی و سه سکه طلای یک دیناری با تاریخهای 89، 98 و 116 از زمان ولید، سلیمان و هشام اموی است (همان، ج 1، بخش 2، ص 388).این کاخ دارای تزیینات بسیار بودهاست. داخل گنبد کندهکاریهای متنوعی دیده میشود که نمای داخلی گنبد را به صورت هشت دایره درآورده است. قسمتهایی از گنبد که کندهکاری ندارند، با شیشههای رنگی موزاییککاری شدهاند (همان، ج 1، بخش 2، ص 383، 385). در کف فضاهای مختلف کاخ، موزاییککاریهای مختلفی وجود دارد. قاببندیهای خاصی با نقوش رنگین به گونهای آرایش یافتهاند که نقشهای قالیگون تزیینی را به نمایش گذاشتهاند (ایتنگهاوزن و گرابار، ص 55؛ کرسول، 1989، ص 95). نقشهای کنگرهدار پلکانی که در آثار قبل از اسلام بهوفور به کار رفته، در عهد امویان و برای اولین بار در زمان ولید در خربةالمنیه استفاده شدهاند (رجوع کنید به کرسلو، 1979، ج 1، بخش 2، ص 389). معمولا این نوع کاخها مجموعهای تالار داشتند که به عنوان تختْخانه، محل پذیراییهای رسمی و تفریح شاهانه خلیفه بوده است (گرابار، ص 76). امویان در اوایل دوران خود با ورود به صحرای سوریه در مناطق قابل زرع ساکن شدند و بنّایان و معماران بیزانسی کاخهای آنان را ساختند. همچنین آنها از شیوه قلعهسازی بیزانسیها برای ساختار کاخهای اموی بهره بردند که خربةالمنیه نیز نمونهای از آنهاست (رجوع کنید به پاپادوپولو، ص 219).منابع : عفیف بهنسی، «القصور الشامیة و زخارفها فی عهد الامویین»، الحولیات الاثریة العربیة السوریة، ج 25، ش 1 و 2 (1975)؛ امیره عادل، «ماتبقی من المدمّر: خربة المنیه»، ملتقی طلاب کلیه اثار جامعه القاهره، 2009.Retrieved Sep. 21, 2010, from http://archeologist. ahlamontada. com/montada-f 7/topic-t 2009.htm; Keppel Archibald Cameron Creswell, Early Muslim architecture, NewYork 1979; idem, A short account of early Muslim architecture, revised and supplemented by James W.Allan, Aldershot, Engl. 1989; Richard Ettinghausen and Oleg Grabar, The art and architecture of Islam: 650-1250, Harmondsworth,Engl.1987;Oleg Grabar, "The architecture of Power: palaces, citadels and fortifications", in Architecture of the Islamic world, ed. George Michell, London: Thames and Hudson, 1984; Alexandre Papado- poulo, Islam and Muslim art, translated from the French by Robert Erich Wolf, London 1980.