خَثعمی اُشنانی، ابوجعفر محمدبن حسین، محدّث کوفی قرن سوم و چهارم. وی در سال 221 در کوفه در قبیله مشهور خثعم متولد شد. خطیب بغدادی (ج 3، ص 23) نسبت اُشنانی او را به سبب ولاء میداند، اما سمعانی (ج 1، ص170) آن را اشاره به خرید و فروش گیاهی به همین نام دانسته است. خثعمی در کوفه از محدّثان بسیاری حدیث شنید و روایت کرد، از جمله: عالم و محدّث نامور زیدی، عَبّادبن یعقوب رواجنی (متوفی 250)؛ عَبّادبن احمد عَرزَمی؛ ابوکریب محمدبن علاء همدانی؛ فضالةبن فضل تمیمی؛ و اسماعیلبن اسحاق راشدی (رجوع کنید به خطیببغدادی، ج3، ص22؛ سمعانی، همانجا؛ ابنطاووس، ص132،367). کسانی چون محمدبنعمر، مشهور به ابنجعابی، محمدبن محمدبن سلیمان باغندی، محدّث شیعی، ابومُفضَّل محمدبن عبداللّه شیبانی، عالم زیدی و ابوالفرج اصفهانی از خثعمی حدیث نقل کردهاند (رجوع کنیدبه ابوالفرج اصفهانی، ص 5، 32، 86؛ دلائلالامامة، ص135؛ طوسی، 1414، ص447 ، 451،484، 492؛ خطیببغدادی، همانجا). از دیگر راویان خثعمی، مظفربن جعفربن حسن، مؤلف الرسالة الموضحة، است که در کتابش روایاتی به نقل از خثعمی در باب اختصاص دادن برخی القاب مانند «امیرالمؤمنین»، به علی علیهالسلام توسط پیامبر صلیاللّه علیهوآلهوسلم آورده است. ابنطاووس از نسخهای بهخط مصنف که در کتابخانه نظامیه بغداد وجود داشت، مطالبی نقل کردهاست (رجوع کنید به ص362، 367؛ نیز رجوع کنید به کولبرگ، ص 319ـ 320).خثعمی با عالمان شیعی کوفه مناسبات نزدیکی داشت و نام وی در طریق روایت برخی از آثار آنها آمده است (رجوع کنید به نجاشی، ص 78، 113، 445؛ طوسی، 1417، ص 66، 176). بنابه نقل شیخطوسی (1415، ص 442؛ همو، 1417، ص 176)، هارونبن موسی تَلَّعُکبَری* در سال 315 و پس از آن، از خثعمی سماع کرده و اجازه روایت آثاری را که او در روایت خود داشته، اخذ کرده است. وجود نام خثعمی در طریق حدیث منزلت، روایت نزول آیه تطهیر در شأن اهلبیت علیهمالسلام و آیه نجوا درباره علی علیهالسلام، روایت حدیث مشهور گفتگوی علی علیهالسلام با کمیل درباره اصناف مردم و برخی روایات دیگر از گرایشهای شیعی وی نشان دارد (رجوع کنید به ابنبابویه، ج 2، ص 548ـ 553؛ خزاز رازی، ص 221ـ222؛ علوی، ص 64ـ65؛ خطیب بغدادی، ج 14، ص 252؛ حسکانی، ج 2، ص 39، 79، 167، 227، 324؛ ابنعساکر، ج 42، ص 129ـ130، 383ـ 384، ج 50، ص 252ـ253، ج 70، ص 20ـ21). همچنین شواهدی چون وجود نام خثعمی در طریقِ روایتِ تحریری از اصلِ ابوالجارود زیادبن منذر (رجوع کنید به جارودیه*) به روایت محمدبن بکر ارحبی و کتاب یحییبن سالم فرّاء کوفی و برخی احادیث دیگر حاکی از تمایلات زیدی اوست (رجوع کنید به نجاشی، ص 444؛ ابنعساکر، ج 19، ص 458، ج 33، ص210ـ211).از خثعمی تنها کتاب القضایا شناخته شده است. این کتاب یکی از منابع قاضی نعمان مغربی (متوفی 363) در تألیف الایضاح بوده است (رجوع کنید به قاضی نعمان، ص 21، 32، 114، و جاهای دیگر). همه روایاتی که قاضی نعمان از القضایا نقل کرده، درباره نماز و مسائل مربوط بدان است. براساس اسناد برخی روایات (رجوع کنید به همان، ص 42، 90، 95، 120، 122)، خثعمی در تدوین کتاب خود از کتاب قضایا امیرالمؤمنین تألیف ابوعبداللّه محمدبن قیس بَجَلی (متوفی 151) که در محافل امامیه کوفه مشهور و متداول بود (رجوع کنید به نجاشی، ص 323؛ طوسی، 1417، ص 206)، بهره برده است. وجود نام خثعمی در طریق روایت کتاب بجلی (رجوع کنید به طوسی، 1417، ص 176) شاهدی دیگر بر این مدعاست. ابنشهرآشوب (ص 25) نیز به القضایای خثعمی اشاره کرده است. احتمالا اشاره او به واسطه نسخهای از الایضاح بوده و خود وی به القضایا دسترسی نداشته است. این احتمال باتوجه به اینکه قاضی نعمان در برخی موارد نام خثعمی را احمدبن حسین ذکر میکند (رجوع کنید به ص 21، 122، 123) و در میان فهرستنگاران و رجالیون، تنها ابنشهرآشوب است که نام خثعمی را احمد ذکر کرده (رجوع کنید به همانجا)، تقویت میشود. به گزارش خطیب بغدادی (ج 3، ص 22)، خثعمی به بغداد سفر و در آنجا کتابش را املا کرده است. اما بغدادی به نام این کتاب اشاره نمیکند.در توثیق خثعمی اختلافی وجود ندارد؛ علیبن عمر دارقطنی* ( 1404الف، ص 152؛ همو، 1404ب، ص 80)، خطیب بغدادی (ج 3، ص 23) و سمعانی (ج 1، ص 170) او را ثقه، امین، صدوق و حجت دانستهاند و ذهبی (ج 14، ص 529) از او با عنوان امام، حجت و محدّث کوفه یاد میکند. خثعمی در پنجشنبه، هفت صفر 315 درگذشت (رجوع کنید به خطیب بغدادی؛ سمعانی؛ ذهبی، همانجاها؛ قس طوسی، 1415، همانجا که سال درگذشت او را 317 ذکر کرده است).منابع :ابنبابویه، کتابالخصال، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1362ش؛ ابنشهر آشوب، معالم العلماء، نجف 1380/1961؛ ابنطاووس، الیقین باختصاص مولانا علی (علیهالسلام) بامرة المومنین، چاپ انصاری، قم 1413؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ2001؛ علیبن حسین ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبیین، چاپ کاظم مظفر، نجف 1385/1965، چاپ افست قم 1405؛ عبیداللّهبن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودی، تهران 1411/1990؛ علیبن محمد خزاز رازی، کفایة الاثر فیالنص علیالائمة الاثنی عشر، چاپ عبداللطیف حسینی کوهکمری خوئی، قم 1401؛ خطیب بغدادی؛ علیبن عمر دارقطنی، سؤالات الحاکم النیسابوری للدارقطنی فی الجرح و التعدیل، چاپ موفقبن عبداللّه، ریاض 1404الف؛ همو، سؤالات حمزةبن یوسف السهمی للدارقطنی و غیره من المشایخ من الجرح والتعدیل، چاپ موفقبن عبداللّه، ریاض 1404ب؛ دلائل الامامة، ]منسوب به[ محمدبن جریر طبری آملی، قم: مؤسسةالبعثة، 1413؛ ذهبی؛ سمعانی؛ محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم 1414؛ همو، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1415؛ همو، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1417؛ محمدبن علی علوی، الفوائد المنتقاة و الغرائب الحسان عنالشیوخ الکوفیین، انتخبها محمدبن علی صوری، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت 1407/1987؛ نعمانبن محمد قاضی نعمان، الایضاح، چاپ محمدکاظم رحمتی، بیروت 1428/2007؛ احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407؛Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992.