خاقانی، محمدبیگ، از شعرای دیوانی عثمانی در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم. پدرش عبدالجلیل محمودبیگ ()دایرةالمعارف ادیبان دنیایترک(، ذیل مادّه) از احفاد آیاسپاشا (بروسهلی، ج 2، ص163؛ اوزقریملی، ج 1، ص609)، صدراعظم عثمانی در دوره سلطانسلیمان قانونی از 942 تا 946 (رجوع کنید به د.ا.ترک، ذیل «آیاسپاشا») بوده است. محمدبیگ در استانبول به دنیا آمد و در دوران جوانی از تحصیلاتی عالی برخوردار شد. وی نخست از خواجگان «دیوان همایون»* بود (کوپرولو و سلیمانبیگ، ص325) و پس از طی مراحل به عنوان محاسبِ دیوان همایون ــمجلسی که به ریاست وزیراعظم عهدهدار امور دولت بودــ ارتقا یافت (بانارلی، ج 1، ص602؛ )دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(، ذیل مادّه).خاقانی بنابه مادّهتاریخهای «خاقانیبک عُقبایه کوچدی» (خاقانیبک به عقبا کوچید) و «التفات بقا» در 1015 درگذشت (حاجیخلیفه، ج 1، ستون786؛ ناجی، ص 59؛ بروسهلی، همانجا؛ د.ا.د.ترک، ذیل مادّه) و در قبرستان مسجد مهر و ماه سلطان ادرنه قپوسی استانبول مدفون گردید (کوپرولو و سلیمانبیگ؛ )دایرةالمعارف ادیبان دنیای ترک(، همانجاها).آثار منظوم خاقانی از تسلط وی به فارسی و عربی حکایت دارد. او به ریزهکاریهای ادبیات دیوانی وقوف داشت و سادگی زبان و صمیمیت بیان از خصوصیات بارز شعر او و از دلایل اقبال عمومی به سرودههای وی است (د.ا.د.ترک، همانجا). محمدطاهر بروسهلی (همانجا) او را «حسّان روم» و معلم ناجی (ص 62) «حسان عثمانیان» نامیدهاند. از دیوان وی، شامل 212 تا 216 غزل و سرودههای دیگر، نسخ خطی متعددی در کتابخانههای استانبول موجود است (رجوع کنید به د.ا.د.ترک؛ )دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(؛ )دایرةالمعارف ادیبان دنیای ترک(، همانجاها). او دو منظومه دینی نیز سروده است که یکی از آنها، مثنوی مفتاح الفتوحات، در ترجمه چهل حدیث است. این ترجمه آزاد، حاکی از آگاهی ناظم آن از چهل حدیث عربی و فارسی و از نمونههای موفق ترجمه چهل حدیث در زبان ترکی به شمار آمده است. این ترجمه به تناسب موضوع با حکایات مختلف تزیین شده است (کوپرولو، ص 389). خاقانی مفتاح الفتوحات را که سرودنش در 1012 در شب میلاد حضرت پیامبر صلیاللّه علیهوآلهوسلم به پایان آمده، به چغالهزاده* یوسفسنانپاشا، سردار و صدراعظم معروف عثمانی، اهدا کرده است (رجوع کنید به قرهخان، ص 197 به بعد)، اما شهرت اصلی خاقانی به سبب مثنوی حلیه او با بیش از هفتصد بیت است که به حلیه خاقانی (بانارلی، همانجا) و حلیه شریفه (گیب، ج 3، ص 196) شهرت دارد. کوپرولو و سلیمانبیگ (ج 1، ص324ـ325)، خاقانی را به سبب سرودن مثنوی حلیه که ارزش خود را تا زمانهای بعدی حفظ کرده است، سیمایی شایان ذکر در «تاریخ ادبیات عثمانیه» دانستهاند. نهاد سامی بانارلی (ج 1، ص 602ـ603) ضمن آنکه حلیه را مشهورترین اثر در ادبیات دینی عثمانی به شمار آورده که بهسبب سادگی زبان، موضع و صمیمیت بیان در جامعه عثمانی قداست یافته است، ارزش ادبی جدّی برای آن قائل نیست (نیز رجوع کنید به د.ا.ترک، ذیل مادّه).حلیههای منظوم و منثور که به وصف صفات ظاهری پیامبر اسلام صلواتاللّهعلیهوآلهوسلم چون بلندی اندام، رنگ چشم، شکل موی سر، شیوه سخن گفتن و آهنگ صدا و حرکات و رفتار و خصوصیات اخلاقی آن حضرت پرداختهاند، در ادبیات ترکی اسلامی یک نوع ادبی را پدید آوردهاند. این آثار در روزها و شبهای مبارک خوانده میشدند (قاراتاش، ص 203ـ204؛ نیز رجوع کنید به د.ا.د.ترک؛ )دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(؛ )فرهنگ دایرةالمعارفی مفاهیم و اصطلاحات ادبی دنیای ترک(؛ پاکالین، ذیل «حلیه»). حلیه خاقانی نخستین و مهمترین نوع حلیه در ادبیات ترکی بهشمار میرود؛ پس از خاقانی، آثاری که به بیان صفات پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم پرداختهاند، حلیه نام گرفتهاند (د.ا.د.ترک، ذیل مادّه). خاقانی اثر خود را براساس احادیث بهویژه با استفاده از شمائلالرسول ابنکثیر سروده است (د.ا.د.ترک، همانجا). حلیه خاقانی مشتمل بر اقسام مختلف است. هر قسمت سرلوحهای عربی دارد و به توصیف و تصویر یکی از صفات حضرت محمد اختصاص داده شده است (کوپرولو و سلیمانبیگ، همانجا). بعضی از ابیات حلیه خاقانی که حاجیخلیفه (ج 1، ستون 691) از آن با عنوان الحلیة النبویة من المثنویات الترکیة یاد کرده، به مثل سایره تبدیل شده است (رجوع کنید به سامی، ذیل مادّه؛ د.ا.د.ترک، همانجا). خاقانی حلیه را در 1007 به پایان برد (ناجی، ص 59). هیچکدام از نظیرههایی که در اعصار بعدی به استقبال از حلیه خاقانی سروده شدهاند، از نظر اقبال عمومی به پای آن نمیرسند (ایشیق، ذیل مادّه). حلیهسرایان بعدی از جمله جوری، نشاطی و نحیفی در مقدمههای حلیههای خود از حلیه خاقانی که سرآغاز و راهگشای حلیهسرایی در ادبیات عثمانی به شمار آمده، با احترام سخن گفتهاند. گذشته از نسخ خطی فراوانی که از حلیه خاقانی در کتابخانههای استانبول موجود است، اینکتاب چند بار نیز در دورههایعثمانی و جمهوریتبا الفبایقدیم و جدیدبه چاپ رسیده است. نخستین چاپ آن که به فرمان سلطان عبدالمجید و به کوشش راجح افندی در 1264/1848 در طبعخانه عامره به چاپ رسیده، نفیسترین طبع آن است (د.ا.ترک؛ د.ا.د.ترک؛ )دایرةالمعارف ادیبان دنیای ترک(، همانجاها).منابع: محمدطاهر بروسهلی، عثمانلی مؤلفلری، استانبول 1333ـ1342؛ حاجیخلیفه؛ شمسالدینبن خالد سامی، قاموسالاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ1898؛ محمدفؤاد کوپرولو و شهابالدین سلیمانبیگ، یکی عثمانلی تاریخ ادبیاتی، ج1، استانبول ] 1332[؛Nihad Sami Banarli, Resimli Turk edebiyati tarihi, Istanbul 1987; E.J.W. Gibb, A history of Ottoman poetry, ed. Edward G. Browne, vol.3, London 1965; IA, s.v. "Hakani, Mehmed Bey" (by Ali Canib Yontem); Ihsan Isik, Turkiye yazarlar ansiklopedisi, Ankara 2004; Abdulkadir Karahan, Islam-Turk edebiyatinda kirk hadis, Istanbul 1956; Turan Karatas, Ansiklopedik edebiyat terimleri sozlugu, Ankara 2004; Mehmed Fuad Koprulu, Turk edebiyati tarihi, ed. Orhan Koprulu and Nermin Pekin, Istanbul 1981; Muallim Naci, Osmanli sairleri, ed. Cemal Kurnaz, Ankara 2000; Atilla ozkirimli, Turk edbiyati tarihi, Ankara 2004; Mehmet Zeki Pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sozlugu, Istanbul 1971-1972; Turk dili ve edebiyati ansiklopedisi, Istanbul: Dergah Yayinlari, 1976-1998, s.vv. "Hilye ve hilyeler" (by Veli Aras), "Hakani Mehmed, Beg"; Turk dunyasi edebiyat kavramlari ve terimleri ansiklopedik sozlugu, Ankara: Ataturk Yuksek Kurumu, Ataturk Kultur Merkezi Baskanligi, 2001- , s.v. "Hilye" (by M. Macit); Turk dunyasi edebiyatcilari ansiklopedisi, Ankara: Ataturk Yuksek Kurumu, Ataturk Kultur Merkezi Baskanligi, 2002- , s.v. "Hakani" (by M. Cunbur); TDVIA, s.vv. "Hakani Mehmed Bey", "Hilye" (by Mustafa Uzun).