حَیْس، شهرستان و شهری در استان حدیده یمن.1) شهرستان حیس. این شهرستان (مدیریه) از توابع استان (محافظه) حدیده* در جنوب یمن است (اکوع، قسم 1، ص 91ـ92). حیس دارای پنج وادی به نامهای فَوَّاهه، مومر، شِعَینه، ضِمی و نَخْلَه است که رودهای آنها از شرق به غرب شهرستان رواناند. وادی نخله بزرگترین، معروفترین و حاصلخیزترین وادی حیس است. دو ییلاق مهم در غرب شهرستان و در ساحل دریای سرخ قرار دارند که آب کافی و نخلستانهای وسیع و گستردهای دارند. یکی از این ییلاقها در بالای وادی نخله قرار گرفته و دیگری نیز نخلستان معروف سَحاری است. کوههای دُباس در شمال و بَراش در جنوب از مهمترین ارتفاعات شهرستان حیس به شمار میآیند. عسل مرغوب کوههای دباس و گلهای بسیار زیبای کوههای براش شهرت دارد. شهر حیس مرکز این شهرستان است و دیگر شهرهای مهم و تاریخی آن عبارتاند از حُصَیب، الجَمادی، جُرَیب و حُمَینیه (رجوع کنید به ابنحائک، ص 94ـ 96، 131؛ مقحفی، 1422، ذیل مادّه). در گذشته خَوخه، از بندرهای مهم یمن در ساحل دریای سرخ، از نظر اداری به حیس تعلق داشت (ثور، ص 426؛ ابندیبع، 1413، ص 207، شرح حموش، ش20؛ نیز رجوع کنید به اطلس الجمهوریة الیمنیة و العالم، ص 32).2) شهر حیس. حیس از شهرهای تاریخی یمن است که در حاشیه وادی نخله، در ارتفاع 295 متری از سطح دریا (زکریا، ص100) و موقعیتی پایکوهی (کحاله، 1384، ص 306) در َ 56 ْ13 عرض شِمالی و َ29 ْ43 طول شرقی و 35 کیلومتری جنوب شهر زبید واقع است (رجوع کنید به )اطلس جامع جهان تایمز(، نقشه 87؛ نقشه عمومی خاورمیانه). این شهر در میان نخلستانهای وسیع (مقحفی، همانجا) و در مسیر راه مهم و استراتژیک حدیده ـ تَعِز قرار دارد و از همین راه به بندر مهم عدن متصل میشود (ترسیسی، ص 181ـ184). همچنین این شهر ایستگاهی در مسیر انتقال قهوه مناطق کوهستانی و قهوهخیز، از قبیل جبلِ راس و بلد عَنْس، به شمار میآید (کحاله، 1384، همانجا).بنای شهر را به حَیسبن یریم ذی رُعینبن کریببن نعامهبن شرحبیل حمیری نسبت میدهند (رجوع کنید به الموسوعة الیمنیة؛ مقحفی، 1985، ذیل مادّه). به گفته ابنمجاور (ص 235) پس از آنکه جَیّاشبن نجاح (متوفی ح 500؛ رجوع کنید به بنونجاح*) تهامه را تصرف کرد خاندان خود و گروهی از مردم حبشه را در این شهر اسکان داد. پیش از آن نیز قبایل مختلفی در حیس زندگی میکردند. ظاهراً شهر در زمان جیّاش کاملا بازسازی شد. حیس مخلافی (استان) وسیع از مخلافهای هشتادوچهارگانه یمن بود (یعقوبی، تاریخ، ج 1، ص 201؛ همو، البلدان، ص 317ـ319). رکب، از تیرههای قبیله اشعر، و بنیمجید از قبایلی هستند که قرنها در حیس زندگی کردهاند (رجوع کنید به یعقوبی، البلدان، ص320؛ ابنحائک، ص 96؛ یاقوت حموی، ذیل مادّه). ظاهراً به دلیل کثرت اشعریهای یمن، حیس از شهرهای اصلی اشعریها بهشمار میرفت (رجوع کنید به ابندیبع، 1409، ص 46، پانویس 3؛ کحاله، 1402، ج 1، ص30ـ31).دوره اسلامی حیس ــ بهرغم آنکه نامش در تاریخ گسترش دین اسلام در یمن دیده نمیشودــ از زمان حیات پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم و هنگامی که نمایندگان آن حضرت به مناطق یمن فرستاده شدند، آغاز میشود (رجوع کنید به بلاذری، ص 92ـ103؛ یعقوبی، تاریخ، ج 2، ص 76، 122). پس از آن، حیس قرنها تابع شهر زَبید، مرکز دولت آلزیاد (204ـ405)، بود (رجوع کنید به عبداللّه عبدالسلام حداد، ص 46، 51). ازاینرو حیس در بیشتر منابع اسلامی، کوره (استان) و شهری در تهامه یمن و تابع زبید معرفی شده است (برای نمونه رجوع کنید به یاقوت حموی؛ ابندیبع، 1413، همانجاها؛ حجرییمانی، ج 1، جزء2، ص 301).شکوفایی و شهرت اصلی شهر حیس از دوران دولت بنورسول* (حک : 632ـ858) و بهویژه در دوران حکمرانی سلطان مظفر رسولی در نیمه دوم قرن هفتم آغاز شد. آثار معماری بسیاری از این دوران در حیس برجای مانده است (مقحفی، 1422، همانجا؛ عبداللّه عبدالسلام حداد، ص 47). در دوره بنورسول و پس از آن، حیس مرکز اداری بود و القابی مانند صاحب، والی و امیر به حکام شهر اطلاق میشد (عبداللّه عبدالسلام حداد، ص50ـ53).در زمان نفوذ و گسترش عثمانیان در یمن، شهر حیس بارها میان عثمانیها و امامان زیدی یمن، که مقاومت سرسختانهای را آغاز کرده بودند، دست به دست شد (رجوع کنید به ابندیبع، 1402، ص285ـ286؛ ابنقاسم، قسم 2، ص648، 835ـ836؛ نهروالی، ص 175، 195ـ196). در سده سیزدهم نیز حیس در معرض درگیریهای شریف حمود، حاکم مخلاف سلیمانی، با امامان زیدی صنعا قرار گرفت (رجوع کنید به عمری، ص 47، 50ـ53، 58ـ 60، 175ـ176). پس از آن نیز حیس محل استقرار گروهی از مخالفان شریف حسینبن علیبن حیدر شد و در 1261 به تصرف او در آمد، اما دو سال بعد متوکل محمدبن یحیی، امام یمن، حیس را باز پس گرفت (همان، ص310ـ311، 325).نیبور که در قرن دوازدهم/ هجدهم از حیس دیدن کرده، آن را شهری کوچک ذکر کرده که قسمت اعظم سفالهای مورد نیاز یمن در آن تولید میشد. همچنین وی به موقعیت گذرگاهی حیس، قلعه و تولید نمک آن اشاره کرده است (رجوع کنید به ص 224).فعالیت اصلی ساکنان حیس کشاورزی است. در کنار کشاورزی و به ویژه باغداری، پرورش زنبورعسل نیز رواج دارد. روغن کنجد و حلوای حیس نیز شهرت دارد. گروهی از اهالی شهر نیز به تولید صنایع دستی اشتغال دارند. هنر سفالگری حیس از زمانهای بسیار دور اهمیت بسیاری داشته و سفالینههای ساخته شده آن به حیاسی و حیسی شهرت داشته است (رجوع کنید به مقحفی، 1422؛ الموسوعة الیمنیة، همانجاها).حیس محل سکونت و شکوفایی بسیاری از علما، صوفیان و ادبای بزرگ یمن بوده است. ازاینرو طالبان علوم دینی برای بهره بردن از محضر استادان بزرگ این شهر، از اطراف به آنجا سفر میکردند (رجوع کنید به عبداللّه عبدالسلام حداد، ص 65ـ89؛ بریهی، ص 282ـ283). بیشتر علما و دانشمندان حیس از طوایف آلبجلی، آلناشری، آلحکّاک و آلمُطَیر برخاستهاند (رجوع کنید به عبداللّه عبدالسلام حداد، ص 69؛ مقحفی، 1422، همانجا). برخی از مهمترین این بزرگان عبارتاند از: یحییبن علیبن محمد حَیسی قاسمی (متوفی ح 1105) مورخ یمنی (مقحفی، 1985، همانجا)؛ قاضی شرفالدین ابوالقاسمبن احمد بجلی (رجوع کنید به بریهی، ص 284؛ عبداللّه عبدالسلام حداد، همانجا)؛ و ابوعمران موسیبن محمد طُوَیری (رجوع کنید به مقحفی، 1422، همانجا؛ نیز رجوع کنید به بریهی، ص 274ـ275). آرامگاه عمربن محمد خامری، از بزرگان قرن نهم و پیشوای طریقه خامریه، در شرق شهر در مسجدی به نام وی قرار دارد. عمر طریقه خامریه را در مکه پذیرفت و پس از رفتن به حیس به اشاعه آن پرداخت. آرامگاه وی از زیارتگاههای مهم شهر به شمار میآید (رجوع کنید به الموسوعةالیمنیة؛ مقحفی، 1422، همانجاها).شهر حیس آثار باستانی و تاریخی بسیاری دارد. یکی از مهمترین این آثار مسجدجامع بزرگ حیس است که در 682/1283 در دوره سلطان مظفر رسولی بنا شده و هنوز پابرجاست. مساجد و مدرسهها و آثار بسیار دیگری در اطراف شهر وجود دارند (رجوع کنید به مقحفی، 1422، همانجا؛ عبداللّه عبدالسلام حداد، ص 108ـ149). شهر کنونی حیس باتوجه به افزایش جمعیت، گسترش یافته و محلات جدیدی در آن شکل گرفته است (رجوع کنید به عبداللّه عبدالسلام حداد، ص 41ـ42؛ برای اطلاع از محلات شهر رجوع کنید به همان، ص 42ـ45). در یمن چندین روستا و ناحیه دیگر به نام حیس وجود دارد (رجوع کنید به مقحفی، 1422؛ همو، 1985، همانجاها).منابع: ابنحائک، صفة جزیرةالعرب، چاپ محمدبن علی اکوع، صنعا 1403/1983؛ ابندیبع، الفضل المزید علی بغیة المستفید فی اخبار زبید، چاپ محمدعیسی صالحیه، کویت 1402/1982؛ همو، کتاب قرّةالعیون باخبار الیمن المیمون، چاپ محمدبن علی اکوع، ]بیروت[ 1409/1988؛ همو، نشر المحاسن الیمانیّة فی خصائص الیمن و نسب القحطانیّة، و شرحه نثر اللالی السنیَّة، صنعة احمد راتب حموش، بیروت 1413/1992؛ ابنقاسم، غایة الامانی فی اخبار القطر الیمانی، چاپ سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره 1388/1968؛ ابنمجاور، صفة بلاد الیمن و مکة و بعض الحجاز، المسماة تاریخ المستبصر، چاپ اسکارلوفگرن، بیروت 1407/1986؛ اطلس الجمهوریة الیمنیة و العالم، بیروت: جیوپر و جکتس، 2003؛ اسماعیل اکوع، مخالیف الیمن، قسم 1، ابوظبی 1423/2002؛ عبدالوهاببن عبدالرحمان بریهی، طبقات صلحاء الیمن، المعروف بتاریخ البریهی، چاپ عبداللّه محمد حبشی، صنعا 1403/1983؛ بلاذری (بیروت)؛ عدنان ترسیسی، الیمن و الحضارة العرب مع دراسة جغرافیّة کاملة، بیروت: دارمکتبةالحیاة، ]بیتا.[؛ عبداللّه ثور، هذه هی الیمن: الارض و الانسان و التاریخ، بیروت 1985؛ محمدبن احمد حجرییمانی، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، چاپ اسماعیلبن علی اکوع، صنعا 1416/1996؛ احمد وصفی زکریا، رحلتی الی الیمن، دمشق 1406/1986؛ عبداللّه عبدالسلام حداد، مدینة حیس الیمنیة: تاریخها و آثارها الدینیة، قاهره 1419/1999؛ حسین عمری، مئة عام من تاریخ الیمن الحدیث: 1161ـ1264ه / 1748ـ1848م، دمشق 1408/1988؛ عمررضا کحاله، جغرافیة شبه جزیرةالعرب، چاپ احمد علی، مکه 1384/1964؛ همو، معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثة، بیروت 1402/1982؛ ابراهیم احمد مقحفی، معجم البلدان و القبائل الیمنیة، صنعا 1422/2002؛ همو، معجم المدن و القبائل الیمنیة، صنعا 1985؛ الموسوعة الیمنیة، زیرنظر احمد جابر عفیف و دیگران، صنعا 1412/1992، ذیل «حیس» (از حسین عبداللّه عمری)؛ نقشه عمومی خاورمیانه، مقیاس 000،750، 1:3، تهران: گیتاشناسی، 1382ش؛ محمدبن احمد نهروالی، البرق الیمانی فی الفتح العثمانی، ریاض 1387/1967؛ یاقوت حموی؛ یعقوبی، البلدان؛ همو، تاریخ؛Carsten Niebuhr, Beschreibung von Arabien, Graz 1969; The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005.