حوادثالجامعه، کتابی به عربی از مؤلفی ناشناس، درباره رویدادهای سده هفتم در عراق و دیگر سرزمینهای اسلامی. نخستینبار، یعقوب نعوم سرکیس بغدادی نسخه خطی این کتاب را، که نام مؤلف را در برنداشت، با عنوان الحوادث الجامعة و التجارب النافعة فیالمائةالسابعة به کمالالدین عبدالرزاقبن احمد شیبانی معروف به ابنفُوَطی* (متوفی 723) نسبت داد (برای کتابی با این عنوان از ابنفوطی رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج 1، ستون 693) و محمدرضا شَبیبی، محقق عراقی، نیز همین رأی را ابراز کرد. پس از آن، مصطفی جواد، ادیب و محقق و مورخ معاصر عراقی، به پیروی از آنها، این نسخه را با عنوان الحوادثالجامعة و به نام ابنفوطی در بغداد منتشر کرد (1351/ 1932؛ رجوع کنید به شبیبی، ج 2، قسم 1، ص 114ـ 115؛ الحوادث الجامعة، مقدمه محمدرضا شبیبی، ص الف و مقدمه مصطفی جواد، ص ح؛ ابنفوطی، ج 4، قسم 1، مقدمه مصطفیجواد، ص64ـ65؛ مصطفیجواد، 1378، ص372؛ نیز رجوع کنید به کتاب الحوادث، مقدمه بشار عواد معروف و عماد عبدالسلام رؤوف، ص 7ـ9).مصطفیجواد بعدها، پس از آگاهی از کتاب تلخیص مجمع الآداب فی معجم الالقاب تألیف ابنفوطی، به این نتیجه رسید که انتساب کتاب حوادثالجامعه به ابنفوطی بر دلیلی استوار نیست و از رأی پیشین خود برگشت و در تعلیقاتی بر کتاب مورخالعراق ابنفوطی، تألیف محمدرضا شبیبی، اظهار کرد که کتاب حوادثالجامعه به هیچ وجه تألیف ابنفوطی نیست، زیرا خط تلخیص مجمعالآداب و الحوادثالجامعه (با این فرض که کتاب را به خط مؤلف بدانیم رجوع کنید به صفا، ص 442) و سبک آنها در نقل و اقتباس مطالب و ذکر تراجم یکسان نیست. افزون بر این، شخصیت مؤلف حوادث در این کتاب نهان است، اما شخصیت ابنفوطی در تلخیص مجمعالآداب آشکار است (رجوع کنید به مصطفی جواد، 1378، همانجا؛ همو، 1387، ص 79ـ82؛ ابنفوطی، ج 4، قسم 1، همان مقدمه، ص 64ـ66).مؤلف حوادثالجامعه از حوادث یا شخصیتهایی که با آنها مرتبط بوده، یاد نکرده است (عزّاوی، ج 1، ص 161؛ شبیبی، ج 2، قسم 1، ص 56). با این حال، مصطفیجواد (1378، ص 538ـ 541)، با استناد به شواهدی از کتاب، تلاش کرده است ثابت کند که مؤلف کتاب، معاصرِ بعضی حوادث اواخر سده هفتم بوده، اما با مقایسه مطالبی که وی به آنها استناد کرده است و منقولاتِ ذهبی (متوفی 748؛ حوادث و وفیات 651ـ660ه ، ص 237، 261ـ 262، 308، و جاهای دیگر) از ظهیرالدین علیبن محمد کازرونی (متوفی 697)، روشن میشود که مستندات مصطفیجواد از کتاب، در واقع اقتباسهایی از تاریخ کازرونی است (کتاب الحوادث، همان مقدمه، ص 10).به نوشته مصطفیجواد، حوادثالجامعه احتمالا تألیف محبالدین ابوالعباس احمدبن یوسفبن ابیبکر علوی کَرَجی بغدادی، مورخ عراقی است که در نیمه نخست سده هشتم میزیست (ابنفوطی، ج 4، قسم 1، همان مقدمه، ص 66)، اما دلیل قاطعی برای این انتساب ذکر نکرده است (کتابالحوادث، همانجا). مصححانِ چاپ جدید حوادثالجامعه عنوان چاپ پیشین این کتاب و انتساب آن را به ابنفوطی نادرست دانسته، نام حوادث را بر آن نهادهاند، زیرا در میان پژوهشگران بدین نام شهرت یافته و از سوی دیگر، این نام با محتوای کتاب نیز سازگار است (همانجا).حوادثالجامعه رویدادهای 25 سال نخستِ سده هفتم و پارهای از حوادث سال 626 را دربرندارد و این بخش از کتاب از دست رفته است. این اثر با رویدادهای 626 آغاز میشود و سیر وقایع تا سال 700 به صورت سالشمار ادامه مییابد. حوادث عراق و دارالخلافه بغداد موضوع اصلی کتاب است. در عین حال، مؤلف از رویدادهای شام و مصر و حکومت ایوبیان (رجوع کنید به کتابالحوادث، ص 134ـ137، 143ـ144، 169ـ170) و اخبار دیگر حکومتهای اسلامی همچون خوارزمشاهیان و مناسبات آنان با دستگاه خلافت عباسی (همان، ص 20ـ21، 31)، سلاجقه روم (ص 126ـ127) و بنورسول* یمن (ص 152ـ153) غفلت نکرده است.حوادثالجامعه از منابع مهم و اصلی درباره لشکرکشیهای مغولان به آذربایجان، اربل، موصل، شهرزور، خانقین، بغداد، کردستان، حرّان و رها (رجوع کنید به ص 48ـ50، 113ـ114، 127ـ128، 137ـ142، 304)، اخبار باطنیه و برچیده شدن حکومت اسماعیلیان الموت در 654، حرکت هولاکو از همدان به سوی عراق در 655 و سقوط بغداد به دست هولاکو (656) و انقراض خلافت عباسی (ص 132، 329ـ330، 349، 354ـ360) است. لشکرکشی هولاکو به شام و فتح این سرزمین در 658 (ص 369ـ 370، 372ـ 373)، حوادث دوران ایلخانان (هولاکو، اباقا، ارغون، گیخاتو، بایدو و غازان) و فرمانروایی خاندان هولاکو در عراق، از دیگر مطالب کتاب است (ص 382، 384، 452ـ453، 503، 506، 521ـ 524). در ادامه حوادث هر سال، از بزرگان و نامآورانی که در آن سال درگذشتهاند، یاد شده است؛ البته مؤلف، برخی تراجم و حوادث مهم را خلاصه آورده یا اصلا آنها را ذکر نکرده است.حوادث افزون بر رویدادهای سیاسی، مشتمل بر مباحث اداری، اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی، نظامی و پارهای حوادث طبیعی است، از جمله یادکردِ دیوانها و مناصب اداری و دینی (رجوع کنید به همان، ص 30ـ31، 40، 111، 114، 134)، آشوب در بغداد (ص 203ـ205، 320، 331، 339ـ341)، فساد عیاران (ص 266، 298، 300، 321)، گرانی در بغداد (ص 243، 269)، وضع اهل ذمه و گروههای مذهبی همچون صابئه و یزیدیه (ص 24، 30، 91ـ97، 270، 293، 315، 362، 385، 533)، عقاید و عادات و رسوم (مثلا رجوع کنید به ص 130ـ131، 194ـ197، 260ـ261، 296ـ297، 441ـ442)، اقوام ترکمان و عرب و کرد (همان، ص21، 159، 181، 230، 240ـ241، 315، 482)، نهادهای آموزشی مهم مانند مدرسه نظامیه (ص 17)، مدرسه مستنصریه (ص 80ـ86)، بیمارستان عضدی و کار طبابت (ص 15ـ16، 93ـ94)، افکار و اندیشههای انحرافی (ص156ـ157، 476ـ477)، سپاه، فرماندهی، سان لشکر و جنگافزارها (ص 35، 44، 52، 57، 70، 76، 125، 257، 329، 355، 400)، تداوم نظام اِقطاع (ص 35، 68)، حوادث و بلایای طبیعی همچون طغیان آب دجله و زیر آب رفتن بغداد، زلزله بغداد، بارش سخت باران و تگرگ، وزش بادهای بسیار گرم و رویدادهای شگفت (ص 214ـ215، 259ـ261، 272ـ273، و جاهای دیگر) و وصف برخی بناهای زیبا (ص 309).در اثنای مطالب کتاب، اطلاعات بسیاری درباره محلهها و باروها و دروازههای بغداد، مساجد، مدارس، کتابخانهها، خانها، رباطها، زاویهها، بازارها، کاخها، پلها، جویبارها و نهرها، مقابر، مشاهد و آرامگاههای این شهر میتوان یافت (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 81، 139، 147، 216، 309، و جاهای دیگر).آنچه ارزش و اهمیت حوادث را بیشتر میسازد، آن است که مؤلف از دو اثر بزرگ درباره تاریخ عراق و بهویژه بغداد استفاده کرده است که به دست ما نرسیدهاند. یکی تاریخ سالشمار و مفصّل تاجالدین ابوطالب علیبن اَنْجَب معروف به ابن ساعی* (متوفی 674) است و دیگری، تاریخ بغداد یا روضة الأریب فی التاریخ تألیف ظهیرالدین کازرونی (رجوع کنید به همان، ص 301ـ303، 490، مقدمه بشار عواد معروف و عماد عبدالسلام رؤوف، ص 6؛ عزّاوی، ص 161). تاریخ ابننجار (متوفی 643) از دیگر منابع مؤلف بوده است (رجوع کنید به کتابالحوادث، ص 312).در حوادث به تاریخ جهانگشای جوینی (رجوع کنید به همان، ص 460) و وفات سعدی در 694 اشاره شده (ص 528) و ترجمه برخی عبارتهای فارسی به عربی (ص 499) ذکر گردیده و پارهای واژههای فارسی همچون سرپوش، جوق (جوخه)، مهتر و دروازه (ص 106، 203، 296، 450) در آن به کار رفته است. اگر این مطالب از خود مؤلف باشد، نشان میدهد که وی فارسی میدانسته و احتمالا ایرانی بوده است. مؤلف از مناقب ائمه شیعه و مَشاهد شریفه اهلبیت در عراق، با احترام و جمله دعایی «علیهالسلام» یاد کرده است (برای نمونه رجوع کنید به ص 124، 181ـ 183، 213). از سوی دیگر، مؤلف درباره کشته شدگان حادثه استیلای هولاکو بر بغداد، همچون مستعصم عباسی و پسرانش، علما، امرا و دیگر مردم، لفظ شهید را به کار نبرده است (ابن فوطی، ج 4، قسم 1، همان مقدمه، ص 65). این مطلب میتواند گویای آن باشد که وی به تشیع متمایل بوده است (رجوع کنید به مصطفی جواد، 1378، ص 547).نثر کتاب ساده و روان است. در متن کتاب، آیههای قرآن و شعر نیز به کار رفته است (برای نمونه رجوع کنید به کتاب الحوادث، ص 42، 81، 120، 350ـ351، 507ـ512). الحوادثالجامعة چاپ مصطفی جواد، که براساس رونوشتی از نسخه اصلی است، اغلاط و افتادگیهای بسیار دارد؛ از اینرو، بشار عواد معروف و عماد عبدالسلام رؤوف این کتاب را براساس نسخه اصلی کتاب ــکه تصویر آن در کتابخانه اوقاف در بغداد نگهداری میشدــ با دقت تصحیح و متن آن را با کتابهای تاریخی مهم مقابله کردند (به ویژه با تاریخالاسلام ذهبی، که برخی منابع آن با حوادثالجامعه مشترک است، تلخیص مجمعالآداب ابنفوطی، و المقتفی لتاریخ ابیشامه علمالدین برزالی) و با تعلیقاتی سودمند در 1376ش/ 1997 در بیروت منتشر کردند (رجوع کنید به همان، مقدمه بشار عواد معروف و عماد عبدالسلام رؤوف، ص 11). این چاپ دارای فهرستهای متنوعیاست.عبدالمحمد آیتی این اثر را با عنوان حوادثالجامعه ــ رویدادهای قرن هفتم هجری، به فارسی ترجمه و منتشر کرده است (تهران 1381ش).منابع: ابنفُوَطی، تلخیص مجمعالآداب فی معجم الالقاب، ج 4، قسم 1، چاپ مصطفی جواد، ]دمشق 1382/ 1962[؛ حاجیخلیفه؛ الحوادث الجامعة و التجارب النافعة فی المائة السابعة، ]منسوب به[ ابنفُوَطی، چاپ مصطفی جواد، بغداد: المکتبة العربیة، 1351، همان: کتاب الحوادث، و هو الکتاب المسمیّ وهمآ بالحوادث الجامعة و التجارب النافعة، منسوب به ابنفُوَطی، چاپ بشار عواد معروف و عماد عبدالسلام رؤوف، بیروت: دارالغرب الاسلامی، 1997؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 651ـ660ه ، بیروت 1419/1999؛ محمدرضا شبیبی، مؤرخ العراق ابنالفوطی: بحث فی ادوار التاریخ العراقی من مستهل العصر العباسی الی اواخر العصر المغولی، ج 2، قسم 1، ]بغداد[ 1378/1958؛ جرجس صفا، «تعریف بعض مخطوطات مکتبتی»، المشرق، سال 16، ش 6 (حزیران 1913)؛ عباس عزّاوی، التعریف بالمورخین، ج 1، بغداد 1376/1957؛ مصطفی جواد، «ابنالفوطی: المطبوع باسم الحوادث الجامعة لیس لابن الفوطی»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج 14 (1387)؛ همو، «]حول[ مؤرخ العراق ابنالفوطی ]تألیف محمدرضا شبیبی[»، همان، ج 6 (1378).