چرخ (۱)

معرف

قرص‌یا قابی‌مستدیر با قدرت‌دَوَران‌حول‌مرکز که‌کاربرد بسیاری‌در وسایل‌نقلیه‌و ابزارهای‌گوناگون‌دارد
متن
چرخ‌(1)، قرص‌یا قابی‌مستدیر با قدرت‌دَوَران‌حول‌مرکز که‌کاربرد بسیاری‌در وسایل‌نقلیه‌و ابزارهای‌گوناگون‌دارد.1) واژه‌شناسی‌و کاربرد آن‌در ایران‌پیش‌از اسلام‌. واژگان‌مربوط‌به‌چرخ‌در فارسی‌و عربی‌دارای‌گستره معنایی‌وسیعی‌هستند. واژه فارسی‌چرخ‌، از صورت‌پهلوی‌čaxrag (رجوع کنید به مکنزی‌، ص‌58) مشتق‌شده‌که‌آن‌نیز از صورت‌اوستایی‌čaxra )مشتق‌از هندی‌باستان‌ـ cakra؛ بارتولومه، ص‌576) گرفته‌شده‌است‌. صورت‌پهلوی‌این‌واژه‌کمابیش‌در دیگر زبانهای‌فارسی‌میانه‌(از جمله‌سغدی‌رجوع کنید به قریب‌، ص‌131، ذیل‌"cxr" ) نیز دیده‌می‌شود. نظر به‌شکل‌دایره‌ای‌چرخ‌، تقریباً هر چیز دایره‌ای‌شکل‌در طبیعت‌به‌چرخ‌تشبیه‌شده‌است‌، از جمله‌خورشید، افلاک‌و آسمان‌(برای‌آگاهی‌بیشتر رجوع کنید به مصفّی‌، ذیل‌واژه‌). در عربی‌، رایج‌ترین‌واژه‌برای‌چرخ‌، «عَجَلَه‌» است‌، اما این‌واژه‌در چند معنای‌دیگر نیز به‌کار می‌رود. جزری‌(ص‌40) از بَکره‌(جمع‌آن‌: بَکَرات‌) برای‌چرخ‌استفاده‌کرده‌، اما در واژه‌نامه‌های‌متقدم‌، عَجَله‌به‌معنای‌چرخِچاه‌(چرخی‌برای‌بالا کشیدن‌آب‌ از چاه‌) به‌کار رفته‌است‌(رجوع کنید به میدانی‌، ص‌494؛ کردی‌نیشابوری‌، ص‌293؛ نیز رجوع کنید به چرخاب‌*). در بسیاری‌از متون‌عربی‌، عَجَله‌به‌معنای‌ارابه‌*است‌(برای‌نمونه‌رجوع کنید به یاقوت‌حموی‌، ج‌2، ص‌485؛ ابن‌بطوطه‌، ج‌1، ص‌) و از واژه دولاب‌، معنای‌چرخ‌نیز مستفاد شده‌است‌(رجوع کنید به دهخدا، ذیل‌«دولاب‌»؛ طارمی‌راد، ص‌). ظاهراً مهم‌ترین‌استفاده‌از چرخ‌تا پیش‌از به‌کار بردن‌آن‌در انواع‌ارابه‌و ساخت‌نوعی‌وسیله حرکت‌، استفاده‌از آن‌به‌صورت‌چرخ‌سفالگری‌است‌که‌پیشینه‌ای‌بسیار کهن‌تر از ارابه‌دارد (رجوع کنید به سفال‌/ سفالگری‌* ).چرخ‌ارابه‌، یکی‌از مهم‌ترین‌ابزار حمل‌ونقل‌و از پدیده‌های‌مهم‌تاریخ‌تمدن‌بشر بوده‌است‌. یافته‌های‌باستان‌شناسان‌و نقوش‌باقی‌مانده‌از تمدنهای‌کهن‌، احتمال‌استفاده‌از چرخ‌را در هزاره دوم‌پیش‌از میلاد در بین‌النهرین‌، خاور نزدیک‌و مصر قطعی‌می‌سازد. نخستین‌چرخها در این‌زمان‌توپر بودند و محور آنها درست‌در وسط‌قرص‌قرار داشت‌، اما به‌مرور زمان‌استفاده‌از انواع‌چرخهای‌پره‌ای‌رواج‌یافت‌و همگام‌با آن‌ساخت‌چرخ‌نیز رو به‌تکامل‌گذاشت‌، به‌گونه‌ای‌که‌در حدود قرن‌نخست‌پیش‌از میلاد، ساخت‌چرخ‌تقریباً به‌اوج‌تکامل‌خود رسیده‌بود. در این‌زمان‌، از جمله‌چرخهایی‌وجود داشت‌که‌محور آنها را، برای‌تحمل‌فشار و وزن‌بیشتر، با قوسی‌به‌سمت‌پایین‌می‌ساختند و از جمله‌در ارابه‌هایی‌با چهار چرخ‌از آنها استفاده‌می‌شد (رجوع کنید به جوپه، ص‌538؛ برای‌گزارشی‌مفصّل‌از تاریخ‌تکوین‌چرخ‌در جهان‌ رجوع کنید به همان‌، ص‌537 ـ561).در باره چرخ‌در ایران‌پیش‌از اسلام‌نیز اطلاعاتی‌به‌دست‌آمده‌است‌. در اوستا، چند جا از گردونه‌(ارابه‌)های‌چرخ‌دار (برای‌نمونه‌رجوع کنید به یشت‌ها، زامیادیشت، ص‌249، بند 43) و مهریشت‌( یشت‌ها، مهریشت‌، ص‌154، بند 136)، از گردونه‌ای‌با چرخهای‌زرین‌یاد شده‌است‌. سنگ‌نگاره‌ها و مُهرهای‌دوره هخامنشی‌نیز آگاهیهایی‌در باره چرخ‌در این‌دوران‌به‌دست‌می‌دهند. در میان‌باج‌گزارانی‌که‌تصویر آنها در سنگ‌نگاره‌های‌تخت‌جمشید آمده‌است‌، دو گروه‌، یعنی‌نمایندگان‌لیدیا (کشوری‌باستانی‌در آسیای‌صغیر) و لیبی‌، با ارابه‌هایی‌حضور دارند که‌چرخ‌آنها به‌روشنی‌پیداست‌؛ چرخهایی‌با دوازده‌پره‌که‌محور آنها در مرکز پره‌ها قرار دارد و روکشی‌عاجدار نیز روی‌قوس‌چرخ‌کشیده‌شده‌است‌(رجوع کنید به روف‌، ص ‌ـ71؛ بهار و کسرائیان‌، ص‌74). روی‌مُهرهای‌این‌دوره‌، چرخهایی‌با هشت‌پره‌دیده‌می‌شود (برای‌گزارشی‌کلی‌در باره تصویر ارابه‌ در نگاره‌های‌دوره هخامنشی‌رجوع کنید به نبوی‌، ص‌902ـ926). گزنفون‌نیز اگرچه‌صراحتاً به‌چرخ‌اشاره‌ای‌نکرده‌، از ارابه‌هایی‌یاد نموده‌است‌که‌در ایران‌وجود داشتند (رجوع کنید به محبی، ص‌28). با استناد به‌تصویری‌که‌در شهر دورا ـ اروپوس‌بر دیوار ساختمانی‌رسم‌شده‌(رجوع کنید به راستوفتسِف، تصویر 13) و نیز تصویری‌که‌بر بشقابی‌متعلق‌به‌منطقه جیحون‌کنده‌شده‌است‌(رجوع کنید به دالتون، ص‌49، تصویر)،استفاده‌از چرخهای‌هشت‌پره‌در قلمرو اشکانیان‌تأیید می‌گردد.چرخهای دوره ساسانی‌نیز احتمالاً هشت‌پره‌بودند. تصویری‌از چرخ‌در دوره ساسانی‌، تصویر منقوش‌بر جامی‌(موسوم‌به‌«جام‌کلیموا» ) است‌که‌در روسیه‌به‌دست‌آمده‌است‌و ارابه‌ای‌با چرخهای‌هشت‌پره‌را نشان‌می‌دهد (رجوع کنید به کریستن‌سن، ص‌177، تصویر).منابع‌: ابن‌بطوطه‌، رحله ابن‌بطوطه، چاپ‌محمد عبدالمنعم‌عریان‌، بیروت‌1407/ 1987؛ مهرداد بهار و نصراللّه‌کسرائیان‌، تخت‌جمشید، تهران‌1372 ش‌؛ اسماعیل‌بن‌رزّاز جزری‌، الجامع‌بین‌العلم‌و العمل‌النافع‌فی‌صناعه الحیل‌، چاپ‌احمد یوسف‌حسن‌، حلب‌1979؛ دهخدا؛ مایکل‌رف‌، نقش‌برجسته‌ها و حجّاران‌تخت‌جمشید، ترجمه هوشنگ‌غیاثی‌نژاد، تهران‌1373 ش‌؛ بدرالزمان‌قریب‌، فرهنگ‌سغدی‌: سغدی‌، فارسی‌، انگلیسی‌، تهران‌1374 ش‌؛ یعقوب‌بن‌احمد کردی‌نیشابوری‌، کتاب‌البلغه‌: فرهنگ‌عربی‌و فارسی‌، چاپ‌مجتبی‌مینوی‌و فیروز حریرچی‌، تهران‌1355 ش‌؛ ابوالفضل‌مصفّی‌، فرهنگ‌اصطلاحات‌نجومی‌، تهران‌ 1366 ش‌؛ دیوید نیل‌مکنزی‌، فرهنگ‌کوچک‌زبان‌پهلوی، ترجمه مهشید فخرایی‌، تهران‌1373 ش‌؛ احمدبن‌محمد میدانی‌، السّامی‌فی‌الاسامی‌، عکس‌نسخه مکتوب‌به‌سال‌601 هجری‌قمری‌محفوظ‌در کتابخانه ابراهیم‌پاشا (ترکیه‌)، تهران‌1345 ش‌؛ ایرج‌نبوی‌، «گردونه‌و ارّابه‌بر سنگ ‌نگاره‌ها و آثار باستانی‌»، راه‌و بار، ج‌1، دفتر 7 (شهریور 1364)؛ یاقوت‌حموی‌؛Avesta, Avesta: the sacred books of the Parsis, ed. Karl F. Geldner, Stuttgart, 1886-1896, repr. Tehran 2003; Christian Bartholomae, Altiranisches Worterbuch, Strasbourg 1904, repr. Berlin 1961; Arthur Emanuel Christensen, L'Iran sous les Sassanides, Osnabruk 1971; Ormonde Maddock Dalton, The treasure of the Oxus, with other examples of early oriental metal-work , London 1964; E. M. Jope," Vehicles and harness", in A history of technology , vol.2, ed. Charles singer et al ., Oxford: Oxford University, 1957; Parviz Mohebbi, Techniques et ressources en Iran:du 7 e au 19 e siecle,Tehran 1996; Michael Ivanovitch Rostovtzeff, Dura-Europos and its art, New York 1978; Hassan Taromi-Rad, "The Persian translation of Badi ـ al-Zaman al-Jazari's treatise on mechanics", in La science dans le monde iranien:a l'epoque islamique,ed. Z. Vesel et al ., Tehran: Institute francais de recherche en Iran, 1998.2) تاریخچه‌و انواع‌چرخ‌در مکانیک‌دوره اسلامی‌. چرخ‌از مهم‌ترین‌و قدیم‌ترین‌اختراعهای‌بشر و از ضروریات‌صنعت‌و مدنیت‌و گسترش‌تمدنها بوده‌است‌(دورانت، ج‌1، ص‌122).نیاز به‌تولید یا انتقال‌حرکت‌دَوَرانی‌و استفاده‌از آن‌، باعث‌ابداع‌بسیاری‌از اجزای‌مکانیکی‌(مثل‌چرخ‌دنده‌و قرقره‌) و سازوکارهای‌کنترلی‌(مثل‌ضامنِ چرخ‌و چرخ‌طیار) و همچنین‌به‌کارگیری‌فنونی‌مثل‌موازنه‌کردن‌ و آب‌بندی‌و پدیده‌های‌مرتبط‌با انتقال‌حرکت‌دورانی‌شده‌است‌. چرخ‌برای‌تبدیل‌حرکت‌دورانی‌به‌حرکت‌خطی‌و برعکس‌نیز به‌کار رفته‌و این‌عمل‌باعث‌پیدایش‌سازوکار لنگ‌شده‌است‌.بعضی‌دستگاههای‌گردان‌، مثل‌آسیاهای‌بادی‌و آبی‌و چرخابها (رجوع کنید به چرخاب*)، برای‌تأمین‌نیروی‌محرکه دستگاههای‌دیگر به‌کار می‌رفتند.دستگاهها، اجزا و سازوکارهای‌مکانیکی‌و روشها و فنون‌مذکور، تمدنهای‌بشری‌را تا انقلاب‌صنعتی‌پیش‌ برد و نیازهای‌بشر را برآورده‌ساخت‌. در تمدنهای‌باستانی‌قاره امریکا ــ که‌معلوم‌شده‌است‌از چرخ‌آگاهی‌نداشته‌یا تنها با شکلهای‌محدودی‌از آن‌مثل‌چرخ‌ریسندگی‌و مته‌آشنایی‌داشته‌اند (پیسی‌، ص‌73؛ دوما، ج‌1، ص‌505) ــ می‌توان‌این‌سخن‌دوما (ج‌1، ص‌504 ـ 505) را پذیرفت‌که‌همین‌عدم‌پیدایش‌شکلهای‌متنوع‌چرخ‌و استفاده‌نکردن‌از اصل‌مکانیکی‌دوران‌و تبدیل‌آن‌به‌حرکت‌خطی‌و برعکس‌، یکی‌از موانع‌پیشرفت‌این‌تمدنها بوده‌است‌.در تمدن‌اسلامی‌، چرخ‌به‌شکلهای‌گوناگون‌، از جمله‌وسایل‌حمل‌و نقل‌، چرخ‌کوزه‌گری‌، چرخ‌براده‌برداری‌و چرخاب‌، کاربرد یافته‌و سازوکارها و فنون‌متکی‌بر آن‌به‌بیشترین‌حد توسعه خود تا پیش‌از انقلاب‌صنعتی‌غرب‌رسیده‌بود.یکی‌از متداول‌ترین‌کاربردهای‌چرخ‌، در وسایل‌حمل‌و نقل‌زمینی‌بوده‌است‌. چرخ‌برای‌این‌کار به‌دو صورت‌توپر و پره‌دار ساخته‌می‌شد. نقشی‌از یک‌ارابه دو چرخ‌از تمدن‌سومری‌در عصر برنز متعلق‌به‌هزاره سوم‌پیش‌از میلاد موجود است‌؛ البته‌سابقه چرخ‌در شکلهای‌ابتدایی‌تر آن‌به‌عصر نوسنگی‌می‌رسد. در آن‌دوره‌،چرخهای‌سنگی‌را با صیقل‌دادن‌و سوراخ‌کردن‌برای‌کارهای‌گوناگون‌آماده‌می‌کردند(برنال‌،ج‌1، ص‌97؛ چایلد، 1965 ب، ص‌720؛ داوسون‌، ص‌31؛ دورانت‌، همانجا).چرخ‌ازسنگ‌یا چوب‌و بعدها فلز ساخته‌می‌شد. برای‌حفاظت‌محیط‌چرخهای‌چوبی‌در برابر سایش‌، گاهی‌آن‌را از میخهای‌مسی‌پر می‌ساختند یا در چرخهای‌پره‌دار، پره‌ها را تا فراتر از محیط‌چرخ‌ادامه‌می‌دادند یا با تسمه‌های‌فلزی‌گرداگرد چرخ‌را می‌بستند.نظریه‌ای‌مشهور در تاریخچه تکامل‌چرخ‌این‌است‌که‌صورت‌ابتدایی‌چرخ‌، چوبی‌غلتان‌بوده‌که‌برای‌سهولت‌حمل‌اجسام‌سنگین‌، آن‌را زیر اجسام‌می‌گذاشتند، سپس‌با تراشیدن‌وسط‌چوب‌برای‌کاهش‌اصطکاک‌، دو انتهای‌آن‌به‌صورت‌دو چرخ‌و بین‌آنها به‌شکل‌محور در می‌آمد. در مرحله بعد، چرخها جداگانه‌ساخته‌و روی‌محور ثابت‌نصب‌می‌شدند. بر این‌اساس‌، چرخهای‌دستی‌تک‌چرخ‌، ارابه‌های‌دوچرخ‌و سه‌چرخ‌و چهارچرخ‌و درشکه‌ساخته‌شدند. ارابه‌را در اوایل‌با گاو نر یا الاغ‌می‌کشیدند. با آوردن‌اسب‌از دشتهای‌آسیا به‌منطقه بین‌النهرین‌در حوالی‌2000 پیش‌از میلاد، ارابه‌های‌سبک‌جنگی‌ساخته‌شد و چرخهای‌پره‌دار رایج‌گردید (برنال‌، ج‌1، ص‌96ـ97؛ دوما، ج‌1، ص‌121ـ135، 381؛ چایلد، 1965 ب‌، ص‌721؛ داوسون‌، ص‌ـ31).قدمت‌چرخ‌کوزه‌گری‌را به‌قدمتِ چرخِ وسایل‌حمل‌و نقل‌زمینی‌می‌دانند. کشفیات‌باستان‌شناسان‌نشان‌می‌دهد چرخ‌کوزه‌گری‌پیش‌از آنکه‌در مصر، چین‌و اروپا ظاهر شود، در سومر و ایران‌به‌کار می‌رفته‌است‌. اولین‌چرخهای‌کوزه‌گری‌متعلق‌به‌مناطق‌رأس‌خلیج‌فارس‌است‌. قدیم‌ترین‌چرخ‌کوزه‌گری‌در اور پیدا شده‌که‌متعلق‌به‌3500 تا 3000 ق‌م‌است‌(رجوع کنید به برنال‌، ج‌1، تصویر 3). چرخهای‌کوزه‌گری‌قدیمی‌با سرعتی‌بیش‌از صد دور در دقیقه‌می‌چرخیدند (داوسون‌، ص‌26ـ27). در شکلهای‌اولیه‌، شاگرد کوزه‌گر چرخ‌را با دست‌می‌گرداند و سپس‌چرخهای‌پایی‌رواج‌یافت‌. با رواج‌استفاده‌از این‌چرخها ظرفهای‌سفالی‌ظریفی‌در مناطق‌گوناگون‌جهان‌اسلام‌ساخته‌می‌شد (دوما، ج‌1، ص‌241، 476).چرخهای‌براده‌برداری‌شامل‌مته‌، چرخ‌خراطی‌و تراش‌کاری‌، و چرخ‌صیقل‌کاری‌است‌که‌با براده‌برداری‌به‌قطعه کار شکل‌می‌دهند.مته‌از دوران‌پیش‌از تاریخ‌به‌شکل‌میله‌های‌نوک‌تیز، که‌در ابتدا سنگی‌بودند، به‌کار می‌رفت‌و با دَوَران‌آن‌و اِعمال‌فشار برروی‌آن‌با دست‌، سوراخ‌یا آتش‌تولید می‌کردند، سپس‌مته‌های‌تسمه‌ای‌یا زِه‌دار و مته‌های‌کمانی‌برای‌سوراخ‌کاری‌ابداع‌شد (داوسون‌، ص‌17ـ18، 23ـ26؛ دوما، ج‌ 1، ص‌282ـ 283، 594؛ برنال‌، ج‌1، ص‌83؛ دورانت‌، ج‌1، ص‌116). محمد حافظ‌اصفهانی‌، که‌در سده دهم‌در خراسان‌می‌زیست‌، در ساخت‌ساعتی‌که‌بر عهده‌گرفته‌بود از سوراخ‌کاری‌با مته‌یاد کرده‌است‌(رجوع کنید به ص‌21).ساخت‌بسیاری‌از قطعات‌چوبی‌و فلزی‌که‌مستلزم‌براده‌برداری‌بود، با چرخ‌خراطی‌و تراش‌انجام‌می‌شد. قطعهکار با این‌دستگاهها می‌چرخید و ابزار از روی‌آن‌براده‌برداری‌می‌کرد. برای‌تراش‌کاری‌قطعات‌بزرگ‌، مثل‌طوقهای‌فلزی‌ذات‌الحلق‌*(ابزاری‌مورد استفاده‌در رصدهای‌نجومی‌) که‌قطرشان‌به‌بیش‌از سه‌ونیم‌متر هم‌می‌رسید، قاعدتاً ابزار تراش‌کاری‌می‌چرخید و از روی‌قطعه‌، که‌ثابت‌نگه‌داشته‌می‌شد، براده‌برداری‌می‌کرد (هونکه‌، ص‌161 ـ163).چرخ‌خراطی‌عموماً به‌دستگاههای‌براده‌برداری‌از چوب‌اطلاق‌می‌شود. مرغک‌دستگاه‌، که‌قطعه چوبی‌را برای‌خراطی‌نگه‌می‌داشت‌، به‌وسیله کمانی‌که‌زِه‌آن‌دور مرغک‌پیچیده‌می‌شد می‌چرخید. کمان‌برای‌این‌کار به‌تناوب‌بالا و پایین‌برده‌می‌شد و در همین‌حال‌خراط‌با ابزاری‌نوک‌تیز از روی‌چوب‌براده‌برداری‌می‌کرد (دوما، ج‌1، ص‌247، 382). دَوَران‌چرخ‌تراش‌نیز قاعدتاً بر همین‌اساس‌بود. در چرخ‌تراشِ تیرکی‌، از انعطاف‌پذیری‌تیرکی‌نازک‌برای‌کشیدن‌زه‌و چرخاندن‌چرخ‌استفاده‌می‌شد. در نوع‌پیشرفته‌تر، رکابی‌وجود داشت‌که‌خودِ تراش‌کار می‌توانست‌با استفاده‌از آن‌تیرک‌را به‌حرکت‌در آورد و به‌جلو و عقب‌، یا در بعضی‌انواع‌بالا و پایین‌، ببرد. کاربرد چرخ‌تراش‌تیرکی‌هنوز در بسیاری‌از نقاط‌دنیا معمول‌است‌(برنال‌، ج‌1، ص‌133). سابقه چرخ‌تراش‌به‌هزاره دوم‌پیش‌از میلاد می‌رسد که‌در آن‌موقع‌در مصر به‌کار می‌رفت‌(چایلد، 1965 الف‌، ص‌192ـ193).جزری‌*نمونه‌های‌استفاده‌از چرخ‌خراطی‌(رجوع کنید به ص‌19، 23، 70، 274) و دستگاه‌تراش‌(ص‌477) را برای‌براده‌برداری‌از قطعات‌دستگاههای‌خود و پرداخت‌آنها آورده‌است‌. وی‌(ص‌19) پرداخت‌کاری‌توپی برنزی‌شیر را با استفاده‌از سنباده‌روی‌چرخ‌خراطی‌بیان‌کرده‌و چگونگی‌ایجاد انطباق‌سطوح‌را شرح‌داده‌است‌. جزری‌می‌دانسته‌است‌که‌برای‌انطباق‌سطوح‌، هر دو قطعه درگیر ــ که‌در نمونه یاد شده‌دو قطعه برنزی‌است‌ــ باید پرداخت‌کاری‌و با یکدیگر جفت‌و جور شوند (رجوع کنید به ص‌23). وی‌(ص‌78، 153) در انتهای‌شرح‌دستگاههای‌اول‌و چهارم‌از نوع‌اول‌، که‌ساعتهای‌آبی‌بودند، می‌گوید که‌همه قطعه‌های‌برنجی‌دو دستگاه‌پرداخت‌می‌شود (نیز رجوع کنید به ص‌165، در باره دستگاه‌پنجم‌یعنی‌ساعت‌آبی‌جام‌)؛ البته‌پرداخت‌کاری‌محدود به‌اینها نمی‌شود و همان‌گونه‌که‌در جاهای‌مختلف‌کتاب‌یادآوری‌شده‌است‌، بسیاری‌از قطعات‌سایر دستگاهها نیز صیقل‌کاری‌می‌شوند.چرخهای‌رایج‌در نساجی‌ماشینی‌، شامل‌چرخهای‌ریسندگی‌، نخ‌تابی‌، قرقره‌پیچی‌و نظایر آن‌می‌شدند. چرخ‌ریسندگی‌ــ که‌چرخ‌نخ‌ریسی‌، چرخ‌پنبه‌ریسی‌و چرخه‌نیز نامیده‌می‌شد ــ رواج‌بسیاری‌داشت‌. با نوع‌کوچک‌تر آن‌، معمولاً زنان‌مسن‌تر، در خانه‌ها نخ‌ریسی‌می‌کردند و به‌همین‌سبب‌به‌آن‌چرخ‌پیرزن‌نیز می‌گفتند (رجوع کنید به دهخدا، ذیل‌«چرخه‌»، «چرخ‌پیرزن‌»؛ معین‌، ذیل‌«چرخه‌»؛ فرهنگ‌ بزرگ‌سخن‌، ذیل‌«چرخه‌»).در هند نیز چرخ‌نخ‌ریسی‌را چرخه‌می‌نامیدند، که‌برگرفته‌از زبان‌فارسی‌است‌(پیسی‌، ص‌32).پیسی‌(ص‌33) از قدیم‌ترین‌تصویر موجود چرخ‌ریسندگی‌متعلق‌به‌سال‌635/1237 سخن‌گفته‌است‌. احتمالاً در دوره مغول‌، چرخ‌ریسندگی‌از کشورهای‌اسلامی‌به‌چین‌و اروپا منتقل‌شده‌است‌(رجوع کنید به همانجا).در صنعت‌ریسندگی‌، چرخ‌ابریشم‌کشی‌نیز رواج‌داشت‌و ابریشم‌کِش‌از آن‌برای‌رشتن‌ابریشم‌و در آوردن‌تارهای‌ابریشم‌از پیله‌استفاده‌می‌کرد. چرخ‌نخ‌تابی‌برای‌تولید نخ‌چندلایه‌و ریسمان‌بافی‌، و چرخ‌ابریشم‌تابی‌برای‌چند لایه‌سازی‌تارهای‌ابریشم‌به‌کار می‌رفت‌. در کشورهای‌اسلامی‌برای‌استحکام‌پارچه‌از نخ‌چند لایه‌استفاده‌می‌کردند (همانجا).چرخهای‌عصاری‌برای‌عُصاره‌کشی‌از نیشکر و انگور و روغن‌کشی‌از دانه‌های‌روغنی‌(نظیر پنبه‌دانه‌، کرچک‌و کنجد) به‌کار می‌رفتند و در واقع‌نوعی‌آسیا بودند که‌با نیروی‌حیوان‌و انسان‌یا با چرخاب‌کار می‌کردند. برای‌جدا کردن‌پنبه‌دانه‌، از ابزاری‌به‌نام‌چرخی‌استفاده‌می‌کردند که‌دستگاهی‌کوچک‌شامل‌دو استوانه افقی‌بود؛ استوانه‌ها با دست‌چرخانده‌می‌شدند و الیاف‌پنبه‌را می‌کشیدند و از تخم‌جدا می‌کردند (نفیسی‌، ذیل‌«چرخی‌»؛ دوما، ج‌1، ص‌136ـ 138، 251، 252). محمدحافظ‌اصفهانی‌(ص‌101ـ 131) دستگاه‌عصاری‌ای‌را که‌برای‌روغن‌کشی‌ساخته‌بود، شرح‌داده‌است‌.گونه دیگر چرخ‌، «چرخ‌و محور» است‌که‌از ماشینهای‌ساده‌به‌شمار می‌آید. این‌ابزار شامل‌یک‌چرخ‌با قطر بزرگ‌است‌که‌به‌یک‌محور به‌طور صلب‌متصل‌است‌. ابن‌سینا (1331 ش‌، ص‌28ـ29) سازوکار چرخ‌و محور را به‌نام‌محور شرح‌داده‌و گفته‌است‌: «چون‌خواهند که‌بدین‌آلت‌، ثقل‌معلوم‌را به‌قوّت‌معلوم‌برگیرند باید که‌نسبت‌قطر محور به‌قطر فلکه‌چون‌نسبت‌قوّت‌بود به‌ثقل‌»، که‌این‌همان‌قانون‌اهرمهاست‌. وی‌آنگاه‌چرخ‌و محور را، به‌عنوان‌یکی‌از اجزای‌جرّثقیل‌و در ارتباط‌با سایر اجزای‌آن‌، شرح‌داده‌است‌(رجوع کنید به همان‌، ص‌27ـ29، 50 ـ59).اولین‌چرخ‌دنده‌ها چرخهای‌دندانه‌داری‌با محورهای‌متعامد بودند و در چرخابهای‌عمودی‌به‌کار گرفته‌می‌شدند. ارسطو، کتسیبیوس، ارشمیدس‌و هِرون‌به‌انواع‌چرخ‌دنده‌های‌چوبی‌و فلزی‌اشاره‌هایی‌داشته‌اند. چرخ‌دنده‌های‌پیچیده‌تر در سده‌های‌میانه‌ابداع‌شدند (دوما، ج‌1، ص‌551؛ داوسون‌، ص‌55؛ ژیل‌، ص‌647؛ فوربز، ص‌676).مسلمانان‌با همه انواع‌چرخ‌دنده‌ها و چگونگی‌درگیری‌آنها آشنا بودند (هیل‌، 1994 الف‌، ص‌38). چرخ‌دنده‌به‌صورتهای‌گوناگون‌در دستگاههایی‌که‌مهندسان‌کشورهای‌اسلامی‌می‌ساختند به‌کار می‌رفت‌. بنوموسی‌، که‌در سده سوم‌می‌زیستند، در طراحی‌فواره‌های‌تغییر شکل‌دهنده‌از مجموعه پیچ‌حلزونی‌و چرخ‌دنده‌استفاده‌کردند (رجوع کنید به ص‌346ـ360) و در طراحی‌چراغهایی‌که‌فتیله آنها خودکار تنظیم‌می‌شود از چرخ‌دنده داخلی‌استفاده‌کردند. چرخ‌دنده‌ای‌کوچک‌با میله‌ای‌منحنی‌به‌صورت‌قوسی‌از دایره‌که‌سطح‌درونی‌آن‌دندانه‌دار ساخته‌شده‌بود درگیر می‌شد و باعث‌می‌شد فتیله‌های‌دو دستگاه‌به‌صورت‌خودکار به‌سمت‌بیرون‌تغذیه‌شود و فتیله نسوخته‌جای‌فتیله سوخته‌را بگیرد (رجوع کنید به ص‌365ـ371).ابن‌خلف‌مرادی‌، که‌در سده پنجم‌در اندلس‌می‌زیست‌، در رساله‌ای‌چرخ‌دنده‌های‌خورشیدی‌و مرکّبی‌را که‌طراحی‌کرده‌بود، تشریح‌کرده‌است‌. وی‌چرخ‌دنده‌هایی‌تا قطر 72 سانتیمتر را در این‌رساله‌شرح‌داده‌است‌. زنجیره چرخ‌دنده مرادی‌اولین‌وسیله‌از نوع‌خود بود که‌می‌توانست‌گشتاور پیچشی‌سنگینی‌را تحمل‌کند و این‌امر در تاریخچه ساعت‌سازی‌اهمیت‌دارد. یکی‌از طرحهای‌مرادی‌، ساختن‌ساعتی‌با نیروی‌محرکه چرخاب‌بود. در زنجیره پیچیده چرخ‌دنده‌های‌مرادی‌از چرخ‌دنده قطاعی‌، که‌تنها بخشی‌از محیط‌آن‌دندانه‌دار بود، استفاده‌شده‌بود. این‌نوع‌چرخ‌دنده‌امکان‌می‌داد که‌با وجود گردش‌پیوسته‌، درگیری‌مقطعی‌با چرخ‌دنده مقابل‌ایجاد شود (پیسی‌، ص‌55؛ هیل‌، 1994 ب، ص‌203).جزری‌نیز در دستگاه‌آب‌کشی‌، برای‌به‌حرکت‌در آوردن‌شادوف‌(ابزار آب‌کشی‌به‌صورت‌اهرمی‌با بازوی‌دراز)، از چرخ‌دنده‌های‌قطاعی‌استفاده‌کرد که‌تنها یک‌چهارم‌محیط‌آن‌دندانه‌دار بود (رجوع کنید به ص‌441ـ 447)؛ لذا، این‌چرخ‌دنده‌ها در یک‌چهارم‌دَوَران‌کامل‌خود با دندانه‌های‌مقابل‌درگیر بودند. محورهای‌دو ردیف‌چرخ‌دنده‌های‌درگیر موازی‌بودند و این‌نمونه‌ای‌از درگیری‌چرخ‌دنده‌ها با محورهای‌موازی‌(و نه‌متعامد) است‌. نمونه‌های‌فراوانی‌از کاربرد چرخ‌دنده‌یا چرخ‌دندانه‌دار در دستگاههای‌جزری‌وجود دارد. چرخ‌میله‌دار، مرکّب‌از دو قرص‌موازی‌که‌پیرامونشان‌با میله‌هایی‌موازی‌به‌هم‌وصل‌بود، نیز در بعضی‌دستگاههای‌جزری‌به‌کار گرفته‌می‌شد (رجوع کنید به جزری‌، ص‌252، 441ـ 447). در ابزار نجومی‌«حُقّ القمر» نیز، که‌ابوریحان‌بیرونی‌سازوکار آن‌را توضیح‌داده‌است‌، چرخ‌دنده‌های‌متعددی‌وجود دارد. درگیر شدن‌این‌چرخ‌دنده‌ها با یکدیگر، باعث‌چرخیدن‌اجزای‌صفحه اصلی‌دستگاه‌و درنتیجه‌به‌کار افتادن‌آن‌می‌شد (رجوع کنید به ابوریحان‌بیرونی‌، ص‌219ـ 228). تقی‌الدین‌راصد *نیز وسیله‌ای‌شبیه‌به‌این‌، اما ساده‌تر، متشکل‌از هفت‌چرخ‌دنده‌طراحی‌کرد (رجوع کنید به ص‌6ـ9). محمدحافظ‌اصفهانی‌نیز در طراحی‌ساعت‌مکانیکی‌خود از چرخ‌دنده‌ها استفاده‌کرد (رجوع کنید به ص‌25ـ31).قرقره‌و قرقره مرکّب‌جزو ماشینهای‌ساده چرخ‌دار هستند که‌هِرون‌از آنها نام‌برده‌است‌. منشأ آن‌به‌عصر نوسنگی‌می‌رسد، اما اولین‌اثری‌که‌از آن‌یافته‌شده‌، متعلق‌به‌آشوریان‌در سده هشتم‌پیش‌از میلاد است‌(روسو، ص‌121؛ دورانت‌، ج‌ 1، ص‌122؛ داوسون‌، ص‌54). ابن‌سینا (1331 ش‌، ص‌25ـ 26) قرقره‌یا بَکَره را از اجزای‌جرّثقیل‌معرفی‌کرده‌است‌. وی‌قرقره‌های‌مرکّب‌را کثیرالرفع‌نامیده‌(همان‌، ص‌30) و چگونگی‌کاربرد آنها را، هم‌به‌صورت‌جداگانه‌(همان‌، ص‌ـ32، 62) هم‌به‌صورت‌ترکیبی‌با سایر اجزای‌جرّثقیل‌(همان‌، ص‌ـ52، 57 ـ60)، شرح‌داده‌است‌. خوارزمی‌نیز در مفاتیح‌العلوم‌ (ص‌269) دستگاه‌قرقره‌های‌مرکّب‌را کثیره‌الرفع‌نامیده‌و آن‌را آلتی‌معرفی‌کرده‌است‌که‌از ستونها، قرقره‌ها و ریسمان‌ضخیم‌ساخته‌می‌شود و بارهای‌سنگین‌را با آن‌بلند می‌کنند.ابن‌خلدون‌در چند جا (ج‌1: مقدمه‌، ص‌221ـ223، 429، 514) از اهمیت‌جرّاثقال‌و چرخهایی‌که‌قادر به‌حمل‌بارهای‌سنگین‌اند یاد کرده‌و نقش‌آنها را در ایجاد بناهای‌باشکوه‌و یادگارهای‌عظیم‌و شگفت‌آور تمدنها بیان‌نموده‌است‌.قرقره‌، به‌عنوان‌یکی‌از اجزای‌دستگاهها، برای‌تغییر جهت‌حرکت‌و کاهش‌اصطکاک‌نیز به‌کار می‌رفت‌. نمونه‌های‌فراوانی‌از آن‌را می‌توان‌در دستگاههای‌جزری‌یافت‌(رجوع کنید به ص‌108، 126، 161ـ164).چرخ‌با حرکت‌دائم‌. حرکت‌دائم‌به‌این‌معنی‌است‌که‌وقتی‌چرخ‌یک‌بار به‌حرکت‌در آمد همیشه‌به‌دَوَران‌خود ادامه‌دهد، بدون‌آنکه‌نیروی‌تازه‌ای‌به‌آن‌وارد شود. چرخ‌با حرکت‌دائم‌از اشتغالات‌ذهنی‌مهندسان‌بود، البته‌بر اساس‌دانش‌جدید، این‌امر ناممکن‌است‌.ابن‌سینا نیز حرکت‌دائم‌را غیرممکن‌ می‌دانست‌و در بحث‌خود راجع‌به‌الاهیات‌در کتاب‌ الاشارات‌و التنبیهات، نمط‌ششم‌، استدلال‌کرده‌است‌که‌جسم‌نمی‌تواند قوه نامتناهی‌داشته‌باشد و با آن‌جسمی‌دیگر را به‌حرکت‌در آورد (ج‌3، ص‌194) یا خود بی‌انتها حرکت‌کند (ج‌3، ص‌201).طرحهای‌گوناگونی‌برای‌چرخ‌با حرکت‌دائم‌در تمدنهای‌مختلف‌، نظیر چین‌، هند و کشورهای‌اسلامی‌، و اروپا عرضه‌شده‌بود. یکی‌از این‌طرحها شامل‌چرخی‌با پره‌های‌توخالی‌بود که‌بخشی‌از حجم‌هر پره‌با جیوه‌پر می‌شد. تصور بر این‌بود که‌تعدادی‌از پره‌ها، که‌جیوه داخلشان‌رو به‌پیرامون‌چرخ‌سرازیر است‌، باعث‌گردش‌چرخ‌می‌شوند و همیشه‌تعدادی‌از پره‌ها به‌تناوب‌در این‌وضع‌قرار می‌گیرند و در نتیجه‌، گردش‌چرخ‌می‌تواند دائم‌باشد. به‌گزارش‌محمدبن‌عمرکشی‌(ص‌480ـ481)، یکی‌از غالیان‌، به‌نام‌محمدبن‌بشیر، پس‌از دستگیری‌به‌دستور یکی‌از خلفا (احتمالاً هارون‌الرشید)، برای‌نجات‌جان‌خود، برای‌وی‌دولابی‌با همین‌روش‌ساخت‌که‌خود به‌خود می‌چرخید و آب‌را بالا می‌کشید و در بستانها می‌ریخت‌. روزی‌یکی‌از محفظه‌ها شکست‌و جیوه‌بیرون‌ریخت‌و نیرنگ‌او آشکار شد و محمدبن‌بشیر جان‌خود را بر سر این‌کار نهاد. بدیهی‌است‌که‌این‌روایت‌نمی‌تواند تماماً درست‌باشد، ولی‌نشانه‌ای‌از سودای‌ساخت‌ماشین‌کار دائم‌است‌. موضوع‌چرخ‌با حرکت‌دائم‌در قرن‌دوم‌/ هشتم‌از هند به‌کشورهای‌اسلامی‌و از آنجا در اوایل‌قرن‌هفتم‌/ سیزدهم‌به‌غرب‌راه‌یافت‌(سارما، ص‌665ـ 668؛ هیل‌، 1994 الف‌، ص‌36؛ پیسی‌، ص‌ 47). این‌موضوع‌تا سده پیش‌نیز همچنان‌در ایران‌مورد توجه‌بود، چنان‌که‌در نسخه خطی‌ترجمه فارسی‌کتاب‌الحیل‌ جزری‌(گ‌258 ر) شرح‌ساختمان‌«دور دائم‌» با محفظه‌هایی‌نیم‌پر از جیوه‌آمده‌است‌. چون‌این‌ بخش‌در اصل‌عربی‌وجود ندارد، احتمالاً افزوده مترجم‌(محمدبن‌داود علوی‌شادی‌آبادی‌) است‌(در باره این‌ترجمه‌رجوع کنید به طارمی‌راد، ص‌515 ـ520).علاوه‌بر اینها، چرخ‌استفاده‌های‌گوناگون‌دیگری‌هم‌داشت‌، مثل‌چرخ‌دَنگ‌در ساعتهای مکانیکی‌، چرخ‌خرمن‌کوبی‌، چرخ‌سکه‌زنی‌، چرخ‌کره‌گیری‌، چرخ‌حکاکی‌و چرخهایی‌که‌در ادوات‌نظامی‌به‌کار می‌رفتند (دوما، ج‌1، ص‌345ـ346؛ دورانت‌، ج‌1، ص‌150؛ حسن‌و هیل‌، ص‌99ـ102).نیز رجوع کنید به چرخاب‌*منابع‌: ابن‌خلدون‌؛ ابن‌سینا، الاشارات‌و التنبیهات، مع‌الشرح‌لنصیرالدین‌طوسی‌و شرح‌الشرح‌لقطب‌الدین‌رازی‌، تهران‌1403؛ همو، معیارالعقول، چاپ‌جلال‌الدین‌همائی‌، تهران‌1331 ش‌؛ ابوریحان‌بیرونی‌، استیعاب‌الوجوه‌الممکنه فی‌صنعه الاصطرلاب‌، چاپ‌محمداکبر جوادی‌حسینی‌، مشهد 1380 ش‌؛ جان‌دزموند برنال‌، علم‌در تاریخ‌، ج‌1، ترجمه ح‌. اسدپور پیرانفر، تهران‌1380 ش‌؛ بنوموسی‌، کتاب‌الحیل‌، چاپ‌احمد یوسف‌حسن‌، حلب‌1981؛ آرنولد پیسی‌، تکنولوژی‌در تمدن‌جهان، ترجمه فریدون‌بدره‌ای‌، تهران‌1376 ش‌؛ محمدبن‌معروف‌تقی‌الدین‌راصد، الطرق‌السنیه فی‌الا´لات‌الروحانیه، نسخه عکسی‌، در احمد یوسف‌حسن‌، تقی‌الدین‌و الهندسه المیکانیکیه العربیه، حلب‌1976؛ اسماعیل‌بن‌رزّاز جزری‌، الجامع‌بین‌العلم‌و العمل‌النافع‌فی‌صناعه الحیل‌، چاپ‌احمد یوسف‌حسن‌، حلب‌1979؛ همو، کتاب‌الحیل‌، [ترجمه محمدبن‌داود علوی‌شادی‌آبادی‌]، نسخه خطی‌کتابخانه مدرسه عالی‌شهید مطهری‌(سپهسالار)، ش‌5/708؛ حسین‌بن‌حسن‌جمال‌الدین‌انجو، فرهنگ‌ جهانگیری‌، چاپ‌رحیم‌عفیفی‌، مشهد 1351ـ1354 ش‌؛ محمد حافظ‌اصفهانی‌، سه‌رساله‌در اختراعات‌صنعتی‌: ساعت‌، آسیا، دستگاه‌روغن‌کشی‌( نتیجه الدوله‌)، چاپ‌تقی‌بینش‌، تهران‌1350 ش‌؛ محمدبن‌احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، چاپ‌ابراهیم‌ابیاری‌، بیروت‌1404/1984؛ ویلیام‌جیمز دورانت‌، تاریخ‌تمدن‌، ج‌1: مشرق‌زمین‌گاهواره تمدن، ترجمه احمد آرام‌، عسکری‌پاشایی‌، و امیرحسین‌آریان‌پور، تهران‌1382 ش‌؛ موریس‌دوما، تاریخ‌صنعت‌و اختراع‌، ترجمه عبداللّه‌ارگانی‌، تهران‌1378 ش‌؛ دهخدا؛ پیر روسو، تاریخ‌علوم‌، ترجمه حسن‌صفّاری‌، تهران‌1378 ش‌؛ حسن‌طارمی‌راد، «نقدی‌بر ترجمه فارسی‌کتاب‌ الحیل‌ بدیع‌الزمان‌جزری‌»، تحقیقات‌اسلامی‌، سال‌10، ش‌1 و 2 (1374 ش‌)؛ محمدبن‌جلال‌الدین‌غیاث‌الدین‌رامپوری‌، غیاث‌اللغات‌، چاپ‌منصور ثروت‌، تهران‌1375 ش‌؛ فرهنگ‌بزرگ‌سخن‌، به‌سرپرستی‌حسن‌انوری‌، تهران‌: سخن‌، 1381 ش‌؛ محمدبن‌عمرکشی‌، اختیار معرفه الرجال‌،[ تلخیص‌] محمدبن‌حسن‌طوسی‌، چاپ‌حسن‌مصطفوی‌، مشهد 1348 ش‌؛ محمد معین‌، فرهنگ‌فارسی‌، تهران‌1375 ش‌؛ علی‌اکبر نفیسی‌، فرهنگ‌نفیسی، تهران‌1355 ش‌؛ زیگرید هونکه‌، فرهنگ‌اسلام‌در اروپا: خورشید اللّه‌برفراز مغرب‌زمین، ترجمه مرتضی‌رهبانی‌، تهران‌1370 ش‌؛V. Gordon Childe, "Rotary motion", in A History of technology, vol. 1, ed. Charles Singer etal ., Oxford: Oxford University, 1965 a ; idem, "Wheeled vehicles", in ibid, 1965 b ; Duncan Dowson, History of tribology , London 1998; R. J. Forbes, "Hydraulic engineering and sanitation", in A History of technology , vol. 2, ed. Charles Singer etal. , Oxford: Oxford University, 1957; Bertrand Gille, "Machines", in ibid; Ahmad Y. Hassan and Donald Routledge Hill, Islamic technologyan: illustrated history , Paris 1992; Donald Routledge Hill, "Arabic fine technology and its influence on European mechanical engineering", in The Arab influence in medieval Europe , ed. D. A. Agius and R. Hitchcock, Reading: Ithaca, 1994 a, repr, in Donald Routledge Hill, Studies in medieval Islamic technology , ed. David A. King, Aldershot 1998; idem, "From Philo to al-Jazari", in Learning, language and invention: essays presented to Francis Maddison , ed. W. D. Hackmann and A. J. Turner, Aldershot: Variorum, 1994 b , repr. in ibid; E. M. Jope, "Vehicles and harness", in A History of technology , vol. 2, ibid; Sreeramula Rajeswara Sarma, "Perpetual motion machines and their design in ancient India , "Physis , XXIX, no. 3 (1992).3) چرخ‌در هنر، فرهنگ‌و تمدن‌اسلامی‌. به‌رغم‌وجود موارد متعدد از کاربرد چرخ‌در ایران‌ و سایر مناطق‌جهان‌اسلام‌در پیش‌از اسلام‌، شواهد استفاده‌از چرخ‌در دوره پس‌از اسلام‌پراکنده‌و نامنظم‌است‌. یکی‌از مهم‌ترین‌قرینه‌های‌استفاده‌از چرخ‌در این‌دوره‌در ایران‌، مینیاتوری‌از یکی‌از داستانهای‌ شاهنامه‌ است‌. چرخهای‌تصویر شده‌در این‌مینیاتور، توپر و بسیار بزرگ‌تر از اندازه‌های‌طرح‌شده‌در نقوش‌پیش‌از اسلام‌است‌(رجوع کنید به سودآور، ص‌77، تصویر 27 ه؛ موزه هنرهای‌معاصر تهران‌، ص‌309) که‌تداعی‌کننده تفسیرهای‌بسیاری‌در باره وجود چرخ‌در ایران‌یا نبودن‌آن‌می‌باشد (رجوع کنید به محبی‌، ص‌ـ32). مینیاتور دیگری‌که‌در آن‌چرخ‌تصویر شده‌(رجوع کنید به عکاشه‌، تصویر160)، احتمالاً تحت‌تأثیر رواج‌ارابه‌های‌مغولی‌و پس‌از ورود مغولان‌به‌سرزمینهای‌اسلامی‌می‌باشد. شواهد ادبی‌، تاریخی‌و غیر آن‌، ردپای‌مختصری‌از رواج‌چرخ‌در این‌دوره‌به‌دست‌می‌دهند. نوشته نرشخی‌(ص‌) مبنی‌بر وجود محله‌ای‌به‌نام‌گردون‌کشان‌در بخارا، می‌تواند سندی‌بر استفاده‌از چرخ‌در این‌دوره‌باشد. در همین‌دوران‌سیداسماعیل‌جرجانی‌در ذخیره خوارزمشاهی‌(ص‌567) می‌نویسد گردون‌کشان‌جایگاه‌گردش‌چوب‌(احتمالاً محور چرخ‌) گردون‌را با روغن‌چرب‌می‌کنند تا نرم‌تر حرکت‌کند (نیز رجوع کنید به دهخدا، ذیل‌«گردون‌کش‌»). محبی‌(ص‌27، پانویس‌14) در صحت‌این‌ امر تردید کرده‌است‌. نوشته قلقشندی‌(ج‌5، ص‌358) و ذهبی‌(ج‌15، ص‌187)، در باره غنیمت‌گرفته‌شدن‌هزاران‌ارابه‌(عجله‌) در نبردهای‌مختلف‌در اطراف‌قسطنطنیه‌، نیز سندی‌بر این‌نوشته محبی‌(ص‌34ـ36) در مورد رواج‌استفاده‌از چرخ‌، نه‌در داخل‌سرزمینهای‌اسلامی‌بلکه‌در پیرامون‌آنها و به‌ویژه‌در آسیای‌صغیر و میانه‌می‌باشد. روشن‌ترین‌گزارش‌در باره رواج‌چرخ‌در این‌مناطق‌، نوشته ابن‌بطوطه‌(ج‌1، ص‌) است‌که‌ارابه‌های‌چهارچرخ‌را وصف‌کرده‌است‌. به‌نوشته رودنسون‌(ص‌274ـ275)، در چرخهای‌ارابه این‌منطقه‌معمولاً یکی‌از چرخها با محور درگیر بوده‌و چرخ‌دیگر، برای‌سهولت‌در گردش‌ارابه‌به‌سمتهای‌مختلف‌، به‌طور آزاد حول‌محور می‌چرخیده‌است‌.آنچه‌در مورد استفاده‌از چرخ‌در ایران‌از دوره صفوی‌به‌بعد ذکر شده‌عموماً برگرفته‌از سفرنامه‌های‌این‌دوره‌است‌. با اینکه‌در همه این‌سفرنامه‌ها به‌نبود راههای‌ارابه‌رو در ایران‌از دوره صفوی‌(رجوع کنید به شاردن، ج‌3، ص‌432ـ433) تا دوره قاجار(رجوع کنید به سِرِنا، ص‌17) اشاره‌شده‌، شواهد کمی‌از استفاده چرخ‌در این‌زمانها نیز می‌توان‌یافت‌. از جمله‌، در سفرنامه پیترو دلاواله‌ (ج‌1، ص‌) تصویری‌از یک‌کالسکه چرخدار وجود دارد. این‌وسیله‌، همانگونه‌که‌محبی‌(ص‌ـ21) اشاره‌کرده‌، در پی‌آشنایی‌ایرانیان‌با ارابه‌های‌ساخت‌دیگر کشورها پدید آمده‌است‌. در پی‌نبود وسایل‌نقلیه چرخدار، دیولافوا و هیئت‌همراه‌او در پایان‌کاوشهای‌باستان‌شناسی‌خود و به‌هنگام‌عزیمت‌از ایران‌، با چرخهایی‌که‌به‌همین‌منظور همراه‌آورده‌بودند در خوزستان‌ارابه‌هایی‌ساختند و اسبها و قاطرها را برای‌کشیدن‌این‌ارابه‌ها تربیت‌نمودند (رجوع کنید به دیولافوا، ص‌267؛ برای‌آگاهی‌بیشتر رجوع کنید به محبی‌، ص‌). از دوره صفوی‌به‌بعد یکی‌از مهم‌ترین‌موارد استفاده‌از چرخ‌، کاربرد آن‌در امور نظامی‌و به‌ویژه‌در توپها (انواع‌توپهای‌چرخدار) بوده‌است‌. اگرچه‌اسکندر منشی‌(ج‌2، ص‌737) از انتقال‌توپهای‌قشون‌با ارابه‌خبر می‌دهد، اما به‌احتمال‌بسیار این‌ارابه‌ها همانهایی‌هستند که‌محبی‌(ص‌20) منشأ ساخت‌و رواج‌آنها را گرجستان‌دانسته‌است‌. در سفرنامه کلمباری‌تصویری‌از استفاده توپخانه ایران‌از ارابه‌وجود دارد (رجوع کنید به تورنتون، ص‌49)، اما به‌تصریح‌خود کلمباری‌توپخانه ایرانیان‌در اوایل‌دوره قاجار با استفاده‌از زنبورک‌* که‌بر پشت‌شتر حمل‌می‌گردید، شکل‌گرفته‌بود و حتی‌کوشش‌کلمباری‌برای‌رواج‌توپخانه‌به‌سبک‌اروپاییان‌در ایران‌، به‌سبب‌صعب‌العبور بودن‌جاده‌ها، به‌جایی‌نرسید (رجوع کنید به همان‌، ص‌46ـ50).در دوره اسلامی‌، چرخ‌علاوه‌بر ارابه‌و وسایل‌نقلیه‌، در وسایل‌بسیاری‌کاربرد داشته‌است‌که‌آنها را به‌دو دسته‌می‌توان‌تقسیم‌نمود: وسایلی‌که‌چرخ‌جزء اصلی‌ آنها بوده‌و دستگاههایی‌که‌یکی‌از اجزای‌آنها چرخ‌بوده‌است‌. دستگاههای‌دسته نخست‌عموماً آنهایی‌هستند که‌نمونه آنها ساخته‌شده‌است‌و به‌کار نیز گرفته‌شده‌اند مانند دستگاههای‌بالابر آب‌و انواع‌آسیاب‌و دستگاههای‌خردکننده‌؛ اما از دستگاههای‌دسته دوم‌، مثلاً انواع‌ساعتها، جز طرحهایی‌که‌در کتابها آمده‌است‌آگاهی‌دیگری‌وجود ندارد.در برخی‌کتابها، تصویرهایی‌از انواع‌دستگاههای‌دارای‌چرخ‌وجود دارد که‌گاه‌طرز کار آنها نیز توضیح‌داده‌شده‌است‌. برای‌نمونه‌تصویری‌از ساده‌ترین‌شکلِ چرخ‌چاه‌در تنگِلوشا (ص‌206) آمده‌است‌(نیز رجوع کنید به چرخاب‌*؛ محبی‌، ص‌145ـ190؛ آسیاب‌*). در یک‌نسخه خطی‌متعلق‌به‌قرن‌سیزدهم‌(رجوع کنید به ابن‌حاج‌، ص‌23)، چرخی‌آبی‌تصویر شده‌است‌که‌با نیروی‌آب‌دَوَران‌می‌کند و حرکت‌دورانی‌را به‌حرکت‌خطی‌تبدیل‌می‌کند (رکن‌اصلی‌این‌دستگاه‌همان‌است‌که‌محبی‌، ص‌172ـ173، زیر عنوان‌سیستم‌بادامکی‌، آن‌را توضیح‌داده‌است‌) و با آن‌کرباسهای‌کهنه‌برای‌کاغذسازی‌کوبیده‌و خُرد می‌شوند. چرخ‌به‌عنوان‌ابزار خردکننده‌، در خرمن‌کوبها نیز به‌کار می‌رفته‌است‌. آلمانی‌در اواخر قرن‌سیزدهم ‌/ نوزدهم‌به‌نمونه‌ای‌از این‌خرمن‌کوبها اشاره‌کرده‌است‌(ج‌1، ص‌94ـ95). چرخ‌در ساخت‌قرقره‌ها هم‌جزء اصلی‌بوده‌است‌. نمونه‌ای‌از این‌قرقره‌ها در تنگِلوشا (ص‌227) تصویر شده‌اند. همچنین‌سوراخ‌کاری‌و استفاده‌از مته‌نیز با چرخ‌انجام‌می‌شده‌است‌. سوراخ‌کاریهایی‌که‌محمد حافظ‌اصفهانی‌(ص‌21) از آنها یاد کرده‌، به‌احتمال‌بسیار با دستگاهی‌انجام‌شده‌که‌شاردن‌(ج‌4، ص‌132ـ134) طرز کار نمونه‌ای‌از آنها را توضیح‌داده‌است‌.منابع‌: هانری‌رنه‌د آلمانی‌، از خراسان‌تا بختیاری‌، ترجمه غلامرضا سمیعی‌، تهران‌1378 ش‌؛ ابن‌بطوطه‌، رحله ابن‌بطوطه، چاپ‌محمد عبدالمنعم‌عریان‌، بیروت‌1407/1987؛ ابن‌حاج‌، «در بیان‌کیفیت‌و نیکوگردانیدن‌نیت‌ورّاق‌و کاتب‌و صحّاف‌»، ترجمه شهریار نیازی‌، نامه بهارستان‌، سال‌2، ش‌2 (پاییز ـ زمستان‌ 1380)؛ اسکندر منشی‌؛ تنگِ لَوشا، یا، صور دَرَج‌، [همراه‌با چاپ‌عکس‌متن‌اصلی‌]، با مقدمه رکن‌الدین‌همایونفرخ‌، تهران‌: دانشگاه‌ملی‌ایران‌، 1357 ش‌؛ لین‌تورنتون‌، تصاویری‌از ایران‌: سفر کلنل‌ف‌. کلمباری‌به‌دربار شاه‌ایران‌، 1249 تا 1265 هجری‌قمری‌، ترجمه مینا نوائی‌، تهران‌1374 ش‌؛ اسماعیل‌بن‌حسن‌جرجانی‌، ذخیره خوارزمشاهی‌،چاپ‌عکسی‌از نسخه‌ای‌خطی‌، چاپ‌علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران‌1355 ش‌؛ محمد حافظ‌اصفهانی‌، سه‌رساله‌در اختراعات‌صنعتی‌: ساعت‌، آسیا، دستگاه‌روغن‌کشی‌( نتیجه الدوله‌)، چاپ‌تقی‌بینش‌، تهران‌1350 ش‌؛ پیترو دلاواله‌، سفرنامه پیترو دلاواله‌: قسمت‌مربوط‌به‌ایران، ترجمه شعاع‌الدین‌شفا، تهران‌1348 ش‌؛ دهخدا؛ ژان‌پل‌راشل‌دیولافوا، سفرنامه‌: خاطرات‌کاوشهای‌باستان‌شناسی‌شوش‌، 1886ـ1884، ترجمه ایرج‌فره‌وشی‌، تهران‌1355 ش‌؛ ذهبی‌؛ کارلا سرنا، مردم‌و دیدنیهای‌ایران‌: سفرنامه کارلاسرنا، ترجمه غلامرضا سمیعی‌، تهران‌1363 ش‌؛ ابوالعلاء سودآور، هنر دربارهای‌ایران، ترجمه ناهید محمد شمیرانی‌، تهران‌1380 ش‌؛ ثروت‌عکاشه‌، موسوعه التصویر الاسلامی، بیروت‌1999؛ قلقشندی‌؛ موزه هنرهای‌معاصر تهران‌، شاهکارهای‌نگارگری‌ایران‌، تهران‌1384 ش‌؛ محمدبن‌جعفر نرشخی‌، تاریخ‌بخارا، ترجمه ابونصر احمدبن‌محمدبن‌نصر قبادی‌، تلخیص‌محمدبن‌زفربن‌عمر، چاپ‌مدرس‌رضوی‌، تهران‌1351 ش‌؛Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L. Langlةs, Paris 1811; Parviz Mohebi, Techniques et ressources en Iran:du 7 e au 19 e Siecle , Tehran 1996; Carsten Niebuhr, Reisebeschreibung nach Arabien und den umliegenden Londern , Graz 1968; M. Rodinson, "Sur l'araba", JA, 245 (1957).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 11
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده