جهاننُما، کتابی جغرافیایی، به زبان ترکی، تألیف حاجیخلیفه *(کاتب چَلَبی)، مؤلف کشفالظنون *.حاجیخلیفه انگیزه تألیف کتاب جهاننما را، بهویژه، جنگ کرت یا اَقْریطِش (در 1055) ذکر کرده است (به نقل کراچکوفسکی، ص 494). وی تألیف کتابش را در 1058، آغاز کرد (برای مادّه تاریخ آغاز کتاب رجوع کنید به بروسهلی، ج 3، ص 127) و نامش را جهاننما گذاشت (کراچکوفسکی، همانجا؛ آدیوار ، ص140)، اما پس از مدتی دست از تألیف آن کشید. این اثر نیمه تمام را بهنام متن اول جهاننما یا جهاننما ی اول میشناسند (رجوع کنید به کراچکوفسکی، همانجا).در جهاننما ی اول، توصیف ممالک از غرب ربع مسکون (اندلس) و مغرب آغاز و به اقلیم روم (ممالک عثمانی)، شبهجزیره بالکان و دشتهای مجارستان ختم شده است. برای هر سرزمین در باره نام، موقعیت و اوضاع جغرافیایی، مراکز اداری و شهرهای عمده، راهها و منازل، تأسیسات و بناها و تاریخ شهرها، اطلاعاتی آورده شده و از این شیوه کمابیش در جهاننما ی دوم نیز استفاده شده است (سلن، ص 124؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله). حاجیخلیفه، در صفحه پایانی جهاننما ی اول (به نقل سلن، همانجا)، نوشته است که ممالک روم ایلی، بوسنی و مجارستان، از فتوحات جدید عثمانیها بودند و مطالب راجع به آنها با استفاده از کتابهای قدیم و جدید نوشته شده است، اما در باره آناطولی، ولایات وندیک (ونیز)، پاپا (پاپ) و فرانسه، که زمانی جزو رومایلی بودند، مطلب به اختصار نوشته خواهد شد و آنگاه جزایر مجاور اقیانوس اطلس، که اقلیم چهارم را تشکیل میدهند، معرفی خواهند شد. آخرین شهری که در جهاننما ی اول به آن پرداخته شده، هاتوان (خطوان) در مجارستان است ( د. اسلام ، چاپ دوم، ج 2، ص 589).همه نسخههای شناخته شده جهاننما ی اول ناقصاند و معمولاً از فصل سوم (مبحث دریاها) شروع شدهاند (سلن، ص 123). هامر ـ پورگشتال، قسمت رومایلی و بوسنی را از روی نسخه وین ــ که به گمانی به خط مؤلف است ــ در 1227/ 1812 به زبان آلمانی ترجمه کرده است (همان، ص 124).حاجی خلیفه در 1065، تألیف جهاننما ی دوم را با ساختار و مندرجاتی متفاوت با جهاننمای اول آغاز کرد،اما با مرگ وی در 1067، این اثر نیز ناتمام ماند(گوک یای، ص66). کتاب دارای دو قسم است: قسم اول شامل چهارده «امر» (فصل) در باره جغرافیا و کلیات است. در امر اول روشهای استفاده از هندسه و ترسیم نقشه ذکر شده است (رجوع کنید به ترجمه جهاننما، ص 13ـ14). در امر دوم به معنا و موضوع جغرافیا پرداخته شده و پس از ذکر مطلب مختصری در باره واژهشناسی کلمه جغرافیا، از کره زمین و رسوم و نقوش آن (عوارض زمین) بحث گردیده و جغرافیا علمی دانسته شده که به احوال کره زمین و عوارض سطح آن از حیث جهت، رسوم، نقوش، حدود و مسافات میپردازد (همان، ص 23). دیگر مباحث قسم اول عبارتاند از: مطالبی در باره منظومه شمسی (همان، ص 43ـ52)، مذاهب سهگانه درباره علم هیئت، جغرافیای ریاضی و توصیف اتمسفر (ص 24)، اقالیم هفتگانه (ص 73) و شرح کتابهای بطلمیوس (ص 74).قسم دوم جهاننما ی دوم، شامل 46 فصل در باره بلاد و ممالک است که از مشرق آسیا آغاز میشود و قرار بوده است به سواحل غربی امریکا ختم شود (رجوع کنید به همان، ص 10). در فصل اول و دوم، زمین و ماه و احوال بحار (شامل حرکات آبها و دریاها، جزر و مد و علل آن و آبهای زیرزمینی) وصف شده (رجوع کنید به جهاننما، گ 19ـ21؛ برای بحث احوال بحار رجوع کنید به ترجمه جهاننما، ص 104ـ121) و سپس به هر قاره فصلی جداگانه اختصاص یافته است (رجوع کنید به جهاننما، گ 34 به بعد). در فصل نهم در باره قطب جنوب مطالبی آمده (رجوع کنید به همان، گ 46 به بعد) و در فصل چهاردهم به چین و هند پرداخته شده است (رجوع کنید به گ 53 به بعد). در قسمت هندوستان علاوه بر ذکر شهرها و وضع جغرافیایی آنها، بهترتیب، در باره کوهها، گیاهان، محصولات کشاورزی، معادن و حیوانات مطالبی آمده که بیانگر تقسیمبندی موضوعی کتاب نیز هست (رجوع کنید به ترجمه جهاننما، ص311ـ312).پس از فصل چهارده، چند فصل به جزایر اختصاص دارد، مانند جزیره سوماترا در فصل هفدهم و جزیره سیلان در فصل نوزدهم (رجوع کنید به جهاننما، گ 60 به بعد؛ برای نقشه سوماترا رجوع کنید به همان، گ 61؛ ترجمه جهاننما ، ص210). فصل بیستوسوم در باره اقلیم سند است (رجوع کنید به جهاننما، گ 106ـ 108؛ ترجمه جهاننما، ص 314ـ 318). از فصل بیستوچهارم مطالب در باره ایران آغاز میشود و تا فصل سی و دوم ادامه مییابد؛ شامل: مکران، زابلستان و خواست، کشمیر و تبت، سیستان، بدخشان و غور و تخارستان، کرمان و هرمز و لار، اقلیم فارس، خوزستان و لرستان و اقلیم جبل (رجوع کنید به جهاننما، ص 108 به بعد). فصل سیوسوم در باره اقلیم خراسان و قُهستان و یکی از بخشهای مفصّل کتاب جهاننمای دوماست (رجوع کنید به ترجمه جهاننما، ص401ـ432). پس از آن، نواحی دیگر مانند قومس و طبرستان و مازندران، خوارزم و دیلم و گیلان، ماوراءالنهر، ترکستان، آذربایجان، اَرّان و مغان و شروان، گرجستان، ارمنستان و اقلیم شام وصف گردیده است. آخرین فصل کتاب به اقلیم آناطولی اختصاص دارد. حدود یکچهارم مطالب کتاب در باره ایران است.یکی از نکات بارز جهاننما تصاویر و نقشههای آن است. مهمترین آنها عبارتاند از: تصویر منظومه شمسی و سیارات ( جهاننما، گ 8)، نصفالنهار قسطنطنیه و دمشق و نسبت آنها با خط استوا (گ 12) و تصویر جهات اصلی و فرعی بر مبنای قبله (گ 15). نقشه جهان در دو صفحه دایرهای شکل (رجوع کنید به گ 32)، نقشههای اروپا با مدارها و نصفالنهارها (گ 36)، نقشه افریقا که در آن مدارها با خطوط مستقیم و نصفالنهارها به صورت منحنی آمدهاند (گ 38) و نقشه آسیا که در آن مدارها و نصفالنهارها با خطوط منحنی کشیده شده است (گ 39). در نسخه خطی کتاب جهاننما ی دوم به زبان ترکی، علاوه بر نقشهای از قطب جنوب (رجوع کنید به گ 46)، در باره هریک از قسمتهایی که مؤلف از آنها مطالبی آورده، نقشهای آمده است، ولی در نسخه ترجمه شده، همه این نقشهها وجود ندارد. برخی نقشههای جهاننمای دوم دارای سه مقیاس است: میل اسلامی، میل فرنگی و میل ایتالیایی (برای نمونه رجوع کنید به ترجمه جهاننما، ص 113ـ114).حاجیخلیفه برای تألیف جهاننما ی دوم از حدود 150 منبع ترکی، عربی و فارسی بهره برده ( د.ا.د.ترک، ذیل مادّه؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به یوردآیدین، ص 299) و در مقدمه کتابش به تعدادی از آنها اشاره کرده است (رجوع کنید به جهاننما، گ 1ـ4)، بخشی از اطلاعات مؤلف نتیجه سفرهایش به شهرها و مناطق گوناگون و مشاهدات اوست (رجوع کنید به ترجمه جهاننما، ص 392ـ393).کتاب جهاننما، بهسبب تقدم و اعتبارش در موضوعات جغرافیایی و وصف ممالک، بهویژه سرزمینهای عثمانی، از زمان تألیف شهرت یافت. این کتاب، بهرغم ناتمام بودنش، الگوی دیگر تألیفات جغرافیایی در ترکیه شناخته شده و حتی قرن یازدهم در این کشور، به قرن کاتب چلبی معروف شده است (رجوع کنید به د.ا.ترک ، ج 6، ص 437؛ سلن، ص 129، 133؛ بانارلی، ج 2، ص 688). بارتولد (ص 141) جهاننما را نخستین تلاش علمی برای مقایسه اطلاعات متون جغرافیایی اروپایی با متون جغرافیایی اسلامی دانسته و گفته است که تا آن زمان در اروپا چنین کاری صورت نگرفته بود.از نکات انتقادی کتاب حاجیخلیفه، آن است که مؤلف در متن کتاب، بهجز چند مورد، نام منابع را نیاورده و به ذکر آنها در مقدمه بسنده کرده است.از جهاننما ی دوم نسخههای متعددی موجود است (رجوع کنید به گوک یای، ص 69ـ73). ظاهراً نسخهای که به همت ابراهیمِ مُتفرقَّه *(متوفی 1158) و با توضیحات و تعلیقات او، با عنوان تذییلالطابع ، در 1145 انتشار یافته، معروفترین نسخه چاپی جهاننما و مهمترین کتاب چاپ شده بهوسیله ابراهیم متفرقّه است (رئیسنیا، ج 3، ص 36ـ37؛ د.ا.د.ترک ، همانجا). از جمله نسخههای معروف جهاننما، نسخهای در کتابخانه نورعثمانیه (ش 2998) و نسخه دیگری در کتابخانه علیپاشا از کتابخانه سلیمانیه شهر استانبول (ش 1877) است (رجوع کنید به گوک یای، ص 75؛ روحانی، ص 95، پانویس 9). در ایران نیز دو نسخه از جهاننمای دوم وجود دارد: نسخه خطی جهاننما به ترکی، در 267 برگ، که در بخش نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره نسخه ش 688 نگهداری میشود و ترجمه جهاننما به فارسی که محمد چارمحالی آن را در 1214 به فرمان آقامحمد خانقاجار (متوفی 1211) انجام داده و در 821 صفحه، به شماره 2709، در بخش نسخ خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است. نسخهای از جهاننما ی اول نیز در کتابخانه آیتاللّه نجفی مرعشی در قم (رجوع کنید به حاجیخلیفه، 1376 ش، مقدمه محدث، ص 12، پانویس 3) و نسخهای در کتابخانه ملی تبریز (چاپ قسطنطنیه در 1145) موجود است.بهرغم تلاشهای محققان اروپایی و ترکیهای، مانند تشنر ، کراچکوفسکی، گوکیای و سلن، تحقیقات در باره کتاب جهاننما به اندازهای نیست که بتوان در باره جزئیات این کتاب اظهارنظر قطعی کرد. از جمله در باره اینکه نقشههای کتاب را خود حاجیخلیفه ترسیم کرده است یا پس از وی (به ویژه از سوی ابراهیم متفرقّه) بر کتاب افزوده شدهاند، تردید وجود دارد (رجوع کنید به توتنگیل، ص 7). به گفته گوکیای، نقشههای آذربایجان و آناطولی از افزودههای ابراهیم متفرقّه و متعلق به جغرافیای کبیر است (رجوع کنید به د.ا.د.ترک ، همانجا).منابع: واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، فرهنگ و تمدن اسلامی، ترجمه عباس بهنژاد، تهران 1383 ش؛ محمدطاهر بروسهلی، عثمانلی مؤلفلری، استانبول 1333ـ1342؛ مصطفیبن عبداللّه حاجیخلیفه، ترجمه تقویمالتواریخ: سالشمار وقایع مهم جهان از آغاز آفرینش تا سال 1085 ه.ق، از مترجمی ناشناخته، چاپ میرهاشم محدث، تهران 1376 ش؛ همو، جهاننما، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش 688، میکروفیلم کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش 1040؛ همو، ترجمه جهاننما، از محمد چارمحالی، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش 2709؛ کاظم روحانی، «کتابشناسان مسلمان»، کیهان اندیشه، ش 4 (بهمن و اسفند 1364)؛ رحیم رئیسنیا، ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم، تبریز 1374 ش؛ ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران 1379 ش؛A. Adnan Adivar, Osmanl( Turklerinde ilim, Istanbul 2000; Nihad Sami Banarli, Resimli Turk edebiyat( tarihi, Istanbul 1987; EI 2 , s.v. "Djughrafiya. VI: the Ottoman geographers" (by Fr. Taeschner); Orhan Saik Gokyay, "Katip Celebi: hayati, sahsiyeti, eserleri", in Katip Celebi: hayat( ve eserleri hakk(nda incelemeler, Ankara: Turk Tarih Kurumu Basmevi, 1991; IA , s.v. "Katib Celebi" (by Orhan Saik Gokyay); Hamit Sadi Selen, "[Review of] Cihannuma", in Katip Celebi, ibid ; TDVIA, s.v. "Cihannuma" (by Orhan Saik Gokyay); Cavit Orhan Tutengil, "Turk aydinlanmasinin kokleri, Turkiye'de 250 yil once basilan ilk Turkce kitaba kadar uzanir", Sanat dergisi, no.308 (1979); Huseyin G. Yurdaydin, "Dusunce hayati", in Turkiye tarihi, ed. Sina Aksin, vol. 3, Istanbul 1990.