جهادیه، خطبهها، فتواها و رسالههایی در باره جهاد در حوادث مهم سیاسی. خطبههای پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهو آلهوسلم در غزوهها، نخستین نمونههای خطبههای جهادی هستند که حضرت در آنها مسلمانان را به جهاد ترغیب کرده و آنان را به اخلاص و صبر و تقوا فراخوانده و به پاداش الاهی مژده داده است (رجوع کنید به واقدی، ج 1، ص 58ـ59، 221 ـ 223). امام علی علیهالسلام نیز در خطبههای بسیار، مردم را به جهاد و دفع تجاوز دشمندعوت کرد (برای نمونه رجوع کنید به نهجالبلاغه، خطبه 27، 110).با حمله رومیان به سرزمینهای اسلامی در 348 و رسیدن آنها به مَیافارقین، ابننُباتَه فارقی، خطیب حمدانیان، خطبههایی در باره جهاد ایراد کرد که به «خطب جهادیه» مشهورند (رجوع کنید به ابننباته، ص 177ـ240).اتابک نورالدین محمود زنگی، از اتابکان شام در جنگهای صلیبی، قاضیالقضات خود، کمال الدین محمدبن عبداللّه شهرزوری، را با نامهای نزد خلیفه مستضی بامراللّه (حک: 566ـ575) فرستاد و از فرمانبرداری خویش از خلیفه و جهادش با کفار (صلیبیها) و فتح بلادشان یاد کرد (ابناثیر، ج 11، ص 395).در حمله محمود غازان ایلخانی به مصر و شام، در جنگ شَقْحَب (702)، فقها و مردم برای مقابله با ایلخانیان هم سوگند شدند و بهویژه پس از توضیحات ابنتیمیه در باره لزوم جهاد با مهاجمان، در این نبرد شرکت کردند (رجوع کنید به ابنکثیر، ج 14، ص 23ـ27).روش عثمانیها که خود را خلیفه مسلمانان میدانستند (فریدونبیگ پاشا، ج 1، ص 515؛ اوزون چارشیلی، ج 2، ص 305ـ 306) متفاوت و چنین بود که هم زمان با اعلام جنگ بر ضد کشورهای دیگر، از شیخالاسلام و مفتیان فتوای جهاد دریافت مینمودند و به کشورگشاییها و جنگهای توسعهطلبانه خود رنگ دینی میدادند، تا آنجا که سلطانسلیم اول در جنگ با ایران در 920، از مفتیهای عثمانی فتوای کفر شاهاسماعیل را گرفت و به جنگهایش با ایران تقدس بخشید (رجوع کنید به سویدی، صور فتاوا؛ فریدون بیگپاشا، ج 1، ص 379ـ380)، حتی فقیه عبداللّه سویدی در فتوای خود ایران را دارالحرب و شیعه را مرتد اعلام کرد و گفت زنان و فرزندان اهل تشیع را به غلامی ببرند و اموالشان را غارت کنند(رجوع کنید به صور فتاوا).مفتی دیگری به نام محمدفقیهی عینی نیز فتاوی مشابهی صادر کرد (رجوع کنید به بهجت الفتوا). در زمان سلطان سلیمان قانونی نیز طلاب مکتبهای (مدارس) ادرنه، فِلبِه و صوفیه در جنگ بلگراد 927/ 1521 شرکت کردند و پس از تصرف بلگراد، آن شهر را در برابر دیگر نقاط اروپا، که دارالحرب و دارالکفار نامیده میشد، دارالجهاد نامیدند (فریدون بیگپاشا، ج 1، ص 507 ـ 509، 515 ـ516؛ اوزون چارشیلی، ج 2، ص 312).در دوره صفوی جنگها جنبه جهادی نداشتند، اما هنگامی که شیرغازیخان ازبک در 1128 به خراسان حمله کرد و بسیاری از مردم آنجا را به قتل رساند، شیخبهاءالدین اِستیری و جمعی از علمای خراسان به دربار شاهسلطان حسین (حک : 1105ـ1130) شکایت بردند و خواهان جهاد شدند، اما آنها را از دربار اخراج کردند. شیخ دست بر نداشت و همچنان در خطبهها مردم را به جهاد فراخواند و به این طریق عدهای را برای جهاد در برابر شیرغازیخان جمع کرد، اما سرانجام صفی قلیخان حاکم خراسان او را به قتل رساند (مرعشی صفوی، ص 24ـ 26).در دوره قاجار پس از شروع جنگ ایران و روس، میرزاعیسی قائممقام فراهانی، وزیر عباسمیرزا ولیعهد، برای تقویت جبهه با نیروهای مردمی از علما خواست که فتواهایی برای جهاد با روسها صادر کنند. وی حاجملاباقر سلماسی و صدرالدین محمد تبریزی را به عتباتنزد شیخجعفر نجفی صاحب کتاب فقهی کشفالغطاء و سیدعلی طباطبایی صاحب ریاضالمسائل فرستاد و نامههایی نیز برای علمای شهرهای قم، اصفهان، یزد و کاشان، چون میرزا ابوالقاسم بن ملامحمدحسن گیلانی، مشهور به میرزای قمی صاحب قوانینالاصول، میرمحمدحسین خاتونآبادی (امامجمعه اصفهان)، ملاعلیاکبر ایجی و آخوندملااحمد کاشی نگاشت و در مدتی کوتاه رسالههای جهادی و فتواهای بسیاری در باب وجوب جهاد با روسها صادر شد(رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج 5، ص 296ـ 298؛ جعفریان، ص331ـ334؛ میرزابزرگ قائممقام، 1380ش، مقدمه زرگرینژاد، ص 82). برخی از این رسالهها مانند رساله میرزای قمی و خاتونآبادی بهصورت پرسش و پاسخ است. در عموم رسالههای جهادی در باره معنا و فضیلت جهاد، اقسام و شرایط آن، وجوب حفظ بیضه اسلام، فضیلت شهادت، احکام غنائم و منافع اراضی خراجی بحث میشد(برای نمونه رجوع کنید به میرزایقمی،ج1، ص347ـ 348، 352 به بعد). میرزا عیسی نیز به تدوین این فتواها پرداخت: نسخه مفصّل جهادیه کبیر را برای امرا و سرتیپان، و نسخه فشردهتری به نام جهادیه صغیر را تدوین کرد، سپس احکام الجهاد و اسباب الرشاد را، که از نظر حجم بین آن دو بود، تهیه نمود. جهادیههایی که میرزا عیسی قائممقام در هشت باب تدوین کرد، در حقیقت تألیفات جدیدی بودند، زیرا وی پس از آرای مجتهدان،مستندات فقهی ـ اعتقادی خویش را بیان میکرد. او فتواها را به یکدیگر نزدیک نمود و آنها را دستهبندی موضوعی و سپس کوتاه و ساده کرد. آنچه وی ارائه داد علاوه بر ارزش فقهی و تاریخی،ارزش ادبی نیز دارد (در باره این کتاب رجوع کنید به میرزابزرگ قائممقام، 1380 ش، مقدمه زرگرینژاد، ص 83 ـ 90). او در رسائل جهادیه برای مخالفت با صلح ایران و روسیه، که فرماندهان روسی با دسیسههای خویش در پی آن بودند، آرای خود را نیز بیان نمود (رجوع کنید به میرزا بزرگ قائممقام، 1380 ش، ص 83 ـ89؛ نیز رجوع کنید به مفتون دنبلی، ص 145 ـ 146). در جهادیه میرزا عیسی، جهاد دفاعی به چند دسته تقسیم شده است: جهاد هنگام هجوم کفار به قصد تصرف سرزمینهای اسلامی، جهاد برای اخراج کفار پس از تسلط آنها بر سرزمینهای اسلامی و جهاد با کفاری که با مسلمانان برخورد داشته باشند (ص 9ـ10).تعدادی از این رسائل جهادی چاپ شدهاند (رجوع کنید به رسایل و فتاوای جهادی، ص 22 ـ 177؛ رساله جهادیه، ص 183ـ207؛ گیلانی، ص 211ـ244).در دوره ناصرالدینشاه و در جریان حمله انگلستان برای جداسازی هرات از خاک ایران، حاجیمیرزاعسکری، امام جمعه مشهد، رسالهای با عنوان «رساله جهادیه ناصریه» نگاشت و در آن از ضرورت جهاد و مقابله با دشمن سخن راند. این رساله را حوریه سعیدی در فصلنامه تاریخ معاصر ایران (ش 37، بهار 1385، ص 235ـ243) به چاپ رسانده است.در آستانه جنگ جهانی اول، که روسیه شمال ایران و انگلستان جنوب ایران را تصرف کردند، علمای امامیه در عتبات و ایران فتوای جهاد صادر کردند و از مسلمانان دفع مهاجمان را خواستند (رجوع کنید به رسایل و فتاوای جهادی، ص 237ـ 238، 257ـ 268). برخی از علمای عتبات به فتوای جهاد بسنده نکردند، بلکه شخصاً برای جهاد با روسها روانه ایران شدند، از جمله عبداللّه مازندرانی، شیخالشریعه اصفهانی، آیتاللّه سیدمصطفی کاشانی و فرزند وی، سید ابوالقاسم کاشانی، میرزا مهدی آیتاللّهزاده خراسانی، فرزند آخوند محمدکاظم خراسانی و آیت اللّه میرزا محمدتقی شیرازی. پس از درگذشت آخوند خراسانی، که هدایت حرکت به دست او بود، نیز علما به راه خود ادامه دادند (رجوع کنید به جهادیه، ص 24ـ26). با آغاز جنگ جهانی اول، فرانسه، روسیه و بریتانیا (متفقین) به دولت عثمانی، که از متحدین بود، اعلام جنگ کردند. مصطفی حائریافندی، مفتی اعظم عثمانی، برای حمایت از سلطانمحمد پنجم عثمانی فتوای جهاد صادر کرد و فرماندهی سپاه را به سلطان عثمانی، به عنوان خلیفه مسلمانان، سپرد. آنان این جهاد را واجب عینی اعلام کردند و از همه مسلمانان جهان (خارج از قلمرو عثمانی) خواستند تا جهاد کنند. به این ترتیب، از نظریه اتحاد اسلام ــ که نخستین بار سیدجمالالدین اسدآبادی *آن را در دوره سلطان عبدالحمید دوم عثمانی ابراز کرده بود و همفکرانش، کواکبی * و محمد عبده *، آن را ترویج نمودند ــدر جنگ جهانی اول به نفع سلطانمحمد پنجم بهرهبرداری شد و تمام کسانی که از هجوم استعمار هراسان بودند، به رهبری سلطان عثمانی راضی شدند (رجوع کنید به جمالالدین اسدآبادی و عبده، ص 92ـ97؛ پیترز، ص 105ـ 109؛ رسایل و فتاوای جهادی، ص275ـ277؛ محیط طباطبائی، ص 99، 105ـ106، 113). علمای شیعه نیز در عتبات به حمایت از سلطانمحمد پنجم برخاسته و او را خلیفه نامیدند و با صدور فتاوایی از مسلمانان خواستند تا از خلافت عثمانی دفاع کنند. پس از جنگ جهانی اول و در جریان اشغال عراق و مناطقی از ایران و عثمانی بار دیگر فتواهای جهادی بسیاری از سوی علما صادر شد (رجوع کنید به جهادیه، ص 47ـ49؛ رسایل و فتاوای جهادی ، ص 278ـ 345، 349ـ351؛ جبوری، ص 60ـ79، 89 ـ92).پس از صدور اعلامیه بالفور *در 1335/1917 و پایان جنگ جهانی اول، فلسطین مستعمره انگلستان شد. از آن پس، موضوع فلسطین در رأس مشکلات جهان اسلام قرار گرفت. در پی آن، جهاد مفهومی گستردهتر از پیش یافت و مبارزان فلسطینی در مقابله با استعمار به آن استناد میکردند (پیترز، ص 20ـ21، 110، و جاهای دیگر).عزالدین قسام *، که از 1301 ش/1922 مخالفت با استعمار و صهیونیستها را آغاز کرده بود، قیمومت را نقض تمامیت ارضی دارالاسلام و جهاد را واجب عینی اعلام کرد. وی از 1314 ش/ 1935 به مبارزه مسلحانه با بریتانیا و صهیونیستها پرداخت و در خطبههای خود به آیات جهادی استناد نمود و مبارزهاش شکل جهادی یافت (همان، ص 111ـ112).از آن پس، خطبهها و کتابها و رسالاتی در باره جهاد تألیف و تنظیم شد و برای دفاع از فلسطین نهضتهای جهادی به وجود آمد، از جمله حسنالبنّا * ، پایهگذار اخوانالمسلمین * ، که برای مبارزه با استبداد و استعمار به وجوب جهاد تمسک جست و پس از تشکیل دولت اسرائیل، مبارزه با یهودیان و جهاد را در دستور کار و برنامه اخوانالمسلمین قرار داد و نخستین اعلامیه اخوانالمسلمین در باره جهاد و دفاع از فلسطین منتشر شد (رجوع کنید به بناء، ص 44ـ46؛ پیترز، ص 115ـ116). آنها در 1316 ش/ 1937 جزوهای در باره جهاد برای رهایی فلسطین چاپ کردند و این جهاد را واجب عینی دانستند. در 1317 ش/ 1938 نیز مطلب مشابهی در یک روزنامه بیروتی بهچاپ رسید. شیخ محمدحسین کاشفالغطاء و ابراهیم الراوی، از علمای عراق، فتوای جهاد صادر نمودند که همایش علمای سوریه آنها را تأیید و دانشگاه الازهر و اخوانالمسلمین آنها را چاپ کردند. در ماجرای فلسطین هیچیک از کشورهای عربی، بهجز عربستان سعودی، دعوت به جهاد نکردند (پیترز، ص 116ـ117).پس از تشکیل دولت اسرائیل در 1327 ش/ 1948 و افزایش تعداد مهاجران یهودی در اسرائیل، حسنین محمد مخلوف، مفتی مصر، فتوایی مبنی بر جهاد برای رهایی فلسطین صادر کرد و آن را بر همه مسلمانان واجب شمرد. اخوانالمسلمین نیز این فتوا را تأیید کردند (همان، ص 132ـ 133). ابوالاعلی مودودی * ، از شخصیتهای اسلامی پاکستان، پس از تأسیس حزب جماعت اسلامی *در 1320ش/ 1941، علیه غرب اعلام جهاد نمود و در رسالهای به نام الجهاد فیسبیلاللّه(ص 6ـ16)، موضوع جهاد را تشریح کرد. مراجع تقلید و علمای شیعه نیز در اعلامیههایی خطاب به ملتها و دولتهای اسلامی، حکم به تحریم رابطه سیاسی و تجاری با اسرائیل و دعوت به مقابله و مبارزه با دولت اسرائیل و قلعوقمع آن دادند (رجوع کنید به مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست، ص 456ـ 459؛ امامخمینی، ج 1، ص 139، 144ـ 145، 209ـ210؛ اسلامی، ص 127ـ 128؛ اسناد مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین ، ص 103ـ 105). از این پس جهاد با اسرائیل در دستور کار مبارزان مسلمان جهان اسلام قرار گرفت.منابع: آقابزرگ طهرانی؛ ابناثیر؛ ابنکثیر، البدایه والنهایه، بیروت 1411/1990؛ ابننباته، دیوان خطب ابننباته، بیروت [بیتا.]؛ غلامرضا اسلامی، غروب خورشید فقاهت: نگرشی بر زندگینامه و آثار و مبارزات مرحوم حضرت آیتاللّه العظمی آقای خوئی ، قم 1373 ش؛ سناد مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین: 1330ـ 1300 ه ش ، چاپ مرضیه یزدانی، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، 1374 ش؛ حسن بناء، مجموعه رسائل الامام الشهید حسنالبنا، اسکندریه 1423/2002؛ رودلف پیترز، اسلام و استعمار، یا، جهاد در عصر حاضر، ترجمه محمد خرقانی، مشهد 1365 ش؛ کامل سلمان جبوری، النجف الاشرف و حرکهالجهاد: عام 1332 ـ 1333 ه / 1914 م، بیروت 1422/2002؛ رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم 1370 ش؛ جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، العروهالوثقی ، چاپ هادی خسروشاهی، تهران 1421؛ جهادیه: فتاوی جهادیه علما و مراجع عظام در جنگ جهانی اول ، به کوشش محمدحسن کاووسی عراقی و نصراللّه صالحی، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، 1375 ش؛ روحاللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامیایران، صحیفه نور، تهران، ج 1، 1361 ش؛ رساله جهادیه، چاپ علی صدرائینیا، در میراث اسلامی ایران، دفتر 2، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشی نجفی، 1374 ش؛ رسایل و فتاوای جهادی ، تدوین، تحقیق، تحشیه از محمدحسن رجبی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت پژوهشی و آموزشی، 1378 ش؛ عبداللّهبن حسین سویدی، صور فتاوا فی حق روافض عجم ، نسخه خطی کتابخانه سلیمانیه استانبول، ش 3687؛ علیبن ابیطالب(ع)، امام اول، نهجالبلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت [? 1387]، چاپ افست قم [ بیتا.]؛ احمد فریدونبیگپاشا، منشآت السلاطین، [استانبول] 1274ـ 1275؛ محمد فقیهی عینی، بهجتالفتوا، نسخه خطی کتابخانه سلیمانیه استانبول، ش 3687؛ محمدحسنبن محمد ابراهیم گیلانی، تحفهالمجاهدین، چاپ علی صدرائینیا، در میراث اسلامی ایران، همان؛ محمد محیط طباطبائی، نقش سیدجمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین، مقدمه و ملحقات هادی خسروشاهی، [قم1352ش]؛ مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، 1292 تا 1339 شمسی ، چاپ محمد حسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، 1379 ش؛ محمدخلیل بن داوود مرعشی صفوی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران 1362 ش؛ عبدالرزاقبن نجفقلی مفتون دنبلی، مآثر سلطانیه: تاریخ جنگهای ایران و روس ، تبریز 1241، چاپ غلامحسین صدری افشار، چاپ افست تهران 1351 ش؛ ابوالاعلی مودودی، الجهاد فی سبیلاللّه ، معرب عن الاردیه گوجرا نواله، پاکستان: دارالعروبه للدعوه الاسلامیه، ] بیتا. [ ؛ عیسیبن حسن میرزابزرگ قائممقام، احکام الجهاد و اسبابالرشاد، چاپ غلامحسین زرگرینژاد، تهران 1380 ش؛ همو، جهادیه، [تهران] 1234، چاپ افست [بیتا.]؛ ابوالقاسمبن محمدحسن میرزای قمی، جامعالشتات، چاپ مرتضی رضوی، تهران 1371 ش؛ محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی للواقدی، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966؛Ismail Hakkl Uzunµarsili, Osmanl((tarihi, vol.2, Ankara 1983.