جوزا (جوزاء در فارسی : دو پیکر)

معرف

از صورتهای‌ فلکی‌ نیمکره شمالی‌ آسمان‌ و سومین‌ برج‌ از برجهای‌ دوازده‌گانه‌
متن
جوزا (جوزاء، در فارسی‌: دو پیکر)، از صورتهای‌ فلکی‌ نیمکره شمالی‌ آسمان‌ و سومین‌ برج‌ از برجهای‌ دوازده‌گانه‌.این‌ صورت‌ فلکی‌ از دیرباز، در تمدنهای‌ گوناگون‌ به‌ شکل‌ دو مرد جوان‌ یا دو کودک‌ ایستاده‌ و دست‌ در گردن‌ یکدیگر نهاده‌ یا سوار بر اسب‌ و گاه‌ به‌ شکل‌ دو طاووس‌ وصف‌ و تصویر شده‌ است‌ (صوفی‌، ص‌ 214؛ ابوریحان‌ بیرونی‌، 1362 ش‌، ص‌ 90؛ آلن‌ ، ص‌ 224؛ برنم‌ ، ج‌ 1، ص‌ 914ـ 915؛ نیز رجوع کنید به تصویر 1). کلدانیها و فنیقیها جوزا را به‌ صورت‌ دو کودک‌ تصویر می‌کردند که‌ ارابه‌ران‌* و بزغاله‌هایش‌ را تعقیب‌ می‌کنند (آلن‌، همانجا). در برخی‌ اسطوره‌های‌ یونان‌ باستان‌، این‌ دو کودک‌ پسران‌ خدایانی‌ به‌ نام‌ لدا و زئوس‌ بودند و به‌ نقل‌ برخی‌ دیگر، خدایی‌ به‌ نام‌ آپولو از آنها حمایت‌ می‌کرد، چنان‌ که‌ در برخی‌ نقشه‌های‌ ستاره‌ای‌ قدیم‌ این‌ دو با آپولو و هرکول‌ ترسیم‌ شده‌اند. در برخی‌ اسطوره‌ها، که‌ این‌ دو به‌ صورت‌ دو جوان‌ وصف‌ شده‌اند، پولوکس‌ (در یونانی‌ باستان‌: پولوکز، یکی‌ از آنها) فناناپذیر است‌ و به‌ تناوب‌، جایگاه‌ آسمانی‌ خود را با برادرش‌ کاستور عوض‌ می‌کند (برنم‌، ج‌ 1، ص‌ 914). بنا بر اسطوره‌های‌ یونانی‌ و رومی‌، زئوس‌ به‌ پاس‌ عشق‌ و محبت‌ فراوان‌ این‌ دو برادر به‌ هم‌، آنها را در آسمان‌ کنار هم‌ قرار داد (آلن‌؛ برنم‌، همانجاها؛ گیران، ص‌190). تصویر این‌ صورت‌ فلکی‌ به‌ صورت‌ دو پسر یا دو مرد جوان‌ یا دو اسب‌سوار در کنار هم‌ بر سکه‌های‌ یونان‌ و روم‌ باستان‌ نقش‌ بسته‌ است‌ (همان‌، ج‌ 1، ص‌ 912).جوزا را در هند باستان‌ آشوینز، به‌ معنای‌ مردان‌ اسب‌سوار، می‌نامیدند(آلن‌، ص‌ 223). یونانیها این‌ صورت‌ فلکی‌ را با نام‌ (((( (( ( Didymoi، به‌ معنای‌ دوقلوها) می‌شناختند که‌ بعدها به‌ صورت Gemini، به‌ همین‌ معنی‌، به‌ لاتینی‌ راه‌ یافت‌ (روم‌، ص‌ 89 ـ90؛ آلن‌، همانجا).در باره وجه‌ تسمیه جوزا در منابع‌ عربی‌ آمده‌ است‌ که‌ «جوزِ» (مغز، لفظاً به‌ معنای‌ گردو) هر چیز در وسط‌ آن‌ چیز است‌ و این‌ صورت‌ در میان‌ آسمان‌ واقع‌ است‌ (گنابادی‌، باب‌ سوم‌). احتمالاً مقصود از میان‌ آسمان‌، موقعیت‌ صورت‌ فلکی‌ جوزا در میان‌ دو نقطه اعتدال‌ بهاری‌ و پاییزی‌ بوده‌ است‌. از دیگر نامهای‌ این‌ صورت‌ فلکی‌ در دوره اسلامی‌، توأمان‌/ توأمین‌ (دوقلوها) و در فارسی‌ دو پیکر (در پهلوی‌: دوپهیکر)، برگرفته‌ از نام‌ یونانی‌ آن‌، بود (ابوریحان‌ بیرونی‌، 1362ش‌، ص‌97؛ مکنزی، ص‌ 26؛ بندهش‌، ص‌ 43، 57).عربهای‌ قدیم‌ صورت‌ فلکی‌ شکارچی‌ را ــ که‌ یونانیها اُریون‌ می‌خواندند ــ هم‌ جوزا می‌نامیدند، ولی‌ بعدها نام‌ جبار را برای‌ آن‌ به‌کار بردند و نام‌ جوزا به‌ توأمان‌ اختصاص‌ یافت‌؛ البته‌ در دوره اسلامی‌ هم‌ گاهی‌ جوزا نام‌ دیگر جبار دانسته‌ شده‌ است‌ (ابن‌قتیبه‌، ص‌ 45، قس‌ ص‌120؛ صوفی‌، ص‌ 321؛ ابوریحان‌ بیرونی‌، 1362 ش‌، ص91). چون‌ در ادبیات‌ فارسی‌ هم‌ نام ‌جوزا برای‌ هر دو صورت‌ فلکی‌ جوزا و جبار به‌کار رفته‌، تشخیص‌ دادن‌ آنها در برخی‌ موارد دشوار است‌. معمولاً در مواردی‌ که‌ جوزا با کمربند یا کمردار وصف‌ شده‌، منظور جبار است‌ و هر جا در کنار دیگر بروج‌ یا در معانی‌ مرتبط‌ با دو پیکر آمده‌ منظور جوزاست‌ (برای‌ مثالهای‌ منظوم‌ رجوع کنید به مصفّی‌، ذیل‌ مادّه‌؛ نیز رجوع کنید به جبار*).بطلمیوس‌، منجم‌ یونان‌ باستان‌، برای‌ جوزا هجده‌ ستاره اصلی‌ بر شمرده‌ که‌ قدرهای‌ آنها چنین‌ است‌: دو ستاره‌ از قدر دوم‌، پنج‌ ستاره‌ از قدر سوم‌، نُه‌ ستاره‌ از قدر چهارم‌ و دو ستاره‌ از قدر پنجم‌ (ص‌ 364ـ 365). عبدالرحمان‌ صوفی‌، اخترشناس‌ مشهور دوره اسلامی‌، نیز تعداد ستارگان‌ اصلی‌ جوزا را مانند بطلمیوس‌ ذکر کرده‌، اما بر اساس‌ رصدهایش‌، ستارگان‌ قدر سوم‌ را شش‌ عدد و ستارگان‌ قدر چهارم‌ را هشت‌ عدد ثبت‌ کرده‌ است‌ (ص‌ 215). بطلمیوس‌ (ص‌ 365)، افزون‌ بر ستاره‌های‌ اصلی‌، هفت‌ ستاره‌ (سه‌ تا از قدر چهارم‌، چهار تا از قدر پنجم‌) را خارج‌ از طرح‌ اصلی‌ جوزا وصف‌ کرده‌ است‌. صوفی‌ نیز این‌ هفت‌ ستاره‌ را بر شمرده‌ و قدر دو تا از آنها را متفاوت‌ با بطلمیوس‌ آورده‌ است‌ (صوفی‌، همانجا؛ قس‌ بطلمیوس‌، همانجا). ابوریحان‌ بیرونی‌ در قانون‌ مسعودی (ج‌ 3، ص‌ 1062ـ1064) فهرست‌ قدرهای‌ ستارگان‌ جوزا را، بر اساس‌ نظر بطلمیوس‌ و صوفی‌، کنار هم‌ آورده‌ و باهم‌ مقایسه‌ کرده‌ است‌. نصیرالدین‌ طوسی‌ در ترجمه صورالکواکب‌ ( رجوع کنید به صوفی‌، ص‌ 157)، در ستونی‌ که‌ خود افزوده‌، ستارگان‌ جوزا را عمدتاً از مزاج‌ زحل‌ و عطارد ذکر کرده‌ است‌.صوفی‌، علاوه‌ بر توضیح‌ اختلافاتی‌ که‌ در قدرها با بطلمیوس‌ داشته‌، در مواردی‌ به‌ مختصات‌ برخی‌ ستارگان‌ جوزا از دید بطلمیوس‌ انتقاد کرده‌ و آنها را صحیح‌ ندانسته‌ است‌ (ص‌ 204ـ 205، 208ـ209). در میان‌ ستارگان‌ جوزا، دو ستاره‌ در جایگاه‌ سر دو قلوها اهمیت‌ بیشتری‌ داشته‌اند. یونانیان‌ باستان‌ این‌ دو را به‌ ترتیب‌ آپولو و پولوکز می‌نامیدند. بعدها ستاره اول‌ به‌ کاستور (مرد اسب‌سوار) و دومی‌ به‌ پولوکس‌ (مشت‌زن‌) تغییر نام‌ یافت‌ (آلن‌، ص‌230، 233؛ برنم‌، ج‌ 1، ص‌ 912، 921). ابوریحان‌ بیرونی‌ (1362 ش‌، ص‌ 103ـ104) در توصیف‌ برخی‌ صورتهای‌ فلکی‌ نزد عرب‌ قدیم‌ نوشته‌ است‌ که‌ آنها یک‌ صورت‌ فلکی‌ به‌ شکل‌ شیری‌ بزرگ‌ داشتند که‌ ستارگان‌ آن‌ متشکل‌ از چندین‌ صورت‌ نزد یونانیان‌ بود. یکی‌ از بازوان‌ این‌ شیر از دو ستاره سرِجوزا با نام‌ ذراع‌ مبسوطه‌، به‌ معنای‌ بازوی‌ گشاده‌ و دیگری‌ از دو ستاره کلب‌ اصغر (سگ‌ کوچک‌) با نام‌ ذراع‌ مقبوضه‌، به‌ معنای‌ بازوی‌ جمع‌ شده‌ تشکیل‌ می‌شد. بعدها در نجوم‌ دوره اسلامی‌، همچنان‌ عبارت‌ ذراع‌ مبسوطه‌ را برای‌ ستارگان‌ سر جوزا به‌ کار می‌بردند (صوفی‌، ص‌ 214). صوفی‌ (ص‌ 209ـ 211) هم‌، ضمن‌ شرح‌ مفصّلی‌، روایتهای‌ آشفته عربها را در نامگذاری‌ ذراع‌ مبسوطه‌ و مقبوضه‌ بیان‌ کرده‌ و با استدلالهایی‌ تأکید کرده‌ که‌ ذراع‌ مبسوطه‌ دو ستاره سرِ جوزاست‌. ظاهراً در سده‌های‌ پیشین‌، برخی‌ به‌ نادرست‌ ستاره شعرای‌ شامی‌، از صورت‌ فلکی‌ کلب‌ اصغر، را جزء ذراع‌ مبسوطه‌ می‌دانستند ( رجوع کنید به ابن‌قتیبه‌، ص‌ 47ـ 49). بر اساس‌ این‌ توصیف‌، اعراب‌ قدیم‌ کاستور را مقدّم‌ الذِراعین‌ می‌نامیدند. بعدها در نجوم‌ دوره اسلامی‌ (تا به‌ امروز)، عموماً کاستور را رأس‌التوأم‌ المقدّم‌ و پولوکس‌ را رأس‌ التوأم‌ المؤخر/ التالی‌ (به‌ترتیب‌، سر دوقلوی‌ پیشین‌ و پسین‌) نامیدند (رجوع کنید به صوفی‌، ص‌ 203؛ شهمردان‌بن‌ ابی‌الخیر، ص‌ 453ـ 454). به‌ نوشته صوفی‌ (همانجا)، رأس‌التوأم‌ المقدّم‌ را بر اسطرلاب‌ رسم‌ می‌کردند.دو ستاره هفدهم‌ و هجدهم‌ جوزا ( (( و ((() با نام‌ هَنْعَه‌ (احتمالاً به‌ معنای‌ علامتی‌ بر گردن‌ شتر) و دو ستاره سرِ جوزا اختصاراً با نام‌ ذراع‌، به‌ ترتیب‌، منازل‌ ششم‌ و هفتم‌ ماه‌ نزد اعراب‌ قدیم‌ بودند (صوفی‌، ص‌ 211؛ شهمردان‌بن‌ ابی‌الخیر، ص‌ 454). همچنین‌ اعراب‌ بخشهایی‌ از صورت‌ فلکی‌ جوزا را به‌ صورت‌ حیوانات‌ یا اشیا تصور می‌کردند، چنان‌ که‌ به‌ نوشته صوفی‌ (همانجا)، ستارگان‌ چهاردهم‌ و پانزدهم‌ و شانزدهم‌ جوزا ( (( و (( و (() را بَخاتی‌ (مفرد آن‌: بُخت‌، نام‌ گونه‌ای‌ شتر؛ قس‌ کونیچ‌ و اسمارت‌، ص‌ 39: تَحایی‌ ؟) و سه‌ ستاره قدر پنجم‌ را که‌ در امتداد ستاره 18ـ جوزا (به‌ سوی‌ مغرب‌ و جنوب‌ به‌ شکل‌ کمانی‌) قرار داشتند، کمان‌ جوزا می‌نامیدند (صوفی‌، ص‌ 212).پس‌ از آشنایی‌ اروپاییان‌ با نجوم‌ اسلامی‌، نامهای‌ عربی‌ برخی‌ ستاره‌های‌ جوزا به‌ لاتینی‌ راه‌ یافت‌؛ چنان‌ که‌ Alhena، بر گرفته‌ از هنعه‌، عموماً برای‌ ((ـ جوزا و در مواردی‌ برای‌ (( ، ((( ، (( و ((( هم‌ به‌کار می‌رفت‌. همچنین‌ نامهای‌ ذراع‌الاسد المبسوطه‌ و ذراع‌ الاسد المقبوضه‌ به‌ صورتهای‌ لاتینی‌ Mebsuta و Mekbuda ، به‌ترتیب‌، برای‌ ستارگان‌ (( و (( به‌ کار می‌رفت‌. احتمالاً چون‌ در متون‌ کهن‌ عربی‌ در باره ستارگان‌ تشکیل‌دهنده بازوهای‌ شیر آسمانی‌ اتفاق‌نظر نبوده‌، اسامی‌ مذکور در لاتینی‌ به‌ دلخواه‌ به‌ دو ستاره جوزا اطلاق‌ شده‌ است‌ (کونیچ‌ و اسمارت‌، ص‌ 38).در منابع‌ احکام‌ نجومی‌ دوره اسلامی‌، جوزا برجی‌ گرم‌، مرطوب‌، هوایی‌، مذکر، نَهاری‌ (روزی‌)، مغربی‌، خانه عطارد و منسوب‌ به‌ بزرگان‌ بوده‌ است‌ (مسعودی‌ مروزی‌، ص‌ 34، 75؛ قمی‌، ص‌ 39ـ40). همچنین‌ از دو ستاره پرنور آن‌، یعنی‌ رأس‌التوأم‌ المقدّم‌ و رأس‌التوأم‌ المؤخر، اولی‌ از طبیعت‌ عطارد بود و دومی‌ از طبیعت‌ مریخ‌ (قمی‌، ص‌ 49).در نجوم‌ جدید، صورت‌ فلکی‌ جوزا با صورتهای‌ ارابه‌ران‌، سرطان‌، کلب‌ اصغر، سیاهگوش‌، تکشاخ‌، جبار و ثور هم‌مرز است‌ ( رجوع کنید به تصویر 2). این‌ صورت‌ فلکی‌ در محدوده مِیل‌ ْ35+ تا ْ10+ و بُعد 5 ساعت‌ و 57 دقیقه‌ تا 8 ساعت‌ و 6 دقیقه‌ قرار دارد و با مساحت‌ 76ر513 درجه مربع‌، 245ر1% از مساحت‌ کل‌ آسمان‌ را می‌پوشاند. جوزا 47 ستاره درخشان‌تر از قدر 5ر5 دارد (بکیچ، ص‌ 210).ستاره پولوکس‌، اگرچه‌ با نماد (به‌لحاظ‌ ظاهری‌، دومین‌ ستاره درخشان‌ جوزا) شناخته‌ می‌شود، اما با قدر ظاهری‌ 16ر1 نورانی‌ترین‌ ستاره این‌ صورت‌ فلکی‌ است‌ و از کاستور، با نماد ((و قدر 59ر1، درخشان‌تر است‌. احتمالاً درخشندگی‌ ظاهری‌ کاستور در سده‌های‌ گذشته‌ بیش‌ از پولوکس‌ بوده‌ است‌. این‌ نیز گفتنی‌ است‌ که‌ کاستور، به‌سبب‌ آبی‌رنگ‌ بودن‌، در عکاسی‌ نجومی‌ نورانی‌تر از پولوکس‌ ثبت‌ می‌شود (برنم‌، ج‌ 1، ص‌ 912ـ913، 921). کاستور با چشم‌ غیرمسلح‌ به‌صورت‌ تک‌ ستاره‌ دیده‌ می‌شود، اما امروزه‌ مشخص‌ شده‌ که‌ این‌ ستاره‌ از مجموعه شش‌ ستاره‌ تشکیل‌ شده‌ است‌ که‌ در آسمان‌ کنار همدیگرند و به‌لحاظ‌ گرانشی‌ برهم‌ تأثیر دارند (بکیچ‌، همانجا). برحسب‌ اتفاق‌، مکان‌ کشف‌ دو سیاره‌ از منظومه شمسی‌ با استفاده‌ از تلسکوپ‌ در جوزا بود. فردریک‌ ویلیام‌ هرشل، اخترشناس‌ انگلیسی‌، در 1195/1781 سیاره اورانوس‌ را در نزدیکی‌ ستاره ((ـ جوزا و کلاید ویلیام‌ تومباو، اخترشناس‌ امریکایی‌، در 1308 ش‌/1930 سیاره پلوتو را در نزدیکی‌ ستاره (( ـ جوزا کشف‌ کردند (همانجا).کانون‌ بارش‌ شهابی‌ جوزایی‌ که‌ جزء سه‌ بارش‌ شهابی‌ مهم‌ سالانه‌ است‌ در صورت‌ فلکی‌ جوزا قرار دارد. هر سال‌ در حوالی‌ 22 آذر، رصدکنندگان‌ در بهترین‌ شرایط‌، در هر ساعت‌، حدود صد شهاب‌ در این‌ بارش‌ مشاهده‌ می‌کنند ( ( فرهنگ‌ نجوم‌ )، ذیل‌ "Geminid meteors" ).منابع‌: ابن‌قتیبه‌، کتاب‌الانواء، حیدرآباد، دکن‌ 1375/1956؛ ابوریحان‌ بیرونی‌، کتاب‌ التفهیم‌ لاوائل‌ صناعه التنجیم‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ همائی‌، تهران‌ 1362 ش‌؛ همو، کتاب‌ القانون‌المسعودی‌، حیدرآباد، دکن‌ 1373ـ 1375/ 1954ـ1956؛ بندهش‌، [گردآوری] فرنبغ‌دادگی‌، ترجمه مهرداد بهار، تهران‌: توس‌، 1369 ش‌؛ شهمردان‌بن‌ ابی‌الخیر، روضه المنجمین، چاپ‌ عکسی‌ از نسخه خطی‌ کتابخانه‌ ملک‌، با مقدمه‌ و فهرستها و اصطلاحات‌ نجومی‌ از جلیل‌ اخوان‌ زنجانی‌، تهران‌ 1368 ش‌؛ عبدالرحمان‌بن‌ عمر صوفی‌، کتاب‌ صورالکواکب، چاپ‌ عکسی‌ از نسخه خطی‌ کتابخانه بودلیان‌، ش‌ 144. Marsh ، فرانکفورت‌ 1406/1986؛ همو، ترجمه صورالکواکب‌ عبدالرحمن‌ صوفی‌، به‌ قلم‌ نصیرالدین‌ طوسی‌، چاپ‌ معزالدین‌ مهدوی‌، تهران‌ 1351 ش‌؛حسن‌بن‌ علی‌ قمی‌، ترجمه المدخل‌ الی‌ علم‌ احکام‌ النجوم‌: تألیف‌ به‌ سال‌ 365 ه ق، از مترجمی‌ ناشناخته‌، چاپ‌ جلیل‌ اخوان‌ زنجانی‌، تهران‌ 1375 ش‌؛ مظفربن‌ محمدقاسم‌ گنابادی‌، شرح‌ بیست‌ باب‌ ملامظفر(در باره رساله بیست‌ باب‌ در معرفت‌ تقویم‌ اثر عبدالعلی‌بن‌ محمد بیرجندی‌)، چاپ‌ سنگی‌ [بی‌جا] 1276؛ محمدبن‌ مسعود مسعودی‌ مروزی‌، مجمع‌ الاحکام‌ ، چاپ‌ علی‌ حصوری‌، تهران‌ 1379 ش‌؛ ابوالفضل‌ مصفّی‌، فرهنگ‌ اصطلاحات‌ نجومی‌ ، تهران‌ 1366 ش‌؛Richard Hinckley Allen, Star names: their lore and meaning , New York 1963; Michael E. Bakich, The Cambridge guide to the constellations , Cambridge 1995; Robert Burnham Jr., Burnham's celestial handbook: an observer's guide to the universe beyond the solar system , New York 1978; A Dictionary of astronomy , ed. Ian Ridpath, Oxford: Oxford University Press, 1997; Felix Guirand, "Greek mythology", in New Larousse encyclopedia of mythology , London: Hamlyn, 1981; Paul Kunitzsch and Tim Smart, Short guide to modern star names and their derivations, Wiesbaden 1986; David N. MacKenzie, A concise Pahlavi dictionary , Oxford 1990; Claudius Ptolemy, Ptolemy's Almagest, translated and annotated by G. J. Toomer, London 1984; Adrian Room, Dictionary of astronomical names , London 1988.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 11
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده