معرف
تذکرة شاعران فارسیگوی دورة صفوی، تألیف محمدطاهر نصرآبادی * نصرآبادی تذکرة خود را با جملاتی به نثر مصنوع در حمد باریتعالی آغاز، و سپس با نثری ساده از فضیلت سخن منظوم بحث میکند و ضمن ذکر تذکرههای پیشین و معاصر خود که به نظر میرسد در تألیف تذکره اش از برخی آنها بویژه تحفة سامی متأثر بوده است، سبب تألیف کتاب (در1083) را ذکر میکند
تذکرة نصرآبادی ، تذکرة شاعران فارسیگوی دورة صفوی، تألیف محمدطاهر نصرآبادی * نصرآبادی تذکرة خود را با جملاتی به نثر مصنوع در حمد باریتعالی آغاز، و سپس با نثری ساده از فضیلت سخن منظوم بحث میکند و ضمن ذکر تذکرههای پیشین و معاصر خود که به نظر میرسد در تألیف تذکره اش از برخی آنها بویژه تحفة سامی متأثر بوده است، سبب تألیف کتاب (در1083) را ذکر میکند. او در پایان دیباچه و پیش از بیان فصول کتاب، شاه سلیمان صفوی (حک : 1077ـ 1105) را مدح میگوید. فصلهای کتاب عبارتاند از: 1) مقدمه، در بارة شاهان و شاهزادگان صفوی که شعر سرودهاند؛ 2) صف اول، در بارة امیران و ملازمان دربار صفوی و تیموریان هند که شاعر بودهاند، مشتمل بر سه «فرقه»: امیران ایران، امیران هندوستان، وزیران و مستوفیان؛ 3) صف دوم، در ذکر سادات و نجبا و اشعار آنان؛ 4) صف سوم، در بارة دانشمندان و خوشنویسان و متصوّفه که شعر نیز سرودهاند، مشتمل بر سه فرقه: علما و فضلا، خوشنویسان، درویشان؛ 5) صف چهارم، در شرحاحوال شاعران، مشتمل بر سه فرقه: شاعران عراق و خراسان، شاعران ماوراءالنهر، شاعران هندوستان؛ 6) صف پنجم، در بارة خویشان مؤلف و زندگینامه و اشعار خود مؤلف؛ 7) خاتمه، در ذکر مادّه تاریخ و لغز و معماهای متقدمان و معاصرانِ مؤلف، مشتمل بر دو «دفعه»: دفعة اول، آنهایی که سرایندة مشخص دارند؛ دفعة دوم، آنهایی که سرایندة نامعلوم دارند. هر دفعه خود به سه «حرف» تقسیم شده است: حرف اول در بارة مادّه تاریخ، دوم در بارة لغز و سوم در بارة معما.تاریخ اتمام تذکرة نصرآبادی معلوم نیست. نصرآبادی در یکی از نسخههای خطی کتاب که در 1091 کتابت شده، یادداشتی با تاریخ غرة رجب 1091 از خود باقی گذاشته و توصیه کرده است که دیگران اگر نکتهای به نظرشان رسید، به تذکرة او اضافه کنند (گلچینمعانی، ص 1962). بعداً برخی از وقایع تا 1115 نیز به تذکرة نصرآبادی اضافه شده است؛ نظیر سال فوت طاهر قزوینی (1112؛ ص 26) و مسیحای معنی (1115؛ ص 252، پانویس 6). شاید کسی غیر از او به تذکرهاش چیزی افزوده و شاید هم او خود بعداً تذکرهاش را تکمیل کرده باشد ( رجوع کنید به گلچینمعانی، ص 1959).شرح احوال شاعران در این تذکره موجز و مختصر است. مؤلف بیشتر به خلقوخوی و رفتار و نیز هیئت ظاهری افراد توجه کرده است؛ آثار، شغل، منصب، خویشان و دوستان و استادان آنان و گاه حادثة مهمی را که در زندگیشان روی داده، مانند فوت فرزند یا عشق و جنون آنان، ذکر کرده و از هر شاعر یک یا چند بیت نقل کرده و گاه نیز با عباراتی در حد تمجید یا تقبیح به نقد اشعار آنان پرداخته است.تذکرة نصرآبادی گذشته از آنکه در بررسی شعر و شاعریِ عهد صفوی سودمند است، مرجعی بسیار مهم برای آشنایی با تاریخ اجتماعی و فرهنگ و ادب عامة ایران در آن دوران است. در صف اول و دوم کتاب، ضمن آنکه برخی از خاندانهای اشراف و سادات و نجیبزادگان عهد صفوی که در ادارة کشور دست داشتهاند معرفی شدهاند، بسیاری از منصبها و عنوانهای اداری و حکومتی آن دوره نیز ذکر شده است؛ نظیر آبدارباشیگری (ص 49)، احتساب (ص 141)، ایشک ] =ایشیک [ آقاسیباشی دیوان (ص 31، 37)، بیگلربیگی (ص 107)، تحویلداری (ص 66)، توپچی (ص 69)، جارچیباشی (ص 57)، داروغگی (ص 36)، دیوانبیگی (ص 37)، شیخالاسلامی (ص 152)، قورچیگری شمشیر (ص 36)، کتابداری (ص 55، 109)، کلانتری (ص 111،125)، میرجملگی (ص 82)، نقابت (ص 147) و یوزباشیگری (ص 74). این مناصب نزدیک به یکصدوبیست منصب است که برخی از آنها در کتابهای دیگر نیست (افشار، ص 448).تذکرة نصرآبادی نشان میدهد که بسیاری از شاعران دورة صفوی یا برای تجارت و یا برای پیوستن به دربار پادشاهان هند، به آن سرزمین آمدوشد داشتهاند و شماری از آنان مدتی از عمر خود را در آنجا گذراندهاند (جاهای متعدد). چون بیشتر شاعران آن دوران از پیشهوران بودهاند، با ذکر پیشة آنان، شماری شایان توجه از اصناف دورة صفوی در این کتاب ثبت شده است؛ نظیر پیراهن و زیرجامهفروش (ص 210)، ترکشدوز (ص 652)، شَعرباف (ص 201)، قَمچی (تازیانه)باف (ص 388) و لَندَره (نوعی جامه)دوز (ص 209). ذکر قهوهخانههای مشهور مانند قهوهخانة عرب در اصفهان (ص 357)، ذکر نام برخی از امامزادهها مانند امامزاده زینالعابدین در اصفهان (ص150، 179) و امامزاده سهلعلی در همدان (ص142)، مدرسهها نظیر مدرسة جدة شاهعباس دوم (ص 221) و مدرسة شیخ لطفاللّه (ص 223)، مسجدها نظیر مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام در قم، مشهور به مسجد عتیق (ص 112)، تکیهها، بازارها، بیمارستانها و محلهها از دیگر ویژگیهای سودمند تذکرة نصرآبادی برای مطالعات جغرافیای تاریخی و شهری است (افشار، ص 452ـ453).اشاره به قلندران و درویشان که یکی از مناصب آنها «باباییِ» تکیهها و حیدریخانهها بوده است (ص 206، 430)، مداحی درویشان (ص 658)، مراسمی نظیر شاهنامه خوانی (ص 210،465)، رواج تصنیف و آهنگسازی و آوازخوانی و ذکر نغمهها و مقامهای موسیقی (ص 74، 216،391،464) و اینکه خوشنویسان در پیری عینک بهچشم میزدند (ص 209) و برای چشمان ناقص، چشمی از مینا (شیشه) میساختند (ص 93)، اشاره به مراکز لهو و لعب مانند شرابخانه (ص 216) و قمارخانه (ص 616)، توضیح در بارة قهوهخانه که کانون شاعران برای عرضة اشعارشان بوده (ص 707ـ 708)، اشاره به نام برخی زنان بدکار که شهرت داشتند (ص 44)، نام برخی از قهوهچیان که برخی از شاعران به آنان دلباخته بودند (ص 159،161)، اشاره به اینکه بعضی شاعران به کوکنار و افیون معتاد بودند (مثلاً ص 422،580) و ذکر اشعاری به گویش قدیم تهرانی (ص 627ـ 628) از جمله مواردی است که در بررسی فرهنگ و ادب عامه و تاریخ اجتماعی ایران در عهد صفوی شایان توجه است. مادّه تاریخهای پایان کتاب نیز بر ارزش تاریخی آن افزوده است. اینهمه تذکرة نصرآبادی را از تذکرههای دیگر متمایز کرده است.تذکرة نصرآبادی در 1317 ش به اهتمام حسن وحید دستگردی به طبع رسید و در 1352 ش تجدید طبع شد. تصحیح جدیدی از این کتاب نیز به کوشش احمد مدقّق یزدی در 1378ش منتشر شده است که فهرستهای ممتّعی دارد.منابع: ایرج افشار، «تاریخ نصرآبادی»، در یاد بهار: یادنامة دکتر مهرداد بهار ، تهران 1376ش؛ احمد گلچینمعانی، «نظری به تذکرة نصرآبادی»، در ناموارة دکتر محمود افشار ، ج4، چاپ ایرج افشار و کریم اصفهانیان، تهران 1367ش؛ محمدطاهر نصرآبادی، تذکرة نصرآبادی ، چاپ احمد مدقّق یزدی، یزد 1378 ش.