تتوی محمدهاشم بن عبدالغفور سندی بهرامپوری حنفی

معرف

عالِم‌ و مؤلف‌ هندی‌ در قرن‌ دوازدهم‌
متن
تَتَّوی‌، محمدهاشم‌ بن‌عبدالغفور سندی‌ بهرامپوری‌ حنفی‌ ، عالِم‌ و مؤلف‌ هندی‌ در قرن‌ دوازدهم‌. در دهم‌ ربیع‌الاول‌ 1104 در تَتَّه‌ * سند متولد شد (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌ 52) و در همانجا پرورش‌ یافت‌. وی‌ از شاگردان‌ مولانا ضیاءالدین‌ سندی‌ تتّوی‌، مرید ابوالقاسم‌ نورالحق‌ نقشبندی‌ تتّوی‌، بود (حسنی‌، ج‌ 6، ص‌ 363؛ خلیل‌ تتّوی‌، ص‌ 45، 59 ـ60 و نسبنامة‌ ش‌ 4) و به‌ توصیة‌ وی‌ به‌ محضرسیدسعداللّه‌ سورتی‌ قادری‌، دانشمند شیعی‌، رفت‌ و از مریدان‌ او شد (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌ 45 و نسبنامة‌ ش‌ 4). تتّوی‌ به‌ حج‌ رفت‌ و در مکه‌ از دانش‌ شیخ‌عبدالقادر صدیقی‌مکی‌، مفتی‌ حنفیان‌ مکه‌، بهره‌ برد. تتّوی‌ در فراگیری‌ فقه‌ و حدیث‌ اهتمام‌ بسیار کرد تا سرانجام‌ استاد این‌ دو علم‌ شد و بر معاصران‌ خود تفوّق‌ یافت‌ و به‌ تدریس‌ و افتا و تألیف‌ پرداخت‌ (حسنی‌، همانجا). وی‌ در اقامة‌ حدود شرعی‌ جدّیت‌ تام‌ داشت‌ و گفته‌اند که‌ در این‌ امر کسی‌ مانند او از ایالت‌ سند برنخاسته‌ است‌ (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌43). تتّوی‌ با شیخ‌محمد معین‌ سندی‌ مباحثاتی‌ کرده‌ (حسنی‌، همانجا) و با نادرشاه‌ و احمدشاه‌ ابدالی‌ ارتباط‌ و مکاتبه‌ داشته‌ است‌. افراد بسیاری‌ به‌ تشویق‌ و همّت‌ او مسلمان‌ شدند (رحمان‌علی‌، ص‌ 254؛ ظهورالدین‌ احمد، ج‌ 3، ص‌ 808). کراماتی‌ نیز به‌ او نسبت‌ داده‌اند (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌ 44ـ46). تتّوی‌ با وجود کوشش‌ در ترویج‌ مذهب‌ اهل‌سنّت‌ (رحمان‌علی‌، همانجا)، به‌ امامان‌ شیعه‌ علیهم‌السلام‌ بسیار احترام‌ می‌گذاشت‌. او در ششم‌ رجب‌ 1174 درگذشت‌. اشعار فارسی‌ بسیاری‌ در رثای‌ وی‌ و همچنین‌ تعدادی‌ مادّه‌ تاریخ‌ در وفات‌ او سروده‌اند. مدفن‌ وی‌ در کوهچة‌ مُکْلی‌ زیارتگاه‌ است‌ (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌52،60ـ64).تتّوی‌ در فقه‌، ادب‌، سیرة‌ نبوی‌، تفسیر، عروض‌، لغت‌ و حدیث‌ آثار بسیاری‌ به‌ فارسی‌ و عربی‌ و سندی‌ نوشته‌ است‌. تعداد آثار او را از 138 تا 150 ذکر کرده‌اند (ظهورالدین‌ احمد، همانجا؛ منزوی‌، ج‌10، ص‌26). از جمله‌ آثار فارسی‌ اوست‌: رساله‌ در اندازه‌گیری‌ صاع‌، رطل‌، مثقال‌ و اوزان‌ هندی‌ (منزوی‌، ج‌1، ص‌211)؛ رساله‌ای‌ در بارة‌ قاعدة‌ کلی‌ سایة‌ زوال‌ و وقت‌ در هر زمان‌ و هرجا و ساعتهای‌ زوال‌ در شهرهای‌ سند (همان‌، ج‌1، ص‌ 270)؛ رساله‌ در منع‌ استعمال‌ دخانیات‌ و حکم‌ افیون‌ با مقدمه‌ای‌ در تاریخ‌ استعمال‌ تنباکو (همان‌، ج‌1، ص‌406)؛ رساله‌ای‌ در بارة‌ صلوات‌ و رساله‌ای‌ در فضایل‌ اهل‌بیت‌ علیهم‌السلام‌ (همان‌، ج‌2، ص‌1102، 1202)؛ حیاة‌ القلوب‌ فی‌ زیارة‌ المحبوب‌ (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌54؛ ظهورالدین‌ احمد، همانجا)؛ رساله‌ای‌ در اسامی‌، خصایص‌، مناقب‌ و تاریخ‌ مدینه‌ (منزوی‌، ج‌10، ص‌26) ؛ دو رساله‌ در بارة‌ زنان‌ پیامبر اکرم‌ (همان‌، ج‌10، ص‌292ـ293؛ خلیل‌ تتوّی‌، ص‌52 ـ53؛ ظهورالدین‌ احمد، ج‌3، ص‌808 ـ809)؛ چند رساله‌ در بارة‌ نامهای‌ رسول‌ اکرم‌، نسب‌ و شمایل‌ و مناقب‌ و احوال‌ و اصحاب‌ ایشان‌ (منزوی‌، ج‌10، ص‌292ـ297)؛ کتابی‌ مفصّل‌ در فقه‌ (همان‌، ج‌14، ص‌428ـ 429)؛ کتابی‌ مفصّل‌ در بارة‌ روزه‌ (همان‌، ج‌14، ص‌490)؛ مفتاح‌الصلوة‌ (همان‌، ج‌14، ص‌750)؛ و شرحی‌ فارسی‌ بر کتاب‌ مقدمة‌الصلواة‌ ابوالحسن‌ سندی‌ که‌ به‌ سندی‌ است‌ (همان‌، ج‌14 ص‌756). از آثار او به‌ زبان‌ سندی‌ رساله‌ای‌ است‌ در بارة‌ شکار و احکام‌ فقهی‌ آن‌ که‌ شیخ‌ صبغة‌اللّه‌ انصاری‌ آن‌ را به‌ فارسی‌ ترجمه‌ کرده‌ است‌ (همان‌، ج‌1، ص‌437). برخی‌ از آثار عربی‌ او عبارت‌اند از: رسالة‌ النفحات‌الباهرة‌ فی‌ جوازالقول‌ بالخمسة‌الطاهرة‌ در اثبات‌ این‌ که‌ اطلاق‌ لفظ‌ «پنج‌ تن‌ پاک‌ بر آن‌ نفوس‌ خمسة‌ کریمة‌ معروفه‌ و لفظ‌ دوازده‌ امام‌ بر نفوس‌ خمسة‌ کریمة‌ اثناعشر معروف‌» نیکوست‌. حافظ‌محمد صدیق‌ لاهوری‌ (متوفی‌ 1193) شرحی‌ فارسی‌ بر آن‌ نوشته‌ است‌ (همان‌، ج‌2، ص‌1075ـ1076؛ ظهورالدین‌ احمد، ج‌3، ص‌809)؛ السیوف‌القاهرة‌ علی‌ سابّ الخمسة‌ الطاهرة‌ ، در رد مخالفان‌ پنج‌ تن‌ آل‌عبا (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌ 56)؛ رساله‌ در شرح‌ حدیث‌ مشتمل‌ بر پیش‌بینی‌ رسول‌ اکرم‌ صلی‌اللّه‌ علیه‌وآله‌وسلم‌ از شهادت‌ عماریاسر به‌دست‌ سپاه‌ معاویه‌؛ و رساله‌ در پاسخ‌ کسی‌ که‌ به‌ رسالة‌ مزبور ایراد گرفته‌ بود (همان‌، ص‌ 55).خانوادة‌ تتّوی‌ سرچشمة‌ رشد و هدایت‌ و از استادان‌ علوم‌ منقول‌ و معقول‌ به‌ شمار می‌رفتند (همان‌، مقدمة‌ راشدی‌، ص‌23). برخی‌ از آنان‌ عبارت‌اند از: 1) عبداللطیف‌، فرزند وی‌ که‌ از علما و اصحاب‌ کرامات‌، و واعظ‌ و مدرّس‌ و قاضی‌ عسکر بود. وی‌ تألیفات‌ بسیاری‌ داشته‌ است‌ (همان‌، ص‌46، 64). 2) فرزند عبداللطیف‌، مخدوم‌محمدابراهیم‌ (1162ـ 1225) که‌ در زمان‌ خود در ناحیة‌ سند، در دانش‌ و ارشاد یگانه‌ بود و او را از اصحاب‌ کرامات‌ دانسته‌اند. محمدامین‌ سندی‌ رساله‌ای‌ در احوال‌ او نوشته‌ است‌. گفته‌اند که‌ حدود دویست‌ هزار مرید داشته‌ است‌. او تألیفات‌ متعددی‌ به‌ فارسی‌ و عربی‌ و سندی‌ دارد (همان‌، ص‌47ـ49، 65ـ66؛ ظهورالدین‌ احمد، ج‌3، ص‌813). 3) فرزند محمدابراهیم‌، عبداللطیف‌ ثانی‌ که‌ علوم‌ ظاهری‌ و رسوم‌ باطنی‌ را فرا گرفت‌ و در طریقت‌ به‌ خلافت‌ پدرش‌ رسید و از اصحاب‌ کرامات‌ شمرده‌ شده‌ است‌ (خلیل‌ تتّوی‌، ص‌49ـ51). 4) فرزند عبداللطیف‌ ثانی‌، عبدالغفور، که‌ او نیز از دانشمندان‌ بود و آثاری‌ تألیف‌ کرد (همان‌، ص‌50، 65ـ66). 5) فرزند دیگر عبداللطیف‌ ثانی‌، عبداللّه‌ متخلص‌ به‌ «امید»، که‌ در بلاغت‌ و پرهیزگاری‌، نمونه‌ و در نظم‌ و نثر و تقریر استاد بود. پاره‌ای‌ از سروده‌های‌ فارسی‌ او موجود است‌ (همان‌،ص‌43،51 ـ52). 6) محمدابراهیم‌ خلیل‌ تتّوی‌ (1243ـ1317) که‌ از نوادگان‌ دختری‌ محمدهاشم‌ و مؤلف‌ تکملة‌ مقالات‌الشعراء در سرگذشت‌ پارسی‌سرایان‌ سند بود. وی‌ به‌ فارسی‌ و سندی‌ و اردو شعر می‌سرود. از او دو دیوان‌ فارسی‌ بجا مانده‌ است‌ (همان‌، مقدمة‌ راشدی‌، ص‌21، 30ـ31، 33 و نسب‌نامة‌ ش‌4). از شاگردان‌ تتّوی‌، محمدمحسن‌بن‌ قاضی‌ محمداکرم‌ است‌ که‌ آثاری‌ به‌ فارسی‌ تألیف‌ کرده‌ است‌ (منزوی‌، ج‌2، ص‌1204).منابع‌: عبدالحی‌ حسنی‌، نزهة‌الخواطر و بهجة‌المسامع‌والنواظر ، ج‌ 6، حیدرآباد دکن‌ 1398/1978؛ محمدابراهیم‌ خلیل‌ تتّوی‌، تذکرة‌ تکملة‌ مقالات‌الشعراء ، چاپ‌ حسام‌الدین‌ راشدی‌، کراچی‌ 1958؛ رحمان‌ علی‌، تذکرة‌ علمای‌ هند ، لکهنو 1914؛ ظهورالدین‌ احمد، پاکستان‌ مین‌ فارسی‌ ادب‌ ، ج‌3، لاهور 1977؛ احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌ ، اسلام‌آباد 1362ـ1370ش‌.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده