تبریز، روزنامه ، روزنامهای محلی که به طور ناپیوسته از 1289ش/ 1328ق تا اواسط دهة 1340ش در تبریز منتشر میشد. نخستین شمارة آن در پانزدهم ذیحجّة 1328 منتشر شد و مدیرمسئول آن اسماعیلیکانی، از سران حزبعامیون دموکرات و از قضات عالیرتبة دادگستری، بود (صدرهاشمی، ج2، ص102). در آغاز فقط روزهای یکشنبه و چهارشنبه منتشر میشد.تبریز ، خود را روزنامهای «آزاد، ملی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی که در طرفداری عامه سخن میگوید» معرفی کرد. مقالة افتتاحی آن با عنوان «تکالیف اجتماعیه» در تبیین شعار روزنامه تحریر شد که مقالاتی با همین عنوان در شمارههای بعدی نیز چاپگردید. نگارندة این مقاله بر اهمیت روزنامة آزاد ملی تأکید ورزیده و آن را نخستین وسیله برای آگاهی افراد از حقوق و تکالیف خود برشمرده است. به همین منظور هیئت تحریریة آن، خدمت به عالم انسانیت را به واسطة مطبوعات ضروری دانسته و به انتشار روزنامة آزاد ملی که به نشر افکار سودمند بپردازد و در حفظ حقوق مردم سخن براند، اقدام کرده است (سال 1، ش 1، 15 ذیحجّة 1328، ص 1ـ2).از شمارة پنجم (دوم محرّم 1329)، حسین فِشَنگچی ــ که نامش به صورت اختصاری ح. ف. چاپ میشد ــ صاحب امتیاز و ناشر روزنامه گردید و از شمارة سیزدهم (1 صفر 1329) نام اسماعیل یکانی از روزنامه حذف و مدیریت آن به حسین فشنگچی واگذار گردید. حسین تبریزی، معروف به کربلایی حسینآقا فشنگچی، از آزادیخواهان صدر مشروطیت و از یاران ستارخان بود. وی قبل از مشروطه، صرافی داشت و چون همانند بعضی صرافان فشنگ و اسلحة کمری میفروخت، به فشنگچی معروف شد. وی به «کمال» نیز شهرت داشت که به مناسبت تأسیس دبستان کمال در تبریز بود. دبستان کمال در شورش مردم تبریز علیه بلژیکیها در 1321، غارت شد و پس از آن حسین تبریزی به قفقاز و سپس به مصر رفت. در مصر به انتشار روزنامة کمال که قبلاً در تبریز منتشر میساخت، همت گمارد. وی از مؤسسان انجمن حقیقت * بود و با حزب اجتماعیون عامیون ارتباط داشت (برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به طاهرزادة بهزاد، ص427؛ امیرخیزی، ص29، 372؛ صدر هاشمی، همانجا؛ کسروی، ص31).مدیر جدید تبریز ، از هر روزه شدن نشریه و دگرگونیهایی در محتوای آن خبر داد: الحاق یک فصل ادبی، ثبت اهم وقایع تاریخی، عنایت بیشتر به مسائلی در باب اخلاق و معارف و نظام و مالیه و امورخارجه، و پرهیز از تمجیدات بیهوده از اشخاص (حسین کمال، «از اداره»، سال1، ش13، 1 صفر 1329، ص1)، ولی عملاً تمامی آنچه وعده شده بود، تحقق نیافت. وجه بارز شمارههای جدید، آن بود که سرمقالهها با امضای «حسین» درج شد، در حالی که پیش از آن سرمقاله فاقد نام نگارنده بود. انتشار آن نیز به سه شماره در هفته افزایش یافت.روزنامة تبریز محافظهکار و در مشروطهخواهی میانهرو بود و یکی از مهمترین جراید ملی و آزاد تبریز محسوب میشد (تربیت، ص 282؛ کهن، ج2، ص599). مضامین روزنامه، به استثنای سرمقالهها، غالباً جنبة خبری داشت. روزنامة تبریز بندرت از زبان بومی بهره میجست و فقط گاهی در برخی شمارهها معماها یا لطایفی به ترکی در آن چاپ میشد.درج سلسله مقالاتی با عنوان «لزوم جلب مستشارها» در شمارههای اولیة روزنامه، حاکی از بدبینی کامل به رجالی بود که هیچ نوع همسازی با مشروطه نداشتند و در دورة استبداد رشد کرده بودند. ازینرو نشریة تبریز خواهان به کارگیری مستشارهای خارجی برای جلوگیری از هرجومرج بود (سال 1، ش 3، 22 ذیحجّة 1328، ص 1، ش 4، 25 ذیحجّة 1328، ص 1). این نشریه در حیطة محلی بر لزوم دایر شدن مراکزی چون دارالمعلمین و ادارة معارف تأکید میکرد، همچنین نامههای مردم را در انتقاد از وضع شهر تبریز یا مشکلات کلی کشور نظیر نبودن رفاه و امنیت و قشون منظم، درج میکرد و از مسئولان برای رفع مشکلات یاری میخواست.ورود سپاهیان تزار به تبریز و اشغال آن در 1329 ــ که وقایع خونین عاشورای 1330 را به دنبال داشت ــ موجب تعطیلی روزنامه در ذیحجّة 1329 شد. در این فاصله حسین تبریزی راهی سفر شد و پس از مراجعت مجدداً روزنامه را دایر کرد (صدرهاشمی، ج2، ص101).سال نخست روزنامه با 127 شماره خاتمه یافت و در سال دوم، پس از انتشار حدود پنج شماره در ذیحجّة 1329 به علت وقایع تبریز از نشر بازماند.نخستین شماره از دورة دوم در 28 جمادیالاولی 1337 منتشر شد و در سرمقالة آن علت 84 ماه تعطیلی روزنامه، تجاوز دولت روس ذکر شد («علت تأخیر و تعطیل انتشار روزنامه تبریز»، سال 10، ش 1، 28 جمادیالاولی 1337، ص 1). ادامة کار به شیوة سابق بود. دورة دوم به سبب کوتاهی دورة دولتها که ناشی از بیثباتی اوضاع سیاسی بود، ویژگی بارزی داشت که در سرمقالهها بازتاب یافته است. آرزوی رهایی کشور از جهل و فقر و ذلت و داشتن دولتی جوان و مقتدر، که ضعف آن منشأ تمامی خرابیها بود، نگارنده را بر آن داشت که وظایف ملت را در تقویت دولت یادآور شود و راهکارهایی نیز برای خلاصی از این وضع برشمارد که از جمله نشر معارف و تعمیم مدارس و استقرار تعلیم اجباری بود («تقویت دولت وظیفه ملت است»، سال 10، ش 3، 6 جمادیالا´خره 1337، ص 1؛ «امروز ما به چه محتاجیم»، سال 10، ش 40، 9 شوال 1337، ص 1). در این دوره آثاری از نویسندگان خارجی با ترجمة کسانی نظیر پورحسین عظیمزاده اسکویی، میرزا محمدخان صفازاده و حسن ولادیخان، در پاورقی درج میشد. تحولات اواخر دورة قاجاریه که کشور را در آستانة کودتای سوم اسفند 1299 قرار داد، بار دیگر روزنامه را در بیستم شعبان 1338/ نوزدهم اردیبهشت 1299 به تعطیلی کشاند.آغاز دگربارة آن پس از گذر از بحرانها در دورة ریاستالوزرایی رضاخان بود که در نوزدهم دی 1303 نخستین شمارة دورة جدید تبریز (شمارة مسلسل 317) منتشر شد. در این شماره، عبارت «برای مدارس نصف قیمت دریافت خواهد شد» و در کنار نام صاحب امتیاز و ناشر که حسین تبریزی بود، اسم شخصی به نام اصناف به عنوان مدیر مسئول دیده میشد. شعار دورة جدید این بود: «روزنامة تبریز طرفدار جدّی توسعه معارف و ادبیات، تعلیم اجباری عمومی، نظام اجباری، تسطیح طرق و شوارع، ایجاد راهآهن، تعدیل مالیات، اصلاح زراعت و فلاحت با اصول فنی و علمی، ترک تجملات، ترویج زندگانی ساده، مبارزه بر ضد مسکرات، تشویق در استعمال امتعة وطنی». این عبارت از همسویی نشریه با اهداف دولت حکایت داشت (سال 15، ش4، 30 دی 1303، ص1).در آستانة تغییر سلطنت، خبر مراجعت احمدشاه موجب نگرانی گردانندگان روزنامة تبریز از به هم خوردن امنیتی شد که رضاخان به وجود آورده بود (سال16، ش27، 15 مهر 1304، ص1) و ازینرو روزنامه برضد احمدشاه مطالب تندی نوشت. به طور مرتب تلگرامهای «کمیسیون مختلط نهضت ملی آذربایجان» به مجلس که در آن صریحاً خواستار انقراض دودمان قاجار بودند، در روزنامه درج میشد (سال16، ش30، 28 مهر 1304، ص1). پس از انقراض حکومت قاجار در نهم آبان 1304، روزنامه ضمن درج «بشارتنامة نهضت ملی آذربایجان»، آن روز را عید رسمی و ملی اعلام کرد (سال 16، ش34، 13 آبان 1304، ص 1).در فاصلة سالهای 1304 تا 1308ش مطالب روزنامه متنوع و پرمحتوا، و در بارة مسائلی بود از قبیل آزادی («آزادی چیست»، سال16، ش65، 20 فروردین 1305، ص 1)، مسائل و حقوق زنان در حیات سیاسی که غالباً برگرفته از جراید خارجی بود، درخواستهای اصلاحطلبانه خصوصاً در بارة آذربایجان و مباحثی در بارة اوضاع اقتصادی، تجارت و کشاورزی.از اواخر 1307ش تبریز هر روز، بجز ایام تعطیل و سوکواری و اعیاد، منتشر میشد و کلمة «یومیه» نیز به عنوان اصلی آن افزوده شد. تبریز بتدریج تحتتأثیر فضای حاکم در دورة رضاشاه، شیوة سابق خود را از دست داد و سیاست طرفداری از حکومت مرکزی را در پیش گرفت که تا آخرین شمارة آن ادامه داشت.با مقایسة روزنامة تبریز در اوایل دورة رضاشاه و اواخر آن، نوع بینش حکومت نسبت به مطبوعات و محدودیتهای ایجادشده، بخوبی معلوم میشود. مطالب اوایل و تا حدی اواسط این دوره مفید و بازگوی فکر و اندیشه است، اما در اواخر آن، فاقد محتوا و رسالت روزنامه میباشد.ظاهراً انتشار تبریز پس از آنکه متفقین در شهریور 1320 ایران را اشغال کردند، متوقف شد، زیرا دورة جدید آن از 1322ش تا برقراری حکومت خودمختار آذربایجان در آذر 1324، انتشار یافت تا آنکه این حکومت آن را توقیف کرد (ابوترابیان، ص66). پس از سقوط حکومت خودمختار، تبریز بار دیگر، در سیزدهم دی 1325 انتشار یافت.حسین تبریزی پیش از شروع دورة جدید، درصدد بود روزنامه را در تهران منتشر کند، اما با مخالفت و مذمت دانشجویان مواجه شد، ازینرو پس از ترک تهران، که مدتی در آنجا ساکن بود، نشر روزنامه را در تبریز از سر گرفت (تبریزی، «چه فکر میکردم و چه دیدم»، سال38، ش3، 16 دی 1325، ص 1). در دورة جدید صاحب امتیاز و مدیر همچنان حسین تبریزی و سردبیر حسین امید بود. روزنامه در این دورهبه افشاگری حکومت یکسالة سیدجعفر پیشهوری میپرداخت. سلسله مقالاتی به قلم شخصی با نامِ اختصاریِ م. ع. که عضو سابق حزب توده بود، از سیاستهای حزب توده و حکومت دموکراتها در تبریز پرده برمیداشت.تبریز در دورة محمدرضا پهلوی (1320ـ1357ش) با سیاستهای حاکم هماهنگ بود، در عینحال در دورة دکتر محمد مصدق، اقدامات و شیوة سیاسی وی را تحسین و حمایت میکرد («پیروزی دکتر مصدق پیروزی ملت ایران است»، سال44، ش6، 9 بهمن 1331، ص1، 4)، ولی پس از کودتای 28 مرداد 1332 با درج سرمقالة «اطاعت السلطان من الایمان»، محافظهکارانه عزل وی را گردن نهاد (سال44، ش39، 11 شهریور 1332، ص1). در اواخر دهة 1320ش انتشار روزنامه به سبب کمبود و گرانی کاغذ به چهار شماره در هفته کاهش یافت. روزنامة تبریز از آن پس تا پایان فعالیتش همانند سایر جراید، صرفاً خبری بود، البته از خبرهای محلی کاسته شد و بیشتر خبرهای کشور و جهان چاپ گردید. این خبری بودن صرف سبب شد که در گزارش استاندار آذربایجان به فضلاللّه زاهدی، نخست وزیر، در بارة پیشینة مدیران جراید شهرتبریز، از روزنامة تبریز به عنوان «روزنامة سالم» نام برده شود و قید گردد که در صورت تقویت آن میتوان برای تحقق اهداف دولت از آن استفاده کرد ( اسنادی از مطبوعات ایران ، ص 195).روزنامة تبریز احتمالاً تا نیمههای دهة 1340ش، تا یکی دو سال پس از مرگ حسین تبریزی (خرداد 1343)، منتشر میشد. حسین تبریزی با بیش از پنجاه سال روزنامهنگاری، پس از مرگ همانند فردی گمنام به خاک سپرده شد (برزین، ص125).از آخرین شمارههای روزنامة تبریز ، تکشمارهای از 1338ش در سازمان اسناد ملی ایران، شاخة تبریز، نگهداری میشود. دورة تقریباً کاملی از آن (از 1289ش/ 1328ق تا 1332ش) در خانة مطبوعات و کتابخانة ملی تبریز موجود است. چند شمارة آن نیز در سازمان اسناد ملی تبریز نگهداری میشود. در تهران نیز، شمارههای سال اول در مؤسسة مطالعات تاریخ معاصر و چند شماره در کتابخانة ملی موجود میباشد.منابع: حسین ابوترابیان، مطبوعات ایران از شهریور 1320 تا 1326 ، تهران 1366ش؛ اسنادی از مطبوعات ایران (1340ـ1320 ه . ش) ، تهیه و تنظیم ادارة کل آرشیو، اسناد و موزة دفتر رئیس جمهور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1378ش؛ اسماعیل امیرخیزی، قیام آذربایجان و ستارخان ، تبریز 1339ش؛ مسعود برزین، شناسنامة مطبوعات ایران از 1215 تا 1357 شمسی ، تهران 1371ش؛ محمدعلی تربیت، تاریخ مطبوعات ایران ، در ادوارد گرانویل براون، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دورة مشروطیت ، ج2، ترجمة محمد عباسی، تهران 1337ش؛ محمد صدرهاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران ، اصفهان 1363ـ1364ش؛ کریم طاهرزادة بهزاد، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران ، تهران 1334ش؛ احمد کسروی، تاریخ مشروطة ایران ، تهران 1363ش؛ گوئل کهن، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران ، تهران 1362ـ1363ش.