تبّتی ، شیخعلی ، ملقب به فاضل، از اصحاب حکمت و فلسفه در سدة سیزدهم. شاگرد حاج ملا هادی سبزواری و بسیار مورد توجه وی بوده، چنانکه او تبّتی را فرزند معنوی خود میخوانده است (سبزواری، ص 521؛ آشتیانی، ص 122، 124). به گفتة سبزواری، در تبّت ــ که ظاهراً مراد تبّت صغیر یا بلتستان * در شمالغربی هند و از توابع کشمیر باشد ــ به دنیا آمده است. سال تولد وی معلوم نیست. در مشهد سالهای متوالی در درس حاجملاهادی سبزواری حاضر میشد و شاید درس وی در سبزوار و نیز درس معقول استادان دیگر را هم دیده باشد (همانجاها)، زیرا در آن روزگار طلاب بسیاری از هند و دیگر بلاد اسلامی برای تلمذ در محضر حکیم در سبزوار به سر میبردهاند (گوبینو، ص 85). از پایان زندگی وی اطلاعی نیست. او را فاضل و بهرهمند از دانشهای عقلی و نقلی عصر خود دانستهاند (آشتیانی، همانجاها). تبّتی مدتی از علوم عقلی به دانشهای نقلی روی آورده، و این امر موجب رنجش حکیم سبزواری از وی شده است، بهطوری که نامههای او را بیپاسخ گذاشته است؛ اما پس از چندین نامهای که به حکیم نوشته و درخواست پاسخ کرده، حکیم رسالهای در پاسخ به پرسشهای وی نوشته است (سبزواری، ص 521ـ522؛ آشتیانی، ص 122ـ 123). پرسشهای تبّتی، در بارة عالم مثال است، و چنان برمیآید که او در بارة آنها با معاصران خود گفتگو کرده و چون به نتیجه نرسیده، برای حل آنها از استاد کمک خواسته است. از چگونگی طرح پرسشها برمیآید که تبّتی اطلاع کافی از حکمت صدرایی داشته و در تقریر مباحث مسلط بوده است. پاسخ سبزواری نیز که در آن ستایش بسیار از تبّتی شده مشتمل بر کاملترین مباحث در بارة صور عقلیة کلّیه و مُثُل افلاطونی است (آشتیانی، ص 122ـ124؛ سبزواری، ص 519 ـ534).منابع: جلالالدین آشتیانی، «شرححال و آثار فیلسوف متألِّه و عارف محقق حاجملاهادی سبزواری»، در سبزواری، رسائلحکیم سبزواری ، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران 1370 ش؛ هادیبنمهدی سبزواری، رسائل حکیم سبزواری ، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران 1370 ش؛ ژوزف آرتور گوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی ، ترجمة م. ف.، ] بیجا، بیتا. [ .