برات، شب (نیز برائَت)، شب پانزدهم و به قولی چهاردهم ماه شعبان. برائت به معنی بیزاری و دور بودن، و بریالذمه شدن از دَین، و برات ـ مخفف آن و یا کلمة دیگری از همان اصل ـ سند و نوشتهای است که به کسی دهند تا به استناد آن، پول یا هر چیز دیگر را از دیگری بگیرد. در ادبیات به هر حواله یا وارد معنوی برات میگویند (دهخدا، ذیل «برات»؛برهان، ج 1، ص 246، پانویس؛ احمد نگری، ج 3، ص 179). وجه تسمیة این شب به شب برات نیز به قولی آن بوده است که «هر ک اندر او عبادت کند و نیکی به جای آرد، بیزاری یابد از دوزخ» (ابوریحان بیرونی، ص 252). بدینترتیب، در این شب، آمرزش یافتگان از مجازات تبرئه میشوند و به تعبیر مجازی، سند آزادی آنان از کیفر دوزخ صادر میشود. به قولی دیگر، شب برات، شب تعیین روزی افراد است و به تعبیر مجازی اسناد ارزاق آنان صادر، و به حکم الهی عمر و رزق هرکس معین میشود (فیروزالدین، ذیل «برات»). اعتقاد به صدور برات ارزاق در این شب و اطلاق کلمة چک به برات در فارسی، سبب شده است آن را شب چک نیز بخوانند که معرّب آن لیلةالصک است (دهلوی، ذیل «شب برات»؛ شرتونی، ج 3، ذیل «صکّه»، به نقل از زبیدی؛ هدایت، ص 317، 502؛ معین، ذیل «برات»، «چک»).عِکْرِمه بربری، از مشاهیر تابعین، و ابنعربی شب نیمة شعبان * (شب برات) را همان شب قدر دانستهاند (ابنکثیر، 1412، ج 4، ص 221؛ آلوسی، ج 30، ص 191، ج 25، ص 113؛ ابنعربی، ج 4، ص 111)؛ اما عامة مفسرین شب قدر را در ماه مبارک رمضان میدانند (رجوع کنید به قدر * ، شب) و گروهی از آنان بین آیات 3 و 4 دخان، 185 بقره و آیات سورة قدر جمع کرده و قائل به مرحلهای از نزول قرآن در لیلة مبارکه شدهاند و مصداق آن را شب برات دانسته و گفتهاند که پارهای از مراحل تقدیر اعمار، تقسیم ارزاق، و تعیین حاجیان در این شب انجام میگیرد؛ و نامهای دیگری نیز بر آن نهادهاند، مانند لیلة مبارکه، رحمة، برائة (زمخشری ، کشاف ، ج 4، ص 269؛ کاشانی، ج 8، ص 271) شب نسخه، فرق، عَرْض (میبدی، ج 9، ص 102) حکم، قضا، قَدَر (زمخشری، پیشرو ادب ، ج 1، ص 11) شک (جبلی، ص 615).بسیاری از اهل سنت و فرقههای صوفیه به فضیلت و عظمت این شب و انجام دادن عباداتی چون تلاوت قرآن، برپاداشتن احیا و خواندن نمازها و ادعیه و روزة فردای این شب اعتقاد دارند (رجوع کنید به ملتانی، ص 174ـ176؛ علوی کرمانی، ص 405؛ نوربخش، ص 112ـ113؛ نیز برای نظریات سنیان رجوع کنید به احمد نگری، ج 3، ص 179؛ تهانوی، ج 4، ص 441).وعدة آمرزش و اجابت دعا در شب پانزدهم شعبان و تقسیم ارزاق و تقدیر اعمار در این شب در روایات شیعه نیز آمده است. هرچند از این شب به نام شب برات کمتر یاد شده است، تشابه اعتقادات شیعیان و سنیان و عبادات آنان در شب پانزدهم شعبان و شب برات در روایاتی از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم، حضرت علی علیهالسلام (مجلسی، ص 80ـ81؛ امین، ج 3، ص 88ـ91، 111ـ113)، دعای امام سجاد علیهالسّلام در شب نیمة شعبان به روایت شیخ طوسی در مصباح المتهجّد و سیدبن طاوس در اقبال (امین، ج 3، ص 98ـ101) و حدیثی از امام صادق علیهالسّلام (همان، ص 98ـ99) در خور توجه است. در روایتی از امام رضا علیهالسّلام لیلة الصکاک همان شب قدر دانسته شده است نه شب نیمة شعبان (همان، ص 90). ظاهر این روایت با روایات پیشین چندان مطابقت نمیکند؛ زیرا تقسیم صکاک تعبیری مجازی از همان تقسیم ارزاق و تقدیر اعمار است و در روایتی (طریحی، ج 5، ص 279) پایان یافتن زندگی با نزول صکاک تعیین میشود.باوجود شباهتهایی میان اعمال عبادی و فلسفه و معنای شب برات، در نحوة انجام این عبادات میان فرق صوفیه و اهل سنت و نیز شیعیان اختلافاتی وجود دارد، از جمله: به جماعت خواندن نمازشب برات که برخی از سنیان ( شرح الاشباه و النظائر حموی ، به نقل احمد نگری، ج 3، ص 179ـ182) و کلیة شیعیان آن را حرام میدانند (در فقه شیعه هیچ نمازی را که ذاتاً مستحب باشدـ و نه آنچه در اصل واجب بوده و در شرایط خاصّی مستحب شده ـ نمیتوان به جماعت خواند). اما برخی از اهل سنت این نماز را هم مانند نماز غیر واجب تراویح * میدانند که میتوان به جماعت خواند (سخن نظامالدین اولیابه استناد روایتی از فریدالدین گنجشکر(متوفی 664) به نقل علوی کرمانی، ص 405). بعضی از اهل سنت نیز احادیث فضیلت اعمال شب برات ـ از جمله حدیث صد رکعت نماز ـ را از اصل سست و حتی ساختگی و آن اعمال را بدعتهایی زشت و نکوهیده دانستهاند، چنانکه عزالدین عبدالسلام (577ـ660) دربارة اثبات ناروا بودن نماز لیلةالرغائب (در ماه رجب) و صد رکعت نمازی که از مهمترین اعمال عبادی شب برات است، اثری مستقل نگاشته است (احمد نگری، ج3، ص 182). در پارهای از نواحی کردستان، در این شب، در مسجدها و تکیهها و خانقاهها و منازل، دعاو نماز مخصوص (به جماعت و غیر جماعت) خوانده میشود؛ و عقیده بر این است که در شب برات، روزیِ بندگان از نو تقسیم خواهد شد و دعا برای افزایش روزی مستجاب است و هرکس آن شب سیر نخورد، در طول سال سیر نخواهد شد؛ ازاینرو همة خانوادهها، غذای مخصوص (پلو خورشت، کشمش پلو، رشتهپلو و نظایر آن) تهیه میکنند، و فقیران را نیز در تهیة آن یاری میدهند، و به این کار «کاسة جشن» میگویند. همچنین در نقاط مختلف شبهقارة هند مراسم گوناگونی برپا میشود که زیارت اهل قبور، تلاوت قرآن و اطعام و صدقه به مساکین برای آمرزش مردگان از آن جمله است (به استناد یک روایت، رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در شب برات به قبرستان مدینه رفتند و برای مردگان از خدا آمرزش خواستند؛ تهانوی، ج 4، ص 441). پختن نوعی حلوا و شیرینی مخصوص و خیرات کردن آن، از دیگر مراسم این شب است. در اینباره اشاره و تأکید رسول اکرم صلّیاللّه علیهوآلهوسلّم به عزاداری برای حمزه علیهالسّلام پس از شهادت وی در غزوة احد، موجب شده است تا مسلمانان هند برای یاد کردن وی در شب برات توجه و تقدم ویژهای قائل شوند. سوزاندن عود و روشن کردن شمع، دادن هدایا بویژه اسباب و آلات آتش بازی به کودکان از دیگر آیینهای شب برات است (رجوع کنید به دهلوی، ذیل«شب برات»). علمای اهل سنت برخی از این اعمال را بدعت و اتلاف بیهودة مال و کار حرام اعلام و آن را نهی کردهاند (تهانوی، همانجا). برخی نیز رد پای سنن هندویی مانند عیدهای دیوالی و ماهاشیوراتری را در پارهای از این مراسم، از جمله روشن کردن شمع در برابر خانهها، دیدهاند.از دیگر سرزمینهایی که مراسم مختلف شب برات، از جمله چراغانی، در آنها برگزار میشده، خراسان (مولوی، ج 7، ص 446؛ رواقی، ص 214ـ215)، عراق (هندوشاهبنسنجر، ص 189ـ190)، دمشق (ابنکثیر، 1407، ج 14، ص 247)، مکّه (ابن بطوطه، ج 1، ص 173)، مصر (مقریزی، ج 1، ص 465ـ466، 490) بوده است 1407، و در روزگار ما نیز اجرای این مراسم در مصر (شلتوت، ص 438) و افغانستان (رواقی، ص 216) ادامه دارد.در متون ادبی فارسی، از جمله اشعار رودکی (هدایت، ص 502؛ معین، ذیل «برات»)، مواعظ سعدی (ص 726ـ727) و اشعار سنایی (دهخدا، ذیل واژه) از شب برات یاد شده است. در ادبیات اردو نیز ناسخ به این شب و مراسم ویژة آن در هند اشاره میکند (دهلوی، ذیل «شب برات»).منابع: محمودبنعبدالله آلوسی، روحالمعانی فی تفسیرالقرآن العظیم والسبع المثانی ، بیروت ] بیتا. [ ؛ ابن بطوطه، سفرنامة ابنبطوطه (رحلة ابن بطوطه) ، ترجمه محمدعلی موحد، تهران 1361 ش؛ ابنعربی، رحمةمنالرحمن فی تفسیرو اشارات القرآن من کلام محییالدینابنالعربی ، جمع و تألیف محمود محمودالغراب، دمشق 1410؛ ابنکثیر، البدایة والنهایة ، چاپ احمد ابوملحم... ] و دیگران [ ، بیروت 1407/1987؛ همو، تفسیرالقرآن العظیم ، بیروت 1412؛ محمدبناحمد ابوریحان بیرونی، التفهیم لاوائل صناعة التنجیم ، چاپ جلالالدین همایی، تهران 1362 ش؛ عبدالرسول احمد نگری، جامع العلوم ، بیروت 1395/1975؛ محسن امین، مفتاح الجنات ، بیروت ] بیتا. [ ؛ محمدحسینبنخلف برهان، برهان قاطع ، چاپ محمد معین، تهران 1361 ش؛ شرفعلی تهانوی، اسلامی بهشتی زیور ، لاهور ] بیتا. [ ؛ عبدالواسعبنعبدالجامع جبلی، دیوان عبدالواسع جبلی ، چاپ ذبیحالله صفا، تهران 1361 ش؛ علیاکبر دهخدا، لغتنامه ، زیرنظر محمدمعین، تهران 1325ـ1359 ش؛ احمد دهلوی، فرهنگ آصفیه ، لاهور 1986؛ علی رواقی، «شب چک»، در نامة مینوی ، چاپ حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران 1350 ش؛ محمودبنعمر زمخشری، پیشرو ادب، یا ، مقدمةالادب ، چاپ محمدکاظم امام، تهران 1342 ش؛ همو، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل ، بیروت ] بیتا. [ ؛ مصلحبنعبدالله سعدی، کلیات سعدی ، چاپ محمدعلی فروغی، تهران 1365 ش؛ سعید شرتونی، ذیل اقرب الموارد ، قم 1403؛ محمود شلتوت، مِن توجیهات الاسلام، قاهره ] بیتا. [ ؛ فخرالدین طریحی، مجمعالبحرین ، چاپ احمد حسینی، تهران 1362 ش؛ محمد علوی کرمانی، سیرالاولیاء ، اسلامآباد 1398؛ فیروزالدین، فیروزاللغات اردوجامع ، لاهور ] بیتا. [ ؛ فتحاللهبن شکرالله کاشانی، منهجالصادقین ، چاپ علیاکبر غفاری، تهران ] تاریخ مقدمه 1385 [ ؛ محمدباقربنمحمدتقی مجلسی، زادالمعاد ، ] تهران، بیتا. [ ؛ محمدمعین، فرهنگ فارسی ، تهران 1363 ش؛ احمدبن علی مقریزی، المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والآثار ، قاهره ] بیتا. [ ؛ بهاءالدین زکریا ملتانی، الاوارد ، اسلامآباد 1398؛ جلالا3لدین محمدبن محمد مولوی، کلیات شمس، یا، دیوان کبیر ، چاپ بدیعالزمان فروزانفر، تهران 1355 ش؛ احمدبنمحمد میبدی، کشفالاسراروعدةالابرار ، چاپ علیاصغر حکمت، تهران 1361 ش؛ محمدبن محمد نوربخش، الفقه الاحوط ، کراچی ] تاریخ مقدمه 1393 [ ؛ رضا قلیبنمحمدهادی هدایت، کتاب فرهنگ انجمن آرای ناصری ، چاپ سنگی 1288، چاپ افست تهران ] بیتا. [ ؛ هندوشاهبنسنجر، تجارب السّلف ، چاپ عباس اقبال، تهران 1357 ش.