باغچه سرای (در ترکی به معنای «کاخ گلستان »)

معرف

مرکز حکومت‌ تاتارهای‌ کریمه‌ در فرمانروایی‌ سلسلة‌ گِرای‌ * ، از جمله‌ در زمان‌ تحت‌الحمایگی‌، از حدود 826/1423 تا 1197/ 1783
متن
باغچه‌سرای‌ (در ترکی‌ به‌ معنای‌ «کاخ‌ گلستان‌»)، مرکز حکومت‌ تاتارهای‌ کریمه‌ در فرمانروایی‌ سلسلة‌ گِرای‌ * ، از جمله‌ در زمان‌ تحت‌الحمایگی‌، از حدود 826/1423 تا 1197/ 1783. این‌ شهر در 44 درجه‌ و 45 دقیقة‌ عرض‌ شمالی‌ و 33 درجه‌ و 55 دقیقة‌ طول‌ شرقی‌، در 32 کیلومتری‌ جنوب‌غربی‌ سیمفِروپول‌ ، در گذرگاهی‌ باریک‌ به‌ طول‌ 7 کیلومتر، که‌ از جریان‌ رود چوروکسو («گَنداب‌») پدید آمده‌، واقع‌ است‌. باغچه‌سرای‌ بین‌ اَسْکی‌ یورت‌ ، مرکز قدیم‌ حکومت‌ کریمه‌ در مغرب‌ که‌ خانان‌ کریمه‌ را تا قرن‌ دهم‌/ شانزدهم‌ در آن‌ دفن‌ می‌کردند، و مهاجرنشین‌ قدیمی‌ قرائیمی‌، یعنی‌ «چُفُت‌ قلعه‌» («قلعة‌ یهودیان‌»)، به‌ زبان‌ قرائیمی‌: «قیرق‌ یِر» به‌ معنای‌ «چهل‌ مکان‌»، در مشرق‌ به‌ وجود آمد. این‌ شهر، نخست‌ گورستان‌ وسیعی‌ بود که‌ مِنگلی‌گرای‌ * ، مهمترین‌ خان‌ کریمه‌، در 909/1503ـ1504 (بر مبنای‌ یک‌ سنگ‌ نوشته‌)، بنای‌ باغ‌ و کاخی‌ را در آن‌ آغاز کرد که‌ در 925/1519 به‌ اتمام‌ رسید. پیرامون‌ این‌ کاخ‌ بتدریج‌ آبادیی‌ به‌ وجود آمد که‌، به‌ تَبَع‌ کاخ‌، به‌ باغچه‌سرای‌ معروف‌ شد. این‌ آبادی‌ بی‌هیچ‌ نظم‌ و ترتیبی‌ ساخته‌ شد و این‌ خصوصیت‌ تا به‌ امروز نیز ادامه‌ یافته‌ است‌. گفته‌ می‌شود که‌ از بقایای‌ ابنیة‌ قدیم‌ مسیحی‌ در ساختن‌ مسجدی‌ سنگی‌ و خانقاهی‌ برای‌ درویشان‌ استفاده‌ شده‌ است‌. مدرسة‌ زنجیردار (زنجیرلی‌ مدرسه‌) که‌ در آن‌ زمان‌ تأسیس‌ شده‌ هنوز موجود است‌ ( قَریم‌ مجموعه‌سی‌ ، ش‌ 1، ص‌ 16ـ19 و ش‌ 10، ص‌ 188 به‌ بعد؛ بودانینسکی‌، ص‌ 19 به‌ بعد؛ سیداحمد، ص‌ 36ـ40). از آن‌ به‌ بعد، دو آبادی‌ مجاور اندک‌ اندک‌ از رونق‌ افتاد ولی‌ نام‌ قیرق‌یر بر سکه‌ها باقی‌ ماند. تنها از 1054/1644 بود که‌ نام‌ باغچه‌سرای‌ بر سکه‌ها ضرب‌ شد و این‌ شهر از این‌ تاریخ‌ یگانه‌ ضرابخانة‌ سرزمین‌ کریمه‌ شد. در 1092/1681 پیمان‌ صلحی‌ میان‌ تاتارهای‌ کریمه‌ و ترکها و روسها در باغچه‌سرای‌ منعقد شد که‌ بر اساس‌ آن‌ رودِ دنیپر مرز بین‌ قلمروهای‌ طرفهای‌ قرار داد شناخته‌ شد. با انعقاد این‌ پیمان‌، تاتارهای‌ کریمه‌ و ترکها سرانجام‌ با منضم‌ شدن‌ اراضی‌ اوکراین‌ در کرانة‌ چپِ رود و سرزمین‌ قزاقها به‌ روسیه‌ موافقت‌ کردند.در حملة‌ قوای‌ روس‌ (1149/1736) یک‌ چهارمِ شهر باغچه‌سرای‌، از جمله‌ کاخ‌ و مسجدِ جامع‌ و کتابخانة‌ با ارزشی‌ که‌ سلیم‌ گرای‌ اول‌ (که‌ از 1082/1671 تا 1116/1704 چهار بار مقام‌ خانی‌ داشت‌) تأسیس‌ کرده‌ بود، از میان‌ رفت‌. تنها 124 مجلّد از اسناد باقی‌مانده‌ که‌ بعداً اسمیرنوف‌ آنها را به‌ سن‌ پطرزبورگ‌ منتقل‌ کرد (اینوسترانِسف‌، ج‌ 18، ص‌ 18) ولی‌ در سالهای‌ بعد، طی‌ یک‌ دورة‌ تجدید شکوفایی‌ فرهنگی‌ در کریمه‌، این‌ شهر بازسازی‌ شد. کاخ‌ را دوباره‌ ساختند و آن‌ را توسعه‌ دادند (1150ـ1156/1737ـ1743). اکنون‌ دیواری‌ در سه‌ طرف‌ آن‌ وجود دارد که‌ در امتداد هر سه‌ ضلع‌ آن‌ بناهای‌ گوناگونی‌ احداث‌ شده‌ است‌. در 1156/1743، تالار جدید شورا («دیوان‌»)، آراسته‌ به‌ تزیینات‌ و مجسمه‌ها و طاقنماها و نقاشیهای‌ بسیار، بنا شد. کتابخانه‌ نیز با کمک‌ هدایایی‌ از استانبول‌ حیات‌ تازه‌ یافت‌.در نتیجة‌ پیمان‌ صلحِ «کوچوک‌ قینارجه‌ * » (1188/1774)، ارمنیان‌ و مسیحیانِ تابع‌ کلیسای‌ ارتدوکس‌ یونانی‌ (در حدود یک‌ سومِ جمعیت‌ شهر)، بر خلاف‌ میل‌ تاتارها، در 1193/1779 به‌ سمت‌ شمال‌ در ساحلِ دریای‌ ازوف‌ و ناحیة‌ راستوف‌ در کنار رودِ دُن‌ (نَخجُوانِ نو؛ به‌ روسی‌: نَخیچِوان‌)، که‌ در آن‌ زمان‌ به‌ قلمرو روسها منضم‌ شده‌ بود، کوچانده‌ شدند. بدین‌ ترتیب‌، باغچه‌سرای‌ تقریباً به‌ صورت‌ شهری‌ منحصراً تاتارنشین‌ درآمد و پس‌ از پیوستن‌ کریمه‌ به‌ روسیه‌، کاترین‌ دوم‌ در 1197/1783 نیز این‌ موضوع‌ را رسماً تأیید کرد. جمعیت‌ باغچه‌سرای‌ در 1201/1787 بالغ‌ بر 776 ، 5 تن‌ (166 ، 3 تن‌ مرد؛ شمار زنان‌ ظاهراً در این‌ سرشماری‌ تا حدودی‌ مسکوت‌ مانده‌ است‌) بود که‌ در هزار و پانصد و شصت‌ و یک‌ مسکن‌ زندگی‌ می‌کردند. شهر دارای‌ سی‌ و یک‌ مسجد سنگی‌ و یک‌ کلیسای‌ ارتدوکس‌ و یک‌ کلیسای‌ گرگوری‌، دو کنیسه‌ و دو حمام‌ و شانزده‌ کاروانسرا بود. صد و ده‌ منبع‌ آب‌ وجود داشت‌ که‌ آب‌ آنها، از طریق‌ آبراههای‌ زیرزمینی‌، از سی‌ و دو چشمة‌ کوهستانی‌ تأمین‌ می‌شد. در 1208/1794، چُفُت‌ قلعه‌ هنوز 162 ، 1 تن‌ جمعیت‌ (قرائیمی‌) و دو کنیسه‌ و یک‌ مدرسه‌ داشت‌ و فقط‌ در قرن‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌ بود که‌ شهر تقریباً از مردم‌ خالی‌ شد. در 1297/1881، باغچه‌سرای‌ 377 ، 13 تن‌ جمعیت‌، از جمله‌ 697 تن‌ یهودی‌ قرائیمی‌ و 210 تن‌ یهودی‌ خاخامی‌ و عدة‌ قلیلی‌ یونانی‌ و ارمنی‌ و کولی‌، داشت‌. در 1315/1897 جمعیت‌ به‌ 955 ، 12 نفر کاهش‌ یافت‌.این‌ شهر حتی‌ در قرن‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌ نیز اهمیت‌ خود را حفظ‌ کرد. صنایع‌ دستی‌ آن‌ (از قبیل‌ تیماج‌ مشهور سرخ‌ و زرد، انواع‌ شمع‌، صابون‌، ابزارهای‌ کشاورزی‌، کفش‌، دباغیِ پوست‌ گوسفند و، در قرن‌ بیستم‌، عطریات‌) توسعه‌ یافت‌. از این‌ گذشته‌، باغچه‌سرای‌ کانون‌ آمال‌ ملی‌ فرهنگی‌ کریمه‌ بود. اسماعیل‌بیگ‌ گاسپیرالی‌ * (به‌ روسی‌: گاسپرینسکی‌، 1267ـ1332/1851ـ1914)، از نژاد ترک‌ و روس‌، که‌ از پیشگامان‌ سرشناس‌ بود، از 1300/1883 در این‌ شهر نشریة‌ مهمی‌ به‌ نام‌ ترجمان‌ منتشر کرد. زبانی‌ که‌ در این‌ نشریه‌ به‌ کار می‌رفت‌ با این‌ هدف‌ انتخاب‌ شده‌ بود که‌ میان‌ گویشهای‌ گوناگون‌ ترکیه‌ سازش‌ ایجاد کند و در نتیجه‌ به‌ همکاری‌ بیشتر میان‌ کسانی‌ که‌ به‌ این‌ گویشها تکلم‌ می‌کنند بینجامد. ولی‌، در واقع‌ بیشتر عناصر این‌ زبان‌ ترکی‌ عثمانی‌ بود (رجوع کنید به بوربیل‌، فُن‌ مِنده‌ ، فهرست‌ اعلام‌؛ جعفر سیداحمد). سال‌ بعد گاسپیرالی‌ در باغچه‌سرای‌ مدرسة‌ نمونه‌ای‌ تأسیس‌ کرد که‌ تا 1324/1905 سرمشقی‌ برای‌ حدود 000 ، 5 دبستان‌ مسلمانان‌ در روسیه‌ بود. به‌ مناسبت‌ مسافرت‌ کاترین‌ دوم‌، به‌ همت‌ پوتیومکین‌ ، کاخ‌ خانها، به‌ عنوان‌ بنایی‌ که‌ ارزش‌ باستان‌شناسی‌ دارد و «نمونة‌ اعلا و منحصر به‌ فرد یک‌ بنای‌ تاتاری‌ در خاک‌ روسیه‌» است‌، بازسازی‌ شد.در دوران‌ استقلال‌ کریمه‌ (1918ـ1920)، باغچه‌سرای‌ بار دیگر مرکز حکومتی‌ شد ولی‌ در سالهای‌ اشغال‌ آلمانیها (1941ـ1944) اهمیت‌ سیاسی‌ نیافت‌. هنگامی‌ که‌ نیروهای‌ شوروی‌ در آوریل‌ 1944 شهر را پس‌ گرفتند، آسیبهای‌ بسیار بر آن‌ وارد شد و کاخ‌ خانها صدمه‌ دید، ولی‌ بعداً مرمّت‌ شد و فعلاً هم‌ محل‌ موزة‌ آثار شرقی‌ و هم‌ (از 1950 به‌ بعد) بنای‌ یادبود سووروف‌ ، ژنرال‌ روسی‌ است‌ که‌ کاخ‌ را مرکز ستاد خویش‌ قرار داده‌ بود. در نتیجة‌ کوچ‌ اجباری‌ تاتارهای‌ کریمه‌ (1944ـ 1945)، باغچه‌سرای‌ خصوصیت‌ قبلی‌ خود را یکسره‌ از دست‌ داده‌ است‌. تعداد و ترکیب‌ ساکنان‌ فعلی‌ آن‌ در بولشایا (ج‌ 4، ص‌ 333) ذکرنشده‌ است‌.منابع‌ : قریم‌ مجموعه‌سی‌ ، استانبول‌ 1918؛U.Bodaninskij, Arkheologic § eskoye i ـtnografic § eskoye Znac § oniye Talar v Krimu (اهمیت‌نژادشناسی‌ و باستان‌شناسی‌ تاتارهای‌ کریمه‌) , Simferئpol ¨ 1930; Bol'shaya Sovyetskaya Encyclopedya 2 , [Moscow] 1949-1958; Brockhaus-Efron, Encikloped Slovؤr , iii/I (=5), St. Petersburg 1891, 214-215; G. Burbiel, Die Sprache Ismail Bey Gaspyralys , Thesis, Hamburg 1950 (نسخة‌ تایپ‌ شده‌) ; F. Dombrovsidij, Oc § erk Bakhc § isaraya (Sketch of Ba § ghc § e Sara § y), Odessa 1848; Encyclopaedia Judaica , iii, Berlin 1929, cols. 937-938; K. Inostrancev, in Zapiski Vost. otd. Ar kh .ob-va ; G. von Mende, Der national Kampf der Russlandtدrken , Berlin 1936; Cafer Seydamet, Gaspriali Ismail , Istanbul 1934;ـ کتیبه‌هاA. Borzenko and F. Dombrovskij, in Zapiski Odesskago Ob-va Ist. i Drevnostey , ii, 489 ff;ـ سفرنامه‌ها:L. d' Asfeld, Haslem.... Voyage en Crimإe ..., Paris 1827; M. Broniovius, Tatariae Descriptio , Cologne 1595 and Leiden 1630; E. D. Clarke, Travels in Various Countries : pt. I, Russia, Tartary and Turkey..., London 1810-1823, M.Guthrie, A Tour performed ... 1795-1796 Through the... Crimea... , London 1802: M. Holderness, Notes relating to the... Crim Tatars... , London 1821, and NewRussia. Jowrney... to the Crimea ..., London 1827, N. E. Kleemann, Reisen... in die Crim , Leipzig 1773; P. S.Pallas, Bemerkungen auf einer Reise in die sدdl. Statthalterschaffen des Russ. Reiches .... 1793-1794, Leipzig 1803; J. B. Teifer, The crimea ..., London 1877;ـ چُفُت‌ قلعه‌:A. Harkavy, Die Alt-judischen Denkmجler auf der Krim (1871); Dzafer Seydamet, Krym , Warsaw 1930; V. D. Smirnov, Krymskoye Khanstvo ..., St. Petersburg 1887, Odessa 1889; B. Spuler, Die Krim, Berlin 1944; Zapiski Odessk. Ob-va Ist. i. Drevn., XII.ـ همچنین‌ منابع‌ گرای‌ * و کریمه‌ * .
نظر شما
مولفان
گروه
جغرافیا ,
رده موضوعی
جلد 1
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده