باعَلَوی (یا آل باعلوی ذیل «با * »)، طایفهای بزرگ و متنفّذ از سادات و صوفیان عربستان جنوبی که بیشتر آنها در حضرموت، در شهر تَریم یا حوالی آن، زندگی میکنند و مقابرشان در گورستان زَنْبَلِ آن شهر است. به گفتة شِلّی (ج 1، ص 31)، علوی نام «پرندهای معروف» است و نسبتِ علوی (و نیز باعلوی) را نباید با نسبت به علی علیهالسّلام خلط کرد. گفتهاند علیبن محمدبن احمدبن جدید محدث (متوفی 620؛ ابومخرمه، ج 2، ص 157؛ شلّی، ج 2، 233)، در قرن ششم، به وسیلة شهود ثقه در اصالت سادات باعلوی تحقیق کرده است. کتابهای مختص سادات عربستان جنوبی عبارت است از: الجوهر الشَفّاف ، تألیف عبدالرحمنبن محمد خطیب (متوفی 855)؛ البرقَه المُشیقَه ، تألیف علیبن ابوبکر سَقّاف؛ غُرَر البهاء الضُوئی ، تألیف محمدبنعلی خَرِد (رجوع کنید به سطور زیر، ش 10)؛ التِریاق الواف ، تألیف عمربن محمدبن احمد باشیبان (رجوع کنید به سطور زیر، ش 9)؛ المَنْهَل الصافی ، تألیف عبداللّهبن عبدالرحمن باهارون. محمدبنابوبکر شِلّی (متوفی 1093) با استفاده از این منابع و کتابهای تراجم احوال، سرگذشت حدود 280 تن را در المشرع الَّرویّ فی مناقب السادَة آل اَبی عَلَویّ آورده است (رجوع کنید به شِّلّی). در تحقیق پُر ارج ووستنفلد، که مبتنی بر خلاصَة الاثرِ مُحِبّی است، هر چند فقط به قرن یازدهم پرداخته شده، ولی شجرهنامههای مفیدی از شاخههای مختلف سادات باعلوی نیز عرضه شده است که از مواد آن باید با احتیاط استفاده کرد. در کتاب عبداللّهبن محمدبنحامِد السَقّاف (متوفی 1353 یا 1355)، مطالب سودمند فراوان است. در اینجا فقط برجستهترین اعضای شاخة اصلی را میتوان برشمرد (دربارة شاخههای عَیْدَروس، بافقیه، بَلْفَقیه، جُفری، حَبْشی، حَدّاد، سَقّاف و شَّلّی رجوع کنید به ذیل همین مدخلها):1) جدّ اعلی که این طایفه به نام او منسوباند: علویبن عبداللّه (یا عُبَیْداللّه)بناحمدبنعیسی المُهاجِربنعلی العُرَیْضیبنجعفرالصادقبنمحمدالباقربنعلیزینالعابدینبن الحسینبنعلیبنابیطالب علیهمالسّلام (دربارة این شیخ علوی و برادرانش بصری و جَدید (جُدَیْد) رجوع کنید به «احمدبنعیسی * المهاجر» و شلّی، ج 1، ص 30).2) علیبن علویبن محمدبن علوی (ش 1)، معروف به خالِعْ قَسَم (روستایی در مشرقِ تریم)، نخستین عضو این خاندان که در 521 در تریم سکونت گزید و در 527 در همانجا وفات یافت (شلّی، ج 2، ص 230؛ ووستنفلد، ص 4).3) محمدبنعلی (ش 2)، معروف به صاحبِ مِرباط، در این بندرگاه مشهور (=ظَفار القدیمه) مقیم شد و در 550 در همانجا درگذشت (شلّی، ج 1، ص 198). خاندانهای بافقیه و حَدّاد از اخلاف نبیرة او، احمدبنعبدالرحمنبن علوی الفقیهاند (شلّی، ج 2، ص 62).4) محمدبن علیبن محمد (ش 3)، معروف به الاستاذ الاعظم و الفقیه المقدّم (574ـ653)، از مشایخ و عرفای برجستة عربستان جنوبی و بنیانگذار طریقة علویه * . هنگامی که سُفیان یَمَنی لَحْجی (ابومخرمه، ج 2، ص 93) به حضرموت سفر کرد و در پی این سفر او، پس از مدتها خشکسالی، باران آمد، محمدبن علی با وی محشور شد. گذشته از رسالاتی که برای سفیان و سعدالدینبنعلی ظَّفاری (متوفی 607) فرستاد، تألیف دیگری به او نسبت داده نشده است. وی از طریق عبداللّهصالحبنعلی مغربی و عبدالرحمن مُقعَدبنمحمد حَضْرَمی تحتتأثیر تعالیم ابومَدْین شُعَیببنالحسین تِلِمْسانی قرار گرفت و نخستین کسی بود که اصلِ خاص صوفیانة «تحکیم» را به حضرموت وارد کرد (ووستنفلد، ص 5). شلّی (ج 2، ص 260) سلسلة طریقة باعلوی را در کنار شجرهنامة («طریقة الا´باء») او ذکر میکند. وی پنج پسر داشت: علوی (کهتر)، عبداللّه، عبدالرحمن، علی و احمد، نیای شاخة بَلْفَقیه * (شرح احوال در: شلّی، ج 2، ص 2ـ11).5) علویبن محمد (ش 4)، متوفی 669، و پسرش عبداللّه باعلوی (638ـ731)، هر دو از صوفیان مشهور، که در حقیقت سر سلسلة باعلویاند (دربارة جزییات زندگی ایشان رجوع کنید به شرح مفصل احوال در شلّی، ج 2، ص 211، خصوصاً ص 184 به بعد).6) محمدبن علیبن علوی (ش 5)، متولد 705 در تریم، متوفی 765 در همانجا. پس از سفر حج، در محلی مجاور مزارِ هود علیهالسّلام، موسوم به یَبْحَر سکونت گزید. به همین مناسبت مولی الدَویلَة (مولای شهر کهن، یعنی یبحر) لقب یافت. پسرش عبدالرحمن سقاف (739ـ819) نیای شاخههای مهم سقّاف و عیدروس است (شلّی، ج 1، ص 199 به بعد؛ سقاف ج 1، ص 71).7) عمربن عبدالرحمنبن محمدبن علیبن محمدبن محمد (ش 4). معروف به صاحبالحمراء، متولد 823 در تریم، متوفی 889 در تَعِزّ. پس از مدتی اقامت در مکّه و عدن و لَحْج، در روستای حمراء ساکن شد. گذشته از شعر و رسالاتی کم اهمیتتر، کتابِ فتحاللّهالرحیمالرحمن فی مناقب عبداللّهبن ابوبکر عبدالرحمن (یعنی عیدروس) را تألیف کرد (شلّی، ج 2، ص 240؛ سقاف، ج 1، ص 86).8) احمدبن عبداللّهبن علویبن حسنبن احمدبن حسنبن علیبن محمد (ش 4) موسوم به شَنْبَل، متوفی 920. وی اثر تاریخی تاریخ شنبل را تألیف کرد (سارجنت، 1950، ص 291 و بعد؛ شلّی، ج 2، ص 67).9) عمربنمحمدبناحمدبنابوبکرباشیبانبنمحمداسداللّه بنحسنبنعلیبنمحمد (ش 4) 881ـ944، مؤلّف تریاق القلوب الواف بذکر حکایات السادة الاشراف (رجوع کنید به سطور بالا و بروکلمان، ج 2، ص 527؛ سارجنت؛ 1950، ص 583) حاوی شرح احوال 355 تن از سادات باعلوی (شلّی، ج 2، ص 248، ج 1، ص 3؛ ووستنفلد، ص 48).10) محمدبن علیبن علویبن محمدبن عبدالرحمنبن محمدبن عبداللّهبن علوی (ش 5)، موسوم به خَرِد، متولد 890، متوفی 960، مؤلف الوسائل (در حدیث)، النفحات (در تصوف)، غُرَرُالبَهاء الضوئی فی مناقب السادة بنیعلوی (یا بنیبَصْری و جَدید و علوی ) (رجوع کنید به سطور بالا و شلّی، ج 1، ص 196؛ سقاف ج 1، ص 142؛ سارجنت؛ 1950، ص 582).11) سالمبن احمدبن شیخانبن علیبن ابوبکربن عبدالرحمنبن عبداللّه عَبّودبن علیبن محمد (ش 6)، متولد 995، متوفی 1046 در مکّه. احمد الشَّناوی (متوفی 1028) او را با تصوف آشنا کرد. وی مؤلّف آثار متعددی است که عناوین آنها را پسرش ابوبکر در رسالهای ذکر کرده و شلّی آن رساله را در شرح احوال سالم درج کرده است (شلّی، ج 2، ص 104ـ110). از جملة آن آثار است: بُلْغَة المُرید و بُغْیَه المُستفید ، شرحی بر قسمتهای چهارم و پنجم الجواهر الخَمْس تألیف محمد غوثاللّهبن خَطیرالدین (بروکلمان، ج 1، ص 551)؛ السِّفْرُ المَسْطُور للدَّرایة فی الدُّرَر المنثور للولایة ؛ مصباح السِّرّ اللاّمع بمفتاح الجَفْرِ الجامع ؛ غُررَ البیان عن عُمْر الزمان ؛ البرهان المعروف فی موازین الحروف و جز اینها (بروکلمان، ج 2، ص 537، ) ذیل ( ، ج 2، ص 565؛ ووستنفلد، ص 77، دربارة پسرش ابوبکر، متوفی 1085، رجوع کنید به شلّی، ج 2، ص 26؛ بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، 566).12) عَقیلبنعُمَرعِمرانبنعبداللّهبنعلیبنعُمَربنسالمبن محمدبنعمربنعلیبناحمدبنمحمد (ش 4)، ابوالمواهب، متولد 1001 در الرَّباط (نزدیک ظَفار الحَبوضی)، که در 1062 در ظَفار درگذشت و در زادگاه خود مدفون گردید. از جملة تألیفات اوست: العقیدة (که احمدبنمحمد القَشّاشی و علیبنعُمَر باعُمَر بر آن شرح نوشتهاند)؛ فتح الکریم الغافِر فی شرح حِلْیَة المسافر ، شرح قصیدهای از سعیدبنعُمَر بَلْحاف (شرح احوال در: شلّی، ج 2، ص 203؛ ووستنفلد، ص 51؛ بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 1002، با دو عنوان کتاب دیگر).13) محمدبنزینبنسُمَیْطعلویبنعبدالرحمنبنعبداللّهبن محمد سمیط، متولد 1100 در تریم، در 1135 به شبام نقلمکان کرد و در آنجا در 1172 درگذشت. از تألیفات اوست: غایة القصد و المراد (بمبئی 1885) و قُرّة العین ، بترتیب در مناقب استادانش، عبداللّهبنعلوی حدّاد (متوفّی 1132) و احمدبنزین حَبْشی، و بَهْجَة الفؤاد (تلخیص غایة القصد ) و لُبّاللُّباب (تلخیص مجمع الاحباب ) و دیوان اشعار (سقّاف، ج 2، ص 127ـ 135؛ سارجنت، 1950، ص 582؛ بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 566).14) از جمله اعضای متأخّر این طایفه:الف) عبداللّهبنحسینبنطاهربن الجاوی (متوفی 1272) مؤلف سُلَّم التوفیق اِلی مَحَبَّة اللّه علی التحقیق (شرحمِرقاة صعود التصدیق ، تألیف محمد نَوَوَی الجاوی، رجوع کنید به سرکیس، ج 1، ص 518، بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 820، 814).ب) عبدالرحمنبنمحمدبنحسینبن عُمَر (متوفی ح 1251، مفتی حضرموت، مؤلف بُغْیَة المُسْتَرشدین فی تلخیص فتاوی بعض الاَئمّة المتأخّرین و غایة تلخیص المراد مِن فتاوی ابن زیاد ، مصر 1303 (سرکیس، ج 1، ص 517؛ بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 817).ج) فضلبنعلویبنمحمدبنسهلمولی الدَویلة (متوفی 1283) مؤلف سبیل الاذکار و الاعتبار و جز آن (در حاشیة الحَدّاد: النصائح الدینیة )؛ عِقد الفَرائد من نصوص العلماء الاَماجد (سرکیس، ج 1، ص 517؛ بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 566).د) ابوبکربنعبدالرحمنبنمحمد، معروف به ابنشهاب، 1262ـ1341، (سرکیس، ج 1، ص 140 و بعد، با عنوانهای نُه اثر که از 1305 تا 1331 در هند چاپ شده است).ه ) محمدبنعقیلبنعلیبن یعقوب، 1279ـ1350، مؤلف العَطْب الجمیل ، چاپ 1342 (بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 2، ص 822).منابع : عبداللّهطیّببنعبداللّهابومخرمة، تاریخ ثغر عدن ؛ یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعّربة ، قم 1410؛ عبداللّهبن محمد سقّاف، تاریخ الشعراء الحضرمیین ؛ محمدبن ابوبکر شلّی، المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل ابیعلوی ، قاهره 1319/1901؛ محمدامینبن فضلاللّه محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر ؛Carl Brockelmann, Geschichte der Arabischen Literature , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942; Robert Bertram Serjeant, "Materials for South Arabian history", BSOAS , XIII (1950); idem, The Saiyids of H ¤ ad ¤ ramawt ,London I957; Wدstenfeld, Die Cufiten in Sدd Arabien , 1883.