زنیان

معرف

ميوه گياه Ammi c./Carum c.) Trachyspermum copticum) با مصارف دارويى و ادويه‌اى.
متن

 

زِنيان (نانخواه)، ميوه گياه Trachyspermum copticum (Ammi c./Carum c.) با مصارف دارويى و ادويه اى. اين گياه متعلق به تيره چتريان، يك ساله، پهنك برگهاى آن منقسم به بريدگيهاى نازك، داراى گلهاى سفيد مجتمع به صورت چتر   مركّب و ميوه كوچك بيضوى قهوه اى مايل به زرد و معطر است. اين گياه خودرو در افريقا، برخى كشورهاى مديترانه اى، مصر، اتيوپى، عراق، افغانستان، پاكستان، هند و اكثر نقاط ايران مى رويد و در نواحى مختلف پرورش مى يابد (زرگرى، ج ۲، ص ۵۱۶، ۵۱۸؛ دايماك[۱] و همكاران، ج ۲، ص ۱۱۶، ۱۱۸ـ۱۱۹؛ رشينگر[۲] ، ص ۳۳۸؛ بتانونى، ص ۳۵۲؛ پيكرزگيل[۳] ، ص ۱۵۶؛ بمبر[۴] ، ص ۳۹۲). ديوسكوريدس[۵] (ص ۲۶۸) آن را با نامهاى اامى ammi) يا (ami، كومينون ايثيوبيقون يا كمونالرطانى، باسليقون يا  كمون ملوكى آوردهاست (نيز ← ابوريحان بيرونى، ص ۶۰۰؛ ابن ميمون، ص ۲۸، ش ۲۵۹). به شيرازى آن را زنيان خوانده اند ( انصارى شيرازى، ص۴۳۰). ديگر شكلهاى آن زينيان (حكيم مؤمن، ص ۲۵۲) و زينان است و به هندى آن را اَجْواين/ اَجُوان (عقيلى علوى خراسانى، ص ۸۶۲) ناميده اند. در پارسى، نغز خالان/ خوالان و نيز نانخواه گفته شده و واژه نانخواه به عربى نيز راه يافته است (← ابوريحان بيرونى، همانجا؛ انطاكى، ج ۱، ص ۳۷۳). در عربى، اندلسيها به صورت محرّف، آن را نانخه، نانوخيه، نانخاه و به سريانى التينيا گويند (← ابن ابيطار، ۱۲۹۱، ج ۴، ص ۱۷۳؛ همو، ۱۹۸۹، ص ۲۳۳، ش ۵۸). اين گياه با نام Ptychotis ajowan در آثار نويسندگان اروپايى اخير در بخش مواد دارويى هند آمده است (دايماك و همكاران، ج ۲، ص ۱۱۷). مايرهوف[۶] در شرح اسماءالعقار ابن ميمون (ترجمه فرانسوى، ص ۱۲۶ـ۱۲۷، ش ۲۵۹، توضيحات مايرهوف) نانخواه را مركّب از دو واژه «نان» و «خواه» به معناى آنچه نان مى خواهد (لازم دارد)، مى داند. آنندراج آن را تخمى خوشبو، هضم كننده و اشتهاآور دانسته است كه بر روى نان مى ريزند (شاد، ذيل «زنيان»، «زينان»، «زينيان»، «نانخه» و «نانخواه»). ديوسكوريدس (همانجا) طبع زنيان را گرم و خشك و آن را براى دل پيچه، سوزش ادرار و خون مردگى زير چشم، مفيد و آن را پادزهر جانوران گزنده دانسته است. زنيان مُدرّ بول (رازى، ج ۲۱، ص ۶۰۵، به نقل از جالينوس) است و با بَلَسان*، براى دفع رطوبت معده، پاك كردن اندامهاى باطن و نيز براى كسى كه سمّ خورده و با انگبين براى ازبين بردن نوعى تب سودمند است (هروى، ص ۶۲، ۱۴۱، ۳۳۰). زنيان در عين خشكانندگى، نرم كننده است و در داروهاى بَهَق و بَرَص* به كار مى رود. معجونش با عسل پاك كننده لكه هاى سياه خونى است و در درمان ناراحتيهاى سينه، تهوع، دفع سنگ، پاك كردن كليه ها و مثانه، تسكين درد و پيچ روده و رفع نفخ و تبهاى كهنه، كارآمد و براى كبد و معده سرد مفيد است (ابن سينا، ج ۱، كتاب ۲، ص ۶۲۳). زنيان بازدارنده تهوع بلغمى و بازكننده گرفتگيها و هضم كننده دانسته شده است (جرجانى، ص ۵۹۵). همچنين براى رفع ورمها مفيد و چكاندن آب آن در چشم ازبين برنده خون بسته (← انصارى شيرازى، ص۴۳۰ـ۴۳۱) و همراه با عسل براى درمان كرم و حب القرع مفيد است (غسّانى، ص ۱۸۵ـ ۱۸۶). به نوشته انطاكى (همانجا)، زنيان سوزاننده رطوبات لزج معده است و براى سكسكه، فلج، رعشه و سختى كبد و طحال، و با عسل براى سردمزاجان و با سكنجبين براى افراد گرم مزاج، مفيد است. خوردن آن گرم مزاجان را به سردرد مبتلا مى كند و مصلح آن گشنيز است. مدرّ شير و عرق است و براى رفع عادات افيون و بيماريهاى عصبى سودمند و چكاندن آن در گوش براى درمان سنگينى گوش كارآمد است (حكيم مؤمن، همانجا). استسقا را درمان مى كند و قوّت آن تا چهار سال باقى مى ماند (عقيلى علوى خراسانى، ص ۸۶۲ـ۸۶۳). در منابع جديد نيز زنيان عمدتآ تقويت كننده، ضدعفونى كننده و خلط آور و بنابراين مفيد براى برونشيت دانسته شده و استفاده از آن براى مقابله با وبا توصيه شده است (← شليمر[۷] ، ص۵۱۰؛ زرگرى، ج ۲، ص ۵۱۸؛ دايماك و همكاران، همانجا؛ آئينه چى، ص ۱۰۴۴؛ بمبر، همانجا؛ پيكرزگيل، ص ۱۵۶ـ۱۵۷؛ براى تركيبات شيميايى ← زرگرى، ج ۲، ص ۵۱۶ـ۵۱۸؛ دايماك و همكاران، ج ۲، ص ۱۱۸؛ بتانونى، ص ۳۵۳؛ پيكرزگيل، همانجا). زنيان از سبزيهايى است كه در تهيه برخى انواع ترشى و كاچى نيز به كار مى رود (آشپزباشى، ص ۶۱، ۶۵، ۶۷، ۸۲). در هند ميوه اين گياه ادويه شاخص در تهيه غذاهاى تند، ترشيجات و آشاميدنيهاست (پيكرزگيل، ص ۱۵۶). هنگام تهيه نانهاى خانگى روى خمير نان پاشيده و از آن عرقيات دارويى تهيه مى شود (مظلوم زاده، ص ۷۶، ۲۵۵). درباره خواص زنيان احاديثى از معصومين عليهم السلام ذكر شده است. ازجمله آن را هضم كننده، مقوى معده، ازبين برنده بلغم، مانع لقوه و تقويت كننده بينايى دانسته اند (طبرِسى، ص ۲۱۴، ۲۱۸ـ۲۱۹).

منابع : على اكبربن مهدى آشپزباشى، سفره اطعمه، چاپ عكسى تهران ۱۳۵۳ش؛ يعقوب آئينه چى، مفردات پزشكى و گياهان داروئى ايران، تهران ۱۳۶۵ش؛ ابن بيطار، تفسير كتاب دياسقوريدوس فى الادوية المفردة، چاپ ابراهيم بن مراد، بيروت ۱۹۸۹؛ همو، الجامع لِمفردات الادوية و الاغذية، بولاق ۱۲۹۱، چاپ افست بغداد ]بى تا.[؛ ابن سينا؛ ابن ميمون، شرح اسماءالعقّار، ]متن، همراه با ترجمه فرانسوى و شرحِ [ماكس مايرهوف، قاهره ۱۹۴۰؛ ابوريحان بيرونى، كتاب الصيدنة فى الطب، چاپ عباس زرياب، تهران ۱۳۷۰ش؛ على بن حسين انصارى شيرازى، اختيارات بديعى (قسمت مفردات)، چاپ محمدتقى مير، تهران ۱۳۷۱ش؛ داوودبن عمر انطاكى، تذكرة اولى الالباب ]و [الجامع للعجب و العُجاب، ]قاهره[ ۱۴۱۶/۱۹۹۶؛ كمال الدين حسن بتانونى، اسرارالتداوى بالعقار بين العلم الحديث و العطار، كويت ۱۹۹۴؛ اسماعيل بن حسين (حسن) جرجانى، كتاب الاغراض الطبية و المباحث العلائية، عكس نسخه مكتوب در سال ۷۸۹ هجرى محفوظ در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ش؛ محمدمؤمن بن محمدزمان حكيم مؤمن، تحفه حكيم مؤمن، چاپ سنگى تهران ۱۲۷۷، چاپ افست ۱۳۷۸؛ پدانيوس ديوسكوريدس، هيولى الطب فى الحشائش و السموم، ترجمة اِصْطِفَن بن بَسيل و اصلاح حنين بن اسحاق، چاپ سزار ا. دوبلر و الياس تِرِس، تطوان ۱۹۵۲؛ محمدبن زكريا رازى، كتاب الحاوى فى الطب، حيدرآباد، دكن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۳/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۳؛ على زرگرى، گياهان داروئى، ج ۲، تهران ۱۳۶۷ش؛ محمدپادشاه بن غلام محيى الدين شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسى، چاپ محمد دبيرسياقى، تهران ۱۳۶۳ش؛ حسن بن فضل طبرِسى، مكارم الاخلاق، چاپ علاءالدين علوى طالقانى، كربلا ]بى تا.[؛ محمدحسين بن محمدهادى عقيلى علوى خراسانى، مخزن الادويه، كلكته ۱۸۴۴، چاپ افست تهران ۱۳۷۱ش؛   ابوالقاسم بن محمد غسّانى، حديقة الازهار فى ماهية العُشب و العَقّار، چاپ محمد عربى خطّابى، بيروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵؛ محمدمهدى مظلوم زاده، آش پزى در فرهنگ مردم كازرون، تهران ۱۳۸۳ش؛ موفق بن على هروى، الابنية عن حقايق الادوية، تصحيح احمد بهمنيار، چاپ حسين محبوبى اردكانى، تهران ۱۳۷۱ش؛

Charles Jemes Bamber, Plants of Punjab, Lahore ۱۹۱۶; William Dymock, C.J. Warden, and David Hooper, Pharmacographia Indica, London ۱۸۹۰-۱۸۹۳, repr. Karachi ۱۹۷۲; Barbara Pickersgill, "Spices", in The Cultural history of plants, ed. Ghillean Prance & Mark Nesbitt, New York: Routlege, ۲۰۰۵; Karl Heinz Rechinger, Umbelliferae (Flora Iranica, ed. K. H. Rechinger, no. ۱۶۲), Graz ۱۹۸۷; J. L. Schlimmer, Terminologie médico-pharmaceutique et anthropologique: française-persane, Litho. ed., Tehran ۱۸۷۴, typo.repr. ۱۹۷۰.

/ مرضيه كاظمى / 

۱. Dymock ۲. Rechinger ۳. Pickersgill ۴. Bamber ۵. Pedanius Dioscorides ۶. Meyerhof ۷. Schlimmer

 

نظر شما
مولفان
گروه
ادبیات و زبان ها , تاریخ علم ,
رده موضوعی
جلد 21
تاریخ 95
وضعیت چاپ
  • چاپ شده