زَنگبار (زنجبار/ زنزبار[۱] )، مجمع الجزايرى در شرق افريقا متعلق به تانزانيا*، با حكومتى نيمه مستقل، و نيز نام مركز آن. زنگبار واژه اى فارسى مركّب از زنج*/ زنگ (به معناى سياه و تيره) و بار (پسوند مكان) و به معناى سرزمين سياهان است (← دهخدا، ذيل مادّه؛ نيز ← >رهنامه بحر احمر<[۲] ، ص ۹۲؛ پيرس[۳] ، ص ۴). مجمع الجزاير زنگبار از دو جزيره اصلى زنگبار يا اونگوجه (نام سواحلى آن) و پِمبا* و نيز چند جزيره كوچك تشكيل شده (← فيتسپتريك[۴] و همكاران، ص ۱۳۴؛ اليوت[۵] ، ص ۳۴؛ >اطلس جامع جهان تايمز<[۶] ، نقشه ۸۹) و در حدود چهل كيلومترى تانزانيا واقع است. زنگبار با مساحت ۲۴۶۱ كيلومترمربع، و طول ۸۰ كيلومتر، از بزرگ ترين جزاير مرجانى و آهكى شرق افريقا به شمار مى آيد؛ چنان كه دوسوم جزيره زنگبار، در بخشهاى شرقى و مركزى، از خاك آهكى تشكيل شده و غيرمسكون است، درحالى كه غرب جزيره حاصلخيز و پرجمعيت است و ناهمواريهاى متعددى (ارتفاع ۶۰ تا ۱۰۰ متر) در آن به چشم مى خورد (انصارى، ص ۵۵۲؛ نيز ← هارتمان[۷] ، ص ۳۳۹ـ۳۴۰؛ >اطلس جامع جهان تايمز<، همانجا). آب وهواى جزيره استوايى و بيشترين دماى آن ْ ۳۲ و كمترين آن ْ۲۲ سانتيگراد است (← زنزبار. نت[۸] ، ۲۰۱۵). براثر وزش بادهاى شمال شرقى از فروردين/ آوريل تا ارديبهشت/ مه، هواى زنگبار گرم و نسبتآ خشك و از خرداد/ ژوئن تا مهر/ اكتبر، با وزش بادهاى موسمى جنوب غربى هوا خنك تر مى شود. ميزان بارش سالانه در حدود ۱۶۰ تا ۱۹۰ سانتيمتر و بيشتر بارشها در ماههاى اسفند تا ارديبهشت (مارس ـ مه) و مهر تا آذر (اكتبر ـ دسامبر) گزارش شده است (انصارى، ص ۵۵۳؛ >دايرة المعارف جديد افريقا<[۹] ، ذيل مادّه). پيشينه سكونت در زنگبار به پيش از ميلاد بازمى گردد. ظاهرآ از آن زمان، بوميانى سياه پوست در اين جزيره زندگى مى كردند كه غالبآ ماهيگير و صياد بودند و به زبانى سخن مى گفتند كه بعدها بانتو ناميده شد (← سيدحامد حريز، ص ۱۰؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذيل ibadj"Zan¦r.۱"؛ >دايرة المعارف جديد افريقا<، همانجا). موقعيت مناسب زنگبار، كه همچون معبرى براى ورود به افريقاى شرقى بود، و منابع طبيعى آن سبب شد ايرانيان و عربها خيلى زود به دادوستد با آنجا بپردازند؛ چنان كه ايرانيان از دوران هخامنشى (حك : ۵۵۹ـ۳۳۰ق م) با سرزمينهاى سواحل شرقى افريقا، ازجمله زنگبار مناسبات تجارى داشتند و از آنجا عاج، طلا، چوب آبنوس و برده مى آوردند (← هالينگزوورت[۱۰] ، ص ۱؛ نوائى، ج ۱، ص ۵۴۲؛ عرب احمدى، ۱۳۸۲ش، ص ۱۴۱ـ۱۴۳). مناسبات تجارى ايرانيان با زنگبار در دوره هاى بعد نيز ادامه يافت، چنان كه گزارش اصطخرى (قرن چهارم؛ ص ۱۲۷) درباره ساخت خانه هاى سيراف با چوبهايى كه از زنگبار وارد مى شدند، نشانه تداوم اين تجارت تا زمان اوست. با گسترش تجارت بين عربها و ايرانيان با شرق افريقا، از محله زنگبار، كه ظاهرآ تحت نفوذ پادشاهان جنوب شبه جزيره عربستان بود، شمارى از اعراب از جنوب عربستان به اين منطقه مهاجرت كردند (← پيرس، ص ۱۸ـ۲۰؛ انصارى، ص ۵۵۷ـ ۵۵۸). در گزارشى از حدود سال ۶۰ ميلادى، به اين مناسبات تجارى اشاره و از جزيره منوتياس[۱۱] نام برده شده كه امروزه بر يكى از دو جزیرۀ زنگبار یا پمبا منطبق است (← >دايرة المعارف جديد افريقا<، همانجا؛ انصارى، ص ۵۵۷؛ نيز ← پيرس، ص ۶، ۱۸ـ۱۹). زمان آشنايى بوميان زنگبار با اسلام و چگونگى آن به درستى روشن نيست؛ بااين همه احتمالا اسلام از همان سده نخست از طريق مهاجران و نيز بازرگانان عرب به اين سرزمين راه يافته است. باوجوداين، در منابع اسلامى تا اواسط قرن سوم، نامى از اين جزيره نيامده و ظاهرآ نخستين بار جاحظ (متوفى ۲۵۵ يا ۲۵۶؛ ج ۳، ص ۳۵) از لَنجويه (محرف اونگوجه؛ نيز ← ياقوت حَمَوى، ذيل «لنجويه»؛ قزوينى، ص ۵۹) ياد كرده است (← نعمانى، ص ۴۶۱؛ نيز ← پمبا*). در منابع ديگر، از زنگبار و تمام مناطق محل سكونت اقوام زنج در سواحل شرقى افريقا و حتى اقيانوس مجاور آن (اقيانوس هند) به عنوان زنج نام برده شده است (← مسعودى، ج ۱، ص ۲۱۱؛ اصطخرى، ص ۵۰؛ مقدسى، ص ۱۷؛ دمشقى، ص ۲۰۶، ۲۱۸). بنابر روايت نويسنده ناشناس السَّلوة فى اخبار كلوة (تأليف سده دهم؛ ص ۲۷)، از اوايل قرن چهارم، گروهى از شيرازيها، به رهبرى حسن بن على يا على بن حسين، به شرق افريقا مهاجرت كردند. وى به كمك پسرانش دولت ـ شهرهايى در مناطق مختلف سواحل شرق افريقا، ازجمله زنگبار، ايجاد كرد كه همگى آنها زير نظر دولت ـ شهر كيلوا* به صورت يكپارچه اداره مى شدند (نيز ← عرب احمدى، ۱۳۸۶ش، ص ۲ـ۷، ۱۲؛ نوائى، ج ۱، ص ۵۴۴ـ۵۴۵). حكومت شيرازيها* موجب نفوذ فرهنگ و تمدن ايرانى و شيعى در زنگبار شد؛ از جمله آنها، كه هم اكنون نيز رواج دارد، برپايى جشن نوروز، ورود بسيارى از واژه ها و اصطلاحات فارسى به زبان سواحلى*، برگزارى مراسم اربعين و نيز نفوذ سبك معمارى ايرانى است (براى اطلاعات بيشتر ← سيدحامد حريز، ص ۶۵ـ۶۷؛ عرب احمدى، ۱۳۸۲ش، ص ۱۵۱؛ شكيبا، ص ۹۴؛ «شيعيان زنگبار و مراسم اربعين»، ص ۹۱ـ۹۳؛ عبدالسلام عبدالعزيز فهمى، ص ۸۵ـ۸۶). شيرازيها همچنين با تشكيل حزب افرو ـ شيرازى[۱۲] در فعاليتهاى سياسى زنگبار در دهه هاى اخير تأثيرگذار بوده اند (← ادامه مقاله). در پى كشفيات واسكودوگاما[۱۳] ، دريانورد پرتغالى، براى يافتن مسير جديدى به هند، اروپاييان با زنگبار آشنا شدند و از اواخر قرن نهم/ پانزدهم، اين جزيره پايگاهى براى استراحت كشتيهاى پرتغالى به مقصد هندوستان بود. ازاين رو آنان در پى فتح اين جزيره در ۹۰۸/ ۱۵۰۲ به شهر كيلوا حمله كردند و از آن زمان زنگبار يكى از مستعمره هاى پرتغال شد (← اليوت، ص ۱۴ـ۱۵؛ پيرس، ص ۶۱ـ۶۳)، تااينكه در ۱۲۴۸/ ۱۸۳۲، سعيدبن سلطان، فرمانرواى عمان*، پايتخت خود را از مسقط* به زنگبار انتقال داد و زنگبار تحت حاكميت عمان قرار گرفت (اليوت، ص ۲۱، ۳۴؛ فارسى، ص ۱۴۴). او، پس از انتقال پايتخت، اقدامات مؤثرى براى آبادسازى زنگبار انجام داد، ازجمله گسترش كشاورزى، به ويژه كشت ميخك، و صدور محصولات آن به كشورهاى مختلف؛ چنان كه به دستور او، به ازاى هر درخت نارگيل سه درخت ميخك كاشته و جنگلها و زمينهاى بسيارى براى كشت اين محصول آماده شد (← مغيرى، ص ۲۵۱؛ سميحه ابراهيم محمد، ص ۹۲ـ۹۵). پس از مدتى با صدور ميخك به كشورهاى مختلف اروپايى، آسيايى و نيز ايالات متحده امريكا اين محصول شهرت جهانى يافت (مغيرى، ص ۲۵۲؛ سعيد روته[۱۴] ، ص ۹۲). ظاهرآ تا اواسط قرن چهاردهم/ بيستم، اقتصاد زنگبار همچنان برپايه تجارت محصولات كشاورزى، به ويژه ميخك، بوده است (← مغيرى، ص ۷۴ـ۷۶). انعقاد معاهده هاى تجارى مناسبات خارجى زنگبار را با ديگر كشورها گسترش داد، به گونه اى كه در زمان سعيدبن سلطان، كنسولگريهاى امريكا و انگليس به ترتيب در ۱۲۵۳/ ۱۸۳۷ و ۱۲۵۵/ ۱۸۳۹ در زنگبار تأسيس شدند (پيرس، ص۱۲۰؛ انصارى، ص ۵۶۲ـ۵۶۳). همچنين در پى مناسبات دوستانه سعيدبن سلطان با قدرتهاى اروپايى، در قراردادهايى با دولت بريتانيا در ۱۲۳۷/ ۱۸۲۲ و ۱۲۶۱/ ۱۸۴۵، برده دارى كه در زنگبار سابقه اى طولانى داشت، محدود و سپس ممنوع شد (انصارى، همانجا). در دوره حكومت پسران سلطان سعيد (فارسى، ص۲۰ـ۳۱؛ انصارى، ص ۸۶، ۵۶۳)، زنگبار محلى براى رقابت و مداخله استعمارگرانى چون بريتانيا، آلمان و فرانسه بود (انصارى، ص ۱۵۸، ۵۶۳) كه در نتيجه آن، زنگبار در دوره حاكميت سلطان بَرغَش، در ۱۳۰۳/ ۱۸۸۶ از سلطنت عمان جدا شد (اليوت، ص ۲۶ـ۲۷؛ براى اطلاع بيشتر از مناسبات سلطان برغش با دولتهاى اروپايى ← زاهربن سعيد، ۱۹۸۸). پس از آن، در ۱۳۰۷/ ۱۸۹۰، در قراردادى ميان دولتهاى آلمان و انگليس، مناطق ساحلى افريقاى شرقى تحت نفوذ زنگبار به دولت آلمان، و زنگبار رسمآ به بريتانيا واگذار شد (اليوت، ص ۲۷؛ پيرس، ص ۱۳۹ـ۱۴۰). در پى آن، به تدريج از قدرت و نفوذ سلطان زنگبار كاسته شد و به رغم اعتراضهاى وى، در نهايت كليه اختيارات زنگبار به نماينده سياسى بريتانيا واگذار شد كه نايب رئيس شوراى مستعمره زنگبار بود (← هالينگزوورت، ص ۲۳۳ـ۲۳۸؛ انصارى، ص ۵۶۷). پس از جنگ جهانى دوم (۱۳۱۸ـ۱۳۲۴ش/ ۱۹۳۹ـ۱۹۴۵)، مردم زنگبار براى كسب آزادى و استقلال از استعمار بريتانيا به فعاليتهاى سياسى دست زدند. آنان با ايجاد احزاب و انجمنهاى مختلفى چون حزب ناسيوناليست غرب، شيرازيها و افريقاييها (حزب افرو ـ شيرازى)، هنديهاى مسلمان (مسلمانان) و انجمن هنديها (متشكل از هندوهاى ساكن زنگبار)، و نيز چاپ و انتشار مجلاتى همچون الفلق[۱۵] و مونگزى[۱۶] (به معناى راهنما) در صدد بيدارسازى افكار عمومى و دعوت نژادهاى مختلف به اتحاد و رسيدن به استقلال برآمدند (← سيدحامد حريز، ص ۲۴؛ انصارى، ص ۵۶۹ـ۵۷۴؛ استارمر[۱۷] ، ص ۲۷۸ـ۲۷۹؛ براى اطلاع بيشتر از اين احزاب و مناسبات آنها ← هالينگزوورت، ص ۲۴۶ـ۲۵۰). فعاليتهاى حزب ناسيوناليست عرب، كه خواهان تشكيل حكومتى خودمختار و استقلال زنگبار بود، در نهايت به ثمر رسيد و در ۱۸ آذر ۱۳۴۲/ ۹ دسامبر ۱۹۶۳، دولت انگليس با به رسميت شناختن استقلال زنگبار، حكومت را به سيدجمشيدبن عبداللّه، سلطان زنگبار، واگذار كرد (هالينگزوورت، ص۲۵۰؛ سيدحامد حريز، ص ۲۴ـ۲۵؛ انصارى، ص ۶۱۱). اندكى بعد، افرو ـ شيرازيها، كه از روى كارآمدن حزب ناسيوناليست ناراضى بودند، در ۱۳۴۳ش/ ۱۹۶۴ به رهبرى شيخ عبيد امانى كرومه[۱۸] كودتا كردند كه در پى آن سلطان زنگبار به مومباسا در كنيا و سپس لندن گريخت. از آن پس افرو ـ شيرازيها با به دست گرفتن قدرت و تشكيل دولتى موقت عملا به سلطه عربها در اين مجمع الجزاير پايان دادند (سيدحامد حريز، ص ۲۵؛ انصارى، ص ۶۱۳). در همين سال با ادغام اتحاديه ملى افريقايى تانگانيكا[۱۹] و دولت موقت زنگبار، جمهورى متحد تانگانيكا و زنگبار تأسيس شد كه مدتى بعد به جمهورى تانزانيا تغيير نام داد. در اين اتحاد، جوليوس نايرره*[۲۰] رئيس جمهور تانگانيكا به عنوان اولين رئيس جمهور تانزانيا و امانى كرومه معاون اول وى انتخاب شد (انصارى، ص ۶۱۷ـ۶۲۰). از نظر تقسيمات كشورى، زنگبار، به مركزيت شهر زنگبار، به پنج ناحيه زنگبار شمالى، جنوبى و مركزى، غربى و پمباى شمالى و جنوبى تقسيم مى شود (← تقسيمات ادارى كشورها[۲۱] ، ۲۰۱۵). در ۱۳۹۱ش/ ۲۰۱۲، جمعيت آن ۵۶۹، ۳۰۳،۱ تن بوده است (← >سرشمارى نفوس و مسكن ۲۰۱۲ ]تانزانيا[ <[۲۲] ، ص ۱۴). ساكنان اين مجمع الجزاير را بوميان افريقايى همچون تومباتو[۲۳] و هاديمو[۲۴] ، كه از تانگانيكا به زنگبار مهاجرت كرده اند، و اقوام مختلف آسيايى ازجمله ايرانيها، عربها، هنديها، كوموريها و اروپاييان تشكيل مى دهند (عرب احمدى، ۱۳۷۴ش، ص ۱۵۷). بيشتر ساكنان زنگبار سنّى مذهب اند. همچنين شمارى شيعه و اباضى و گروهى نيز مسيحى و هندو در آنجا زندگى مى كنند. زبان رسمى زنگبار سواحلى* است و در كنار آن، زبانهاى محلى با لهجه بانتو و نيز زبانهاى عربى و انگليسى كمابيش رواج دارد (انصارى، ص ۵۵۵ـ ۵۵۶).
منابع : اصطخرى؛ مسعود انصارى، ناسيوناليسم و مبارزات ضداستعمارى كشورهاى افريقاى شرقى: تانگانيكا، كنيا، اوگاندا، زنگبار، ]بى جا: بى نا، بى تا.[؛ عمروبن بحر جاحظ، البيان و التبيين، قدم لها و بوّبها و شرحها على ابوملحم، بيروت ۲۰۰۲؛ محمدبن ابى طالب دمشقى، كتاب نخبة الدهر فى عجائب البَرّ و البحر، بيروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸؛ دهخدا؛ زاهربن سعيد، تنزيه الابصار و الافكار فى رحلة سلطان زنجبار، ]مسقط ۱۹۸۸[؛ رودولف سعيد روته، سعيدبن سلطان، ترجمة سامى عزيز، ]مسقط[ ۱۴۰۴/ ۱۹۸۳؛ السلوة فى اخبار كلوة، ]مسقط[ : وزارة التراث القومى و الثقافة، ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵؛ سميحه ابراهيم محمد، دولة زنجبار الحديثة فى عهد السلطان سعيدبن سلطان: ۱۸۰۶ م.ـ ۱۸۵۶م.، بنغازى ۲۰۰۰؛ سيدحامد حريز، المؤثرات العربية فى الثفاقة السواحلية فى شرقى افريقيا، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛ محمدرضا شكيبا، «بررسى پيوندهاى تاريخى ايران و شرق افريقا»، فصلنامه تاريخ روابط خارجى، ش ۳۵ (تابستان ۱۳۸۷)؛ «شيعيان زنگبار و مراسم اربعين»، وقف: ميراث جاويدان، سال۱۰، ش ۳ و ۴ (پاييز و زمستان ۱۳۸۱)؛ عبدالسلام عبدالعزيز فهمى، ايرانيها و شرق افريقا، ]تهران [۱۳۵۷ش؛ اميربهرام عرب احمدى، «پيشينه فرهنگى ايرانيان در شرق آفريقا»، مطالعات آفريقا، دوره جديد، سال ۸، ش ۷ (بهار و تابستان ۱۳۸۲)؛ همو، «مهاجرت شيرازى ها به شرق افريقا»، فصلنامه تاريخ روابط خارجى، ش۳۰ (بهار ۱۳۸۶)؛ همو، «نگاهى به قبايل در تانزانيا»، نامه فرهنگ، سال ۵، ش ۳ (پاييز ۱۳۷۴)؛ عبداللّه بن صالح فارسى، البوسعيديون: حكام زنجبار، ترجمه الى اللغة العربية محمدامين عبداللّه، ]مسقط ۱۹۸۲[؛ زكريابن محمد قزوينى، آثارالبلاد و اخبار العباد، بيروت ۱۹۹۸؛ مسعودى، مروج (پاريس)؛ سعيدبن على مغيرى، جهينة الاخبار فى تاريخ زنجبار، چاپ محمدعلى صليبى، ]مسقط[ ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛ مقدسى؛ سعيد نعمانى، الهجرات العمانية الى شرق افريقيا مابين القرنين الاول و السابع الهجريين: دراسة سياسية و حضارية، مسقط ۱۴۳۳/۲۰۱۲؛ عبدالحسين نوائى، ايران و جهان، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۷۵ش؛ روبرت هارتمان، الحبشة و المناطق الساحلية الشرقية الاخرى من افريقيا، الترجمة عن الالمانية برهان شاوى، ابوظبى ۱۴۲۵/ ۲۰۰۴؛ ل.و. هالينگزوورت، زنجبار : ۱۸۹۰ـ ۱۹۱۳، ترجمة و تعليق حسن حبشى، ]قاهره[ ۱۹۶۸؛ ياقوت حَمَوى؛
Administrative Divisions of Countries ("Statoids"), ۲۰۱۵. Retrieved Sept.۲۱, ۲۰۱۵, from http://www.statoids. com/ utz.html; Charles Eliot, The East A frica Protectorate, London ۱۹۰۵; EI۲, s.v. "Zan_d_j ib¦ar.۱: the island and town of Zanzibar upto ۱۸۹۰" (by G.S. P. Freeman - Grenville); Mary Fitzpatrick, Nick Ray, and Tom Parkinson, East A frica, Melbourne ۲۰۰۳; New encyclopedia of A frica, ed. John Middleton, Detroit: Thomson, ۲۰۰۸, s.v. "Zanzibar" (by Helle V. Goldman); F.B. Pearce, Zanzibar: the island metropolis of eastern A frica, London ۱۹۶۷; The Periplus of the Erythr×an Sea: travel and trade in the Indian Ocean by a merchant of the first century, translated from the Greek and annotated by Wilfred H. Schoff, New York: Longmans, Green, and Co., ۱۹۱۲; Martin Sturmer, The media history of Tanzania, Salzburg, Austria ۱۹۹۸; The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, ۲۰۱۱; ۲۰۱۲ population and housing census [Tanzania], United Republic of Tanzania. Ministry of East African Cooperation, ۲۰۱۳. Retrieved Sept. ۲۱, ۲۰۱۵, from http:// www.meac.go.tz/ sites/ default/ files/ Statistics/ Tanzania Population Census ۲۰۱۲. pdf; Zanzibar.net, ۲۰۱۵. Retrieved Sept.۲۱, ۲۰۱۵, from http://www.zanzibar.net/ weather- climate.
/ زهرا رضايى نسب /
۱. Zanzibar ۲. The Periplus of the Erythr×an Sea ۳. Pearce ۴. Fitzpatrick ۵. Eliot ۶. The Times comprehensive atlas of the world ۷. Robert Hartmann ۸. Zanzibar.net ۹. New encyclopedia of Africa ۱۰. L. W. Hollingsworth ۱۱. Menuthias ۱۲. Afro - Shirazi ۱۳. Vasco da Gama ۱۴. Rudolph Said Ruete ۱۵. Al-Falaq ۱۶. Mwongozi ۱۷. Sturmer ۱۸. Abeid Amani Karume ۱۹. Tanganyika African National Union (TANU) ۲۰. Julius Nyerere ۲۱. Administrative Divisions of Countries ("Statoids") ۲۲. ۲۰۱۲ population and housing census [Tanzania] ۲۳. Tuumbatu ۲۴. Hadimu