زنجانى، ميرزامحمدباقر، فقيه امامى قرن چهاردهم و مدرّس ممتاز فقه و اصول. نام او محمدباقر و لقبش جمال الدين است (← احمدى ابهرى، ص 269؛ نجومى، 1364ش، ص 6؛ همو، 1379ش، ص 83)، ولى گاهى او را باقر خوانده اند (← آقابزرگ طهرانى، 1404، قسم 1، ص 226؛ احمدى ابهرى، ص 361). محمدباقر در 1312 در زنجان به دنيا آمد و به تشويق پدرش محمدمهدى، كه از تاجران متدين زنجان بود، به تحصيل علوم دينى روى آورد (آقابزرگ طهرانى، همانجا؛ احمدى ابهرى، ص 269؛ نجومى، 1379ش، همانجا). او در زادگاهش ادبيات را از برادرش محمدحسن زنجانى (خطيب و شاعر)، متخلص به سعيد، و متون فقه و اصول را از عالمان حوزه علميه زنجان فراگرفت و مدتى هم در درس خارج اصول شركت كرد. برخى از استادان او در زنجان عبارت اند از: زين العابدين زنجانى (متوفى 1348؛ از شاگردان مبرّز آخوند خراسانى و استاد برجسته كفاية الاصول در زنجان، كه ميرزاباقر زنجانى بر تأثير او در شكل گيرى آراى علمى خود تأكيد داشته است)، ميرزاعبدالرحيم طارمى زنجانى، عبدالكريم خوئينى زنجانى* و ميرزاابراهيم فلكى رياضى زنجانى. ميرزاباقر در حدود 24سالگى همه درسهاى مذكور را به اتمام رساند و خود از مدرّسان جوان حوزه علميه زنجان شد و به تدريس متون فقه و اصول پرداخت (احمدى ابهرى، ص 269ـ270، 361؛ نجومى، 1379ش، همانجا؛ نيز ← نجومى، 1364ش، همانجا). زنجانى در 1338 به نجف مهاجرت كرد و تا پايان عمر در همانجا سكنا گزيد. او در مدرسه وسطاى آخوند خراسانى ساكن شد و نزد عالمان ممتاز حوزه نجف به ادامه تحصيل در دروس اجتهادى (درس خارج) پرداخت (آقابزرگ طهرانى، همانجا؛ همو، 1403، ج 4، ص 371؛ احمدى ابهرى، ص 270؛ نجومى، 1379ش، ص 83ـ84، 87ـ89). به گفته مرتضى نجومى (1379ش، ص 84)، زنجانى در اوايل حضورش در عتبات، مقارن با اواخر حيات ميرزامحمدتقى شيرازى*، به كربلا رفت و مدتى در درس خارج فقه او درباره مبحث وقف شركت كرد. مهم ترين و اصلى ترين استاد زنجانى، ميرزامحمدحسين نائينى* (متوفى 1315ش) بود كه زنجانى از ابتداى ورود به نجف، در درسهاى خارج فقه و اصول وى شركت كرد و تا پايان عمرِ نائينى از شاگردان ممتاز و اصحاب خاص او به شمار مى رفت. زنجانى تقريرات درسهاى فقه و اصول نائينى را نوشت (← ادامه مقاله) و در 1313ش، از او اجازه اجتهاد دريافت كرد. زنجانى مدتى نيز در درس خارج سيدابوالحسن اصفهانى*، آقاضياءالدين عراقى* و اسماعيل محلاتى* شركت كرد (آقابزرگ طهرانى، 1404؛ احمدى ابهرى، همانجاها؛ نجومى، 1379ش، ص 84، 87؛ نيز ← انصارى، ص 467). زنجانى از ابتداى حضورش در نجف و شركت در دروس عالى، خود به تدريس متون عالى فقه و اصول (رسائل، مكاسب و كفايه) پرداخت و حوزه درسش پررونق شد و از مدرّسان ممتاز اين دروس به شمار آمد. او پس از اتمام تحصيلات عالى، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت. درسهاى او در مسجد طوسى نجف برگزار مى شد (احمدى ابهرى، ص 270ـ271؛ نيز ← آقابزرگ طهرانى، 1404، همانجا؛ امينى، ج 2، ص 642) و از درسهاى مشهور و طراز اول نجف به شمار مى رفت. او در تبيين و تقرير مطالب درسى توانايى و تسلط بسيار داشت و مباحثى تحقيقى و عميق ارائه مى كرد. شركت كنندگان در درسهاى او هرچند پرشمار نبودند، ولى اغلب اهل تحقيق و تتبع بودند (← امينى، همانجا؛ نجومى، 1364ش، ص 6؛ همو، 1379ش، ص 85). زنجانى شاگردان محقق بسيارى تربيت كرد (← امينى، همانجا)، كه شمارى از آنان كه بعدها از عالمان و فقيهان نامدار و مراجع تقليد حوزه هاى علميه شدند عبارت اند از: سيدمحمد روحانى*، سيدمحمد شاهرودى، سيديوسف حكيم، سيدمرتضى نجومى* كرمانشاهى، سيدابراهيم موسوى زنجانى (مشهور به احمدى ابهرى؛ مؤلف تاريخ زنجان)، محمدتقى جواهرى، سيداحمد فهرى، كاظم تبريزى، حسين وحيد خراسانى، محمداسحاق فيّاض، سيدمحمدعلى قاضى طباطبايى*، محيى الدين مامقانى، سيدمحمدحسين بادكوبه اى (احمدى ابهرى، ص 271ـ274)، احمدبن ابى الحسن حسينى اشكورى، نورالدين بن حامد واعظى سبزوارى كاظمى (حسينى اشكورى، ج 1، ص 99، ج 4، ص 31) و مصطفى خمينى* (← خمينى، ص 20، 56؛ براى شمارى ديگر از شاگردان او ← احمدى ابهرى، همانجا). زنجانى در 1353ش در نجف درگذشت. پيكر او پس از تشييعى باشكوه در حرم امام على عليه السلام در مقبره شيخ الشريعه اصفهانى به خاك سپرده شد. براى زنجانى فضائل و ويژگيهايى فراوان برشمرده شده و فردى پرهيزكار، متواضع، سليم النفس، شوخ طبع، دقيق النظر و داراى ذهنى وقّاد معرفى شده است (← امينى، همانجا؛ نجومى، 1379ش، ص 85، 89ـ90). منابع براى زنجانى آثارى گوناگون برشمرده اند كه هيچ يك از آنها به چاپ نرسيده، و شاگردش احمدى ابهرى (ص 274)، برخى از آثار او را نيازمند تهذيب و تنقيح دانسته است. تقريرات درسهاى ميرزاى نائينى مشتمل بر دوره كامل اصول فقه و مباحث فقهى طهارت، صلات، بيع و خيارات و نيز قواعدى چون نفى ضرر (لاضرر) و «مَنْ مَلَك» ازجمله آثار اوست (آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 4، ص 371؛ همو، 1404، همانجا). شمارى ديگر از آثار زنجانى، كه حاشيه يا شرحِ او بر آثار عالمان پيشين است، عبارت اند از: حاشيه بر دو اثر مهم شيخ مرتضى انصارى*، فرائدالاصول مشهور به رسائل* و مكاسب* (از مبحث بيع تا پايان مبحث خيارات)؛ حاشيه بر كفاية الاصول* اثر آخوند ملامحمدكاظم خراسانى* (آقابزرگ طهرانى، 1404، همانجا؛ همو، 1403، ج 4، ص 371، ج 6، ص 154، 187، 217)؛ حاشيه بر رساله اللباس المشكوك اثر استادش نائينى (احمدى ابهرى، همانجا؛ نجومى، 1379ش، ص 84)؛ حاشيه بر مصباح الفقيه اثر حاج آقارضا همدانى* و حاشيه بر العروة الوثقى* اثر فتوايىِ سيدمحمدكاظم طباطبايى يزدى* (امينى، همانجا)، به ويژه شرح 65 مسئله از مسائل باب «خِلَل صلاة» العروة الوثقى و رساله هايى درباره مباحث حج، نكاح، اجاره، مضاربه و شركت كه به منزله شرح استدلالى بر العروة الوثقى معرفى شده اند (← احمدى ابهرى؛ نجومى، 1379ش، همانجاها). زنجانى در دوره هاى متأخر تدريس، مطالب درس خود را مى نوشت كه حاصل آن شمارى از آثار اوست، ازجمله رساله هايى در قواعد فقهىِ «تجاوز و فراغ» و «لاتُعاد» (برگرفته از حديث مشهور لاتُعادُ الصَّلاةُ اِلّا مِن خَمسَةٍ الطَّهوُرِ و الوَقتِ و القِبلَةِ و الرُّكوعِ و السُّجُود از امام باقر عليه السلام) و رساله اى استدلالى درباره فروع علم اجمالى و مهم تر از همه، تأليف مستقل او در اصول فقه با عنوان تنقيح القواعد (احمدى ابهرى، همانجا؛ نجومى، 1364ش، ص 7؛ همو، 1379ش، ص 84ـ 85)، كه آقابزرگ طهرانى (1403، ج 4، ص 371، 464؛ 1404، همانجا) بخش مباحث الفاظ آن را به خط مؤلف ديده و گزارش كرده است. زنجانى همچنين اثرى كشكول مانند درباره مسائل گوناگون نوشت (احمدى ابهرى؛ امينى؛ نجومى، 1364ش، همانجاها؛ براى آثار ديگر زنجانى ← احمدى ابهرى؛ نجومى، 1379ش، همانجاها). برخى از شاگردان زنجانى نيز تقريرات درسهاى فقه و اصول او را نوشتند. تحريرالاصول در اصول فقه اثر سيدمحمد شاهرودى (چاپ نجف 1384 ← فضلى، ص 90ـ 91) و بخش فقهىِ احسن التقريرات اثر سيدابراهيم موسوى ابهرى زنجانى از جمله اين آثار است (آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 26، ص 31).
منابع : محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، الذريعة الى تصانيف الشيعة، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بيروت 1403/1983؛ همو، طبقات اعلام الشيعة: نقباء البشر فى القرن الرابع عشر، قسم 1ـ4، مشهد 1404؛ ابراهيم احمدى ابهرى، تاريخ زنجان: علماء و دانشمندان، تهران ]1352ش[؛ محمدهادى امينى، معجم رجال الفكر و الادب فى النجف خلال الف عام، ]نجف[ 1413/1992؛ مرتضى انصارى، زندگانى و شخصيت شيخ انصارى قدس سره، قم 1373ش؛ احمد حسينى اشكورى، تراجم الرجال، قم 1422؛ مصطفى خمينى، دروس الاعلام و نقدها، در مصطفى خمينى، ولاية الفقيه، العوائد و الفوائد، دروس الاعلام و نقدها، تهران 1418؛ عبدالهادى فضلى، اصول البحث، قم ?]1410/ 1990[؛ مرتضى نجومى، «استاد نجومى سرآمد ثلث نويسان» (مصاحبه)، كيهان فرهنگى، سال 2، ش 2 (ارديبهشت 1364)؛ همو، كيمياى هستى: زندگينامه خودنوشت، به اهتمام محمدعلى سلطانى، تهران 1379ش.
/ محمد رئيس زاده /