زلزل رازى، منصوربن جعفر الضارب، موسيقى دان و عودنواز قرن دوم. او مشهور به زَلزَل يا زُلزُل (فارمر[۱] ، ص ۱۱۸، پانويس ۲) و از موالى عيسى بن جعفربن منصور عباسى بود (خطيب بغدادى، ج ۱، ص ۴۰۱) و در روزگار خلفاى عباسى (مهدى و هادى و هارون) مى زيست (ياقوت حَمَوى، ذيل «بركة زلزل»). زلزل از چيره دست ترين نوازندگان عود در عصر خود بود و به همين سبب به «الضارب» ملقب شد (ابن عبدربّه، ج ۷، ص ۴۱؛ ابوالفرج اصفهانى، ج ۵، ص ۲۲۷؛ نيز ← فارمر، ص ۱۱۸). او برادرِ همسر ابراهيم موصلى* (متوفى ۱۸۸) و دايى و استاد عودنوازى اسحاق موصلى* (۱۵۰ـ۲۳۵) بود. گفته شده اسحاق براى فراگيرى عودنوازى از زلزل، بيش از صدهزار درهم حق الزحمه به وى پرداخت كرد (ابوالفرج اصفهانى، ج ۵، ص ۲۰۲، ۲۷۲). خواهر زلزل و مادر اسحاقْ شاهك نام داشت و اهل رى بود (همان، ج ۵، ص ۲۷۱). براساس گزارشهايى از مجالس هارون الرشيد، عود زلزل گاه با آواز ابراهيم موصلى و مزمار بَرصَوما زاهر* همراه بوده است (← همان، ج ۵، ص ۲۲۷، ۲۴۱، ج ۶، ص ۳۰۴). گفته شده هارون الرشيد به سببى بر زلزل خشم گرفت و حدود ده سال او را زندانى كرد. روزى ابراهيم موصلى در مجلس هارون الرشيد بود و هارون در پى حاجتى از مجلس خارج شد. ابراهيم به خواندن شعر و آهنگى كه به ياد زلزل ساخته بود پرداخت با اين مطلع كه «هَل دهرُنا بِكَ راجعٌ يا زلزلُ» (آيا روزگارى كه با هم بوديم بازمى گردد اى زلزل). هنگامى كه هارون بازگشت، ابراهيم خاموش شد. هارون از او خواست آنچه مى خوانده را بازخواند و قول داد هيچ آسيبى به او نرساند. ابراهيم شعرش را خواند و هارون دستور داد زلزل را كه موى سر و ريشش سپيد شده بود، به مجلس بياورند. ابراهيم با نوازندگى زلزل آواز خواند و آن دو ولوله اى برپا كردند؛ هارون دستور داد زلزل را آزاد كنند و هدايايى به هر دو آنها بخشيد (همان، ج ۵، ص ۲۰۱ـ۲۰۲). فارمر (همانجا) مرگ زلزل را در ۱۷۴ دانسته است. با توجه به زندانى شدن زلزل به مدت ده سال در زمان خلافت هارون (۱۷۰ـ۱۹۳)، او مى بايستى پس از ۱۸۰ درگذشته باشد. همچنين با توجه به نوشته ياقوت حموى (همانجا)، كه زلزل را هم زمان با مهدى و هادى و هارون الرشيد دانسته، مى توان گمان كرد زلزل پيش از پايان خلافت هارون درگذشته باشد. ابن عبدربّه (همانجا) به حضور زلزل در يكى از مجالس مأمون اشاره كرده است كه احتمالا اين حضور در دوره پيش از خلافت مأمون بوده است. زلزل بركه اى در بغداد احداث و آن را وقف كرده بود؛ ازاين رو، محله اى در بغداد به نام بركه زلزل خوانده شد (خطيب بغدادى، ج ۱، ص ۴۰۱، ج ۴، ص۶۰، ج ۶، ص۶۱؛ ياقوت حموى، همانجا). ابداع نوعى عود به نام شَبّوط يا شُبّوط نيز به او منسوب است، كه گويا نزد ايرانيان هم رايج بوده است (← ابوالفرج اصفهانى، ج ۵، ص ۲۰۲). شبّوط نوعى ماهى با سر و دم باريك و بخش ميانى پهن است كه در رودهاى دجله و فرات هم يافت مى شود (جواليقى، ص ۲۹۱). شايد مشابهت ساز ابداعى زلزل با اين ماهى موجب اين نام گذارى بوده است. ابوهلال عسكرى (ج ۱، ص ۶۱۸) عودى را وصف كرده كه كاسه باريك و پشت محدب و وترهاى صاف و پوست نازك و گوشيهاى محكم داشته و آن را «عمل زلزل» خوانده است؛ شايد منظور او عودى است كه مطابق الگوى زلزل ساخته شده باشد. نام يكى از دستانهاى عود نيز به وسطاى زلزل معروف بوده است؛ فارابى (ج ۱، ص ۱۳۴) نسبت آن را به وتر دست باز (نغمه مبنا) برابر ۲۲ر۲۷ (۳۵۴ سِنْت) دانسته كه به نسبت ميان نت «دو» و «مىِكُرُن» در موسيقى امروز ايران بسيار نزديك است. ابن زَيله (متوفى ۴۴۰؛ ص ۷۷) نيز از دستان زلزل نام برده و جاى آن را بر دسته ساز نزديك به وسط دستانهاى سبابه و خِنصِر ذكر كرده است كه با جايى كه فارابى تعيين كرده هماهنگ به نظر مى رسد، اما نظر صفى الدين ارموى (متوفى ۶۹۳) براى اين دستان قدرى متفاوت است. او وسطاى زلزل را با حرف «و» نشان مى دهد و مطابق تقسيم بندى او، نسبت اين دستان به نغمه مبنا (الف) برابر ۴۰۹۶ر۲۱۸۷ (۳۸۴ سنت) است (← ص۱۰، ۴۰، نيز ← خضرائى، ص ۶۵).
منابع : ابن زَيله، الكافى فى الموسيقى، چاپ زكريا يوسف، قاهره ۱۹۶۴؛ ابن عبدربّه، العقد الفريد، ج ۷، چاپ عبدالمجيد ترحينى، بيروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۳؛ ابوالفرج اصفهانى؛ ابوهلال عسكرى، كتاب ديوان المعانى، چاپ احمد سليم غانم، بيروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳؛ موهوب بن احمد جواليقى، شرح ادب الكاتب، قاهره ۱۳۵۰، چاپ افست تهران ]بى تا.[؛ بابك خضرائى، «تقسيم وتر و دستان بندى ساز از ديدگاه عبدالقادر مراغى: شرح باب دوم كتاب جامع الالحان»، تاريخ علم، ش ۷ (پاييز و زمستان ۱۳۸۷)؛ خطيب بغدادى؛ عبدالمؤمن بن يوسف صفى الدين ارموى، كتاب الادوار فى الموسيقى، ترجمه فارسى به انضمام متن عربى آن، از مترجمى ناشناخته، چاپ آريو رستمى، تهران ۱۳۸۰ش؛ محمدبن محمد فارابى، كتاب الموسيقى الكبير، چاپ غطاس عبدالملك خشبه، قاهره ] ۱۹۶۷[؛ ياقوت حَمَوى؛
Henry George Farmer, A history of A rabian music to the XIIIth century, New Delhi ۲۰۰۱.
/ بابك خضرائى /
۱. Farmer