زَبيد، شهرى تاريخى در تِهامَه*، در جنوب غربى يمن. اين شهر امروزه، مركز ناحيه (مديريه) زبيد در استان حُديده* است. زبيد در ۲۳۳ كيلومترى جنوب غربى صنعا و ۲۵ كيلومترى شرق درياى سرخ (بحر احمر*) واقع است ( ←عبداللّه عبدالسلام حداد، ص ۵۷۶ و ص ۶۰۱، نقشه؛ باروز[۱] ، ص ۴۵۲). رودهاى زبيدالمبارك در جنوب و رِمَع در شمال زبيد جريان دارند و شرق زبيد نيز كوهستانى است (ابن دَيْبَع، ۱۹۸۳، ص ۴۷ـ۴۸؛ نيز ←طاهر مظفر عميد، ص ۳۴۵). تا قرن سوم، شهر زبيد وجود نداشت و در محدوده آن روستاى حُصَيب قرارداشت كه مسكن اشعريها بود ( ←ابن مجاور، قسم ۱، ص ۶۸). محمدبن عبداللّه بن زياد، كه از جانب مأمون (حك : ۱۹۸ـ۲۱۸) براى آرام كردن شورش قبايل اشعرى و عَكّ در ۲۰۲ به تهامه اعزام شده بود، در شعبان ۲۰۴ زبيد را به مثابه پايگاه نظامى عباسيان در تهامه بنا كرد و آن را، به نام رودى در جنوب آن، زبيد ناميد (ياقوت حَمَوى، ذيل مادّه؛ ابن مجاور، قسم ۱، ص ۶۷ـ۷۰؛ خزرجى، ج ۲، ص ۳۱؛ نيز ←طاهر مظفر عميد، ص۳۴۰ـ۳۴۱، ۳۴۶). او براى افزايش امكانات دفاعى شهر، آن را به تقليد از بغداد* مدور ساخت كه در يمن بى سابقه بود (طاهر مظفر عميد، ص ۳۴۳؛ صادق[۲] ، ۲۰۰۲، ص۲۲۰). از آن پس، زبيد چندان آباد شد كه در اواخر سده سوم، در حد مِخلاف (كوره) توسعه يافت و نواحى و آباديهاى ديگرى را نيز دربرگرفت ( ←يعقوبى، ج ۱، ص ۲۰۱؛ ابن خرداذبه، ص ۱۴۱ـ۱۴۲، ۱۴۸؛ قدامة بن جعفر، ص ۱۹۲). در نيمه دوم قرن چهارم، مقدسى (ص ۸۴) آن را يكى از دو شهر اصلى يمن و نيز، به لحاظ معمارى و فعاليتهاى فرهنگى، بغداد يمن خوانده است. شكل مدور زبيد، كه تا دوره هاى بعد بى تغيير باقى ماند، موقعيت نظامى مناسبى به آن بخشيده بود. موقعيت مساعد طبيعى و رونق اقتصادى نيز باعث شده بود محمدبن عبداللّه بن زياد، با استقرار در اين پايگاه، قلمرو خويش را توسعه دهد (طاهر مظفر عميد، ص ۳۴۲، ۳۴۹؛ صادق، ۲۰۰۲، ص ۲۱۶؛ عبداللّه عبدالسلام حداد، ص ۵۷۷ـ۵۷۸). در سالهاى حكومت او و جانشينانش تا ۴۰۷، زبيد پيوسته شهرى پراهميت بود، البته قرارداشتن شهر در مسير سفر حُجّاج يمنى، بر رونق اقتصادى و فرهنگى زبيد افزوده بوده است (طاهر مظفر عميد، ص ۳۴۲، ۳۴۵؛ صادق، همانجا). در اين زمان، بسيارى از دانشمندان مسلمان در زبيد اقامت داشتند و شهر يكى از مراكز مهم علمى مسلمانان شده بود (ابن ديبع، ۱۹۸۳، ص ۴۷؛ نيز ←صادق، همانجا). به ويژه در ايام حكومت حسين بن سلامه (حك : ۳۷۱ـ ۴۰۳)، از امراى آل زياد، دانشمندان بسيارى در مساجد زبيد به تبليغ و تدريس پرداختند. حسين بن سلامه نخستين ديوار زبيد را براى افزايش امنيت آن بر گرد شهر كشيد (ابن ديبع، ۱۹۸۳، ص ۴۹؛ نيز ←زياد*، آل). پس از آل زياد، زبيد پايتخت سلسله هاى بنونَجاح* (حك : ۴۱۲ـ۵۵۳) و بنومهدى (مهديان*) (حك : ۵۵۳ـ۵۶۹) بوده است. اما به رغم ساخت ديوار دوم، به دستور مَنّاللّه (وزير منصوربن فاتك)، در سالهاى ۵۲۰ـ۵۲۴، و ديوار سوم به فرمان مهدى بن على (يا برادرش عبدالنبى)، در سالهاى ۵۵۴ـ۵۶۹، قَرمِطيان* و صُلَيحيان* بارها به زبيد حمله كردند، تا اينكه در اواخر قرن پنجم اين شهر به اشغال صليحيان درآمد ( ←ابن مجاور، قسم ۱، ص ۷۲ـ۷۴؛ ابن ديبع، ۱۴۲۷، ص ۴۱ـ۴۲، ۴۹، ۶۴ـ۶۵؛ نيز ←صادق، ۲۰۰۲، ص ۲۱۶ـ ۲۱۷). پس از فتح يمن به دست ايوبيان* و با آنكه برخى از حاكمان ايوبى در زبيد اقامت نداشتند، اين شهر همچنان مركز ادارى و اقتصادى تهامه بود ( ←ابن خلدون، ج ۴، ص ۲۸۱)؛ طُغتَكين بن ايوب (حاكم تهامه) نيز در ۵۸۹ ديوار چهارم را بر گرد شهر كشيد (ابن ديبع، ۱۹۸۳، همانجا). در طرحى از ابن مُجاور، مورخ و جغرافى نگار (متوفى۶۹۰)، از زبيد در اين دوره، ديوارها حلقه هاى متحدالمركزند ( ←ج ۱، ص ۷۷، نقشه؛ نيز ←صادق، ۲۰۰۲، ص ۲۱۷). زبيد، در دوره بنورسول* (حك : ۶۳۲ـ۸۵۸)، به اوج رونق خود رسيد؛ سلاطين بنورسول با آنكه تَعِزّ* را به پايتختى خويش برگزيده بودند، به زبيد نيز بسيار توجه داشتند و زمستانها را در آنجا مى گذراندند (صادق، ۲۰۰۲، ص ۲۱۶؛ همو، ۱۹۹۸، ص۲۴۰؛ باروز، ص ۴۵۲). بنورسول مساجد و مدارس پرشمارى را در شهر تأسيس كردند ( ←خزرجى، ج ۲، ص۱۸۰) كه همين امر توجه بسيارى از دانشمندان ازجمله محمدبن يعقوب فيروزآبادى* (عالم لغوى ايرانى؛ متوفى ۸۱۷) را به آنجا جلب كرد. مزار فيروزآبادى با نام مزار صاحب القاموس اكنون نيز در زبيد شهرت دارد (مقحفى، ۱۹۸۵، ذيل مادّه؛ صادق، ۲۰۰۲، همانجا). به گزارش خزرجى (ج ۲، ص ۲۰۳)، در ۷۹۵ سلطان اشرف اسماعيل، تنها در يك روز، فرمان ساختِ حدود ۲۳۰ تا ۲۴۰ مسجد و مدرسه را صادر كرد. رونق زبيد در دوره بنورسول به حدى بود كه نه تنها شمار محله ها، قصرها، باغها و بازارها، مساجد و مدارس زبيد از تعزّ بيشتر بود، بلكه اين شهر، پس از صنعا*، بزرگ ترين و ثروتمندترين شهر يمن به شمار مى رفت و تاجران از حجاز و حبشه و مصر براى تجارت به زبيد مى آمدند ( ←ابن بطوطه، ج ۲، ص ۱۰۳؛ حِمْيَرى، ص ۲۸۴ـ۲۸۵؛ نيز ←صادق، ۱۹۹۸، ص ۲۴۰ـ۲۴۴). پس از بنورسول، طاهريان* (حك : ۸۵۸ـ۹۲۳) بر شهر مسلط شدند، اما به رغم اقامت آنان در زبيد و توجه خاص به نگهدارى و تعمير بناهاى آن، از اواخر قرن نهم، براثر بلاياى طبيعى از رونق و اعتبار شهر كاسته و شهر بسيار كوچك شد ( ←ابن مجاور، قسم ۱، ص ۱۳۸؛ ابن ديبع، ۲۰۰۶، ص ۱۱۶؛ نيز ←صادق، ۲۰۰۲، ص ۲۱۹ـ۲۲۰). در دوره حاكميت عثمانيها بر يمن (۹۴۵ـ۱۰۴۵)، زبيد از شهرهاى بزرگ و پراهميت بود. در اين دوره، حملات زيديها به زبيد، خسارتها و آسيبهايى بر شهر وارد آورد (كيل[۳] ، ص ۳۸۲؛ احمد وصفى زكريا، ص ۸۶). در ۱۰۴۵، زيديها زبيد را از سلطه عثمانيها بيرون آوردند. ديوارهاى شهر، كه ظاهرآ در اين كشمكشها ويران شده بود، در زمان حكمرانى شريف حَمُّود (حك : ۱۲۱۳ـ۱۲۲۵) بازسازى شد (صادق، ۲۰۰۲، ص ۲۱۸). تسلط زيديها بر يمن موجب شد از نفوذ اهل سنّت در زبيد كاسته شود. در سده هاى يازدهم و دوازدهم، با شكوفايى اقتصادى يمن درپى تجارت قهوه، زبيد كاملا تحت الشعاع بندر مُخا* و بيت الفَقيه*، مراكز تجارت قهوه در يمن، قرار گرفت (كيل، همانجا). با مركزيت بندر حُديده در تهامه در قرنهاى سيزدهم و چهاردهم/ نوزدهم و بيستم، به ويژه در دوره دوم تسلط عثمانيها (۱۲۸۹ـ۱۳۳۶)، زبيد، كه از ناآراميهاى قومى سالهاى ۱۳۲۰ و ۱۳۳۵ نيز آسيب ديده بود، بيش از پيش به حاشيه رانده شد (همانجا). امروزه زبيد مركز ناحيه (مديريه)اى به همين نام و از توابع استان حديده* است ( ←ويسى، ج ۱، ص ۱۰۴؛ شاهى، كتاب ۱، ص ۱۳۵). ساكنان شهر در چهار محله اصلى عَلِىّ، جامع، مُجَنبَذ و جِزع پراكنده اند ( ←عبداللّه عبدالسلام حداد، ص ۶۰۲، نقشه ۵). گرايش به مذهب حنفى در زبيد پيشينه اى طولانى دارد، اما پس از غلبه ايوبيان، مذهب شافعى، و پس از غلبه امامان زيدى، مذهبى زيدى نيز در ميان مردم رواج يافته است (ابن مجاور، ج ۱، ص ۸۸؛ نيز ←صادق، ۲۰۰۲، ص ۲۲۱). امروزه زبيد اهميت خود را به عنوان مركز آموزش علوم دينى از دست داده است، با اين همه هنوز در بيش از ۲۵مدرسه قديم، علوم سنّتى اسلامى تدريس مى شود ( ←مقحفى، ۱۴۲۲، ذيل مادّه؛ نيز ←كيل؛ باروز، همانجاها). صنايع بومى شهر، بافندگى و رنگرزى، در پى رواج منسوجات وارداتى و تغييرات فرهنگى از ميان رفته است (مقحفى، ۱۹۸۵، همانجا؛ ويسى، ج ۱، ص ۱۰۵). اين درحالى است كه به سبب كثرت پنبه و نيل در زبيد، صنعت بافندگى و نساجى در اين شهر تا گذشته نه چندان دور رونقى چشمگير داشت، چنان كه حتى در اواخر ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۶، زبيد حدود ۱۵۰ كارگاه بافندگى داشت (د.اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه). بقاياى ديوار و خندق، در هسته مركزى شهر، بافت تاريخى زبيد را تشكيل مى دهند ( ←صادق، ۲۰۰۲، نقشه ۲؛ زبيد، >«شهر تاريخى زبيد»<[۴] ، ص ۶). امروزه شهرت زبيد بيشتر به سبب وجود بناهاى تاريخى چون مدارس و مساجد و معمارى زيباى آنهاست. گچ بريهاى هندسى خوش تراشى زيباييهاى اين بناهاى آجرى را دوچندان كرده است. شهر زبيد، به سبب همين جاذبه ها، در ۱۳۷۲ش/۱۹۹۳ در فهرست ميراث جهانى يونسكو قرار گرفت ( ←>«شهر تاريخى زبيد»<، ص ۸؛ باروز، همانجا). در جريان حملات نظامى عربستان سعودى به يمن، كه از ۶ فروردين ۱۳۹۴ آغاز شد، بخشهاى وسيعى از محدوده تاريخى شهر زبيد نابود شده است (تابناك، ۱۳۹۴ش). ازجمله مشاهير منسوب به زبيد عَبثَربن قاسم زبيدى* (از حافظان حديث در قرن دوم)، و مرتضى زبيدى* (لغوى و محدّث قرن دوازدهم و مؤلف كتاب تاج العروس) هستند.
منابع : ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، المسماة تحفة النظار فى غرائب الامصار و عجائب الاسفار، چاپ عبدالهادى تازى، رباط ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷؛ ابن خرداذبه؛ ابن خلدون؛ ابن دَيْبَع، بغية المستفيد فى تاريخ مدينة زبيد، چاپ عبداللّه محمد حبشى، صنعا ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶؛ همو، الفضل المزيد على بغية المستفيد فى اخبار مدينة زبيد، چاپ يوسف شُلْحُد، صنعا ۱۹۸۳؛ ابن مجاور، صفة بلاداليمن و مكة و بعض الحجاز، المسماة تاريخ المستبصر، چاپ اسكار لوفگرن، ليدن ۱۹۵۱ـ۱۹۵۴؛ احمد وصفى زكريا، رحلتى الى اليمن، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛ تابناك، ۱۳۹۴ش. /af/ri.kanbat.www//:ptth morf ,۶۱۰۲ ,۴.rpA deveirteR ;۹۰۰۳۱۵ /swen حِمْيَرى، الروض المعطار فى خبر الاقطار، چاپ احسان عباس، بيروت ۱۹۸۴؛ على بن حسن خزرجى، العقود اللؤلؤيّة فى تاريخ الدولة الرسولية، ج ۲، چاپ محمدبن على اكوع، صنعا ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛ يحيى شاهى، موسوعة المدن العربية و الاسلامية، بيروت ۱۹۹۳؛ طاهر مظفر عميد، «بناء مدينة زبيد فى اليمن»، مجلة كلية الآداب، ش ۱۳ (۱۹۷۰)؛ عبداللّه عبدالسلام حداد، «اثر تخطيط مدينة بغداد على تخطيط المدن الاسلامية فى اليمن فى العصر العباسى: مدينة زبيد نمودجآ»، در الجزيرة العربية من قيام الدولة العباسية حتى نهاية القرن الرابع الهجرى، ج ۲، رياض: جامعة الملك سعود، ۱۴۲۷/۲۰۰۶؛ قدامة بن جعفر، كتاب الخراج، چاپ دخويه، ليدن ۱۸۸۹، چاپ افست ۱۹۶۷؛ ابراهيم احمد مقحفى، معجم البلدان و القبائل اليمنية، صنعا ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛ همو، معجم المدن و القبائل اليمنية، صنعا ۱۹۸۵؛ مقدسى؛ حسين بن على ويسى، اليمن الكبرى: كتاب جغرافى جيولوجى تاريخى، ج ۱، صنعا ۱۴۱۲/۱۹۹۱؛ ياقوت حَمَوى؛ يعقوبى، تاريخ؛
Robert D. Burrowes, Historical dictionary of Yemen, Lanham, Maryland ۲۰۱۰; EI۲, s.v. "Zab¦ âd" (by Noha Sadek); "Historic town of Zabid (Yemen), Joint Monitoring Mission ۱۷th-۲۶th January ۲۰۰۷", Unesco, ۲۰۰۷. Retrieved Dec.۸, ۲۰۱۴, from http://www.whc. unesco.org/en/document/۸۹۴۸; Edward John Keall, "The dynamics of Zabid and its hinterland: the survey of a town on the Tihamah plain of north Yemen", World archaeology, vol.۱۴, no.۳ (Feb. ۱۹۸۳); Noha Sadek, "The mosques of Zab¦ âd, Yemen: a preliminary report", in Proceedings of the Seminar for A rabian Studies, vol. ۲۸, Oxford: Archaeopress, ۱۹۹۸; idem, "Zab¦ âd: the round city of Yemen", in Studies on A rabia in honour of Professor G.Rex Smith, ed. J.F. Healey and V. Porter, Oxford: Oxford University Press, ۲۰۰۲.
/ عباس احمدوند /
۱. Burrowes ۲. Sadek ۳. Keall ۴. "Historic town of Zabid"