زاهدی قمی

معرف

عالم امامى معاصر.
متن

 

/ زاهدى قمى، ابوالفضل، عالم امامى معاصر. پدرش محمودبن محمدحسين از وعّاظ طراز اول قم بود كه مجالس سخنرانى او با اقبال فراوان مردم همراه بود. محمود در ۱۲۶۶ در قم متولد شد و علوم دينى را در آنجا فراگرفت و به فعاليتهاى اجتماعى دينى ازجمله امامت جماعت و وعظ و خطابه پرداخت (ناصرالشريعه، ص ۳۴۸؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۳۸۸ش، قسم ۵، ص ۳۱۱؛ محمدى اشتهاردى، ص ۱۶۱). در نخستين دوره مجلس شوراى ملى (شعبان ۱۳۲۴ـ جمادى الاولى ۱۳۲۶) به عنوان منتخب علما به نمايندگى قم برگزيده شد (ناصرالشريعه، همانجا؛ نيز   تقى زاده، ص ۸۱). برپايه مشروح مذاكرات اين مجلس، اعتبارنامه او حدود چهارماه بعد به تصويب رسيد و بنابر اسناد موجود، نمايندگى او دست كم تا سه ماه نخست ۱۳۲۵ پابرجا بود ( تقى زاده، ص۱۶۳)، ولى به گفته محمدى اشتهاردى (ص۱۶۰) وى پس از مدتى، از نمايندگى استعفا داد. ملّامحمود در ۱۳۱۱ش (۱۳۵۱) درگذشت و در صحن عتيق حرم حضرت معصومه سلام اللّه عليها، به خاك سپرده شد. همسر او دختر سيدعبدالباقى (از سادات رضوى، از خادمان مشهور حرم حضرت معصومه) بود (ناصرالشريعه، همانجا؛ شريف رازى، ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ش، ج ۲، ص ۳۶؛ همو، ۱۳۵۲ـ ۱۳۵۴ش، ج ۱، ص ۱۴۹؛ قس آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۱۱، ص ۲۶۱؛ همو، ۱۳۸۸ش، قسم ۵، ص ۳۱۲ كه سال وفات او را ۱۳۵۳ دانسته است). دو تن از پسران ملّامحمود، حسين و ابوالفضل، عالم دينى بودند. حسين در جوانى درگذشت (محمدى اشتهاردى، ص ۱۶۲ـ۱۶۳). محمدحسين ناصرالشريعه (نويسنده تاريخ قم، متوفى ۱۳۳۹ش) و على اصغر مؤيّدالشريعه (شاگرد و محرّرِ سيدمحمدحجت كوه كمرى*) دامادهاى ملّامحمود بودند (انصارى قمى، ص ۲۲۳ـ۲۲۴). آثار مهم تأليفى ملّامحمود واعظ قمى عبارت اند از : چهارجلد كتاب در باب مواعظ و كتابى فارسى درباره صَلَوات با نام رُوحُالاَذكار فى الصَّلَوات على مُحمد المختار صلى اللّه عليه وآله كه آن را در اواخر عمر نگاشت. او اشعار زيادى در مراثى اهل بيت عليهم السلام سرود. تنبيه الحاج سفرنامه منظوم حج اوست (ناصرالشريعه، همانجا؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۱۱، ص ۲۶۱ـ۲۶۲، ج ۲۶، ص ۲۳۴ـ۲۳۵؛ همو، ۱۳۸۸ش، همانجا). ابوالفضل زاهدى قمى در ۱۳۰۹ در قم متولد شد و در آنجا علوم دينى را نزد محمد برقعى، محمد ارباب* و صادق روحانى ( روحانى*، خاندان) فراگرفت؛ اما عمده تحصيلات او نزد شيخ ابوالقاسم كبير قمى* بود كه حدود ده سال طول كشيد. زاهدى قمى حكمت و فلسفه را نزد آقاميرزا على اكبر حكمى يزدى* آموخت (بُدَلا، ص ۴۸، ۵۲؛ شريف رازى، ۱۳۳۲ـ ۱۳۳۳ش، ج ۲، ص ۳۶ـ۳۷؛ محمدى اشتهاردى، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴). او از محدث شهير، شيخ عباس قمى* نيز اجازه روايت دريافت كرد (دوانى، مفاخر اسلام، ج ۱۱، بخش ۱، ص ۳۲۴). زاهدى در حوزه قم از طلاب فاضل به شمار مى رفت و آوازه فضل او به گوش حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى*، كه حوزه علميه اراك را اداره مى كرد، رسيد (بدلا، ص ۵۲). او نخستين بار در حدود ۲۷سالگى، چهار سال پيش از ورود حائرى يزدى به قم، به همراه شمارى از علماى قم به اراك رفت و در سفر بعد به اراك، حدود دو سال در آنجا ماند و همراه با آيت اللّه حائرى به قم بازگشت. زاهدى قمى همچون شمارى ديگر از عالمان قم در ترغيب حائرى يزدى به مهاجرت به قم و تشكيل حوزه جديد علمى در اين شهر سهمى بسزا داشت و پس از استقرار حائرى در قم، در درس اصول و فقه او حضور يافت ( اراكى، ص ۲۶؛ بدلا، ص ۸۱، ۸۹؛ شريف رازى، ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ش، همانجا). زاهدى قمى مدتى پس از وفات حائرى يزدى در ۱۳۱۵ش، به تهران رفت و چند سال در مسجدجامع بازار تهران به اقامه جماعت، وعظ و ارشاد و تفسير قرآن پرداخت (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۲۶، ص ۹۳؛ شريف رازى، ۱۳۵۲ـ ۱۳۵۴ش، ج ۲، ص ۱۶۶). او پس از مدتى به قم بازگشت و به تدريج از وعظ و ارشاد به تدريس و تأليف روى آورد. زاهدى به درخواست آيت اللّه حاج آقا حسين بروجردى* امامت نماز جماعت صبح را در مسجد اعظم كه بروجردى آن را بنا كرده بود، عهده دار شد (بدلا، ص ۵۳). زاهدى در قم افزون بر تدريس، به برگزارى جلسات تفسير قرآن براى عموم مردم در مسجد امام حسن عسكرى عليه السلام و نيز براى طلاب در مدرسه فيضيه پرداخت. ميرزاابوالفضل زاهدى را نخستين كسى دانسته اند كه در حوزه قم تفسير را به عنوان درس مطرح كرد ( شريف رازى، ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ش، ج ۲، ص ۱۷۸؛ همو، ۱۳۵۲ـ ۱۳۵۴ش، همانجا؛ احمدى ميانجى، ص ۸۷؛ جعفريان، ص ۱۳۳ـ ۱۳۴؛ نيز براى استناد مطهرى به برخى آراى تفسيرى زاهدى   مطهرى، ج ۴، ص ۴۴۴). در گزارشى، از درس تفسير زاهدى در ۱۳۲۶ش در قم سخن رفته است ( جعفريان، ص۳۰)؛ ازاين رو، به نظر مى رسد بازگشت زاهدى از تهران به قم زودتر از ۱۳۶۸ (حدود ۱۳۲۸ش) رخ داده است كه شريف رازى و ديگر مؤلفان ذكر كرده اند ( شريف رازى، ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش، همانجا؛ محمدى اشتهاردى، ص ۱۷۱). برخى از شاگردان دروس فقه، اصول و تفسير زاهدى قمى، عبارت اند از: حسين رسولى محلاتى، مرتضى برقعى، مصطفى خمينى*، على دوانى*، محمد محمدى اشتهاردى، عبدالرحيم سامت قزوينى، جعفر صبورى قمى و محمدعلى گرامى ( ريحان يزدى، ص ۳۸۱، ۴۰۲؛ محمدى اشتهاردى، همانجا؛ دوانى، مفاخر اسلام، ج ۱۳، ص ۵۰۵؛ همو، نقد عمر، ص ۱۸۰ـ ۱۸۱؛ انصارى قمى، ص ۵۸۱؛ گرامى، ص ۱۳۴). زاهدى قمى در درس آيت اللّه بروجردى نيز شركت مى كرد و از معتَمدان او بود. وى بارها به عنوان سخن گوى بروجردى يا به نمايندگى از او به حل وفصل برخى مسائل اجتماعى و دينى در قم و برخى شهرستانها پرداخت ( محمدى اشتهاردى، ص ۱۶۵ـ ۱۶۶؛ دوانى، مفاخر اسلام، ج ۱۲، ص۵۸۰، ۵۸۵؛ استادى، ص ۱۳۶ـ۱۳۷). زاهدى قمى عالمى ذوفنون بود و افزون بر فقه و اصول و تفسير بر علوم حديث، تاريخ و اديان تسلط داشت (دوانى، مفاخر اسلام، ج ۱۱، بخش ۱، ص ۹۹ـ۱۰۰، پانويس ۲؛ محمدى اشتهاردى، ص ۱۶۷ـ۱۶۸) و به گفته خودش، آثارى چون اُسْدالغابة فى معرفة الصحابة ابن اثير و تاريخ بغداد خطيب بغدادى را چندبار به طور كامل مطالعه و يادداشت بردارى كرده بود. وى با زبانهاى انگليسى و عبرى آشنا بود و كتابخانه شخصىِ نفيسى داشت (بدلا، ص ۵۳؛ محمدى اشتهاردى، همانجا؛ نيز   آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۲۶، ص ۹۲ـ۹۳، ۲۴۸). زاهدى به خدمات اجتماعى و عام المنفعه نيز اهتمام داشت و چندين مسجد در شهرهاى مختلف ساخت يا بازسازى كرد يا توسعه داد ( ريحان يزدى، ص۲۱۰؛ محمدى اشتهاردى، همانجا). معروف ترين و ماندگارترين اقدام او در اين زمينه، توسعه اساسىِ سرداب مسجد تاريخىِ امام حسن عسكرى عليه السلام در قم و ساخت شبستانى بر روى اين سرداب است ( فيض قمى، ج ۲، ص ۶۷۹ـ۶۸۲؛ انصارى قمى، ص ۵۸۲). زاهدى قمى با امام خمينى مناسبات دوستانه اى داشت و مشى سياسى ايشان را تأييد مى كرد ( بدلا، ص ۲۳۸ـ۲۳۹؛ محمدى اشتهاردى، ص ۱۷۶ـ۱۷۹). تواضع، ساده زيستى، تسلط بر وعظ و خطابه و صلابت دينى را از ويژگيهاى شخصيتىِ او برشمرده اند ( شريف رازى، ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ش، ج ۲، ص ۳۷؛ محمدى اشتهاردى، ص ۱۷۱ـ۱۷۳، ۱۷۵ـ۱۷۶، ۱۷۹ـ۱۸۰). ميرزاابوالفضل زاهدى قمى در ۱۲ فروردين ۱۳۵۷ در قم درگذشت و در قبرستان شيخان در كنار برادرش، حسين، به خاك سپرده شد (بدلا، ص ۲۳۹؛ محمدى اشتهاردى، ص۱۸۰ـ۱۸۱، ۱۸۴، ۱۸۸ـ۱۸۹). تشييع جنازه او كه مقارن با اوج گيرى انقلاب اسلامى ايران بود، باشكوه برگزار شد. گزارشگر ساواك جمعيت تشييع كننده را ده هزار نفر اعلام كرده است. در جريان تشييع جنازه، كه به تظاهرات در برابر حكومت تبديل شد، مردم به سمت مدرسه فيضيه رفتند و مدرسه را كه از پانزدهم خرداد ۱۳۵۴ تعطيل شده بود، تصرف و بازگشايى كردند. پس از اين ماجرا، فيضيه از تصرف دولت خارج شد و در اختيار مراجع دينى قم قرار گرفت ( بدلا، همانجا؛ احمدى ميانجى، ص ۲۵۲ـ۲۵۴؛ انقلاب اسلامى به روايت اسناد ساواك، كتاب ۴، ص ۱۶۴ـ۱۶۶، ۲۰۵ـ۲۰۷، ۲۶۰ـ۲۶۱). مهم ترين آثار زاهدى قمى عبارت اند از: توضيح المسائل؛ حاشيه بر بخشى از جواهرالكلام* و نيز عروة الوثقى*؛ رساله هايى فقهى مانند: رسالة الشرط و آثاره، رسالة الضرر و ما فيه من الخبر و ما لَه من الاثر؛ دو رساله اصولى يعنى رسالة اثبات المعلوم فى نفى المفهوم و رسالة تسهيل الامر فى بحث الامر؛ اَفعَل و ما اَفعَلَ شامل صيغه هاى تفضيل و تعجب به كاررفته در احاديث؛ اِرغام الكَفَرَة فى سورة البقرة اثرى ناتمام در تفسير قرآن؛ مقصدالحسين عليه السلام، نقدى بر كتاب شهيد جاويد نعمت اللّه صالحى نجف آبادى (متوفى ۱۳۸۵ش)؛ منطق الحسين عليه السلام شامل ادعيه، خطبه ها، نامه ها، نصايح و اشعار منسوب به امام حسين، همراه با ترجمه و شرح برخى از آنها (براى فهرست تأليفات   شريف رازى، ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش، ج ۲، ص ۱۶۶؛ محمدى اشتهاردى، ص ۱۶۹ـ۱۷۰؛ انصارى قمى، ص ۵۸۲ـ۵۸۳). زاهدى در ۱۳۳۰ش، بر چاپ دوم كتاب فارسى خلاصة الكلام فى افتخارالاسلام محمدصادق اُرومى فخرالاسلام (عالم مسيحى نو مسلمان، متوفى ح ۱۳۳۰) دو مقدمه نگاشت. وى همچنين از ارديبهشت تا اسفند ۱۳۳۱ مقالات متعددى در نشريه مجموعه حكمت (كه از ۱۳۳۱ش با مديريت يحيى برقعى در قم منتشر مى شد) تأليف كرد، ازجمله «سقوط غرناطه»، «تمدن در اسلام» ، «اسلام و صنعت» و «نظرى به اوضاع اروپا». فرزند ابوالفضل زاهدى قمى، محمود، عالمى است كه به خدمات عام المنفعه دينى اشتغال دارد (محمدى اشتهاردى، ص ۱۸۷ـ۱۸۸؛ انصارى قمى، ص ۵۸۴؛ ابن الرضا، ج ۱، ص ۵۱۴).

منابع : محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، الذريعة الى تصانيف الشيعة، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بيروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛ همو، طبقات اعلام الشيعة: نقباء البشر فى القرن الرابع عشر، قسم ۵، چاپ محمد طباطبائى بهبهانى، مشهد ۱۳۸۸ش؛ مهدى ابن الرضا، ضياء الابصار فى ترجمة علماء خوانسار، قم ۱۳۸۲ش؛ على احمدى ميانجى، خاطرات حضرت آيت اللّه احمدى ميانجى، به كوشش عبدالرحيم اباذرى، تهران ۱۳۸۰ش؛ محمدعلى اراكى، «تأسيس حوزه علميه قم بروايت خاطره: مصاحبه با آيت اللّه اراكى»، ياد، سال ۱، ش ۴ (پاييز ۱۳۶۵)؛ رضا استادى، خاطرات حاج شيخ رضا استادى، تدوين عبدالرحيم اباذرى، تهران ۱۳۸۷ش؛ ناصرالدين انصارى قمى، اختران قم : زندگى علماى قمى در قرن چهاردهم، قم ۱۳۸۹ش؛ انقلاب اسلامى به روايت اسناد ساواك، كتاب ۴، تهران: وزارت اطلاعات، مركز بررسى اسناد تاريخى، ۱۳۷۸ش؛ حسين بُدَلا، هفتاد سال خاطره از آيت اللّه سيدحسين بُدَلا، تهران ۱۳۷۸ش؛ حسن تقى زاده، تاريخ مجلس شوراى ملى ايران: وزيران ۳۷ كابينه سال هاى ۳۶ـ ۱۳۲۵ه .ش، چاپ عزيزاللّه عليزاده، تهران ۱۳۷۹ش؛ رسول جعفريان، برگ هايى از تاريخ حوزه علميه قم، تهران ۱۳۸۱ش؛ على دوانى، مفاخر اسلام، تهران، ج ۱۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱۲، ۱۳۷۹ش، ج ۱۳، ۱۳۸۶ش؛ همو، نقد عمر: زندگانى و خاطرات على دوانى، تهران ۱۳۸۲ش؛ عليرضا ريحان يزدى، آينه دانشوران، با مقدمه و تعليقات و اضافات ناصر باقرى بيدهندى، قم ۱۳۷۲ش؛ محمد شريف رازى، آثار الحجة، يا، تاريخ و دائرة المعارف حوزه علميه قم، قم ۱۳۳۲ـ ]۱۳۳۳ش[؛ همو، گنجينه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش؛ عباس فيض قمى، كتاب گنجينه آثار قم، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش؛ محمدعلى گرامى، «روشى نو در تفسير قرآن كريم در گفت وگو با آيت اللّه گرامى»، بيّنات، سال ۷، ش ۳ (پاييز ۱۳۷۹)؛ محمد محمدى اشتهاردى، «آقاى حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى: فقيه، مفسر و واعظ وارسته»، در ستارگان حرم، دفتر۷، قم: زائر، ۱۳۷۹ش؛ مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج ۴، تهران ۱۳۸۱ش؛ محمدحسين ناصرالشريعه، تاريخ قم، چاپ على دوانى، تهران ۱۳۸۳ش.

/ فريده سعيدى /

 

 

نظر شما
مولفان
گروه
فقه وحقوق ,
رده موضوعی
جلد 21
تاریخ 95
وضعیت چاپ
  • چاپ شده