رئيس الكتّاب، رئيس كاتبان ديوان همايون؛ مسئول امور خارجه عثمانى تا ميانه سده سيزدهم. عنوان رئيس الكتاب در اسناد سده دهم و يازدهم به صورت رئيسِ كتّاب و پس از سده دوازدهم به صورت رئيس الكتاب و رئيس افندى آورده شده است (د.ا.د.ترك؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه). گويا اين عنوان از حكومتهاى پيشين يا معاصر عثمانى به نظام ديوانى آنان راه يافته بود؛ آن چنان كه در دوره سلجوقيان روم، منصب مَلِك الكتّابى، وظايف مشابه رئيس الكتّاب و نشانچى عثمانى را عهده دار بود ( ← آهيسحالى[1] ، ص 1). همچنين در نظام ديوانى ايوبيان (حك : 564ـ648) و مماليك مصر (حك : 648ـ922)، نام رئيس ديوان انشا، رئيس الكتّاب بود. ظاهرآ رئيس الكتّاب دوره مماليك نيز همچون دوره هاى ديگر، ازجمله عصر عباسى، گاه، كاتب السرّ ( ← كاتب*) نيز ناميده مى شد ( ← ابن كثير، ج7، جزء13، ص289؛ قَلقَشندى، ج5، ص464؛ مَقريزى، ج3، ص732؛ ابن تَغرى بِردى، ج 7، ص 293). در دولتهاى مرينيان (حك : 614ـ869) مغرب و بنونصر (حك : 629ـ897) غرناطه اندلس نيز عنوان رئيس الكتّاب به چشم مى خورد ( ← ابن خطيب، ج 3، ص 338؛ ابن خلدون، ج 7، ص 514، 522ـ523؛ مَقَّرى، ج 7، ص 44، 78). در عصر متقدم عثمانى، رئيس الكتّاب كه كاتب اسرار نيز ناميده مى شد ( ← لطفى پاشا، ص20)، زيرنظر نشانچى ــكه مهم ترين منصب صنف قلميّه و ديوان همايون بودــ قرار داشت و به عنوان عالى رتبه ترين كاتب، بر امور گروهى از كاتبان نظارت مى كرد ( ← آهيسحالى، ص 3؛ قوجه باش[2] ، ص 12، 14؛ قانون نامه آل عثمان، ص 18، 25). كاتبان دوره عثمانى به طوركلى به دو بخش كاتبان خزينه عامره (خزانه) و كاتبان ديوان همايون/ احكام ديوان تقسيم مى شدند، كه به ترتيب تحت سرپرستى دفتردار و رئيس الكتّاب بودند (يايلا[3] ، ص 128ـ129؛ باشباقانلق عثمانلى آرشيوى رهبرى[4] ، ص 238). در اين دوران، رئيس الكتّابها غالبآ از مقام تذكره جى به اين منصب ارتقا مى يافتند و مى توانستند به منصب نشانچى و دفتردار* نيز دست يابند (يايلا، ص 112، 123؛ اوزون چارشيلى[5] ، ص 242). اهميت سازمان رئيس الكتّابى و دامنه اختيارات و وظايف آن، از سده دهم افزايش يافت. در اين دوره، به سبب افزايش نابسامانى در ديوان سالارى عثمانى و نيز افزايش حجم وظايف منصب نشانچى، بسيارى از وظايف اين منصب مانند نگارش مسوّده فرمانها، نظارت بر براتها و رسيدگى به امور تيمار* و زعامت* كه زير نظر نشانچى بود، جزو وظايف مشترك رئيس الكتّاب و دفتر امينى (مسئول امور مالى دفترخانه) شد ( ← آهيسحالى، ص 4؛ يايلا، ص 123؛ باشباقانلق عثمانلى آرشيوى رهبرى، ص 98). در اواسط سده يازدهم، با تشكيل باب عالى و اتخاذ تصميمات در آنجا، رئيس الكتّابى به باب عالى* منتقل شد و وظايفش در ديوان همايون* تداوم يافت. در اين دوره با افزايش حجم وظايف وزيراعظم، بخشى از وظايف اين منصب به رئيس الكتّاب داده شد و رئيس الكتّاب در كنار وزيراعظم و چاوش باشى يكى از سه منصب مهم دربار شد ( ← آهيسحالى، همانجا؛ قانون نامه آل عثمان، ص 18، پانويس 2). وظايف رئيس الكتّاب و بخش وابسته به او، از سده يازدهم تا اوايل سده دوازدهم، عبارت بود از تصحيح و رسيدكردن احكام و براتهاى صادره از ديوان همايون، نگارش خلاصه فرمانها، ترجمه نامه هاى ارسالى حكمرانان خارجى و آماده كردن پاسخ اين نامه ها، قرائت عرض حالها در ديوان همايون در نبود تذكره جيها، صدور توجيهات صاحب منصبان معزول، اخذ نامه سلطان در باب سرّه همايون از دارالسعاده آغاسى (مسئول امور تشريفات و خدمه دربار عثمانى) و انتقال به دربار و گاه اطلاع رسانى در باب حكم تغيير شيخ الاسلامها ( ← اوزون چارشيلى، ص 242ـ243، 247). در سده دوازدهم، رئيس الكتّاب، رابط صدراعظم و دربار (سلطان) محسوب مى شد و از همه اطلاعات فيمابين آگاهى داشت؛ اين امر سبب شده بود كه از ساير مناصب ممتاز شود ( ← همان، ص 245؛ آهيسحالى، ص 173، 197). با افزايش رفت وآمد سفراى خارجى به باب عالى در اين دوره، و با توجه به اينكه معمولا رئيس الكتّاب پيش از اين براى انجام امور ادارى، با سفراى خارجى در ارتباط بود، وظيفه رسيدگى به امور خارجه نيز برعهده اين منصب نهاده شد ( ← آهيسحالى، ص 216). نقش رئيس الكتّاب در ايفاى اين وظايف چنان پررنگ بود كه بسيارى از سياحان و نويسندگان خارجى از رئيس الكتّاب به عنوان ناظر امور خارجه (= وزير امور خارجه) ياد كرده اند ( ← اوزون چارشيلى؛ د.ا.د.ترك، همانجاها). رئيس الكتّاب در اداره امور داخلى نيز حضور فعالى داشت. از سده يازدهم اندك اندك بر كاركرد ديوان افزوده شد و بخشهايى با عنوان بيگليك[6] ، تحويل[7] و رئوس[8] تحت رياست رئيس الكتّاب ايجاد شد ( ← د.ا.د.ترك، همانجا). بيگليك، مهم ترين بخش ديوان همايون بود و بر بخشهاى رئوس و تحويل نيز نظارت داشت. رئيس اين بخش، بيگليكچى[9] دستيار رئيس الكتّاب بود و تنظيم و آماده سازى پيش نويسِ تصميمات ديوانى، عرضه تصميمات مأخوذه به مقامات عالى رتبه، تدوين دفترهاى ديوان، تنظيم و نظارت بر عهدنامه ها، فرمانها و نامه هاى همايونى، آماده سازى قانون نامه ها و نظامنامه هاى ادارى و لشكرى، استخراج امور مالى خارجه و نگهدارى از معاهده هاى منعقده با دولتهاى خارجى را برعهده داشت ( ← آهيسحالى، ص 74ـ94؛ نيز ← د.ا.د.ترك، ذيل "Beylikµi"). بخش تحويل كه «نشان» يا «كيسه[10] » نيز ناميده مى شد، زيرنظر كيسه دار تحويل[11] اداره مى شد و نوشتن فرمانهاى توجيه و تحويل براتهاى تيمار، زعامت و خاصهاى وزيران، بيگلربيگيها، قاضيان عالى رتبه، سنجاق بيگيها و آلاى بيگها[12] (فرمانده بخشى از دسته هاى نظامى ايالتى)، تنظيم و آماده سازى براتهاى خانات كريمه، امراى مكه، وُيْوُدا*هاى اَفلاق[13] (بخشى از رومانى) و بُوغدان[14] (مولداوى) و افراد بخش ترجمان (مترجمان ديوان) از وظايف اين بخش بود ( ← آهيسحالى، ص 118ـ119، 121). سومين بخش ديوان همايون، بخش رئوس بود كه به دست كيسه دار رئوس[15] و تحت سرپرستى رئيس الكتّاب اداره مى شد. رئوس به همه مناصب دولتى به جز وزيران، بيگلربيگيها و تيمارداران گفته مى شد كه مواجبشان از خزانه يا اوقاف پرداخت مى شد. در اين بخش برات نگهبانان قلاع/ دژداران، كتخداها (معاونان صاحب منصبان)، مسئولان اوقاف ــبه استثناى اوقاف متعلق به حرمين ــ، مواجب بگيران روزنامچه كوچك ( ← روزنامچه*) و آغايان و خدمه دربار، آماده و نگارش و اعطا مى شد ( ← پاكالين[16] ، ذيل "RÏus"؛ آهيسحالى، ص 97، 109). در سده دوازدهم، بخش آمدى[17] ، زيرنظر آمدجى[18] نيز در ذيل رئيس الكتّابى قرار گرفت كه در آن غالبآ فرمانها و احكام محرمانه و ويژه نوشته مى شد ( ← آهيسحالى، ص136، 138، 145، 148؛ اوزون چارشيلى، ص 245؛ باشباقانلق عثمانلى آرشيوى رهبرى، ص280). نگارش مكتوبات صدراعظم به سلطان، مسوّده مكتوبات ارسالى به نمايندگان و مقامات ساير دول، صلحنامه ها و عهدنامه، رسيدگى به امور سفراى خارجى، نوشتن اطلاعات مورد نياز سلطان و صدراعظم درباره وزيران و اغلب مقامات عالى رتبه دولتى نيز در اين بخش انجام مى شد ( ← آهيسحالى، ص 149، 151؛ باشباقانلق عثمانلى آرشيوى رهبرى، همانجا). افزون بر اين بخشها، افراد ديگرى نيز در سازمان رئيس الكتّابى حضور داشتند، ازجمله كيسه دار رئيس الكتّاب كه مأمور محافظت از اوراق موجود در سازمان رئيس الكتّابى بود و همچنين گزارش امور به صدراعظم، رئيس الكتّاب، چاوش باشى و صدارت كتخداسى(معاون صدراعظم) را برعهده داشت ( ← پاكالين، ذيل "Reis-Ïl-kÏttap kesedarâ"؛ اوزون چارشيلى، ص 245). افرادى نيز با نام ترجمان، وظيفه ترجمه مكالمات و مكتوبات را برعهده داشتند ( ← يايلا، ص 127). از سده دوازدهم فرمانهايى را كه از طرف سلطان براى صدراعظم فرستاده مى شد (= خطِّ همايون)، رئيس الكتّاب قرائت مى كرد. نگارش تلخيص/ تذكره هايى كه پس از رسيدن به سمع صدراعظم، نزد سلطان فرستاده مى شد، از وظايف رئيس الكتّاب بود. او همچنين، در انعقاد معاهده نامه ها، حق اظهارنظر و تصميم گيرى داشت و درحقيقت پس از سده دوازدهم، رئيس كل بخشهاى ديوان همايون محسوب مى شد ( ← اوزون چارشيلى، ص 245ـ246). طى اصلاحات دوره محمود دوم در 1251، نام بخش رئيس الكتّابى به خارجيّه نظارتى[19] (نظارت امور خارجه) تغيير يافت. پس از مدت كوتاهى، مسئوليت رئيس الكتّاب در بخش امور داخلى و ديوانى نيز لغو و اين سازمان ازميان برداشته شد ( ← همان، ص 246؛ آهيسحالى، ص 322).
منابع : ابن تَغرى بِردى؛ ابن خطيب، الاحاطة فى اخبار غرناطة، چاپ يوسف على طويل، بيروت 1424؛ ابن خلدون؛ ابن كثير، البداية و النهاية فى التاريخ، ج 7، بيروت: دارالفكر العربى، ]بى تا.[؛ قانون نامه آل عثمان ]سلطان محمد فاتح[، استانبول: احمد احسان و شركاسى، 1330؛ قَلقَشندى؛ احمدلطفى بن عبدالمعين لطفى پاشا، اصف نامه وزير لطفى پاشا، ترجمه و چاپ رودولف تشودى، برلين 1910؛ احمدبن محمد مَقَّرى، نفح الطيب، چاپ يوسف بقاعى، بيروت 1419/ 1998؛ احمدبن على مَقريزى، المواعظ و الاعتبار فى ذكر الخطط و الآثار، چاپ ايمن فؤاد سيد، لندن 1422ـ1425/ 2002ـ2004؛
Recep Ahâshalâ, Osmanli devlet teíkilatinda reisülküttâblik (XVIII. yüzyil), Iè stanbul 2001; Baíbakanlik Osmanli A ríivi rehberi, Iè stanbul: Osmanlâ Aríivi Daire Baíkanlâg§ â, 2010; EI2, s.v. "Re’¦ âs ül kütt¦ab" (by J. Deny); Fatih Kocabaí, "Ondokuzuncu yüzyâl Osmanlâ idare teíkilatâ", M. A. thesis, Iè stanbul Üniversitesi 1987; Mehmet Zeki Pakalân, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sözlü§gü, èIstanbul 1971-1972; TDVIè A , s.vv. "Beylikçi" (by Mehmet Iè píirli), "Reîsülküttâb" (by Recep Ahâshalâ); Iè smail Hakkâ Uzunçaríâlâ, Osmanli devletinin merkez ve bahriye teíkilâti, Ankara 1988; Yasemin Yayla, "Kanuni Sultan Süleyman devri Osmanlâ devleti’nde bürokratik yapâ: 1520-1566", M. A. thesis, Süleyman Demirel Üniversitesi 2001.
/ على جليلى /
1. Ahâshalâ 2. Kocabaí 3. Yayla 4. Baíbakanlik Osmanli Aríivi rehberi 5. Uzunçaríâlâ 6. Beylik 7. Tahvil 8. Rüus 9. Beylikçi 10. Kise/ Kese 11. Tahvil Kisedarâ 12. Alaybeyi 13. Eflak 14. Bo§gdan 15. Rüus Kisedarâ 16. Pakalân 17. Amedi 18. Amedci 19. Hariciye Nezareti