روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات

معرف

كتابى به فارسى در تاريخ و جغرافياى هرات، تأليف معين‌الدين محمد زَمچى اَسفَزارى*، مورخ، خوشنويس و شاعر سده نهم.
متن

روضات الجنّات فى اوصاف مدينة هرات، كتابى به فارسى در تاريخ و جغرافياى هرات، تأليف معين الدين محمد زَمچى اَسفَزارى*، مورخ، خوشنويس و شاعر سده نهم. تاريخ شروع تأليف اين كتاب، به نوشته خود اسفزارى در كتابش (بخش 1، ص 33)، سال 897 بوده و در 899 پايان يافته است (حاجى خليفه، ج 1، ستون 921؛ صفا، ج 4، ص 538). اسفزارى هدفش را از تأليف اين اثر نوشتن كتابى جامع درباره شهر هرات ذكر كرده است. او با كتابهاى نوشته شده درباره تاريخ هرات آشنا بود و با توجه به فرمان حسين ميرزا بايقَرا و تشويق و حمايت خواجه قوام الدين خوافى، نگارش اثرش را به نام حسين ميرزا بايقرا آغاز كرد ( اسفزارى، بخش 1، ص40ـ42، 45ـ46، 50؛ نيز   صفا، ج 4، ص 537ـ538). او در اثرش كه در شمار تواريخ محلى است، وقايع را به ترتيب، از ورود اسلام به هرات تا زمان حيات خويش نوشته است. نكته جالب توجه آنكه وى در شرح رويدادهاى تاريخى از احاديث و روايات بهره برده است ( بخش 1، ص 88). اسفزارى فقط به ذكر روايت تاريخى اكتفا نكرده، بلكه در برخى موارد به سبب شناسى وقايع نيز پرداخته است (براى نمونه   بخش 1، ص 184ـ188). همچنين، جغرافياى شهرها و موضوعات اجتماعى نيز در كتابش مطرح شده است ( ادامه مقاله). روضات الجنات به 26 روضه و هر روضه به چند چمن تقسيم شده است (بخش 1، ص 51). در روضه نخست، اسفزارى علت بناى شهر هرات را در هفت «وجه» مختلف شرح داده و از بناى آن در دوره طهمورث (همان، بخش 1، ص 55) تا دوره اسكندر (همان، بخش 1، ص70) سخن گفته است. روضه دوم مشتمل است بر دو چمن، درباره كيفيت اوضاع هرات و برخى از مضافات آن، و روضه سوم در دو چمن در موضوع خراسان و هرات، فضائل آنها و احاديثى است كه درباره آنها منقول است. در روضه چهارم، مشتمل بر چهار چمن، به شرح مفصّل قصبه ها، ولايات و توابع هرات ازجمله بادغيس و كَرخ پرداخته است. خصوصآ مؤلف به ولايت اسفزار اهتمام ويژه داشته و چمن دوم را به طور كامل به آن اختصاص داده است. روضه پنجم، مشتمل بر چهار چمن، شامل آمدن شرح ولايات دورتر از ولايات مشروح در روضه قبلى است، ازجمله بلخ، ابيورد، نَسا، مشهد، نيشابور و سبزوار. مطلب مهم در چمن دوم اين روضه، سبب حضور امام رضا عليه السلام در مرو است ( بخش 1، ص 184ـ186). روضه ششم، مشتمل بر دو چمن، در ذكر سلاطين و حكام از ورود اسلام در هرات در سال 29 تا دوره نويسنده است كه طى آن، گوشه هايى از تاريخ سلسله هايى چون طاهريان، سامانيان و سلجوقيان آمده است. در روضه هفتم، مشتمل بر هفت چمن، تاريخ سلاطين غور و ملوك كُرت/ كَرت كه والى هرات بودند، به صورت مشروح ذكر شده است. روضه هشتم، مشتمل بر هفت چمن، به ذكر درگذشت ملك غياث الدين كرت و احوال و اولاد وى، سربداران، اميرتيمور و تيموريان اختصاص يافته است. روضه نهم و دهم، درباره توجه تيمورگوركان به تسخير ممالك خراسان و سپس، تفويض اين ممالك به شاهرخ تيمورى است. روضه يازدهم، مشتمل بر پنج چمن، و روضه دوازدهم شامل ذكر برخى وقايع است كه از زمان قديم و در دوره چنگيزخان و فرزندان وى اتفاق افتاده اند و در آن، درباره ويرانى هرات براثر حمله بوجاى بن دانشمند بهادر سخن رفته است. روضه سيزدهم، مشتمل بر سه چمن، به ذكر حوادث حكومت شاهرخ تيمورى، بايسُنغُرميرزا و مرگ شاهرخ، و روضه چهاردهم، مشتمل بر سه چمن، به آبادانى هرات و خراسان و حكومت برخى از حاكمان هرات اختصاص دارد. روضه پانزدهم، در سه چمن، شامل وقايع پس از مرگ شاهرخ، حكومت اُلُغ بيگ تيمورى و نبرد وى با علاءالدوله (فرزند بايسنغر) است. روضه شانزدهم، در دو چمن، و روضه هفدهم، در پنج چمن، نيز به جلوس و حكومت ابوالقاسم بابُرخان تيمورى بر خراسان و سلطان ابوسعيد تيمورى اختصاص يافته است. روضه هجدهم، با يك چمن، شامل شرح رفتن سلطان ابوسعيد تيمورى به خراسان و استقرار وى بر سلطنت است. روضه نوزدهم، درباره جلوس جهانشاه قراقوينلو بر حكومت خراسان و روضه بيستم، در چهار چمن، راجع به جلوس دوباره سلطان ابوسعيد در خراسان تا دوره خود نويسنده و آغاز شرح وى از حكومت حسين ميرزا بايْقَراست. روضه هاى بيست ويكم و بيست ودوم (مشتمل بر يك چمن) درباره مرگ سلطان ابوسعيد تيمورى است. روضه بيست وسوم، مشتمل بر سه چمن، درباره حسين ميرزا بايقرا و روضه بيست وچهارم، در دو چمن، در بيان برخى وقايع ابتداى جلوس حسين ميرزا بايقراست. روضه بيست وپنجم، مشتمل بر يك چمن، درباره چگونگى خطبه خواندن به نام يادگارمحمد (ميرزا)، نوه بايسنغر در غيبت حسين ميرزا بايقرا و قتل يادگارميرزا، و روضه بيست وششم، در جلوس دوباره حسين ميرزا بايقراست. اسفزارى در اثرش، علاوه بر اطلاعات جغرافيايى و تاريخى درباره سلسله هاى حكومتگر ( بخش 1، ص 194ـ197، 254ـ257) و افراد مهم (بخش 1، ص 188ـ191، 218ـ220)، به معرفى مشايخ (بخش 1، ص 207ـ209)، امور عجيب (بخش 1، ص 235ـ236، 340ـ341)، محصولات كشاورزى (بخش 1، ص 134ـ135، 172ـ174)، ذكر مزارات (بخش 1، ص 343) و مساجد (بخش 1، ص30، 357) و عمارات (بخش 1، ص 102) و قلعه ها (بخش 1، ص 108، 146) پرداخته است. او همچنين اغلب به منابعى كه براى نوشتن اثرش استفاده كرده، اشاره نموده است، ازجمله تاريخ قديم هرات تأليف عبدالرحمان فامى* ( بخش 1، ص 55، 87)، عجايب المخلوقات* قزوينى (بخش 1، ص 88ـ89)، سياستنامه* خواجه نظام الملك طوسى (بخش 1، ص 162)، تاريخ خراسان از مؤلفى نامعلوم (بخش 1، ص 265)، تذكرة الاولياء* تأليف عطار نيشابورى، نفحات الانس* عبدالرحمان جامى (بخش 1، ص 273ـ274)، تاريخ وصّاف* (بخش 1، ص 344)، تاريخ آل كُرت تأليف ربيعى پوشنگى* (بخش 1، ص 403)، تاريخ نامه هرات* اثر سيفى هروى (بخش 1، ص 438)، طبقات ناصرى تأليف ابوعمرو عثمان جوزجانى* مشهور به مِنهاج سراج (بخش 2، ص 58)، تاريخ جهانگشاى* جوينى (بخش 2، ص 101، 105) و مطلع السعدين و مجمع البحرين تأليف عبدالرزاقِ سمرقندى* (بخش 2، ص 95). درعين حال، اسفزارى گاه از ذكر منبع خود سرباز زده است (براى نمونه   بخش 1، ص 142، 285، بخش 2، ص 260). اهميت ويژه اين كتاب در رويدادهاى معاصر نويسنده است، كه درواقع او شاهد آنها يا در ارتباط نزديك با آنها بوده است ( بخش 2، ص 243). اين امر بر وثاقت و اعتبار كتاب افزوده است و به همين سبب، جايگاه اين اثر در ميان تواريخ محلى هرات، كه پيش از آن نوشته شده اند، افزايش يافته است. خواندمير ازجمله مؤلفانى است كه در تأليف اثرش (حبيب السير*) از روضات الجنات بهره برده است ( ج 3، ص 473). نثر كتاب، به تأكيد نويسنده، ساده و روان است و او قصد داشته است كه نثرش از هرگونه تكلف خالى باشد ( بخش 1، ص 49، 50ـ51)، ولى او مقدمه كتاب را با نثرى مصنوع و متن كتاب را با نثرى ساده تر از مقدمه، اما نه به آن سادگى كه در مقدمه ذكر كرده، نوشته است (صفا، ج 4، ص 538). نويسنده در بيشتر صفحات كتاب از اشعار با ذكر شاعران آنها بهره برده است ( بخش 1، ص 23، 42ـ43، بخش 2، ص 187، 351) و سروده هاى خويش را نيز در كتاب آورده است ( بخش 1، ص 26، بخش 2، ص 365). همچنين، او در نثرش برخى حكايات ( بخش 1، ص 168ـ170)، آيات قرآن ( بخش 1، ص 349، بخش 2، ص 227)، و رخدادها را به عربى (بخش 1، ص 473، بخش 2، ص 87) ذكر كرده است و عبارات عربى (بخش 2، ص 165) به كار برده است. كتاب براى نخستين بار با تصحيح محمدكاظم امام در 1338ش در تهران چاپ شد (براى آشنايى با نسخه هاى خطى آن   اسفزارى، بخش 2، مقدمه امام، ص 42ـ43). اين اثر توجه خاورشناسان ازجمله ريو[1] را جلب كرده و او نسخه هاى آن را نيز معرفى كرده است ( ج 1، ص 206ـ207). باربيه دومنار[2] نيز مقاله اى در وصف اين كتاب منتشر كرده و در ضمن آن (ص 461ـ520)، بخشهايى از كتاب را به فرانسه برگردانده است. به نظر وى (ص 465)، اسفزارى مطالبى ناموثق درباره رويدادهاى پيش از غوريان ذكر كرده است.

منابع : معين الدين محمد اسفزارى، روضات الجنات فى اوصاف مدينة هرات، چاپ محمدكاظم امام، تهران 1338ـ1339ش؛ حاجى خليفه؛ خواندمير؛ ذبيح اللّه صفا، تاريخ ادبيات در ايران و در قلمرو زبان پارسى، ج 4، تهران 1378ش؛

Charles Adrien Casimir Barbier de Meynard, "Extraits de la chronique persane d’Herat", Journal asiatique, vol.16 (Dec. 1860); Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum, London 1966.

/ مريم ارجح /

1. Rieu 2. Barbier de Meynard

 

 
نظر شما
مولفان
گروه
تاریخ ایران و اسلام ,
رده موضوعی
جلد 20
تاریخ 94
وضعیت چاپ
  • چاپ شده