روزنتال، اروين ايزاك ياكوب[1] ، مستشرق امريكايى با اصالت آلمانى و يهودى و پژوهشگر و متخصص در زمينه علوم سياسى، مطالعات اجتماعى و فلسفه اسلامى. روزنتال در 1904/ 1322 (1283ش) به دنيا آمد (فرهنگ خاورشناسان، ذيل مادّه؛ رضوانى، ص 172). از زندگى وى اطلاع چندانى در دست نيست. در 1932/ 1311ش، رساله دكترى خود را درباره انديشه هاى ابن خلدون در باب دولت نگاشت و در 1933/ 1312ش به دانشگاه لندن[2] و در 1936/ 1315ش به دانشگاه منچستر[3] رفت و به عنوان مدرّس زبان عبرى و متخصص زبانهاى سامى به تدريس پرداخت. در 1948/ 1327ش براى تدريس به دانشگاه كيمبريج[4] رفت و هم زمان با تدريس به عنوان پژوهشگر مطالعات شرق شناسى در اين دانشگاه مشغول به كار شد. او در 1967/ 1346ش استاد دانشگاه كلمبيا[5] در امريكا شد. روزنتال در 1991/1370ش درگذشت (فرهنگ خاورشناسان؛ رضوانى، همانجاها). بررسى نزاع وحى و عقل، از مسائلى بود كه روزنتال همواره بدان توجه داشت. به نظر وى (1985، ص15ـ16)، مسئله محورى فلسفه و كلام در اسلام، همانند همه اديان ديگر، مسئله رابطه ميان ايمان و عقل يا وحى و عقل بوده كه معمولا به عنوان تقابل ميان قانون الهى و قانون انسانى مطرح شده است. به گفته وى، معتزليان نخستين كسانى بودند كه به اين نزاع پرداختند. مسائل متافيزيكى ديگرى همچون خلق از عدم، جاودانگى مادّه يا روح و حتى تصور خدا كه در فلسفه يونان طرح شده بود، چالش مهمى در جهان اسلام به وجود آوردند، و كلام اسلامى در حقيقت پاسخ به اين مسائل بود. فيلسوفان اسلامى نيز كه غالبآ در پى هماهنگى ميان وحى و عقل بودند و هر دو را بيانگر حقيقت واحدى مى دانستند، از طريق الهيات نوافلاطونى به اثبات اين گونه مباحث متافيزيكى پرداختند ( ← همان، ص 114ـ115). از ديگر موضوعات مورد علاقه روزنتال در علوم سياسى مسئله حكومت از ديدگاه اسلام و دين يهود و تأثير وحى بر نگرش سياسى مسلمانان و يهوديان بود ( ← فرهنگ خاورشناسان، همانجا). روزنتال به سبب علاقه و مطالعه در زمينه علوم سياسى ضمن ترجمه مقدمه[6] ابن خلدون، آثارى درباره انديشه هاى سياسى وى دارد ( ← همانجا). وى همچنين به طورخاص به ديدگاه سياسى فلاسفه مسلمانى همچون ابن سينا، فارابى، ابن باجه و ابن رشد پرداخته و آثارى در اين زمينه منتشر كرده است ( ← همانجا). ويژگى روش مطالعاتى روزنتال در زمينه فلسفه سياسى اسلام «انديشمندمحورى» به جاى «انديشه محورى» است. او بر آن بوده است تا فلسفه سياسى اسلام را در قالب فيلسوفان اسلامى دنبال كند. از ديگر ويژگيهاى وى آن است كه صرفآ به دوره ميانه بسنده نكرده و بررسى انديشه سياسى در اسلام را تا دوره معاصر بسط داده است (رضوانى، ص 177). مهم ترين اثر روزنتال انديشه ى سياسى اسلام در سده هاى ميانه[7] است كه براى نخستين بار در 1958/ 1337ش در كيمبريج منتشر شد. اين كتاب توجه محافل علمى را برانگيخت و مدتها تنها كتاب در اين زمينه و بهترين مقدمه بر تفكر سياسى اسلام به زبانهاى اروپايى بود. اين اثر مقدمه جامعى است براى آشنايى با افكار سياسى علما و فقهاى اهل سنّت و فيلسوفان اسلامى (فرهنگ خاورشناسان، همانجا؛ نصر، ج 2، ص 541ـ542؛ رضوانى، همانجا). اين كتاب دو بخش دارد كه بخش اول درباره قانون اساسى اسلام (فقه) و تاريخ مسلمانان و بخش دوم درباره ميراث افلاطونى (در انديشه هاى فيلسوفان مسلمان) است. ضميمه كتاب نيز ديدگاههاى سياسى برخى از انديشمندان ترك در دوره عثمانى است ( ← روزنتال، 1985، ص 11، 111، 224). على اردستانى اين كتاب را در 1378ش به فارسى ترجمه كرده است. روزنتال در 1965/ 1344ش كتاب ديگرى به نام >اسلام در دولت ملى مدرن<[8] نوشت كه مكمل كتاب قبلى بود. اين كتاب حاصل سفرهاى وى در سالهاى 1960/1339ش تا 1962/ 1341ش به كشورهايى همچون پاكستان، هند، مالايا، ايران، تركيه، تونس و مراكش بود كه در آن نحوه حكومت در اين سرزمينها را مستقيمآ بررسى كرد. به اين ترتيب، وى در كتاب اول به انديشه هاى سياسى اسلام در دوران ميانه پرداخته و در كتاب اخير انديشه هاى سياسى دوره جديد را در مواجهه با تجدد بررسى كرده است (روزنتال، 1965، ص IX، XVI؛ رضوانى، ص 172؛ براى ساير آثار وى ← فرهنگ خاورشناسان، همانجا). بى ترديد روزنتال از متخصصانى است كه فلسفه سياسى اسلام را به غرب معرفى كرده و شيوه او در بررسى تاريخ انديشه هاى سياسى تأثير بسيار بر برخى پژوهشگرانِ علوم سياسى داشته است (احسانى، ص 84؛ رضوانى، همانجا). او نخستين نويسنده اى است كه در حوزه انديشه سياسى اسلامى به تقسيم سه گانه فلسفه سياسى، شريعت نامه نويسى و سياست نامه نويسى يا اندرزنامه نويسى (آيينه شاهى) اشاره كرده است. وى مشخصه رهيافت اول را تفكر عقلى، ويژگى رهيافت دوم را تكيه بر متون شريعت و نظريه خلافت، و مشخصه رهيافت سوم را انديشه حفظ قدرت دانسته است (احسانى، همانجا؛ نيز ← روزنتال، 1985، ص 3ـ8، 62ـ83؛ طباطبائى، ص 27). روزنتال در آثار متعدد خود كوشيده است تا تمدن اسلامى را از دريچه اصول و مبانى دين اسلام بنگرد و از اين نظر از جمله مستشرقانى است كه كمتر تحت تأثير تعصبات عصر و تمدن امروزه قرار گرفته است (نصر، ج 2، ص 537). باوجوداين، نگاه وى به فلسفه سياسى اسلامى همچنان كاستيهايى دارد و برخى از متفكران مانند جرج فضلو حورانى*، سيدحسين نصر، فوزى مترى نجار[9] و مجيد خدورى نيز بر اين انديشه ها و به خصوص بر كتاب انديشه ى سياسى اسلام در سده هاى ميانه نقدهايى وارد كرده اند (رضوانى، ص 172ـ 173). براى مثال، گفته شده كه مؤلف مانند اغلب مستشرقان از مآخذ شيعه و از آراى فيلسوفان بزرگ شيعه مانند ملاصدرا و ميرداماد و حاج ملاهادى سبزوارى استفاده نكرده و خود را به عقايد اهل سنّت و جماعت محدود كرده است. همچنين به او انتقاد شده كه با پذيرش پيش فرض تعارض ميان وحى و عقل در فلسفه مسيحى، آن را به فلسفه اسلامى نيز تعميم داده و بر اين اساس، فيلسوف بودن و مسلمان بودنِ توأم فلاسفه اسلامى را درك نكرده است (نصر، ج 2، ص 542؛ فوزى مترى نجار، ص190ـ191؛ رضوانى، ص 185ـ186). همچنين گفته شده كه وى در نشان دادن وجه مهم فلسفه سياسى افلاطون، يعنى ارتباط ميان نظام سياسى و زندگى فلسفى، كه بسيار مورد توجه فلاسفه اسلامى بوده، موفق نبوده است (فوزى مترى نجار، ص 190).
منابع : اسماعيل احسانى، «سرشت سياست»، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، دوره جديد، ش 145 (خرداد 1389)؛ محسن رضوانى، «بررسى انتقادى نظريه 'روزنتال، درباره فلسفه سياسى اسلام»، حكومت اسلامى، سال 17، ش 1 (بهار 1391)؛ جواد طباطبائى، درآمدى فلسفى بر تاريخ انديشه سياسى در ايران، تهران 1367ش؛ فرهنگ خاورشناسان: زندگينامه و كتاب شناسى ايران شناسان و اسلام شناسان، ج 4، به سرپرستى پرويز مشكين نژاد، تهران: پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، 1388ش؛ حسين نصر، معرفت جاودان، ج 1 و :2 مجموعه مقالات دكتر سيدحسين نصر، ج :3 زندگى نامه و فهرست آثار، زيرنظر و به اهتمام حسن حسينى، تهران 1386ش؛
Fawzi Mitr¦ â Najjar, "[Review of] Political thought in medieval Islam: an introductory outline, by Erwin I.J. Rosenthal", Journal of the American Oriental Society, vol. 84; no.2 (Apr. - June 1964); Erwin Isak Jakob Rosenthal, Islam in the modern national state, Cambridge 1965; idem, Political thougt in medieval Islam, Westport, Conn. 1985.
/ سپيده نصرتى /
1. Rosenthal, Erwin Isak Jacob 2. University of London 3. The University of Manchester 4. University of Cambridge 5. Columbia University 6. The Muqaddimah 7. Political thought in medieval Islam 8. Islam in the modern national state 9. Fawzi Mitr¦ â Najj¦ar