رصدخانه سمرقند

معرف

از رصدخانه‌هاى مهم دوره اسلامى، تأسيس در سده نهم.
متن

رصدخانه سمرقند، از رصدخانه هاى مهم دوره اسلامى، تأسيس در سده نهم. در زمان اميرتيمور گوركان (حك  : ۷۷۱ـ ۸۰۷) و جانشينان وى، سمرقند مركز فرهنگى و علمى جهان اسلام بود و در اين شهر مدرسه هاى علمى مختلفى تأسيس شد. از جانشينان تيمور، نوه او، الغ بيگ* (حك  : ۸۵۰ـ۸۵۳)، در رياضيات و نجوم متبحر بود. او، علاوه بر تأسيس مدرسه باشكوهى در سمرقند در حدود ۸۲۴ (عبدالرزاق سمرقندى، ج ۲، جزء۱، ص ۲۳۶ـ۲۳۷؛ ميرخواند، ج ۶، ص ۶۶۹؛ خواندمير، ج ۴، ص ۲۱)، رصدخانه اى تأسيس كرد تا از طريق آن، سنّت علمى و رصدى رصدخانه مراغه دنبال شود. الغ بيگ براى طراحى و ساخت رصدخانه و انجام رصدهاى نجومى، گروهى از اخترشناسان مشهور آن زمان، مانند غياث الدين جمشيد كاشانى*، معين الدين كاشى*، قاضى زاده رومى*، جلال الدين اسطرلابى و على قوشچى* را به همكارى طلبيد (حسينى آملى، گ ۲ پ ـ ۳ ر؛ قزوينى، ص ۳۱۶). ظاهرآ قاضى زاده و قوشچى پيش از ساخت رصدخانه در سمرقند اقامت داشتند، اما الغ بيگ، غياث الدين كاشانى و معين الدين كاشى را از كاشان به سمرقند دعوت كرد ( ← عبدالرزاق سمرقندى، ج ۲، جزء۱، ص ۲۳۸). احتمالا علت دعوت غياث الدين كاشانى به سمرقند اين بود كه وى قبلا زيج خاقانى را به نام الغ بيگ در كاشان تأليف و به وى تقديم كرده بود ( ← كاشانى، زيج خاقانى، گ ۱پ). افزون براين، كاشانى در  ۸۱۸ رساله در شرح آلات رصد را تأليف و به اسكندر گوركانى تقديم كرده بود (كاشانى، ۱۹۸۳، ص ۳۹۵ـ۳۹۹). زمان ورود كاشانى به سمرقند بين سالهاى ۸۱۲ تا ۸۱۶ ( ← محيط طباطبائى، ص ۷) و نيز ۸۲۴ (قربانى، ۱۳۶۸ش، ص ۵ـ۸) ذكر شده است، اما بنابه شواهدى احتمالا كاشانى در حدود ۸۲۳ وارد سمرقند شده ( ← عبدالرزاق سمرقندى، همانجا) و در ايجاد رصدخانه و تدوين زيج الغ بيگ سهم عمده اى داشته است. چنان كه عبدالعلى بيرجندى در شرح زيج الغ بيگ (گ ۷۲ پ)، اصل رصد]خانه؟[ سمرقند را از آثار «طبع لطيف» كاشانى دانسته است. كاشانى (۱۳۷۵ش، ص ۴۱، ۶۵)، در نامه هايى به پدرش از سمرقند، اشاره كرده است كه براساس آنچه وى خواسته بود بناى رصدخانه را ساختند. همچنين براى استخراج خط نصف النهار، او زمين را هموار كرده بود (همان، ص ۶۷ـ۶۸). كاشانى (۱۳۷۵ش، ص ۶۸) از استاد اسماعيل به عنوان استاد معمار رصدخانه و استاد ابراهيم صفار به عنوان سازنده ذات الحَلَق* نام برده است. قزوينى (ص ۳۱۶) زمان آغاز رصدها در سمرقند را ۸۲۳ دانسته است، اما به نوشته ميرخواند و خواندمير (همانجاها)، الغ بيگ فرمان ساخت رصدخانه را در ۸۲۴ صادر كرد. به نوشته حسينى آملى (گ ۲پ)، ساخت رصدخانه در ۸۳۰ پايان يافت، اما ابوطاهر سمرقندى (ص ۴۵ـ۴۶) زمان آغاز فعاليت رصدخانه سمرقند را ۸۳۲ دانسته است. محل استقرار بناى رصدخانه در شمال شرقى سمرقند تعيين شد (عبدالرزاق   سمرقندى، همانجا). بابر[۱]  (ص ۷۹) بناى رصدخانه را سه طبقه دانسته است. به گزارش عبدالرزاق سمرقندى (همانجا)، فضاى داخلى اين بنا با تصويرهايى از صورتهاى فلكى، كره زمين و عوارض سطحى اقليمهاى مختلف تزيين شده بود. كاشانى تا زمان مرگش، در ۸۳۲ (قربانى، ۱۳۶۸ش، ص ۹) يا  ۸۳۳ (روملو، ج ۱، ص ۳۳۱)، مدير رصدخانه بود و پس از وى، قاضى زاده اداره رصدخانه را برعهده گرفت. قاضى زاده در حدود ۸۴۰ درگذشت و قوشچى سرپرست رصدخانه شد. پس از درگذشت قاضى زاده، الغ بيگ به اتمام كار رصد و تأليف زيج همت گماشت. الغ بيگ در ۸۵۳ به قتل رسيد (خواندمير، همانجا؛ روملو، ج ۱، ص ۴۵۸؛ نيز  ← قربانى، ۱۳۶۵ش، ص ۳۴۳). چند سال بعد، رصدخانه از فعاليت بازايستاد و قوشچى سمرقند را ترك كرد و در ۸۷۹ در استانبول درگذشت (دولتشاه سمرقندى، ص ۳۶۲؛ طاشكوپرى زاده، ص ۹۸ـ۹۹؛ نيز  ← قربانى، ۱۳۶۵ش، ص ۳۶۲). فعاليتهاى رصدى در رصدخانه سمرقند، با استناد به تاريخ جدول مختصات ستاره ها در زيج الغ بيگ (نسخه خطى، گ ۱۷۷پ)، دست كم تا  ۸۴۱ ادامه داشت و بنابه نقل حسينى آملى (گ ۳ر)، در مجموع اين رصدخانه سى وچند ]؟[ سال فعال بود. شايد يكى از دلايل فعاليت طولانى رصدخانه سمرقند ذوق و علاقه الغ بيگ به نجوم بوده است. كاشانى (۱۳۷۵ش، ص ۶۲ـ۶۳)، در نامه اى به پدرش، الغ بيگ را پادشاه منجم خوانده و توانايى وى را در محاسبات پيچيده به روش ذهنى ستوده است. به نوشته كاشانى (۱۳۷۵ش، ص ۶۵)، الغ بيگ در كودكى رصدخانه مراغه را ديده بود و شايد اين موضوع موجب علاقه وى به ساخت رصدخانه اى مشابه آن شده بود. زيج الغ بيگ، كه بخشهايى از آن نتيجه رصدهاى انجام شده در رصدخانه سمرقند است، پس از مرگ كاشانى (متوفى ح ۸۳۲)، در حدود  ۸۴۱ آماده شد ( ← الغ بيگ، همانجا). الغ بيگ در مقدمه زيج (چاپ سديو، ص ۲۸۸ـ۲۹۱) از همكاران خويش ياد كرده و در بين آنان، از قاضى زاده و كاشانى با احترام نام برده است. به نوشته الغ بيگ، چون پس از لحاظ كردن تقديمِ اعتدالين*، وى مختصات برخى ستاره ها را با مختصات آنها در صورالكواكب مطابق نيافت، تمام آنها را، به جز ۲۷ ستاره، كه رصدشان در سمرقند ممكن نبود، دوباره رصد و مختصاتشان را در زيج ثبت كرد. او مختصات اين ۲۷ ستاره را، با تصحيح تقديم اعتدالين بين دو تاريخ رصد، از كتاب صورالكواكب عبدالرحمان صوفى* (متوفى ۳۷۶) نقل كرده است ( ← همان، ص ۴۳۱ـ۴۳۲). كاشانى هر دوره رصدى را ده تا پانزده سال درنظر گرفته بود ( ← ۱۳۷۵ش، ص ۷۱). درباره مجموعه ابزارهاى نجومى اين رصدخانه اطلاع دقيقى دردست نيست. كاشانى در نامه دومش، كه در زمان ساخت رصدخانه نوشته، به اتمام ساخت يك ذات الحلق، دردست ساخت بودن ذات الحلقى ديگر و ناتمام بودن ابزارهايى چون ذات السَمت و ذات الهدفه سياره اشاره كرده است ( ← ۱۳۷۵ش، ص ۷۱ـ۷۲). عبدالمنعم عاملى (قرن دهم)، در تعليم آلات زيج، ذات السهم و الجيب را نيز ازجمله ابزارهاى اين رصدخانه ذكر كرده است (به نقل صاييلى[۲] ، ص ۲۸۷). مهم ترين ابزار رصدخانه سمرقند سُدْس سنگى نصف النهارى آن است كه با سدس فخرى، ساخته ابومحمود حامدبن خضر خجندى (قرن چهارم)، مشابهت دارد (براى آگاهى از سدس فخرى  ← خجندى*، ابومحمود حامد؛ سدس*). مهم ترين كاربرد اين ابزار رصد نصف النهارى خورشيد براى اندازه گيرى مقدار تمايل دايرة البروج نسبت به استواى آسمانى، محاسبه طول سال اعتدالى و ديگر مشخصه هاى مرتبط با رصدهاى خورشيدى بوده است ( ← تصوير). تا اوايل قرن بيستم/ چهاردهم، اطلاعى از مكان رصدخانه سمرقند دردست نبود. باستان شناسى روسى به نام واسيلى وياتكين[۳]  (متوفى ۱۳۱۱ش/ ۱۹۳۲) براساس منابع آرشيو خانات خوقند، بابُرنامه (كتابى تاريخى به تركى، تأليف ظهيرالدين محمد بابر (متوفى  ۹۳۷))، سَمَريه (كتابى به فارسى در موضوع جغرافيا، تأليف ابوطاهر سمرقندى (قرن سيزدهم)) و وقفنامه هاى به جامانده از قرن يازدهم، حفاريهايى را نزديك سمرقند از ۱۳۲۶/ ۱۹۰۸ آغاز كرد و بازمانده هاى رصدخانه سمرقند و سدس سنگى آن را، كه زير خاك مدفون شده بود، در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ كشف كرد (صاييلى، ص ۲۷۴؛ كاشانى، ۱۳۷۵ش، يادداشتهاى باقرى، ص ۱۲۴). شعاع اين سدس به حدود چهل متر و طول كمان آن نيز به همين حدود مى رسد ( ← صاييلى، ص ۲۸۳). اين اثر تاريخى اكنون در جمهورى ازبكستان، در شمال شرقى شهر سمرقند، بر فراز تپه اى صخره اى به نام كوهك، كه امروز چوپان آتا ناميده مى شود، قرار دارد و در محوطه آن بر روى سدس، عمارت يادبودى ساخته اند. ارتفاع اين تپه حدود ۲۱ متر و پهناى آن از شرق تا غرب حدود ۸۵ متر و از شمال تا جنوب حدود ۱۷۰متر است (همان، ص ۲۷۴ـ ۲۷۵؛ قس گرف[۴] ، ص ۳۶۴). واسيلى آفاناسييويچ شيشكين[۵](متوفى ۱۳۴۵ش/ ۱۹۶۶) كاوشهاى باستان شناسى در محوطه تاريخى رصدخانه سمرقند را ادامه داد و در ۱۳۲۷ش/ ۱۹۴۸، شالوده ديوار آجرى مدورى به قطر تقريبى ۴۶ متر آشكار شد كه سدس يادشده را دربر مى گيرد (>دايرة المعارف بزرگ شوروى<[۶] ، ج ۶، ص ۶۴۶). در قسمت داخلى اين ديوار، بقاياى اتاقكهايى جدا از هم ديده مى شود كه رصدگران از آنها استفاده مى كردند (گرف، همانجا). در پژوهشهاى باستان شناسى در سطح تپه، قطعات پرشمارى از كاشيهاى لعاب دار رنگى يافت شده كه ظاهرآ بقاياى ساختمان رصدخانه است. اين كاشيها شبيه كاشيهاى به كاررفته در مدرسه سمرقند است. افزون براين در حفاريهاى بيشتر در محل رصدخانه، آثارى از ظروف لعابى نيز به دست آمده است ( ← همان، ص ۳۶۶؛ صاييلى، ص ۲۷۵). در ميانه تپه و با انحراف اندكى نسبت به جهت نصف النهار، شكافى عمودى به پهناى حدود ۵ر۲ متر و عمق يازده متر داخل صخره ها وجود دارد. درواقع سدس رصدخانه در كف اين شكاف، به صورت دو كمان آجرى موازى در عمق يكسان قرار گرفته و روى كمانها با قطعاتى از سنگ مرمر پوشيده شده است (گرف، ص ۳۶۴؛ >دايرة المعارف بزرگ شوروى<، همانجا).        هريك از اين كمانها، در فواصل حدود هفتاد سانتيمترى با خطهايى عرضى مدرج شده اند كه هر خط، مقدار ارتفاع را برحسب درجه نشان مى دهد (گرف، همانجا). درواقع برروى كمان اين سدس، هر ۲ر۷۰ سانتيمتر معادل يك درجه و  هر ۷ر۱۱ ميليمتر معادل يك دقيقه قوسى است (زندگى نامه علمى دانشوران[۷] ، ذيل «الغ بيگ»). در انتهاى هريك از اين  خطوط عرضى تورفتگيهايى وجود دارد كه ميخهايى فلزى  در آنها جاى مى گرفتند. به نظر مى رسد ورقه اى در شكاف  ميان دو كمان به جلو و عقب حركت مى كرده و سپس با  اين ميخها محكم مى شده است. با تابيدن پرتو خورشيد بر  اين ورقه، موضع خورشيد بر آن مشخص و درنتيجه ارتفاع خورشيد اندازه گيرى مى شده است. در ميان دو انتهاى مدرج كمان غربى، برشهاى تخت و مدورى قرار دارند كه حروف  ابجد (معادل ارتفاع جسم مورد رصد) به وضوح داخل آنها  حك شده اند و مقادير آنها از بالا به پايين زياد مى شود.  به كمك اين درجه بنديها مى توانستند مقدار ارتفاع نيم روزى خورشيد را اندازه بگيرند. در بين دو كمان، پلكانى باريك  وجود دارد كه احتمالا راصد روى آن مى ايستاده است. همچنين در كنار دو قوس سنگى نيز دو رشته پلكان قرار دارد كه سطح آنها به طور محسوسى بالاتر از پلكان ميانى است. احتمالا اين پلكانها براى دستيار منجم اصلى پيش بينى شده بودند تا با ايستادن بر روى آنها، ورقه فلزى يادشده را در محل مناسب محكم كند ( ← گرف، ص ۳۶۵). هرچند كاشانى، كه خود طراح رصدخانه بوده، اين ابزار را سدس فخرى ناميده است ( ← ۱۳۷۵ش، ص ۴۱)، از آن با عنوان ربع نيز نام برده اند ( ← بلانت[۸] ، ص ۱۶۶). پژوهشهاى انجام شده بر بخشهاى باقيمانده كمان اين ابزار نشان مى دهد كه اندازه كمان سدس رصدخانه سمرقند كمى بيش از ْ۶۰ درنظر گرفته و ساخته شده است (كاشانى، ۱۳۷۵ش، يادداشتهاى باقرى، ص ۱۱۹ـ۱۲۰؛ نيز  ← سدس*). درباره سرانجام رصدخانه سمرقند اطلاعات تاريخى دقيقى دردست نيست، اما گمان مى رود اين رصدخانه به طور طبيعى ازبين نرفته است و افرادى آن را تخريب كرده اند ( ← صاييلى، ص ۲۷۵). بابر (ص ۷۹) رصدخانه را در ۹۰۳ ديده است، بنابراين ساختمان رصدخانه دست كم تا پنجاه سال پس از مرگ الغ بيگ، اوايل قرن دهم، پابرجا بوده است. پس از رصدخانه سمرقند، سنّت رصدخانه سازى در جهان اسلام ادامه يافت، چنان كه آخرين رصدخانه دوره اسلامى، در سالهاى ۹۸۳ تا ۹۸۵، به دستور سلطان مراد سوم (پادشاه عثمانى) و به كوشش تقى الدين راصد* (منجم مشهور آن عصر) نزديك شهر قسطنطنيه (استانبول) ساخته شد. متأسفانه سعايت برخى افراد باعث بيمناكى سلطان از ادامه كار رصدخانه  شد و دستور داد تا در ذيحجه ۹۸۷ آن را ويران كردند ( ← تقى الدين راصد*). رصدخانه استانبول هيچ گاه جايگاه و اهميت رصدخانه سمرقند را نيافت. بى ترديد، رصدخانه سمرقند آخرين رصدخانه مهم دوره اسلامى است كه در آن، رصدهاى گوناگون در بازه زمانى نسبتآ طولانى صورت گرفت و حلقه علمى آن بر سنّت نجومى پس از خود تأثير بسزايى داشت (براى آگاهى بيشتر درباره اين حلقه علمى  ← فضلى اوغلو[۹] ، ص ۶۲ـ۶۳).

منابع: الغ بيگ، زيج الغ بيگ، نسخه خطى كتابخانه ملى تبريز، مجموعه حاج محمدآقا نخجوانى، ش ۳۵۹۸؛ همان، چاپ سديو، پاريس ۱۸۴۷؛ عبدالعلى بن محمد بيرجندى، شرح زيج الغ بيگ، نسخه خطى كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهرى (سپهسالار سابق)، ش۶۸۰؛ ركن الدين بن شرف الدين حسينى آملى، زيج جامع سعيدى، نسخه خطى كتابخانه ملى تبريز، مجموعه حاج حسين آقا نخجوانى، ش ۴۴۹؛ خواندمير؛ دولتشاه سمرقندى، تذكرة الشعراء، چاپ ادوارد براون، ليدن ۱۳۱۹/۱۹۰۱، چاپ افست تهران ۱۳۸۲ش؛ حسن روملو، احسن التواريخ، چاپ عبدالحسين نوائى، تهران ۱۳۸۴ش؛ ابوطاهربن ابوسعيد سمرقندى، سمريه: در بيان اوصاف طبيعى و مزارات سمرقند، چاپ ايرج افشار، تهران ۱۳۴۳ش؛ احمدبن مصطفى طاشكوپرى زاده، الشقائق النعمانية فى علماء الدولة العثمانية، بيروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵؛ عبدالرزاق سمرقندى، مطلع سعدين و مجمع بحرين، ج ۲، چاپ محمد شفيع، لاهور ۱۳۶۵ـ۱۳۶۸؛ ابوالقاسم قربانى، زندگينامه رياضيدانان دوره اسلامى : از سده سوم تا سده يازدهم هجرى، تهران ۱۳۶۵ش؛ همو، كاشانى نامه: احوال و آثار غياث الدين جمشيد كاشانى، تهران ۱۳۶۸ش؛ يحيى بن عبدالطيف قزوينى، كتاب لب التواريخ، تهران ۱۳۶۳ش؛ غياث الدين جمشيد كاشانى، از سمرقند به كاشان: نامه هاى غياث الدين جمشيد كاشانى به پدرش، چاپ محمد باقرى، تهران ۱۳۷۵ش؛ همو، زيج خاقانى در تكميل زيج ايلخانى، نسخه خطى كتابخانه سليمانيه استانبول، ش ۲۶۹۲، نسخه عكسى كتابخانه بنياد دايرة المعارف اسلامى؛ همو، شرح آلات رصد، نسخه خطى كتابخانه دانشگاه ليدن، ش ۹۴۵، در  محمد محيط طباطبائى، «غياث الدين جمشيد كاشانى»، آموزش وپرورش، سال ۱۰، ش ۳ (خرداد ۱۳۱۹)؛ ميرخواند؛

 

 

Edward Stewart Kennedy, "Al-K¦ash¦â’s treatise on astronomical observational instruments", Journal of Near Easternstudies,vol.20, no.2(Apr.1961),repr. in Edward S. Kenndy, Studies in the Islamic exact sciences, Beirut 1938;

محمد محيط طباطبائى، «غياث الدين جمشيد كاشانى»، آموزش وپرورش، سال 10، ش 3 (خرداد 1319)؛ ميرخواند؛

B¦abur, Emperor of India, B¦abur-n¦ama = Memoirs of B¦abur, tr. Annette Susannah Beveridge, New Delhi 1979; Wilfrid Blunt, The golden road to Samarkand, London [1973]; Dictionary of scientific biography, ed. Charles Coulston Gillispie, NewYork: Charles Scribner’s Sons, 1981, s.v. "Ulugh Beg" (by T. N. Kari-Niazov); Iè hsan Fazlio§glu, "The Samarqand mathematical-astronomical school: a basis for Ottoman philosophy and science", Journal for the history of Arabic science, vol. 14, no.1-2 (2008); Vodim Evgen’evich Gippenreiter, Fabled cities of Central Asia: Samarkand, Bukhara, Khiva, text by Robin magowan, New York 1989; Kasimir Graff, "Die ersten Ausgrabungen der Ulugh-Bek-Sternwarte in Samarkand", Sirius, 53 (1920), repr. in Islamic mathematics and astronomy, vol. 55, ed. Fuat Sezgin, Frankfurt am Main: Institute for History of Arabic-Islamic Science, 1998; Great Soviet encyclopedia, New York: Macmillan, 1981, s.v.  "Ulugh Beg’s observatory"; Aydin Sayâlâ, The observatory  in Islam, Ankara 1960. 

/ حميدرضا گياهى يزدى و پويان رضوانى /   

نظر شما
مولفان
گروه
تاریخ علم ,
رده موضوعی
جلد 20
تاریخ 94
وضعیت چاپ
  • چاپ شده