دوریستی، خاندان، خاندانی از محدّثان و فقیهان امامی ایرانی. یاقوت حموی (ذیل «دوریست») دوریست (قس سیوطی، ج ۱، ص :۳۲۵ دوربست که غلط است) را از قریه های ری قدیم دانسته که همان طَرَشت/ دَرَشت (← عطاردی قوچانی، ص ۱۳۵ـ۱۳۶؛ نیز ← نوراللّه شوشتری، ج ۱، ص ۹۵؛ امین، ج ۴، ص ۱۵۱) در غرب تهران است. خاندان دوریستی نسب خود را به حذیفة بن یمان* رسانده اند (یاقوت حموی، همانجا؛ نیز ← آقابزرگ طهرانی، طبقات: الثقات، ص ۴۴) و شهرت آنان به عَبْسی (نام قبیله حُذَیفه؛ ابن سعد، ج ۶، ص ۱۵؛ علوی، ص۱۴۰) نیز بر همین اساس بوده است. این خاندان مدت سه قرن در ناحیه ری ریاست و زعامت علمی و دینی داشتند و در دوریست مدرسه ای دایر کرده بودند که در آن فقه و حدیث تدریس می شد (عطاردی قوچانی، ص ۲۲۵).نخستین عالم معروف این خاندان، محمدبن احمدبن عباس بن فاخر دوریستی، از فقهای قرن چهارم، است که در شهر ری نزد شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱) دانش آموخت و در زادگاه خود به تألیف و تصنیف پرداخت (← عمادالدین طبری آملی، ص۱۳۰؛ افندی اصفهانی، ج ۵، ص ۲۶). او یکی از راویان مشهور کتابهای شیخ صدوق است (← محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۴، ص ۱۵۴).مشهورترین فرد این خاندان، فرزند محمدبن احمد، ابوعبداللّه جعفربن محمد دوریستی (زنده در ۴۵۸) از معاصران شیخ طوسی و از شاگردان شیخ مفید*، مرتضی علم الهدی* و ابوعبداللّه احمدبن محمد، مشهور به ابن عیاش*، بود و از آنان روایت می کرد (← عبدالجلیل قزوینی، ص ۲۱۰؛ منتجب الدین رازی، ص ۴۵؛ نیز ← محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۴، ص ۶۸ـ۶۹؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: النابس، ص ۴۳). او در ۴۰۱ در مجلس درس شیخ مفید در بغداد حاضر شد و حکایتی را که در آن مجلس شنیده بود به فارسی نقل کرد (آقابزرگ طهرانی، طبقات: النابس، ص ۴۴). این حکایت را ابن حمزه مجددآ به عربی ترجمه کرده است (← ابن حمزه، ص ۲۳۶ـ۲۳۹). از دیگر مشایخ ابوعبداللّه پدرش بود و او بسیاری از احادیث را از طریق پدرش از صدوق روایت کرده است (برای نمونه ← احمدبن علی طبرسی، ج ۱، ص ۱۴؛ جوینی خوانساری، ج ۱، ص ۱۳۶، ۲۴۳، ۲۵۹، ۳۳۴، ج ۲، ص ۵۴). او از شیخ مفید نیز حدیث نقل کرده است (جوینی خوانساری، ج ۲، ص ۳۱۲).عالمان رجال، ابوعبداللّه جعفربن محمد را موثق دانسته اند (برای نمونه ← طوسی، ص ۴۱۹؛ منتجب الدین رازی، همانجا؛ ابن داوود حلّی، ص ۶۵). او آثار متعددی نوشت، اما نجاشی در کتاب رجال و شیخ طوسی در الفهرست، شاید به سبب معاصر بودنش (محمدتقی شوشتری، ج ۲، ص ۶۷۱)، نامی از او نبرده اند، با این حال، طوسی در رجال (همانجا) با عنوان ثقه یاد کرده که نشان دهندة جایگاه او نزد شیخ طوسی است. ابوعبداللّه کتابی به نام الحسنی داشته که نسخه ای از آن در اختیار ابن طاووس بوده و از آن نقل قولهایی آورده است (← ج ۱، ص ۳۸۵ـ۳۸۶، ۴۱۷، ۴۲۲، ج ۳، ص ۱۹۱، ۲۶۳، ۲۶۵). دیگر عالمان امامی نیز به واسطه آثار ابن طاووس، همین مطالب را در نوشته های خود نقل کرده اند (برای نمونه ← حرّعاملی، ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲، ج ۸، ص ۱۹، ۲۱، ج ۱۰، ص ۳۶۵، ۴۸۲، ج ۳۰، ص ۱۶۳؛ نیز ← کولبرگ[۱] ، ص ۱۸۴). کتاب دیگر او که نقل قولهایی از آن در اِعلام الوری فضل بن حسن طبرسی (برای نمونه ← ج ۲، ص ۱۶۳ـ۱۶۴) و کشف الغُمة بهاءالدین اربلی (برای نمونه ← ج ۳، ص ۳۰۹) موجود است، کتاب الردّ علی الزیدیة است (ابن شهرآشوب، ص ۳۲). آثار دیگر وی عبارت اند از : الکفایة، در عبادات؛ عمل یوم و لیلة که عنوان مرسوم رساله های عملیه بود و نشان از جایگاه فقهی او دارد؛ و الاعتقادات (← منتجب الدین رازی، همانجا؛ افندی اصفهانی، ج ۱، ص ۱۱۰ـ۱۱۱).برخی از راویان و شاگردان او عبارت اند از: ابوالبرکات محمدبن اسماعیل مشهدی (← قطب راوندی، ۱۴۰۹الف، ج ۲، ص ۷۹۷؛ حلّی، ص ۳۰۲)؛ علی بن عبدالصمد نیشابوری (ابن طاووس، ج ۱، ص ۱۹۸)؛ فضل اللّه بن علی راوندی* (راوندی کاشانی، مقدمه علی عسکری، ص ۲۳)؛ شاذان بن جبرئیل قمی (جوینی خوانساری، ج ۱، ص ۳۱۲، ج ۲، ص ۱۲۳، ۱۳۶)؛ فضل بن حسن طبرسی* (← قطب راوندی، ۱۴۰۹ب، ص ۱۲۹)؛ و محمدبن احمدبن شهریار خازن (عمادالدین طبری آملی، همانجا؛ برای دیگر راویان و شاگردان او ← آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ عطاردی قوچانی، ص ۱۹۸ـ ۲۱۸). دوریستی فرزندی به نام موسی داشت که اطلاعی از او در دست نیست، اما فرزند او ابوجعفر محمدبن موسی، که از دانش فقه آگاهی داشته، از جدش نقل حدیث کرده است (← افندی اصفهانی، ج ۵، ص ۱۹۱؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات : الثقات، ص ۲۹۱). ابومحمد عبداللّه بن جعفربن محمد دوریستی، نواده ابوجعفر، نیز در فقه تبحر داشت و ابن ادریس حلّی از او اجازه روایت همه آثار شیخ مفید را دریافت کرد (محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۴، ص ۱۵۵). ابومحمد در ۵۶۶ به بغداد رفت و مدتی در آنجا اقامت گزید (یاقوت حموی، همانجا) و از پدرش و جدش حدیث نقل کرد (برای نمونه ← ابن مشهدی، ص ۳۱، ۱۲۲، ۵۴۴). او در بغداد مجلس املای حدیث داشت و ظاهراً پس از سال ۶۰۰ درگذشت (← یاقوت حموی، همانجا؛ صفدی، ج ۱۷، ص ۱۰۲).تشابه نامهای افراد این خاندان موجب شده است تا گاهی تذکره نویسان آنها را با یکدیگر خلط کنند و خصوصیات و شاگردان یکی را به دیگری نسبت دهند (← عطاردی قوچانی، ص ۲۲۹؛ برای نمونه ← محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۴، ص ۷۰، :۱۴۴ اجازه علامه حلّی، ج ۱۰۵، ص :۱۵۸ اجازه شهیدثانی؛ افندی اصفهانی، ج ۳، ص ۱۷۸ـ ۱۹۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات : النابس، ص ۴۳). مثلاً تذکره نویسان گمان کرده اند کسانی چون ابن ادریس حلّی و شاذان بن جبرئیل قمی، که در قرن ششم می زیستند، شاگرد ابوعبداللّه جعفربن محمد دوریستی بوده اند و فقط با یک واسطه از شیخ مفید روایت کرده اند. آنان فاصله زمانی دوره مشایخی چون جعفربن محمد دوریستیِ معاصر شیخ طوسی و دوره ابن ادریس حلّی (صاحب سرائر) را در نظر نگرفته اند (← محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۶، ص ۴۱؛ افندی اصفهانی، ج ۳، ص ۱۸۸ـ ۱۹۰). احتمالاً این اشتباه علامه حلّی بوده است و دیگران بدون تفحص، سخنان وی را پذیرفته اند. همین امر موجب شد که برخی از عالمان رجال برای توجیه سخن علامه حلّی و نیز با استناد به گفته جوینی خوانساری (ج ۱، ص ۳۰۹)، جعفربن محمد دوریستیِ جدّ را از معمّرین به شمار آورند (← محمدتقی مجلسی، ج ۱۴، ص ۳۳۸؛ خوانساری، ج ۲، ص ۱۷۸)، حال اینکه سخن جوینی خوانساری (همانجا) دربارة ابومحمد عبداللّه بن جعفر است که به گفته وی ۱۱۸ سال عمر کرد، نه جعفربن محمد، جدّ اعلای او. از سوی دیگر، روایت کسانی چون ابن ادریس از شیخ مفید فقط با یک واسطه بسیار بعید است، چرا که سند ابن ادریس با دو واسطه به شیخ طوسی می رسد (مازندرانی حائری، ج ۲، ص ۲۷۱ـ۲۷۲؛ نیز ← محمدتقی شوشتری، ج ۲، ص ۶۷۲). تفطّن نداشتن به وقوع این اشتباه شاید ناشی از آن باشد که طریق کسانی چون علامه حلّی به مصنفات شیخ مفید غالباً به واسطه ابوعلی طوسی و او از پدرش شیخ طوسی بوده است که طریق مشهور و بسیار معتبری است (← جزایری، ص۱۰ـ۱۲)، اما طریق جعفربن محمد دوریستی به شیخ مفید، به شهرت طریق نخست نیست. در هر حال به نظر می رسد که صاحب معالم، حسن بن زین الدین (فرزند شهیدثانی)، نخستین کسی بود که به این خطا پی برد و در اجازة کبیرة آن را تصحیح کرد (← محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۶، ص ۴۱ـ۴۳). او با مقایسه چند سند نشان داده است که محدّثان هم طبقه ابن ادریس حلّی و شاذان بن جبرئیل قمی، غالباً با سه یا چند واسطه به شیخ مفید یا مرتضی علم الهدی می رسند (← همان، ج ۱۰۶، ص ۴۲)، چنان که در اجازه بعضی از مشایخ شهید اول (← همان، ج ۱۰۴، ص ۱۵۵) این اشتباه تصحیح شده است. ازاین رو، صاحب معالم به این نتیجه رسید که افتادگی در سلسله سند تنها به سبب تشابه کنیه ابوجعفر محمدبن موسی با نام پدربزرگش یعنی جعفر بوده است (← همان، ج ۱۰۶، ص ۴۳). نوری (ج ۳، ص ۳۹) نظر صاحب معالم را معتبر دانسته و محمدتقی شوشتری (ج ۲، ص ۶۷۱) بر مغایرت جعفربن محمد با ابوجعفر محمدبن موسی صحّه گذاشته است. مدفن عبداللّه بن جعفربن محمد در طرشت زیارتگاه بوده و اکنون نیز پابرجاست (محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۲، ص۲۵۰، پانویس ۶؛ عطاردی قوچانی، ص ۲۲۴ـ۲۲۵).حسن بن جعفر دوریستی فقیه، محدّث و شاعر، برادر عبداللّه بن جعفر (علیاری تبریزی، ج ۲، ص ۵۶۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الانوار، ص ۳۷) بود که وی را نیز به اشتباه فرزند جعفربن محمد، جدّ بزرگ او، پنداشته اند (← عطاردی قوچانی، ص ۲۲۸) و حتی آقابزرگ طهرانی وی را هم در زمره عالمان و محدّثان قرن ششم (← طبقات: الثقات، ص ۵۶) و هم در شمار محدّثان و عالمان قرن هفتم (← طبقات : الانوار، همانجا) آورده است. حسن بن جعفر به گفته عبدالجلیل قزوینی (ص ۱۴۵) از علمای بزرگ امامیه و مؤلف و راوی اخبار بسیاری بود و هر دو هفته یکبار خواجه نظام الملک از ری برای دیدارش به دوریست می رفت و از وی حدیث می شنید. حسن بن جعفر در مدح نظام الملک اشعاری سروده است که عبدالجلیل قزوینی (ص ۱۴۵ـ۱۴۶) و باخرزی (ج ۱، ص ۴۹۵) برخی از آنها را ذکر کرده اند (قس عطاردی قوچانی، ص ۲۲ که اشعار مذکور در کتاب رازی را به پسر حسن، یعنی خواجه ابوتراب درشتی نسبت داده است).از دیگر افراد این خاندان که نامش در کتابها آمده قاضی سدیدالدین ابومحمد حسن بن علی دوریستی، فقیه پرهیزکار و ساکن کاشان است (حرّعاملی، ۱۳۶۲ش، قسم ۱، ص ۵۸؛ قس افندی اصفهانی، ج ۱، ص :۱۷۹ حسن بن حسین بن علی دوریستی) که از پدر منتجب الدین رازی حدیث نقل کرده است (افندی اصفهانی، ج ۱، ص ۱۷۹، ج ۷، ص ۹۶).منابع : محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الانوار الساطعة فی المائة السابعة، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲؛ همان: الثقات العیون فی سادس القرون، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲؛ همان: النابس فی القرن الخامس، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱؛ ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲؛ ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم ]بی تا.[؛ ابن سعد؛ ابن شهرآشوب، معالم العلماء، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛ ابن طاووس، اقبال الاعمال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶؛ ابن مشهدی، المزارالکبیر، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۹؛ عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ؛ امین؛ علی بن حسین باخرزی، دمیة القصر و عُصرة اهل العصر، ج ۱، چاپ محمد تونجی، دمشق ?] ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱[؛ علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛ عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹؛ ابراهیم بن محمد جوینی خراسانی، فرائدالسمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهم السلام، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۸ـ ۱۴۰۰/ ۱۹۷۸ـ ۱۹۸۰؛ محمدبن حسن حرّعاملی، امل الآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد ?] ۱۳۸۵[، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش؛ همو، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، قم ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲؛ حسن بن سلیمان حلّی، مختصرالبصائر، چاپ مشتاق مظفر، قم ۱۴۲۱؛ خوانساری؛ فضل اللّه بن علی راوندی کاشانی، النوادر، چاپ سعیدرضا علی عسکری، قم ۱۳۷۷ش؛ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، لب اللباب فی تحریرالانساب، چاپ محمداحمد عبدالعزیز و اشرف احمد عبدالعزیز، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛ محمدتقی شوشتری؛ نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش؛ صفدی؛ احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷؛ محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵؛ عبدالجلیل قزوینی، نقض، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ش؛ عزیزاللّه عطاردی قوچانی، مشایخ فقه و حدیث در جماران، کُلین و دَرَشت، تهران ۱۳۷۳ش؛ محمدبن علی علوی، المناقب، چاپ حسین موسوی بروجردی، قم ۱۳۸۶ش؛ علی بن عبداللّه علیاری تبریزی، بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، ج ۲، چاپ هدایة اللّه مسترحمی، ]تهران[ ۱۴۰۱؛ محمدبن علی عمادالدین طبری آملی، بشارة المصطفی صلی اللّه علیه وآله لشیعة المرتضی علیه السلام، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۲۰؛ سعیدبن هبة اللّه قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، قم ۱۴۰۹الف؛ همو، قصص الانبیاء، چاپ غلامرضا عرفانیان یزدی، مشهد ۱۴۰۹ب؛ محمدبن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهی المقال فی احوال الرجال، قم ۱۴۱۶؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی؛ محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی، روضة المتقین فی شرح مَن لایـَحضُرُه الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳؛ علی بن عبیداللّه منتجب الدین رازی، الفهرست، چاپ جلال الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ش؛ حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰؛ یاقوت حموی؛Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn T(āwūs and his library, Leiden ۱۹۹۲.