راوَر، شهر و شهرستانى در استان كرمان. شهر راور در شمال استان كرمان و شمال غربى كوير لوت و در 130 كيلومترى شهر كرمان واقع است (← فرهنگ جغرافيايى آباديها، ج 6، ص 1؛ نقشه جمهورى اسلامى ايران). در همه منابع جغرافيايى لاتين، راور به صورت زاور ضبط شده است. در تمام نسخه هاى جغرافياى حافظ ابرو (تأليف نيمه اول قرن نهم) به زبان فارسى نيز زاور ضبط شده كه مصحح به تصحيح قياسى آن را راور ثبت كرده است (← حافظ ابرو، ج 3، ص 42، پانويس 10). شايد ضبط زاور تصحيف كاتبان باشد (← اصطخرى، ص 229، 233؛ ابن حوقل، ص 403؛ مقدسى، ص 52، 460)، اما در برخى نسخه هاى فارسى زبان، مانند اشكال العالم اثر جيهانى (ترجمه قرن هفتم؛ ص 158ـ159)، اين نام راور ضبط شده است (براى وجه تسميه راور ← فرهنگ جغرافيايى آباديها، ج 6، ص 27). برپايه منابع جغرافيايى و تاريخى، راور روستايى آباد در مرز كرمان و كوير لوت بود، بارويى مستحكم داشت و رودى نيز در آنجا جارى بود. اين روستا از مشرق به كوهبُنان* و از جنوب غربى به خَبيص (نام قديم شهداد*) محدود و از شمال از طريق روستاى نابَند به قُهِستان و خراسان متصل مى شد (ابن حوقل، ص 406؛ اصطخرى، همانجا؛ مقدسى، ص 493ـ 494؛ لسترنج[1] ، مقابلِ ص 249، ]نقشه 6[). در جنگهاى ميان گروههاى رقيب در دوره اى كه مَلِك دينار، از امراى طوايف غُز (متوفى 591)، بر كرمان حاكم بود، نام راور آمده است (← حافظ ابرو، ج 3، ص 37ـ42). در دوره قاجار (حك : 1210ـ1344 (1304ش)) راور بلوكى از بلوكات كرمان بود (← خاورى شيرازى، ج 2، ص 770) و مركز يا قصبه آن، راور، در اوايل سده چهاردهم افزون بر هفتصد خانوار (افضل الملك، ص 181) و به روايتى هشت هزار تن جمعيت داشت (سايكس[2] ، ص 38). در اين قصبه، شصت باب دكان وجود داشت كه پنج باب آن نانوايى، پنج باب آن قصابى و بقيه نيز دكانهاى نجارى، رويگرى، آهنگرى، قنادى و جز اينها بودند. قالى بافى در آنجا رواج داشت و قاليهاى آنجا نيز موجب شهرت راور در سراسر ايران شد. پسته، بادام، انجير و انگور راور نيز بسيار مرغوب بود (افضل الملك، ص 181ـ182). در اواخر دهه 1320ش، راور توسعه يافت، چنان كه شمار دكانهاى آن به بيش از دويست باب رسيد (حسينعلى رزم آرا، ج 8، ص 200). در اين سالها، راور يكى از بخشهاى كرمان و مشتمل بر دهستانهاى مركزى (به مركزيت راور) و كوهبنان و بيش از صد پاره آبادى بود (همان، ج 8، ص 25). پيش از احداث جاده هاى آسفالت و ورود خودرو، راور بارانداز مهم زائرانى بود كه از نواحى جنوب (همچون ميناب و جيرفت)، شرق فارس و نواحى ديگر كرمان عازم مشهد بودند. آنان، پس از تهيه آذوقه در راور، از مشرق كوير لوت به خراسان مى رفتند. اين زائران، كه شمار متوسط آنان سالانه پنجاه هزار تن بود، در شكوفايى اقتصاد راور بسيار مؤثر بودند (حاج على رزم آرا، ص 70). در 1336ش، براساس تقسيمات كشورى، راور شهر و در 27 بهمن 1375، بخش راور شهرستان شد. هم اكنون شهرستان راور مشتمل بر بخشهاى مركزى و كوهساران و شهرهاى راور و هِجدَك است (ايران. وزارت كشور، 1382ش؛ همو، 1390ش، ذيل «استان كرمان»). آب و هواى راور خشك بيابانى و پوشش گياهى آن از نوع گياهان خشك كويرى است. بيشترين سطح زير كشت آن به گندم اختصاص يافته و گياهان دارويى، مانند زيره و خاكشير، از ديگر محصولات آنجاست. محصولات عمده باغى شهرستان، پسته، خرما، انار، انجير و زيتون است (فرهنگ جغرافيايى آباديها، ج 6، ص 13ـ14، 19). در اكثر نقاط شهرستان معدن ذغال سنگ وجود دارد، مانند معدن ذغال سنگ داربيدخون، هجدك و باب نيزو. در يك كيلومترى مشرق آبادى ريحان نيز معدن سرب وجود دارد (همان، ج 6، ص 21).
راور يكى از مراكز مهم قالى بافى ايران و استان كرمان است. قالى راور، كه شهرت جهانى دارد، داراى طرحهايى چون سروى، درختى، جنگلى، ترنج ـ شاه عباسى، گلدانى، درختى سبزيكار، شكارگاه قابى، درختى گلدانى، خوشه اى، خيام، خشتى و محرابى است (همان، ج 6، ص30؛ نيز ← قالى*، بخش ايران). جمعيت شهرستان راور براساس سرشمارى 1385ش، 539،38 تن بود، كه 407،23 تن از آنان در شهر راور ساكن بودند (مركز آمار ايران، ذيل «استان كرمان»). اهالى شهرستان راور شيعه دوازده امامى اند و به فارسى با گويش راورى كرمانى سخن مى گويند (فرهنگ جغرافيايى آباديها، ج 6، ص 17). شهرستان راور، كه در منطقه زلزله خيز ايران واقع است، به ويژه در زلزله 1329 آسيب بسيار ديد (← امبرسز[3] و ملويل[4] ، ص 71، 91، 117؛ كلانترى خاندانى، ص 167). بااين همه، شمارى از آثار تاريخى اين شهرستان به جامانده است، ازجمله قلعه قهقهه، در سه كيلومترى مشرق شهر راور كه باتوجه به شباهت خشتهاى آن با خشتهاى ارگ بم، شايد قدمت آنجا به پيش از اسلام برسد؛ قلعه گوجَهر، در هجده كيلومترى شمال غربى شهر راور؛ دخمه يا گورستان زردشتيان، در يك كيلومترى جنوب شرقى شهر راور؛ و كاروانسرا يا رباط دربند، در مسير جاده كرمان ـ مشهد از دوره صفوى (حك : 907ـ1135؛ كيانى و كلايس[5] ، ج 1، ص 102، 131، 236؛ فرهنگ جغرافيايى آباديها، ج 6، ص 18). علاوه بر راورِ كرمان، ابن اثير (ج 4، ص 538) به شهر راور در بلاد سند اشاره كرده است.
منابع : ابن اثير؛ ابن حوقل؛ اصطخرى؛ غلامحسين افضل الملك، سفرنامه خراسان و كرمان، چاپ قدرت الله روشنى زعفرانلو، تهران: توس، ]بى تا.[؛ ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى. دفتر تقسيمات كشورى، عناصر و واحدهاى تقسيمات كشورى ايران: تير 1390، تهران 1390ش؛ همو، نشريه تاريخ تأسيس عناصر تقسيماتى به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ ابوالقاسم بن احمد جيهانى، اشكال العالم، ترجمه على بن عبدالسلام كاتب، چاپ فيروز منصورى، ]مشهد [1368ش؛ عبداللّه بن لطف الّله حافظ ابرو، جغرافياى حافظ ابرو، چاپ صادق سجادى، تهران 1375ـ1378ش؛ فضل اللّه بن عبدالنبى خاورى شيرازى، تاريخ ذوالقرنين، چاپ ناصر افشارفر، تهران 1380ش؛ حاج على رزم آرا، جغرافياى نظامى ايران: كرمان، تهران 1323ش؛ حسينعلى رزم آرا؛ فرهنگ جغرافيايى آباديهاى ]كشور[ : استان كرمان، شهرستان راور، تهران: سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، 1382ش؛ حسين كلانترى خاندانى، سيرى در جغرافياى استان كرمان، كرمان 1387ش؛ محمديوسف كيانى و ولفرام كلايس، فهرست كاروانسراهاى ايران، تهران 1362ـ1368ش؛ مركز آمار ايران، سرشمارى عمومى نفوس و مسكن :1385 نتايج تفصيلى كل كشور، 1385ش.
Retrieved Dec. 22, 2013, from http://www.sci.org.ir portal/faces/public/cencus85/census85.natayej/census85. rawdata;
مقدسى؛ نقشه جمهورى اسلامى ايران: براساس تقسيمات كشورى، مقياس 000، 600،1:1، تهران: گيتاشناسى، 1390ش؛
Nicholas Nicholas Ambraseys and Charles Peter Melville, A history of Persian earthquakes, Cambridge 1982; Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, London 1966; Percy Molesworth Sykes, Ten thousand miles in Persia, or, Eight years of Iran, NewYork 1902.
/ اشرف السادات باقرى /