حلبچه، شهری در استان سلیمانیه عراق که در جنگ عراق با ایران، توسط دولت عراق بمباران شیمیایی شد. در جنوب شرقی حلبچه دریاچه دربندیخان، در شمال شرقی آن شهر خرمال و در پنج کیلومتری شمال غْربی آن شهر دوجیله قراردارد که قبلاً منطقه ای نظامی بوده است. روستاهای این منطقه عمدتاً در نتیجه سیاست دولت عراق برای محدود کردن فعالیت معارضان کُرد، ویران شده اند (اردستانی، ص ۳۷۵؛ سمیعی، ص ۴۵۶). حلبچه با جمعیتی حدود شصت هزار تن، یکی از مراکز فعالیت نیروهای مخالف دولت عراق، به ویژه حزب اتحادیه میهنی کردستان (الاتحادالوطنی الکردستانی)، به ریاست جلال طالبانی، و همچنین فعالیت نیروهای اسلامی طرفدار جمهوری اسلامی ایران بود (التطهیر العرقی فی العراق، ص ۱۸۲ـ۱۸۳).
در جریان جنگ عراق با ایران*، از اواسط ۱۳۶۶ش، گشودن جبهه جدیدی در منطقه غرب ایران، به منظور حفظ ابتکار عمل و تجزیه قوای عراق و همچنین فراهم آوردن فرصتی برای سازماندهی جدید در جبهه های جنوب، برای قوای ایران ضروری می نمود. اجرای عملیات در این منطقه، افزون بر انهدام برخی تأسیسات عراق، به خنثی سازی تلاشهای مخالفان ایرانی مستقر در عراق نیز منجر می شد. در این چهارچوب، سلسله عملیات کربلای ۱۰، فتح ۵، نصر ۴، ۷ و ۸، بیت المقدس ۲ و ۳ در محور ماووت انجام شد. به سبب دشواریهای ادامه عملیات در این محور، عملیات والفجر ۱۰ در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ طرح ریزی و اجرا شد (هیرو، ص ۲۰۱؛ سمیعی، ص ۴۵۵ـ ۴۶۷). این عملیات در حالی صورت گرفت که عراق از اوایل همین سال، به منظور سرکوب شبه نظامیان کُرد، حملاتی برضد آنها آغاز کرده بود. در این حملات که عملیات اَنفال نامیده شد، رژیم عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده می کرد (خرسان، ص ۴۳۸ـ۴۴۰؛ شکر، ص ۹۶).
ایران در این زمان، حمله را از جبهه شمالی در منطقه شهرهای مرزی عراق یعنی حلبچه، خورمال، خول مار، دوجیله و دربندیخان (در مغرب شهر نوسود که در حدود ۱۵۰ مایلی شمال بغداد است)، آغاز کرد و با همکاری کُردهای معارض عراق هفت روستای مرزی و پانزده مایل مربع از استان سلیمانیه را تصرف کرد. عراق ادعا کرد که این حمله را دفع کرده است، اما حمله ایران دستاوردهای چشمگیری در پی داشت (کردزمن و واگنر، ج ۲، ص ۳۶۹). ایران در ادامه حملاتش به حاشیه جنوبی بخش کوهستانی مرز در نزدیکی دریاچه دربندیخان، درصدد بود مناطقی را در شمال عراق به دست آورد تا به سوی سلیمانیه پیشروی نماید و مخزن آبی دربندیخان را تصرف کند. این مخزن، نیروی برقابی قسمت اعظم شمال شرقی عراق و بغداد را تأمین می کرد (همانجا).
در ۲۳ اسفند ۱۳۶۶، نیروهای ایرانی با کمک شبه نظامیان اتحادیه میهنی کردستان موفق شدند شهر حلبچه را تصرف کنند. عراق در برابر راهبرد جدید ایران در منطقه شمالی که اساساً با مساعدتهای کُردهای معارض دنبال می شد، ناگزیر بود در این منطقه برای مقابله با حملات ایران حضور گسترده داشته باشد که این امر به تجزیه قوای عراق می انجامید و فرصت مناسبی در اختیار ایران قرار می داد تا در منطقه جنوب اقدامات نظامی خود را پیگیری نماید. با این مقدمات، عراق تصمیم به بمباران شیمیایی حلبچه گرفت تا ناتوانی خود را در مقابله با تصرف این شهر جبران کند (درودیان، ۱۳۷۶ش ب، ص ۲۳۸ـ۲۳۹؛ خرسان، ص ۴۴۱). حملات شیمیایی عراق به حلبچه با دستور مستقیم صدام حسین* از نیمروز ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ آغاز شد. حملات هوایی با استفاده از بمبهای ناپالم و فسفری و گاز خردل و گاز اعصاب، با پنجاه هواپیما صورت گرفت و تخریب فراوانی در پی داشت (خرسان، همانجا؛ محمد عیسی داود، ص ۱۳۰؛ محسن عبدالعزیز حکیم، ص ۶۵؛ التطهیرالعرقی فی العراق، ص ۱۸۶ـ۱۸۷). در این حمله، بیش از پنج هزار غیرنظامی کُرد کشته و حدود هفت هزار تن مجروح شدند (کردزمن و واگنر، ج ۲، ص ۵۱۷؛ تیمرمن، ص ۵۶۶ـ۵۶۷).
بمباران شیمیایی حلبچه واکنش جهانی را برانگیخت و اعزام خبرنگاران خارجی به ایران و بازدید از منطقه، ابعاد این فاجعه هولناک را بیشتر نشان داد (تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ج ۲، ص ۴۴ـ۴۷؛ درودیان، ۱۳۷۶ش الف، ص ۲۳۶ـ۲۴۰؛ سمیعی، ص ۴۶۹ـ ۴۸۰؛ تیمرمن، ص ۵۶۷). جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۲۶، ۲۷ و ۲۸ اسفند ۱۳۶۶/۱۶، ۱۷ و ۱۸ مارس ۱۹۸۸ با ارسال چندین نامه به دبیرکل سازمان ملل، با اشاره به استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در منطقه عملیاتی والفجر ۱۰ و نیز مناطق کردنشین عراق و شهر حلبچه، خواستار اعزام هیئت کارشناسی سازمان ملل برای بررسی موضوع شد (پارسادوست، ص ۶۴۷ـ۶۴۸؛ ولایتی، ص ۱۹۲ـ ۱۹۳). با فشار مضاعف ایران، سرانجام دبیرکل سازمان ملل در ۵ فروردین ۱۳۶۷/ ۲۵ مارس ۱۹۸۸ گروهی کارشناس به ایران اعزام کرد (ولایتی، ص ۱۹۳؛ پارسادوست، همانجا). عراق نیز با ارسال نامه ای به دبیر کل، ایران را به استفاده از سلاحهای شیمیایی در اطراف حلبچه متهم کرد که در پی آن سازمان ملل هیئتی از کارشناسان را به عراق اعزام نمود (پارسادوست، همانجا؛ کردزمن و واگنر، ج ۲، ص ۵۱۷ـ۵۱۸).
گروه اعزامی به ایران و عراق، یافته های خود را در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷/ ۱۴ آوریل ۱۹۸۸ به دبیرکل سازمان ملل منتقل کردند که بیانگر مشاهده مصدومین شیمیایی در دو کشور ایران و عراق بود. شمار چشمگیری از آنان در ایران، غیرنظامی و در عراق از نظامیان بودند (ولایتی، ص ۱۹۳ـ۱۹۴؛ هدایتی خمینی، ص ۱۹۵ـ۱۹۶). دبیرکل سازمان ملل گزارش مذکور را در ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷/ ۲۵ آوریل ۱۹۸۸ به اطلاع شورای امنیت رساند و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۷/ ۹ مه ۱۹۸۸ قطعنامه ۶۱۲ به اتفاق آرا به تصویب شورای امنیت رسید. در این قطعنامه، ضمن ابراز نگرانی و محکوم کردن استفاده از سلاحهای شیمیایی از سوی هر دو کشور، از دو طرف منازعه خواسته شده بود که از به کارگیری این سلاحها خودداری کنند و به پروتکل ژنو ۱۹۲۵ پایبند باشند. در این قطعنامه همچنین نظارت و محدودیتهای شدید در مورد صدور تولیدات شیمیایی برای ساخت سلاحهای شیمیایی خواسته شد (خالوزاده، ص ۵۰۲؛ پارسادوست، ص ۶۴۸ـ ۶۴۹). این نخستین قطعنامه ای بود که شورای امنیت سازمان ملل پس از چهار سال در این خصوص صادر کرد، اما در آن نه تنها عراق به کاربرنده سلاحهای شیمیایی ذکر نشد، بلکه جمهوری اسلامی ایران به طور تلویحی به کاربرد سلاحهای شیمیایی متهم شد و گزارش هیئت اعزامی که مبنای صدور قطعنامه قرار گرفته بود، خود محل تردید و اشکال بود (هدایتی خمینی، ص ۱۹۸ـ۲۰۰). جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه ۶۱۲، در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۷/ ۱۶ مه ۱۹۸۸ با ارسال نامه ای به دبیر کل، با ذکر سوابق کاربرد سلاحهای شیمیایی از سوی عراق، ضمن ابراز نارضایتی از تأخیر در اعزام کارشناس برای بررسی فاجعه حلبچه، از اینکه در قطعنامه مذکور کشور عراق مورد خطاب قرار نگرفته و اقدامات تنبیهی و بازدارنده پیش بینی نشده است، ابراز نارضایتی کرد (ولایتی، ص ۱۹۷).
قطعنامه ۶۱۲ نیز نتوانست عراق را از ادامه به کارگیری سلاحهای شیمیایی باز دارد و پس از اندکی، ابعاد بین المللی فاجعه حلبچه تحت تأثیر رویدادها و تحولات بعدی جنگ قرار گرفت و به فراموشی سپرده شد (پارسادوست، ص ۶۴۹؛ هدایتی خمینی، ص ۲۰۱؛ درودیان، ۱۳۷۶ش الف، ص ۲۴۵)، اما پس از حمله نظامی امریکا به عراق و فروپاشی رژیم بعثی در این کشور در ۱۳۸۲ش، عاملان اصلی جنایت در عملیات انفال و بمباران شیمیایی حلبچه در دادگاه محاکمه شدند. علی حسن المجید، پسر عموی صدام که عامل اصلی حملات شیمیایی بود، به اعدام محکوم گردید. صدام حسین نیز که یکی از متهمان پرونده بود قبل از صدور حکم دادگاه انفال، به اتهام کشتار شیعیان عراق، در ۹ دی ۱۳۸۵/ ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ اعدام شد («سه متهم اصلی پرونده انفال به اعدام محکوم شدند»، ۲۰۰۸).
منابع : حسین اردستانی، تنبیه متجاوز: بررسی تحولات سیاسی نظامی از تابستان ۱۳۶۱ تا فروردین ۱۳۶۷، تهران ۱۳۷۹ش؛ منوچهر پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران ۱۳۷۱ش؛ تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران : وزارت امورخارجه، دفتر حقوقی، ۱۳۶۱ـ۱۳۶۷ش؛ التطهیرالعرقی فی العراق (کوردستان): حملة الانفال بحق الکورد، تألیف میدل ایست ووچ، مرکز مراقبة حقوق الانسان، ترجمة رزگار، دهوک ۱۹۹۹؛ کنت تیمرمن، سوداگری مرگ : غرب چگونه عراق را مسلح ساخت، ترجمه احمد تدین، تهران ۱۳۷۳ش؛ سعید خالوزاده، «حمایت های سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورهای قدرتمند از عراق در طول جنگ با جمهوری اسلامی ایران»، در دعاوی ایران: بررسی کمک ها و حمایت های غرب به ویژه آمریکا از صدام حسین در جنگ تحمیلی، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، ۱۳۸۳ش؛ صلاح خرسان، التیارات السیاسیة فی کردستان العراق: قراءة فی ملفات الحرکات و الاحزاب الکردیة فی العراق، ۲۰۰۱-۱۹۴۶، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱؛ محمد درودیان، آغاز تا پایان (سالنمای تحلیلی) : بررسی وقایع سیاسی ـ نظامی جنگ از زمینه سازی تهاجم عراق تا آتش بس، تهران ۱۳۷۶ش الف، همو، شلمچه تا حبلچه: بررسی وقایع سیاسی ـ نظامی جنگ در سال ۱۳۶۶، تهران ۱۳۷۶ش ب؛ علی سمیعی، کارنامه توصیفی عملیات هشت سال دفاع مقدس، تهران ۱۳۸۲ش؛ «سه متهم اصلی پرونده انفال به اعدام محکوم شدند»، خبرگزاری مهر، ۲۰۰۸.
Retrieved Feb. ۱۴, ۲۰۰۹, from http://www. mehrnews. com/fa/newsdetail. aspx? news ID=۵۰۶۹۱۳;
احمدمحمد شکر، صدام حسین من القمة الی الهاویة، بیروت ۱۴۲۵/۲۰۰۴؛ محسن عبدالعزیز حکیم، صدام مجرم حرب: دراسة قانونیة فی مشروع تقدیم صدام لمحاکمة دولیة، ]تهران[ ۱۴۱۸/۱۹۹۸؛ محمد عیسی داود، سرّالمؤامرة حتی لایضربوا العراق و السدالعالی با لقنبلة النوویة، ]قاهره ۲۰۰۲[؛ علی اکبر ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق بر جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۸۰ش؛ عباس هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران (تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران)، تهران ۱۳۷۴ش؛
Anthony H. Cordesman and Abraham R. Wagner, The lessons of modern war, Boulder, Colo. ۱۹۹۱; Dilip Hiro, The longest war: the Iran-Iraq military conflict, New York ۱۹۹۱.
/ اصغر صادقی یکتا /