بیاض ، مجموعه و دفتری که در آن مطالب گوناگون گردآوری شود. نیز مترادف جُنگ، جریده، خرقه، دستور، سفینه، کجکول و کشکول بهکار رفته است (دانشپژوه، ص 148). در بیاض بهترین اشعار و شیرینترین حکایات و نابترین سخنان گردآوری میشد، و گاه در آنها اشعار و آثاری آمده است که در جای دیگر به صورت مستقل یافت نمیشود (افشار، ص 275ـ 276)؛ از این قبیل است بیاض مونسالاحرار مورخ 702 که در آن قصاید و قطعات ناشناختهای از عنصری، قطران تبریزی، ناصرخسرو، سنائی و مسعود سعد سلمان گرد آمده است (عابدی، ص 452ـ454).در میان نسخهنویسان، نسخهشناسان و صحّافان، نسخهای که شیرازهبندی آن از طرف عرض باشد، به قطع بیاضی شهرت دارد. بیشتر کتب ادعیه و زیارات و نیز مجموعههای ادبی که برای اشخاص فراهم میآمد، مانند بیاض اشعار فتحعلی شاه قاجار و بیاضی که به فرمان محمد امین سلطان در 1253 تهیه شده، به این شکل صحافی و جلد میشده است (مایل هروی، ص 117؛ بیانی، ص 14ـ 15؛ آقابزرگ طهرانی، ج 3، ص 166؛ کتابخانة ملی ایران، ج 2، ص 252).تا قرن هشتم، آثاری به این قطع بندرت مشاهده شده، ولی در دورة صفویان و قاجار شمار بسیاری از آن دیده میشود. تا همین اواخر نیز دفترهای بیاضیشکل به نام دستک معمول بود که تجار و کسبه یادداشتهای روزانة خود را در آن ثبت و ضبط میکردند (نصیری امینی، ص 3). به نظر میرسد، کاغذهایی درازی که برای گردآوری و ثبت سخنان اشخاص و دانشمندان آماده میکردند زمینة ایجاد بیاضها را فراهم آورده باشد.بیاض، به لحاظ محتوا، دارای انواعی است: بیاض طب، بیاض دعا، بیاض نوحه و مرثیه و بیاض تعزیه. در مورد اخیر، قبل از اینکه نسخههای تعزیه بر روی کاغذهای جداگانهای با تعیین نقش و نوبت هر کس نوشته شود، دفترچههای بیاض مانندی وجود داشته که همة اشعار یک تعزیه در آن تدوین شده بود. شاید این شیوه را تعزیهگویان و تعزیهسرایان، به تقلید از بیاضهای دعا و مرثیه و نوحه، به وجود آورده باشند (همایونی، ص 64). گمان میرود که علت دیگر بهکارگیری بیاضها در مجالس تعزیهخوانی، سهولت ورق زدن و خواندن صفحات آن هنگام اجرای تعزیه باشد.در قرن سیزدهم و چهاردهم، در سرزمینهای دیگر مانند ماوراءالنهر، بیاضهای بسیاری گردآمده که شامل مجموعه اشعار برگزیدة شاعران است. پس از رواج چاپ، بیاضهای چاپی نیز عرضه شد و با همین بیاضها بسیاری از شاعران گمنام قرون گذشته شناسایی شدند. امروزه نیز در ادبیات تاجیکی، مجموعههای مشترک شاعران گذشته و معاصر که طبق موضوع خاصی مرتب میشود، یادآور همان بیاضهاست ( ) دایرةالمعارف ادبیات و هنر تاجیک ( ، ج 1، ص 228). در اردو بیاض برای مجموعه اشعار و نیز مراثی بهکار رفته است (نقوی، ج 1، ص 257؛ آقابزرگ طهرانی، ج 3، ص 169ـ170).در متون کهن و کتب ترسّل و انشای فارسی و مکاتبات عربی، بیاض به عنوان اصطلاحی دیوانی نیز به کار رفته است: میزان بیاض (سپیدی) در جاهای مختلف مکتوبات و نامهها از جمله در صدر، عنوان، میان سطور و پایان آنها متفاوت بوده و به نوع نامه و شأن مخاطب بستگی داشته است (راوندی، ص 442؛ میهنی، ص 4، 23؛ شمس منشی، ج 1، جزء 1، ص 62، 84؛ ابنناظر الجیش، ص 21، 24، 27، 120، 124، 141، 151، 155، 159). افزون بر این، در دورة غزنویان و سلجوقیان پس از اصلاح پیشنویس (نسخت = سواد) فرمانها در حضور پادشاه، آنها را پاکنویس میکردند که به این مرحله بیاض میگفتند (بیهقی، ص 180، 511، 765؛ انوری، ص 171؛ قائممقامی، ص 282) و اصطلاح از سواد به بیاض آوردن از همینجاست. در دورة صفویان، ارقام (احکام، فرامین) چندنوع بود، از جمله رقم دفتری و رقم بیاضی که احتمالاً مراد از اولی مسودهها و مقصود از دومی پاکنویسهابود که مستقیماً به امر شاه نوشته میشد (قائممقامی، ص 76). از بعضی منابع بر میآید که مراد از ارقام بیاضی، فرامینی است که پشت صفحة آنها سفید (بیاض) بوده و چیزی بر آن ثبت یا امضا نشده باشد (بوسه، ص 127).منابع: محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983؛ ابنناظر الجیش، کتاب تثقیف التعریف بالمصطلح الشریف ، چاپ رودلف وسلی، قاهره 1987؛ ایرج افشار، مجموعة کمینه: مقالههائی درنسخهشناسی و کتابشناسی ، تهران 1354 ش؛ حسن انوری، اصطلاحات دیوانی دورة غزنویی و سلجوقی ، تهران 1355 ش؛ هریبرت بوسه، پژوهشی در تشکیلات دیوان اسلامی: برمبنای اسناد دوران آققوینلو و قراقوینلو و صفوی ، ترجمة غلامرضا ورهرام، تهران 1367 ش؛ مهدی بیانی، کتابشناسی کتابهای خطی ، چاپ حسین محبوبی اردکانی، تهران ] بیتا. [ ؛ محمدبنحسین بیهقی، تاریخ بیهقی ، چاپ علیاکبر فیاض، تهران 1371 ش؛ محمدتقی دانشپژوه، «مرقعسازی و جُنگنویسی» در فرخنده پیام: یادگارنامة استاد دکتر غلامحسین یوسفی ، مشهد 1360 ش؛ محمدبنعلی راوندی، کتاب راحةالصدور و آیةالسرور در تاریخ آلسلجوق ، چاپ محمداقبال، تهران 1333 ش؛ محمدبن هندوشاه شمس منشی، دستورالکاتب فی تعیین المراتب ، چاپ عبدالکریم علیاوغلی علیزاده، مسکو 1964ـ1976؛ امیرحسن عابدی، «بیاضهای گرانبها و آثارناشناختة شعرای بزرگ فارسی»، در هشتمین کنگره تحقیقات ایرانی ، دفتر دوم: سیوشش خطابه ، چاپ محمدروشن، تهران 1358 ش؛ جهانگیر قائممقامی، مقدمهیی برشناخت اسناد تاریخی ، تهران 1350 ش؛ کتابخانة ملی ایران، فهرست نسخ خطی کتابخانة ملی ، ج 2، گردآوری عبدالله انوار، تهران 1347 ش؛ نجیب مایل هروی، نقد و تصحیح متون: مراحل نسخهشناسی و شیوههای تصحیح نسخههای خطی فارسی ، مشهد 1369 ش؛ محمدبنعبدالخالق میهنی، دستور دبیری: متنی از قرن ششم هجری ، چاپ علی رضوی بهابادی، یزد 1375 ش؛ فخرالدین نصیری امینی، «روکش جلد و انواع آن»، در صحافی سنتی: مجموعة پانزدهگفتار و کتابشناسی ، گردآوری ایرج افشار، تهران 1357 ش؛ حسین عارف نقوی، برّ صغیرکی امامیه مصنّفین کی مطبوعه تصانیف اورتراجم ، اسلامآباد 1376 ش؛ صادق همایونی، تعزیه و تعزیهخوانی ، تهران 1353 ش؛Ensiklopediya ¦yi adabiya ¦t va san ـ ati Ta ¦jik, vol. I, Dushanbe 1988.