حسین زاده علی بیگ

معرف

پزشک، روزنامه‌نگار، از مؤسسان جمعیت اتحاد و ترقی و از نظریه‌پردازان پان‌ترکیسم*
متن
حسین ‌زاده، علی‌بیگ، پزشک، روزنامه‌نگار، از مؤسسان جمعیت اتحاد و ترقی و از نظریه‌پردازان پان‌ترکیسم*. وی در رمضان 1280 در روستای سالیان ولایت باکو به دنیا آمد. پدرش، ملاحسین حسین‌زاده، معلمِ مدرسه مسلمان بود که زیرنظر شیخ‌الاسلام تفلیس اداره می‌شد و پدربزرگ مادریش، شیخ‌احمد سالیانی، شیخ‌الاسلام تفلیس بود (آق‌چوره اوغلی، ص 415؛ بیات، ص 9، 46). حسین‌زاده دوره ابتدایی را در مدرسه مسلمان، با خواندن قرآن کریم و کتابهایی چون تاریخ‌نادر و گلستان سعدی به پایان برد و بعدها در دبیرستان تفلیس ــکه زبانهای روسی، فرانسه، یونانی و لاتینی نیز جزو برنامه درسی‌اش بودــ تحصیل کرد (بیات، ص 46ـ47). در همین دوره تحت کفالت پدربزرگ مادریش، که از روحانیان نواندیش بود، با روشنفکرانی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده* و یوسف مستشارالدوله* هم‌نشینی داشت و به نظر برخی نویسندگان ترک، او در این سالها به ترک‌گرایی علاقه یافت (آق‌چوره اوغلی، همانجا؛ اولکن، ص 262).حسین‌زاده پس از به پایان رساندن دبیرستان، در 1302/ 1885 برای ادامه تحصیل به سن‌پترزبورگ رفت. او در آنجا، ضمن تحصیل در رشته علوم طبیعی و ریاضی، از درسهای دانشکده زبانها و ادبیات شرق چون فارسی و عربی هم به طور آزاد استفاده می‌کرد و به مطالعات خود در زمینه ادبیات و فلسفه غرب نیز ادامه می‌داد. پس از فارغ‌التحصیل شدن از رشته علوم طبیعی و ریاضی، برای ادامه تحصیل در طب، در 1306 به عثمانی رفت و تابعیت آن دولت را پذیرفت و در 1307 در «مکتب طبیه عسکریه» (مدرسه طب نظامی) نام‌نویسی کرد (بیات، ص 11، 47). حسین‌زاده به‌دلیل آشنایی با زبانها و ادبیات و افکار غربی و روسی و وقوف به ادبیات شرق (از منظر مستشرقان) و کارآزمودگی در نقاشی و کمانچه‌نوازی، تأثیر فراوانی در ترویج ادبیات و فرهنگ و افکار غربی در میان دانشجویان هم‌دوره‌ای خود داشت، که غالباً از ولایات دور دست و عقب‌مانده آناطولی و روم‌ایلی آمده بودند (آق‌چوره‌اوغلی، همانجا). در 1306 گروه کوچکی از دانشجویان طبیه تشکیلاتی سیاسی و زیرزمینی به نام جمعیت اتحاد عثمانی (اتحاد عثمانی جمعیتی) ایجاد کردند که بعدها حزب «اتحاد و ترقی»* نام گرفت. به نظر بیشتر پژوهندگان تاریخ حزب مذکور، حسین‌زاده نیز از مؤسسان جمعیت بوده است (رامسائور، ص 15؛ تونایا، ج 1، ص 19)؛ اما به نظر برخی، وی اندکی بعد از تأسیس جمعیت، به آن پیوست (بیات، ص 12) و سازماندهی آن و ایجاد ارتباط با دیگر محافل سیاسی را برعهده گرفت (هانی اوغلو، ج 1، ص 113، 176). وی در جریان یورش پلیس به طبیه، به اتهام مطالعه کتابهای ضاله، دستگیر و دو هفته زندانی شد و در این زمان شعر معروف «توران» خود را، که پیام‌آور پان‌تورانیسم بود، سرود (بیات، همانجا).حسین‌زاده در 1313 با درجه سروان طبیب از طبیه فارغ‌التحصیل شد و در بیمارستان نظامی حیدر پاشای استانبول به کار پرداخت. سپس در طبیه عسکریه به تدریس پرداخت اما مدتی بعد، به علت ارتباط با اتحاد و ترقی، تحت تعقیب قرار گرفت و در 1321/1903 به باکو گریخت (آق‌چوره اوغلی، ص 416؛ بیات، ص 12ـ13).حسین‌زاده در باکو با روزنامه روسی‌زبان کاسپی به همکاری پرداخت. این روزنامه به حاجی زین‌العابدین تقی‌یف، ثروتمند معروف باکویی، تعلق داشت و سردبیر آن علی‌مردان بیگ طوپچی‌باشی‌یف دوست و هم‌دانشکده‌ای حسین‌زاده در هنگام تحصیل در سن‌پترزبورگ، بود (ایمانوف، ص 24، 27ـ 28). با نضج انقلاب 1905 روسیه، حسین‌زاده بیش از پیش در ترویج اتحاد مسلمانان و ترکان روسیه فعالیت کرد. وی در اولین همایش مسلمانان روسیه در جمادی الآخره 1323/ اوت 1905، شرکت جست و در هیئت نمایندگان مسلمانان قفقاز جنوبی اعزامی به سن‌پترزبورگ، برای درخواست مشروطیت از حکومت تزاری، در همان سال نیز مشارکت کرد (بیات، ص 14). از ربیع‌الاول 1323 روزنامه ترکی‌زبان حیات، به صاحب امتیازی طوپچی‌باشی‌یف و سردبیری مشترک آقایف و حسین‌زاده و با کمک مالی تقی‌یف، منتشر شد (ایمانوف، ص 33). چند ماه بعد، با کناره‌گیری آقایف، حسین‌زاده سردبیری روزنامه را به تنهایی برعهده گرفت و با درج مقالاتی درباره ترکها، بیش از پیش به ترویج دیدگاههای پان‌ترکیستی و پان‌تورانیستی خود پرداخت. او در این مقالات شعارهای سه‌گانه لزوم «تُرک‌گرا شدن، اسلام‌گرا شدن، اروپایی شدن» را برای ترکان مسلمان، پیشنهاد کرد (لانداو، ص 13)؛ شعارهایی که بعدها ــ البته با تغییر شعار سوم به «عصری شدن»ــ محور مباحثات پان‌ترکیستی ضیاء گوک‌آلپ* شد (آق‌چوره اوغلی، ص 416ـ417؛ اولکن، ص 262ـ263؛ گوکالپ، ص 9ـ16).حسین‌زاده در مجله فیوضات هم ــکه اندکی پس از توقیف حیات در رمضان 1324، با کمک مادّی تقی‌یف منتشر می‌شدــ به ترویج افکار خود ادامه داد. او در این مرحله افزون بر ترک‌گرایی، تمایلات عثمانی‌گرایی نیز داشت و از نظر سیاسی، دولت عثمانی را هسته ترک‌گرایی می‌دانست. بنابراین حسین‌زاده، از نظریه یک زبان ادبی برای همه اقوام ترک‌زبان، یعنی زبان ترکی عثمانی، دفاع می‌کرد و خود و هم‌قَلَمانش در مجله مطالب خویش را به ترکی عثمانی می‌نوشتند (آق‌چوره اوغلی، ص 417؛ اشوینتوخوفسکی، ص 60) و استقلال زبان و ادبیات ترکی آذری را انکار می‌کردند. اما این شیوه فیوضات ــ و به طور کلی جریان ادبی و فلسفی فیوضاتیها (فیوضاتچیها)، که حسین‌زاده نظریه‌پرداز اصلی آن بود (رجوع کنید به د. آ.، ج 10، ص 282)ــ رو در روی جریان آذری‌گرایان (آذریچیها)، که نویسندگان مجله ملانصرالدین* در صف مقدّم آن بودند، قرارداشت. آذری‌گرایان از زبان ادبی برآمده از زبان گفتاری مردم جانب‌داری می‌کردند و از زبان ادبی و شیوه وارداتی و تحمیلی فیوضاتیها انتقاد می‌کردند (اشوینتوخوفسکی و کولینس، ص 23). عمر فائق نعمان‌زاده، یکی از وابستگان جریان اخیر، در روزنامه ترقی نوشت ما نیازی نداریم که پنج شش نفر نوشته‌های ما را در استانبول بخوانند، بلکه آنچه احتیاج داریم سه چهار میلیون خواننده در قفقاز است (اشوینتوخوفسکی، ص 61ـ62). فریدون بیک کؤچرلی (متوفی 1338)، تاریخ ادبیات‌نویس معروف آذربایجان، از تأثیر منفی حضور حسین‌زاده در قفقاز و ایجاد خلل در زبان مردم با ترویج زبان وارداتی انتقاد کرده و کار او را مشابه اقدامات ایلمینسکی (از مروّجان روسی‌گردانی تاتارها)، به منظور روسی‌کردن تاتارهای قازان (رجوع کنید به جدیدها*، نهضت)، دانسته است (رجوع کنید به اشوینتوخوفسکی، ص 62ـ63).حسین‌زاده با توقیف فیوضات پس از انتشار شماره 32 آن، مدتی در مدرسه سعادت ــکه آنجا را جمعیت اسلامی سعادت (سعادت جمعیت اسلامیه سی) دایر کرده‌بودــ تدریس کرد. مدیر مدرسه میرزاعلی‌اکبرخان بهمن ایرانی بود، اما او را به ایران فرا خواندند و حسین‌زاده به مدیریت آنجا منصوب شد (سلیمانوف، ص 169). وی در این دوره، ضمن تدریس و مدیریت، مقالاتی نیز در ارشاد، ترقی، و حقیقت به چاپ می‌رساند (بیات، ص 16).حسین‌زاده بر اثر تشدید استبداد تزاری، پس از سرکوبی انقلاب 1323ـ1325/1905ـ 1907، و در نتیجه فرصت مناسبی که با غلبه مشروطیت دوم و به قدرت رسیدن حزب اتحاد و ترقی، در اوایل 1329/1290ش در عثمانی پدید آمده بود، به استانبول بازگشت. اندکی پس از ورود به استانبول، به عضویت کمیته مرکزی حزب پذیرفته شد و این عضویت را تا از هم پاشیده شدن آن حفظ کرد. وی هم‌زمان در دانشکده طب نیز تدریس می‌کرد و در 1305ش به مقام استادی ارتقا یافت و در 1312ش بازنشسته شد (بیات، ص17ـ19، 24)، اما وجهه سیاسی او بر وجهه فرهنگی‌اش غلبه داشت (اولکن، ص 264). حسین‌زاده در دوره جمهوریت، در جریان سوءقصد نافرجام به جان آتاتورک در تابستان 1305ش و سرکوبی بقایای اتحاد و ترقی، بازداشت شد، اما باتوجه به رفتار محتاطانه و ابراز وفاداری‌اش به شخص آتاتورک و نظام، تبرئه گردید (بیات، ص 24).حسین‌زاده با نامهای مستعار در مطبوعات، مطلب می‌نوشت، نامهایی چون حیاتی، سالیانی، ع. تورانی، علی حسین‌زاده، و حسین‌زاده علی‌توران. کتابهایی نیز تألیف کرد که منتشر شده‌اند. علی حیدربیات فهرست عناوین نوشته‌های او را در روزنامه حیات و مجله فیوضات تهیه کرده است (رجوع کنید به ص 36ـ40). تاریخ درگذشت او بر سنگ گورش 1941 ذکر شده، که برابر است با 1320ش (همان، ص 25؛ نیز رجوع کنید به اشوینتوخوفسکی، ص 33؛ ایشیق، ذیل "Huseyinzade Ali").منابع : یوسف آق‌چوره اوغلی، تورک‌ییلی ( 1928)، استانبول 1928؛Azarbayjan Savet Ensiklopediyasi, Baku 1979-1987; Ali Haydar Bayat, Huseyinzade Alibey, Ankara 1998; Ziya Gokalp, Turk culugun esaslari, ed. Mahmet Kaplan, Istanbul 1970; M. Sukru Hanioglu, Bir siyasal orgut olarak Osmanli Ittihad ve Terakki Cemiyeti ve Jon Turkluk, vol.1, Istanbul 1989; Vugar Imanov, Ali Merden Topcubasi (1865-1934): lider bir aydin ve bagimsiz Azerbaycan cumhuriyeti'nin temsili, Istanbul 2003; Ihsan Isik, Turkiye yazarlar ansiklopedisi, Ankara 2004; Jacob M.Landau, Pan-Turkism: from irredentism to cooperation, London 1995; Ernest Edmondson Ramsaur, The Young Turks: prelude to the revolution of 1908, Beirut 1965; Manaf Suleymanov, Eshitdiklarim, okhuduqlarim gorduklarim, Baku 1989; Tadeusz Swietochowski, Russian Azerbaijan, 1905-1920: the shaping of national identity in a Muslim community, Cambridge 1985; Tadeusz Swietochowski and Brian C. Collins, Historical dictionary of Azerbaijan, London 1999; Tarik Zafer Tunaya, Turkiye'de siyasal partiler, Istanbul, vol.1, 1988; Hilmi Ziya Ulken, Turkiye'de cagdas dusunce tarihi, Istanbul 1966.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 13
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده