حَریق، محافظه (شهرستان) و شهری در منطقه اداریِ (استان) ریاض، در مشرق عربستان سعودی.1) محافظه حریق. در مشرق منطقه اداری ریاض واقع است. رشتهکوه علیه در آن امتداد دارد و رود حریق در آن جاری است. راه اصلی نَجْران ـ ریاض از محافظه حریق میگذرد. حریق در شمال با رشتهکوه علیه از ناحیه عارض و در جنوب با کوههای حلیه از شهر حُوطه جدا میشود (لاریمر، ج 8، ص 638ـ639). در رشتهکوه علیه قلعههایی بهنام قرانیه/ قرونیه وجود دارد (همان، ج 8، ص 639). این منطقه برای پرورش میوه مناسب است (همان، ج 8، ص 641). قبیله هَزازِنَه و نیز عدهای از قبیله فضول در ناحیه حریق ساکناند (فؤاد حمزه، ص 186، 195). تا پیش از 1040، ریاست منطقه حریق در دست قبیله قَواوره سُبَیع بود. در این سال، هزازنه شهر حریق را اشغال کردند (خزعل، ص 292؛ فیلبی، ص 13).2) شهر حریق، مرکز محافظه حریق. این شهر در حدود 155 کیلومتری جنوبغربی شهر ریاض، در َ37 ْ23 عرض شمالی و َ40 ْ46 طول شرقی واقع است. رشتهکوه علیه در شمال شهر امتداد دارد. حریق با راهی فرعی به طول حدود 51 کیلومتر به شهر حوطه (یا حوطه بنیتَمیم) و سپس از آنجا با راه اصلی نَجران ـ ریاض مرتبط میشود (اطلس المملکة العربیة السعودیة، ص 195، 240، نقشه 15).گفته شده است بانی شهر حریق فردی به نام رشیدبن مسعودبن سعیدبن فاضل الهزانی الجلاسی بود. بعد از وی (پس از 1188) خاندانش، یعنی آلحمدبن رشیدبن مسعود، در آباد کردن حریق کوشیدند (خزعل، همانجا). در سده دوازدهم/ هجدهم، نیبور (ص 297) حریق را از بخشهای ایالت خَرْج* در سرزمین نجد ذکر کرده است.در جنگ میان سعدونبن عُرَیعِر (امیر احساء) و عبدالعزیز پسر محمدبن سعود (حاکم درعیه) در 1178، اهالی حریق عریعر را در محاصره قلعهای که عبدالعزیز در آن پناه گرفته بود یاری نمودند، ولی سرانجام، عبدالعزیز آنان را شکست داد (ابنغنام، ص 127).در 1188، هیئتی متشکل از محمدبن رشید هزانی، امیر حریق، و اعیان شهر به درعیه* رفتند و با محمدبن عبدالوهاب، مؤسس وهابیت، بیعت کردند (همان، ص141؛ خزعل، همانجا).در 1195، عبدالعزیز، که از 1179 حاکم درعیه شده بود، برای سرکوب مخالفان وهابیت به نواحی حریق و خرج لشکر کشید. در این سال نیز اهالی حریق سعدونبن عریعر را در جنگ با عبدالعزیز یاری نمودند. سعدون، که نتوانست عبدالعزیز را شکست دهد، دست از محاصره برداشت و اهالی حریق و دیگر همپیمانان وی نیز متفرق شدند. سپس عبدالعزیز به یمامه و حریق حمله برد و آنجا را تصرف کرد (رجوع کنید به ابنغنام، ص 153؛ فیلبی، ص 71).خالدبن سعودبن عبدالعزیز در 1253، پس از تسخیر ریاض، در نامهای به امیرحریق خواستار تسلیم حریق گردید، اما امیرحریق اعلام جنگ کرد و در نبردی که میان خالد و اهالی حریق و دیگر وادیها صورت گرفت، خالد شکست خورد و تسلیم گردید (مختار، ج 1، ص 288ـ291).در دوران حکومت عبدالعزیزبن عبدالرحمانبن فیصل (مؤسس سلطنت سعودی، حک : 1319ـ1372) هزازنه در منطقه حریق شورش کردند. عبدالعزیز برای سرکوب قیام به حریق رفت. هزازنه در قلعه خود پناه گرفتند. عبدالعزیز دو ماه آنان را محاصره کرد و چون نتیجه نگرفت، دستور داد تا در زیر قلعه نقبی به طول چهل ذراع بزنند و به پناهندگان هشدار داد که اگر تسلیم نشوند، قلعه را منفجر خواهد کرد. هزازنه تسلیم شدند. عبدالعزیز بزرگان و رهبران هزازنه را دستگیر کرد و با خود به ریاض برد و آنان را زندانی کرد، اما پس از مدتی با وساطت قاسمبن ثانی، امیر قطر، آنان را عفو کرد و اجازه داد به حریق بازگردند (فؤاد حمزه، ص 375؛ ریحانی، ص180ـ181).هزازنه در بازگشت، با عرائف (اولاد سعودبن فیصلبن ترکی) و مردم حوطه متحد شدند و بهسوی حریق رفتند و سپس به قصری که لشکریان ابنسعود در آن بودند حمله کردند و پس از هفت روز محاصره آنجا را گرفتند. ابنسعود، بعد از صلح با شریفحسین، حاکم مکه، با 200 ،1 مرد جنگی شهر حریق را در 1328 تصرف کرد و تمام هزازنیها را که در منازعه شرکت کرده بودند، به قتل رساند (ریحانی، ص 194ـ196).در اوایل سده چهاردهم/ بیستم، خراج سالیانهای که حریق به امیر وهابی میپرداخت، پنج هزار دلار بود. در این زمان، جمعیت حریق چهار هزار تن ضبط شده (لاریمر، ج 8، ص 641)، اما احتمالاً در گذشته پرجمعیتتر بوده است. به عقیده اهالی، هجوم مصریان در کاهش جمعیت حریق مؤثر بوده است (رجوع کنید به همانجا). در همین دوران، حریق از توابع ایالت نجد (به مرکزیت ریاض) بود و حدود چهار هزار تن در آن بهسر میبردند (حافظ وهبه، ص 48، 53). از حریق راههایی به شهر دَلَّم (حدود 120 کیلومتری شمالشرقی حریق) و شهر حائر (حدود 25 کیلومتری جنوب ریاض) منشعب میشد. حریق بازار کوچکی نیز داشته است (لاریمر، ج 8، ص 639ـ641).منابع : ابنغنام، تاریخ نجد، چاپ ناصرالدین اسد، بیروت 1405/ 1985؛ اطلس المملکة العربیة السعودیة، ریاض: وزارة التعلیم العالی، 1420/2000؛ حافظ وهبه، جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ]قاهره ? 1375/ 1956[؛ حسین خلف خزعل، حیاة الشیخ محمدبن عبدالوهاب، بیروت 1968؛ امین ریحانی، تاریخ نجد الحدیث و ملحقاته، بیروت 1954؛ فؤاد حمزه، قلب جزیرةالعرب، ریاض [? 1352/ 1933[؛ صلاحالدین مختار، تاریخ المملکة العربیة السعودیة فی ماضیها و حاضرها، بیروت: دارمکتبة الحیاة، ]بیتا.[؛John Gordon Lorimer, Gazetteer of the Persian Gulf, 'Oman, and central Arabia, Buckinghamshire 1986; Carsten Niebuhr, Description de l'Arabie, Amsterdam 1774; Harry St. John Bridger Philby, Sa`udi Arabia, Beirut 1968; The Times atlas of the world, London: Times Books, 1992.