دمزون، ژان ژاکپیر، خاورشناس و دیپلمات فرانسوی و مؤلف فرهنگ فارسی ـ فرانسه. در 1809/1224، در شامبری فرانسه، در قلمرو ساردنی، بهدنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، در نوزدهسالگی، در زادگاهش به کالج سلطنتی راه یافت و سپس برای تحصیل در رشتة زبانهای شرقی، به سنپترزبورگ رفت (فرهنگ خاورشناسان، ج4، ص107؛ دمزون، ج1، مقدمة شارل رمون و سوزان رمون دمزون، ص2؛ قس د.ایرانیکا، ذیل مادّه که 1807/1222 را برای تولد وی ذکر کردهاست). در 1829/ 1245، با کمک سفیر ساردنی، در دانشگاه قازان به ادامة تحصیل پرداخت و یک سال بعد، در رشتة ادبیات شرق مدرک دکتری گرفت (دمزون؛ د.ایرانیکا، همانجاها). اندکی بعد، در فوریة 1831/ رمضان 1246، در مؤسسة نپلیویف، در اورنبورگ، تدریس زبانهای عربی و فارسی را آغاز کرد و در سپتامبر/ ربیعالآخر همان سال، مترجم کمیسیون سرحدی این شهر شد (دمزون، همانجا). در 1833/ 1249، مأمور سفر به بخارا شد. او در این سفر، که تا 1835/ 1251 طول کشید، جامة تاتارها را به تن کرد و در این پوشش، سفری پرخطر در پیش گرفت (همانجا؛ بارتولد، ص311) و چندین گزارش از وضع سیاسی و اقتصادی خانات بخارا، که روسیه قصد تصرف آن را داشت، تهیه کرد. دمزون برای این موفقیت، نشان درجه سه «سنت آن» و سههزار روبل پاداش گرفت. دو سال بعد، در 1836/1252، استاد بخش آسیایی وزارت امور خارجة روسیه شد. از 1840/ 1256 تا 1841/1257، در مقام عضو هیئت دیپلماسی روسیه به تهران سفر کرد (د.ایرانیکا، همانجا) و چندی بعد، در روسیه مدیر آموزش زبانهای شرقی وزارت خارجه و مسئول دفتر ترجمة اسناد تاتاری و متون حقوقی اسلامی شد (دمزون؛ بارتولد، همانجاها). او تابعیت روسیه را پذیرفت و در 1848/ 1264 از شاهآلبرت، پادشاه ساردنی، لقب بارون و اجازة ادامه خدمت در روسیه را دریافت کرد (دمزون، ج1، همان مقدمه، ص3) و در سالهای بعد، در بخش آسیایی، بالاترین رتبة دیپلماتی را بهدست آورد (د. ایرانیکا، همانجا). در 1857/ 1273، بازنشسته شد و به پاریس رفت. او در 1873/1290 در پاریس درگذشت (همانجا).دمزون در پاریس، تصحیح و ترجمة کتاب شجره ترکی ابوالغازی بهادرخان* را آغاز کرد. این اثر را فرهنگستان سلطنتی علوم سنپترزبورگ با عنوان )تاریخ مغولان و تاتاران( در دو جلد (1871ـ1874) منتشر کردهاست (سحاب، ص122؛ د.ایرانیکا، همانجا). اثر دیگر دمزون )فرهنگ فارسی به فرانسه( بود که آن را در سالهای دیدار از ایران (1858-1869/ 1274- 1286) تألیف کردهبود. این اثر چهارجلدی، در حدود چهارهزار صفحه، پس ازدرگذشت وی، از 1908/ 1326 تا 1914/ 1332 در رم بهکوشش خواهرزادگان او منتشر شد (دبیرسیاقی، ص298-299). دمزون فرهنگ خود را با استفاده از چند واژهنامة فارسی چون برهان قاطع و بهار عجم، واژهنامة ترکی ـ عربی الاقیانوس البسیط فی ترجمة القاموس المحیط، و فرهنگ فارسی ـ ترکی لسانالعجم یا فرهنگ شعوری، و نیز فرهنگهای اروپایی قدیم ازجمله )فرهنگ عربی ـ لاتین( گولیوس، تألیف کرد. ازجمله ویژگیهای فرهنگ دمزون آن است که برای هر مدخل، منابع را ذکر کردهاست (دمزون؛ د.ایرانیکا، همانجاها). این فرهنگ اعتبار و اهمیت بسیار یافت و تا مدتها این جایگاه را حفظ کرد (اورکاد، ص8؛ نیز ← عقیقی، ج1، ص184). منابع: برنار اورکاد، «ایرانشناسی در فرانسه»، در ایرانشناسی در اروپا و ژاپن، ویراستة رودی متّی و نیکی کدّی، ترجمة مرتضی اسعدی، تهران: الهدی، 1371ش؛ واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، خاورشناسی در روسیه و اروپا، ترجمة حمزه سردادور، تهران 1351ش؛ محمد دبیرسیاقی، فرهنگهای فارسی و فرهنگ گونهها، تهران 1368ش؛ ابوالقاسم سحاب، فرهنگ خاورشناسان، تهران 1356ش؛ نجیب عقیقی، المستشرقون: موسوعة فی تراث العرب، مع تراجم المستشرقین و دراساتهم عنه، منذ الف عام حتی الیوم، قاهره ]1980ـ 1981[؛ فرهنگ خاورشناسان: زندگینامه و کتابشناسی ایرانشناسان و اسلامشناسان، ج4، بهسرپرستی پرویز مشکیننژاد، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1388ش؛Jean Jacques Pierre Desmaisons, Dictionnaire persan français, Rome 1908-1914; EIr., s.v. "Desmaisons, Jean- Jacques-Pierre" (by Cathérine Poujol).