ذاتالصَواری (یا ذوالصواری)، نخستین نبرد بزرگ دریایی مسلمانان و رومیان در سال 31 یا 34 هجری. صَواری جمع صاریه به معنای دکل است. گفته شده سبب نامگذاری این جنگ به ذاتالصواری (← مسعودی، ص 158؛ ابنخلدون، ج 2، ص 575)، ذوالصواری (ابنعبدالحکم، ص 299، 320؛ کندی، ص 36) و الصواری (خلیفةبن خیاط، ص 98؛ طبری، ج 4، ص 288) آن است که در این جنگ، کشتیهای جنگی بسیاری به کار گرفته شد که دارای دکل بود (مسعودی، همانجا؛کندی، ص 36ـ37؛ نیز ← حتّی ، ص200، پانویس 6). بنابر روایاتی نیز ذاتالصواری نام محل جنگ بودهاست (← ابنعبدالحکم، ص321؛ طبری، ج4، ص291ـ292؛ ابنخلدون، همانجا). به روایت ابناعثم کوفی (ج 2، ص 355)، مسلمانان مصر و شام با کشتیهای خود از ساحل بندر عکّا حرکت کردند. مورخان در ذکر مکان جنگ اختلاف دارند. بهروایتی اینجنگ در دریا و نزدیک سواحل اسکندریه روی دادهاست (ابنعبدالحکم، همانجا؛ ابنتغریبردی، ج 1، ص80). برخی محققان معاصر محل جنگ را نزدیک فینیکس (فینیک امروز در ترکیه) در ساحل لوکیا در جنوب آناطولی دانستهاند (← حتّی، ص200؛ د.اسلام، چاپ دوم، تکمله، ذیل مادّه). تاریخ وقوع جنگ را واقِدی سال 31 و ابومَعْشَر سال 34 ذکر کرده (← طبری، ج 4، ص 288)، که ظاهرآ روایت دوم صحیح است (← ادامه مقاله).زمینهها و علت وقوع جنگ. معاویةبن ابیسفیان* که در زمان خلیفه دوم فقط حاکم دمشق و اردن بود، در ابتدای خلافت عثمان رفتهرفته حاکم تمام شام شد (طبری، ج 4، ص 288ـ 290؛ ابناثیر، ج 3، ص 117). وی برای خود نیروی دریایی تشکیل داد و از عثمان اجازه حمله دریایی خواست، که پذیرفته شد. معاویه دو جزیره قبرس (قبرص) و رودِس را بهترتیب، در سالهای 28 و 53 فتح کرد (← ابناعثم کوفی، ج 2، ص 347ـ 354؛ ابناثیر، ج 3، ص 95، 493).کنستانس دوم (در منابع اسلامی: قسطنطین)، فرمانروای رومشرقی (بیزانس)، که از فتوحات مسلمانان در دریای مدیترانه و سواحل افریقیه به تنگ آمده بود، با لشکری عظیم از راه دریا به سوی سرزمین مسلمانان حرکت کرد. گفته شدهاست که از آغاز نبرد مسلمانان با رومیان تا آنزمان، چنین نیرویی از رومیان بسیج نشده بود. شمار کشتیهای جنگی رومیان را در این نبرد از پانصد تا هزار کشتی نوشتهاند (←طبری، ج 4، ص 290؛ ابنحُبَیش، ج 1، ص 378؛ ابناثیر، ج 3، ص 117ـ118؛ قس ابناعثم کوفی، ج 2، ص 355). چون این خبر به عثمان رسید، به معاویه و عبداللّهبن سعد*بن ابیسَرح، حاکم مصر (25ـ35)، دستور داد تا از طریق دریا با سپاه شام و مصر به مقابله دشمن بروند، همچنین به عمروبن عاص دستور داد تا با مال و سلاح به عبداللّه کمک کند (ابناعثم کوفی، ج 2، ص 354ـ355).در این جنگ، معاویه با همدستی ناوگان عبداللّهبن سعد به مقابله با دشمن برآمد (طبری، همانجا). مجموع تعداد کشتیهای جنگی مسلمانان را از دویست تا پانصد نوشتهاند (←ابناعثم کوفی؛ کندی؛ ابنتغریبردی، همانجاها). برخی از قبطیان نیز همراه مسلمانان در این جنگ شرکت داشتند (طبری، ج 4، ص 291). هنگام رویارویی مسلمانان و رومیان، وزش باد مخالفی که سه روز به طول انجامید، سبب شد تا دو طرف لنگر بیندازند و تا آرامشدن دریا صبر کنند (بلعمی، ج 3، ص 588؛ ابنحبیش، همانجا؛ ابناثیر، ج 3، ص 118). پس از آن، مسلمانان برای رومیان پیغام فرستادند که یک شب میان دو طرف امان باشد و رومیان پذیرفتند. مسلمانان آن شب را تا صبح به نماز و دعا و خواندن قرآن گذراندند و رومیان نیز به نواختن ناقوس و چنگ و طنبور پرداختند و در بوقها میدمیدند و شراب مینوشیدند (ابناعثم کوفی، ج 2، ص 355؛ ابنحبیش؛ ابناثیر، همانجاها). روز بعد، معاویه و ابنابیسرح کسی را نزد کنستانس فرستادند و پیشنهاد کردند جنگ در خشکی باشد، اما رومیان نپذیرفتند و خواهان نبرد در دریا بودند (طبری، ج 4، ص290؛ ابناعثم کوفی، همانجا). نقل است که کشتیهای رومیان حامل شیشههای نفت و وسایل آتشزنه بود (ابناعثم کوفی، همانجا).جنگ با پرتاب تیر و سنگ آغاز شد و بهتدریج شدت یافت. بنابر گزارش مورخان مسلمان، مسلمانان با روشی خاص هر کشتی خود را به یک کشتی رومی میبستند و به جنگ تنبهتن میپرداختند (برای نمونه ← ابنعبدالحکم، ص 322؛ طبری، همانجا). تعداد کشتههای دو طرف بسیار زیاد بود، آب اجساد را به ساحل آورد و تلی از اجساد بهوجود آمد، آب دریا نیز رنگ خون گرفت (طبری، ج 4، ص290ـ291؛ ابنحبیش؛ ابناثیر، همانجاها). دراینجنگ، کنستانس زخمهایی برداشت که تا مدتها درمان نشد. ازاینرو، و نیز بهسبب کثرت کشتگان و زخمیان، کنستانس هزیمت یافت و روانه صِقِلیه شد و از رومیان جز اندکی نجات نیافتند و مسلمانان پیروز شدند (طبری، ج 4، ص 292؛ مسعودی، ص158؛ابناثیر، همانجا؛ابنکثیر،ج7،ص171ـ172).این جنگ، که در آن نیروی دریایی روم شرقی بهکلی درهم شکست، چندان اهمیت داشت که فیلیپ حِتّی، مورخ معاصر لبنانی، آن را با نبرد یَرموک مقایسه کرده و بااینحال، گفتهاست مسلمانان از این پیروزی بهره نگرفتند و حمله را تا قسطنطنیه ادامه ندادند؛ شاید بهسبب آشوبهای داخلی مسلمانان و قتل عثمان در سال 35 (←حتّی، ص 201). زیرا بنابر روایتی که طبری (همانجا) نقل کرده، همزمان با این جنگ، شورشهایی بر ضد عثمان آغاز شد و حتی افرادی از سپاهیان ابنابیسرح در جنگ ذاتالصواری، در میان همراهان خود به تبلیغ بر ضد عثمان میپرداختند. اگر این روایت درست باشد، جنگ ذاتالصواری باید نزدیک به زمان قتل عثمان رخ داده باشد که در این صورت، روایت ابومعشر درباره تاریخ این جنگ، یعنی سال 34، مرجّح مینماید.منابع : ابناثیر؛ ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت 1411/1991؛ ابنتَغری بِردی؛ ابنحُبَیش، غزوات ابنحبیش، چاپ سهیل زکار، بیروت 1412/1992؛ ابنخلدون؛ ابنعبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، چاپ محمد حجیری، بیروت 1416/1996؛ ابنکثیر، البدایة والنهایة فیالتاریخ، ]قاهره [1351ـ1358؛ محمدبن محمد بلعمی، تاریخنامه طبری، چاپ محمد روشن، تهران 1380ش؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت 1415/1995؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ محمدبن یوسف کندی، ولاة مصر، چاپ حسین نصّار، بیروت 1379/1959؛ مسعودی، التنبیه؛EI2, Suppl.aDh s. v. "(t al- S(awa(r((" (by C. E. Bosworth); Philip Kh(ri Hitti, History of the Arabs: from the earliest times to the present, London 1985.