دیسم بن ابراهیم کردی

معرف

حاکم آذربایجان در سده چهارم
متن
دَیسَم‌بن ابراهیم کُردی، حاکم آذربایجان در سده چهارم. پدرش ابراهیم از یاران هارون شاری (از رؤسای خوارج) بود. وقتی هارون کشته شد، ابراهیم به آذربایجان گریخت و در آنجا با دختر یکی از رؤسای کُرد (مادر دیسم) ازدواج‌کرد (مسکویه، ج‌6، ص‌64؛ ابن‌اثیر، ج‌8، ص‌385؛ ابن‌خلدون، ج‌3، ص‌513). در برخی منابع، ابراهیم عرب دانسته شده (← مینورسکی ، ص‌114؛ د. ایرانیکا، ذیل مادّه)، اما اسم نَسبی او، شاذلویه (← ابن‌حوقل، ص‌334)، از خاستگاه ایرانی‌اش حکایت می‌کند (مادلونگ ، ص‌232).دیسم در خدمت یوسف‌بن ابی‌الساج‌(از امرای ساجیان؛ ← ابن‌ابی‌الساج*) بود و در 326، به حکومت آذربایجان رسید. در همان سال، لشکری‌بن مردی (از حاکمان وشمگیر زیاری) آماده تصرف آذربایجان شد. دیسم برای مقابله با وی لشکریانی از کردها گرد آورد. در مدت دو ماه، دو نبرد میان آنان صورت گرفت، که به شکست دیسم و فرار وی منجر شد. لشکری آذربایجان را گرفت اما اردبیل تسلیم نشد. اهالی اردبیل در نامه‌ای از دیسم خواستند به کمک ایشان برود و در جنگی که روی داد، دیسم شکست خورد و گریخت و اموالش به دست لشکری افتاد (مسکویه، ج‌6، ص‌6ـ8؛ ابن‌اثیر، ج‌8، ص‌349ـ350).دیسم به ری نزد وشمگیر رفت و از او برای پس‌گرفتن آذربایجان یاری خواست. وشمگیر به ازای چند شرط، ازجمله پرداخت سالانه صدهزار دینار، خواندن خطبه به نام وشمگیر در آذربایجان و بازگرداندن لشکریان زیاری پس از اتمام کار، با درخواست وی موافقت کرد و ده‌هزار سوارکار در اختیار دیسم قرار داد. لشکری پس از اطلاع از این موضوع، به ارمنستان گریخت و دیسم بر آذربایجان مسلط شد. در همین احوال، ابوعبداللّه (از وابستگان ناصرالدوله حمدانی، حاکم موصل) برای دستیابی بر آذربایجان با دیسم جنگید، اما شکست خورد (مسکویه، ج‌6، ص‌8ـ10؛ ابن‌اثیر، ج‌8، ص350ـ351).در 330 با نیرومندشدن کردها، دیسم به صُعلوک‌بن محمدبن مسافر و علی‌بن فضل، از دیلمیان (← آل‌بویه*)، روی آورد و برخی از رؤسای کرد را دستگیر کرد. علی‌بن جعفر، وزیرِ باطنی دیسم، دیلمیان را بر ضد دیسم برانگیخت و از ترس جانش نزد محمدبن مسافر، که او نیز از باطنیان بود، به طارم گریخت و سپس به خدمت پسر وی، مرزبان، درآمد. علی‌بن جعفر به دیلمیانی که با دیسم دشمنی داشتند، نامه نوشت و آنان را به قیام بر او برانگیخت. دیلمیان به مرزبان پیوستند و به دیسم حمله کردند. او نیز به حاکم ارمنستان پناه برد. سپس، در همان سال میان دیسم و مرزبان در تبریز جنگی درگرفت و دیسم شکست خورد و به اردبیل گریخت. مرزبان اردبیل را در محاصره گرفت و دیسم درخواست صلح کرد. مرزبان با این درخواست دیسم که با خانواده‌اش در قلعه طارم پناه بگیرد، موافقت کرد (مسکویه، ج‌6، ص‌62ـ66؛ ابن‌اثیر، ج‌8، ص‌386ـ388؛ ابن‌خلدون، ج‌3، ص‌514). مسکویه (ج‌6، ص‌67ـ68) اطاعت دیسم از مرزبان را حاصل تبانی وزیر دیسم با مرزبان دانسته‌است.دوره انزوای دیسم چندین سال طول کشید. با شکست مرزبان از رکن‌الدوله دیلمی (← حسن‌بن بویه*) و حبس وی، رکن‌الدوله، محمدبن عبدالرزاق، از امرایش، را در 339 برای تصرف آذربایجان فرستاد. وَهْسودان، برادر مرزبان، از دیسم خواست کردها را به اطاعت خود درآورد و به نبرد محمدبن عبدالرزاق برود، که در این جنگ، دیسم شکست خورد (← مسکویه، ج‌6، ص‌169ـ170؛ ابن‌اثیر، ج‌8، ص480). ظاهرآ در همین دوره، دیسم نخجوان و دوین را نیز گرفت (← مینورسکی، ص‌34). در اردبیل در 342، دیلمیان بر دیسم شوریدند و وی با اطلاع از اینکه یکی از فرماندهانش به خدمت وهسودان درآمده‌است و قصد جنگ با وی را دارد، به همراه عده‌ای از سپاهیان کُرد به ارمنستان گریخت. در آنجا مطّلع شد که مرزبان از حبس گریخته و فرمانده یاغی را به جنگ او فرستاده‌است. دیسم از آنجا به موصل و سپس، به بغداد نزد معزالدوله دیلمی* رفت. معزالدوله وی را پذیرفت و اقطاعی به ارزش پنجاه‌هزار دینار در سال در اختیار وی قرار داد. او تا 343 در بغداد ماند. در این میان، خانواده‌اش و فرماندهان کُرد به او نامه نوشتند و او را به طمع حکومت انداختند. دیسم از معزالدوله درخواست کمک کرد اما وی پاسخ مساعدی نداد. سپس، دیسم نزد ناصرالدوله حمدانی به موصل رفت، اما چون او نیز مساعدتی نکرد، نزد سیف‌الدوله حمدانی به شام رفت و تا سال 344 در آنجا ماند. سپس با یکی از فرماندهانش که به وی پیشنهاد اتحاد داده بود، سلماس را تصرف کرد، اما در مقابل سپاه مرزبان شکست خورد و به ارمنستان گریخت. مرزبان از حاکم ارمنستان خواست تا دیسم را زندانی کند. او ابتدا مخالفت کرد، اما سرانجام دیسم را تحویل داد و مرزبان او را کور و زندانی کرد. پس از مرگ مرزبان در 344، یاران او از ترس آنکه دیسم شورش کند، وی را کشتند (← مسکویه، ج‌6، ص‌184ـ187؛ ابن‌اثیر، ج‌8، ص500ـ 502).منابع : ابن‌اثیر؛ ابن‌حوقل؛ ابن‌خلدون؛ مسکویه؛EIr. s.v. "Daysam b. Ebra(h((m Kord((" (by C. Edmund Bosworth); Wilferd Madelung, "The minor dynasties of northern Iran", in The Cambridge history of Iran, vol.4, ed. R. N. Frye, Cambridge 1975; Vladimir Fedorovich Minorsky, Studies in Caucasian history, London 1953.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 18
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده