تَهانیسَری، نظامالدین بن عبدالشکوربلخی ، صوفی، عالم و فقیه حنفی شبهقاره و از مشایخ سلسلة چشتیة صابریه در سدة یازدهم. نسبت وی به خلیفة دوم، عمر، میرسد (غلام سرور لاهوری، ج1، ص463). از تاریخ و محل ولادتش اطلاعی در دست نیست. وی برادرزاده، داماد و خلیفة شیخ جلالالدین تهانیسری * بود (همانجا؛ رحمانعلی، ص 241). برخی گفتهاند که او بهرغم امّی بودن، جامع علوم ظاهری و باطنی بوده و از علوم غریبه بهرة وافر داشته است (همانجاها). تهانیسری در سلسلة چشتیه مشربی خاص داشت؛ به این معنی که در سخن تابع هیچکس نبود و آنچه بر او آشکار میشد، در کتابها و رسالههایش میآورد، ازینرو او را به گفتن سخنان کفرآمیز متهم میکردند (غلام سرور لاهوری، همانجا؛ منزوی، 1362ـ1370 ش، ج 3، ص 1586).پس از خروج خسرو جهانگیر بر پدر خود، نورالدین جهانگیر (حک : 1014ـ1017)، و ملاقاتش با تهانیسری در تهانیسرِ * هند، دشمنان در بارة این ملاقات مطالب دروغین گفتند، در نتیجه شاه از تهانیسری رنجید و او را از هند اخراج کرد. به گفتة غلام سرور لاهوری (ج 1، ص 463ـ464)، وی ناگزیر به حج رفت اما حسنی (ج 1، ص 431) سفر حج او را به دلیل اخراجش از هند ندانسته است. تهانیسری پس از چند سال به هند بازگشت و در تهانیسر به تدریس پرداخت اما بار دیگر از هند اخراج شد و به بلخ رفت. والی بلخ، امامقلیخان ازبک، از مریدان وی شد (رحمان علی؛ حسنی، همانجاها؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 464).تهانیسری در 1024، و به گزارشی در 1036، در بلخ درگذشت. مزار او در بلخ واقع است (رحمان علی؛ حسنی، همانجاها؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 465).تهانیسری مریدان و خلفای بسیار داشت، از جمله ابوسعید گُنگوهی (متوفی 1058)، عبدالکریم لاهوری (متوفی 1045) و جاناللّه لاهوری (متوفی 1039؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 465ـ466؛ خیرآبادی، ص 474).از تهانیسری آثاری به جا مانده که همگی به فارسی است: بحرالتصوف، در شرح سوانح العشاق احمد غزالی (منزوی، 1362ـ 1370 ش، ج 3، ص 1314)؛ تجلیات ، در شرح لمعات عراقی (رحمانعلی، ص241؛ منزوی، 1362ـ1370ش، ج1، ص53)؛ رسالة حقیقت یا رسالة حقیه ، در بیان هفت مرتبه از مقام توحید (منزوی، 1362ـ1370 ش، ج 3، ص 1417؛ همو، 1357ـ1361ش، ج2، ص600)؛ ریاضالقدس (یا تفسیر سورة فاتحه یا تفسیر نظامی )، در تفسیر جزءهایی از قرآن کریم (منزوی، 1362ـ1370 ش، ج 1، ص 53؛ همو، 1357ـ 1361 ش، ج 1، ص 31)؛ رسالة بلخیه ، در جواب اعتراضات علمای بلخ به سماع صوفیان و مباح دانستن سماع (غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 463)؛ کتابی در بارة مظاهر و مراتب ظهور، با نثری آمیخته به نظم، در بارة عالم و مراتب پنجگانة ظهور: مرتبة محمدی، مرتبة صفاتاللّه، مرتبة ملکوت و ارواح، مرتبة مثال و مرتبة حس و شهادت (منزوی، 1362ـ1370 ش، ج 3، ص 1936). همچنین اثری به نام رؤیت خدا ، در بارة تجلی باری بر کوه طور، به وی منسوب است (منزوی، 1362ـ1370 ش، ج 3، ص 1537).منابع : عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر ، ج 5، حیدرآباد دکن 1396/1976؛ احمدعلی خیرآبادی، قصر عارفان ، چاپ محمدباقر، لاهور 1965؛ رحمانعلی، تذکرة علمای هند ، لکهنو 1914؛ غلام سرور لاهوری، خزینةالاصفیاء ، کانپور 1332/1914؛ احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان ، اسلامآباد 1362ـ1370ش؛ همو، فهرست نسخههای خطی کتابخانة گنجبخش ، اسلامآباد 1357ـ1361ش.