تَهانیسَری، شیخجلالالدین محمدبنمحمود ، از بزرگترین مشایخ سلسلة چِشتیة صابریه در قرن دهم. اصل او را از بلخ و نسبتش را به عمر رساندهاند. تاریخ تولد او بدرستی معلوم نیست، رضوی در کتاب تاریخ صوفیگری در هند ، سال تولد او را حدود 874 آورده است (ج2، ص264). در هفت سالگی حافظ قرآن شد و در هفده سالگی به تحصیل علوم دینی مشغول گردید و چنان مهارت یافت که به تدریس و افتا پرداخت (حسنی، 1410، ج 4، ص 63؛ غلام سرورلاهوری، ج 1، ص 439؛ داراشکوه بابری، ص 101). پس از آن مرید شیخ عبدالقدوسِ گُنگوهی * شد و نزد او محبوبیت بسیار پیدا کرد، چنانکه نقل است که عبدالقدوس یکی از تُحف خود را در روز قیامت او دانسته است (آریا، ص170). بیشتر مکتوبات شیخعبدالقدوس خطاب به اوست (عبدالحق دهلوی، ص278؛ غلام سرورلاهوری، ج1، ص440). تهانیسری به دستور عبدالقدوس به ارشاد و هدایت مریدان پرداخت (حسنی، 1410، همانجا) و پس از وی به سجادهنشینی رسید و جانشین او شد (آریا، همانجا). از تهانیسری کراماتی نقل شده است (غلام سرورلاهوری؛ داراشکوه بابری، همانجاها).تهانیسری، به سبب وفات پسرش، از سماع خودداری میکرد (عبدالحق دهلوی؛ غلام سرورلاهوری، همانجاها). گفتهاند که در اواخر عمر تنها به زهد و عبادت و ریاضت میپرداخت. سال وفات او را 989 ذکر کردهاند (حسنی، 1410، ج4، ص64؛ رحمانعلی، ص41؛ غلام سرورلاهوری؛ داراشکوه بابری، همانجاها). قبر او را در تهانیسرِ * هند، و سن او را هنگام وفات 95 (عبدالحق دهلوی؛ غلام سرورلاهوری، همانجاها) و به قولی 96 (حسنی، 1410، همانجا) دانستهاند، اما اگر گفتة رضوی در بارة تاریخ تولد او صحیح باشد، او 115 سال عمر کرده است.خلیفة اصلی تهانیسری، برادرزاده و داماد او نظامالدینبن عبدالشکور بلخی تهانیسری * بود (غلام سرور لاهوری، ج1، ص463؛ رضوی، ج2، ص265). از خلفا و مریدان او، میرابوالفتح بود که سیدعبدالوهاب پنجوپیشاوری معروف به آخوند پنجوبابا، عارف چشتی هندی سدة یازدهم، با وی بیعت کرد.از آثار تهانیسری است: مکتوباتی که در پاسخ عبدالقدوس نوشته است؛ رسالهای به عربی در اعتراض به نظام مالیاتی حکومتِ اکبرشاه، فرمانروای مغول (رضوی، ج2، ص265، 367)؛ و کتاب ارشادالطالبین در بارة سلوک (منزوی، ج3، ص1241؛ حسنی، 1403، ص 199). وی در این کتاب، رعایت شریعت را شرط رسیدن به اصول طریقت دانسته است (حسنی، 1410، ج4، ص63). این کتاب 35 باب دارد و عمدتاً به مباحثی چون معرفت ذات، ارشاد و تلقین، ذکر و طریق آن و مشخصات مرشد کامل پرداخته است (منزوی، همانجا). نسخههای مختلف این کتاب در پاکستان (لاهور و پنجاب و چند شهر دیگر) موجود است (همان، ج3، ص1241ـ1243).منابع: غلامعلی آریا، طریقة چشتیّه در هند و پاکستان ، تهران 1365ش؛ عبدالحی حسنی، الثّقافةالاسلامیة فیالهند ، چاپ ابوالحسن علیحسنیندوی، دمشق 1403/1983؛ همو، نزهةالخواطر و بهجة المسامع و النواظر ، ج4، حیدرآباد دکن 1410/1989؛ داراشکوه بابری، سفینة الاولیا ، کانپور 1318؛ رحمانعلی، تذکرة علمای هند ، لکهنو 1914؛ عبدالحق دهلوی، اخبارالاخیار فی اسرارالابرار ، چاپ محمد عبدالاحد صاحب، چاپ سنگی دهلی 1309؛ غلام سرورلاهوری، خزینة الاصفیا ، کانپور 1332/1914؛ عالم فقری، اولیاءاللّه ، لاهور 1989؛ احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان ، اسلامآباد 1362ـ1370ش؛Athar Abbas Rizvi, A history of sufism in India , vol.2, New Delhi 1978-1983.