تونی ملاعبدالله

معرف

مشهور به‌ فاضل‌ تونی‌، فرزند محمد، فقیه‌ و اصولی‌ امامی‌ سدة‌ یازدهم‌
متن
تونی‌، ملاعبداللّه‌ ، مشهور به‌ فاضل‌ تونی‌، فرزند محمد، فقیه‌ و اصولی‌ امامی‌ سدة‌ یازدهم‌. از تاریخ‌ ولادت‌، تحصیلات‌ و استادان‌ او اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. در بُشرویه‌ * ، در چهارده‌ فرسخی‌ تون‌ (فردوس‌ کنونی‌)، زاده‌ شد. افندی‌ اصفهانی‌ که‌ از بشرویه‌ دیدن‌ کرده‌، اهالی‌ آنجا را از برکت‌ وجود ملاعبداللّه‌ و برادرش‌ ملااحمد، صالح‌ و با تقوا وصف‌ کرده‌ است‌ (ج‌ 3، ص‌ 238ـ239). از گفتة‌ وی‌ برمی‌آید که‌ این‌ دو برادر سالها در بشرویه‌ به‌ سر برده‌اند؛ ازینرو، ملاعبداللّه‌، بشرویی‌ خراسانی‌ نیز خوانده‌ شده‌ است‌ ( رجوع کنید بهآقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 6، ص‌ 230، ج‌ 14، ص‌ 166).به‌ گفتة‌ افندی‌ اصفهانی‌ (ج‌ 3، ص‌ 238) ملاعبداللّه‌ تونی‌ مدتی‌ در اصفهان‌، در مدرسة‌ مولی‌ عبداللّه‌ شوشتری‌، اقامت‌ گزید، سپس‌ به‌ مشهد رفت‌ و چندی‌ در آنجا سکونت‌ کرد. بعدها به‌ قصد زیارت‌ عتبات‌ عازم‌ عراق‌ شد، اما در راه‌، هنگام‌ عبور از قزوین‌، دوستش‌ مولی‌ خلیل‌ قزوینی‌ از او خواست‌ که‌ در آنجا بماند، و او پذیرفت‌ و مدتی‌ در آن‌ شهر توقف‌ کرد. میرزا محمد تنکابنی‌ (ص‌ 269ـ270) گزارشی‌ از دیدار تونی‌ با میرداماد (متوفی‌ 1041) و مصاحبت‌ و دوستی‌ نزدیک‌ وی‌ با شاه‌ عباس‌ صفوی‌ (حک : 996ـ 1038) نقل‌ کرده‌، اما سایر شرح‌حال‌نویسانِ وی‌، ذکری‌ از آن‌ به‌ میان‌ نیاورده‌اند. اگر این‌ گزارش‌ درست‌ باشد، دیدار آنان‌ در زمانی‌ رخ‌ داده‌ که‌ تونی‌ در اصفهان‌ بوده‌ است‌.تونی‌ هنگامی‌ که‌ از طریق‌ کرمانشاه‌ قصد زیارت‌ عتبات‌ را داشت‌، در کرمانشاه‌ وفات‌ کرد و همانجا دفن‌ شد (افندی‌ اصفهانی‌، همانجا؛ خوانساری‌، ج‌ 4، ص‌ 246). به‌ نوشتة‌ افندی‌ اصفهانی‌ (همانجا) احتمالاً او پس‌ از بازگشت‌ از عراق‌ درگذشته‌ است‌. تاریخ‌ مرگ‌ تونی‌ بر اساس‌ نوشتة‌ برادرش‌ ( رجوع کنید به خوانساری‌، ج‌ 4، ص‌ 244)، 16 ربیع‌الاول‌ 1071 است‌. اخیراً مدفن‌ وی‌ در کرمانشاه‌ شناسایی‌ و بر آن‌ بنایی‌ ساخته‌ شده‌ است‌ (جعفریان‌، ص‌ 406).شرح‌حال‌نویسان‌، تونی‌ را به‌ داشتن‌ دانش‌ گسترده‌ و تقوای‌ بسیار ستوده‌اند. حرّ عاملی‌، از معاصران‌ او، وی‌ را عالم‌ فاضل‌ ماهر فقیه‌ صالح‌ زاهد خوانده‌ است‌ (ج‌ 2، ص‌ 163). افندی‌ اصفهانی‌ (ج‌ 3، ص‌ 237ـ 238)، ضمن‌ نقل‌ گفتة‌ حرّ عاملی‌، تونی‌ را بر اساس‌ گفتة‌ کسانی‌ که‌ از نزدیک‌ با او آشنا بوده‌اند، باورعترین‌ و با تقواترینِ اهل‌ زمان‌، بلکه‌ بدیلِ مولی‌ احمد اردبیلی‌ (مقدّس‌ اردبیلی‌)، معرفی‌ کرده‌ است‌. خوانساری‌ با دقت‌ بیشتری‌ جایگاه‌ علمی‌ وی‌ را نمایانده‌ است‌. او (همانجا) بر اساس‌ مندرجات‌ اثر مهم‌ تونی‌، الوافیة‌ ، وی‌ را در زمرة‌ اخباریان‌ دانسته‌ و گفته‌ که‌ او در مباحث‌ استصحاب‌ و تعادل‌ و تراجیح‌، فوایدی‌ آورده‌ و ابتکارهای‌ فراوانی‌ به‌ کار بسته‌ است‌. در عین‌ حال‌، خوانساری‌ افزوده‌ است‌ که‌ برخی‌ از ابداعات‌ تونی‌، به‌ سبب‌ اینکه‌ کمتر محضر استادان‌ را درک‌ کرده‌، قابل‌ نقد و مناقشه‌ است‌.گر چه‌ خوانساری‌ و برخی‌ علمای‌ دیگر (از جمله‌ شیخ‌ انصاری‌ رجوع کنید بهتهرانی‌، ج‌ 2، ص‌ 197، 281)، تونی‌ را از عالمان‌ اخباری‌ به‌ شمار آورده‌اند، اما تأمل‌ در مطالب‌ وافیه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ او اخباری‌ معتدلی‌ بوده‌ که‌ با اصول‌ فقه‌ میانة‌ خوبی‌ داشته‌ و مانند اخباریان‌ افراطی‌ این‌ علم‌ را به‌ کلی‌ فرو نمی‌گذاشته‌ است‌. حتی‌ برخی‌ از علما ( رجوع کنید بهبروجردی‌، ج‌ 4، قسم‌ 2، ص‌ 258؛ امام‌ خمینی‌، مقدمة‌ سبحانی‌، ص‌ 19ـ20) وی‌ را در زمرة‌ اصولیان‌ شمرده‌اند. در واقع‌، تونی‌ با تألیف‌ وافیه‌ توانست‌ جریان‌ اخباریگری‌ را به‌ سوی‌ اعتدال‌ هدایت‌ کند. وی‌ در کنار میرزا محمدبن‌ حسن‌ شیروانی‌ (صاحب‌ دو حاشیة‌ فارسی‌ و عربی‌ بر معالم‌ ، متوفی‌ 1098) و محقق‌ خوانساری‌ (صاحب‌ حاشیه‌ بر معالم‌ ، متوفی‌ 1098)، حرکت‌ بنیادینی‌ را در ایران‌ آغاز کرد که‌ در برابر جنبش‌ اخباریگریِ عراق‌ به‌ مرکزیت‌ کربلا، به‌ تقویت‌ مکتب‌ اصولیان‌ منجر شد (فضلی‌، ص‌ 78). در این‌ برهه‌، آنچه‌ موجب‌ توازن‌ دو مکتب‌ اخباری‌ و اصولی‌ شد و در واقع‌ اخباریگری‌ را مهار کرد، استفادة‌ این‌ اصولیان‌ از داده‌های‌ کلامی‌ و فلسفی‌ در پروراندن‌ اصول‌ فقه‌ بود (همانجا).شرح‌حال‌نویسان‌، هفت‌ اثر را برای‌ تونی‌ بر شمرده‌اند که‌ عبارت‌اند از: رساله‌ای‌ در اصول‌فقه‌ به‌ نام‌ الوافیة‌ فی‌ اصول‌الفقه‌ ( رجوع کنید بهحرّعاملی‌؛ خوانساری‌، همانجاها)؛ رساله‌ای‌ در اثبات‌ عدم‌ وجوب‌ عینی‌ اقامة‌ نماز جمعه‌ در زمان‌ غیبت‌ ( رجوع کنید بهحرّعاملی‌، همانجا؛ افندی‌ اصفهانی‌، ج‌ 3، ص‌ 237؛ خوانساری‌، ج‌ 4، ص‌ 245)؛ حاشیه‌ بر معالم‌ الاصول‌ ( رجوع کنید به افندی‌ اصفهانی‌، ج‌ 3، ص‌ 238؛ خوانساری‌، همانجا)؛ تعلیقات‌ بر مدارک‌ الاحکام‌ ( رجوع کنید به افندی‌ اصفهانی‌؛ خوانساری‌، همانجاها)؛ شرح‌ ارشاد الاذهان‌ علامه‌ حلّی‌، در فقه‌ ( رجوع کنید به حرّعاملی‌، همانجا)؛ حاشیه‌ بر ارشاد الاذهان‌ علامه‌ حلّی‌، که‌ افندی‌ اصفهانی‌ و خوانساری‌ (همانجاها) احتمال‌ داده‌اند همان‌ شرح‌ ارشاد باشد؛ فهرست‌ تهذیب‌ الاحکام‌ شیخ‌ طوسی‌ ، که‌ خود تونی‌ (ص‌ 133) بر آن‌ است‌ پیش‌ از او کسی‌ چنین‌ فهرستی‌ فراهم‌ نکرده‌ و خوانساری‌ (همانجا) گفتة‌ وی‌ را تأیید کرده‌ است‌ (نیز رجوع کنید بهآقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 4، ص‌ 21). از این‌ میان‌ فقط‌ دو اثر نخست‌ باقی‌مانده‌ که‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌:1) رساله‌ در بارة‌ نماز جمعه‌، با عنوان‌ رسالة‌ مختصرة‌ فی‌بیان‌ النفی‌ الوجوب‌ العینی‌ للصلاة‌ الجمعة‌ فی‌ زمن‌الغیبة‌ ، که‌ در ضمن‌ دوازده‌ رسالة‌ فقهی‌ در بارة‌ نماز جمعه‌ ، به‌ کوشش‌ رسول‌ جعفریان‌ (قم‌ 1381 ش‌)، آمده‌ است‌. مولی‌ محمد تنکابنی‌ مشهور به‌ فاضل‌ سراب‌ (متوفی‌ 1124) در نقد آن‌ رساله‌ای‌ نگاشت‌. کسانی‌ دیگر، از جمله‌ مولی‌ محمدامین‌ برادرزادة‌ ملاعبداللّه‌ تونی‌ (فرزند برادرش‌ احمد یا برادر دیگرش‌ حسینعلی‌ رجوع کنید بهخوانساری‌، ج‌ 4، ص‌ 246)، بر این‌ نقد پاسخ‌ نوشتند ( رجوع کنید بهآقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 15، ص‌ 65ـ67، 74ـ 75، 80).2) الوافیة‌ فی‌ اصول‌الفقة‌ ، که‌ تاریخ‌ تألیف‌ آن‌ معلوم‌ نیست‌، اما به‌گفتة‌ خوانساری‌ (همانجا)، تاریخ‌ فراغت‌ از تألیف‌ آن‌ 12 ربیع‌الاول‌ 1059 است‌ که‌ با آنچه‌ در نسخة‌ اصل‌ چاپ‌ رضوی‌ کشمیری‌ آمده‌، مطابقت‌ دارد ( رجوع کنید به تونی‌، مقدمة‌ رضوی‌ کشمیری‌، ص‌ 33). تونی‌ (ص‌ 57) وافیه‌ را رساله‌ای‌ وافی‌ و شافی‌ وصف‌ کرده‌ که‌ مشتمل‌ است‌ بر تحقیق‌ در بارة‌ مسائل‌ مهم‌ اصولی‌، بویژه‌ ادلة‌ عقلی‌ و اجتهاد و تقلید و تعادل‌ و تراجیح‌.وافیه‌ مقدمه‌ و شش‌ باب‌ دارد. مقدمه‌ و بابها هر کدام‌ به‌ بخشهای‌ کوچکتری‌، با عناوین‌ بحث‌ و فصل‌ و مقصد و قسم‌، تقسیم‌ شده‌اند. تونی‌ در مقدمه‌ (ص‌ 59 ـ64) مباحثی‌ چون‌ تعریف‌ اصول‌فقه‌، حقیقت‌ و مجاز، و مشتق‌ را مطرح‌ کرده‌ است‌. باب‌ اول‌ (ص‌ 68ـ107) به‌ دو مبحث‌ مهم‌ اوامر و نواهی‌ اختصاص‌ یافته‌ که‌ در دو مقدمه‌ و هشت‌ بحث‌ تنظیم‌ شده‌ است‌. باب‌دوم‌ (ص‌ 111ـ144) در بارة‌ عام‌ و خاص‌ و مباحثِ راجع‌ به‌ تخصیص‌ است‌ که‌ در دو مقصد و هفت‌ بحث‌ آمده‌ است‌. در همین‌ باب‌ مباحث‌ حجیت‌ مطلق‌ ظواهر کتاب‌ و خبر واحد بررسی‌ شده‌ است‌. باب‌ سوم‌ (ص‌ 147ـ167) در بارة‌ ادلة‌ شرعی‌ است‌ و در آن‌ مباحث‌ حجیت‌ کتاب‌، اجماع‌ و سنّت‌، و مسائلی‌ چون‌ شرایط‌ عمل‌ به‌ خبر واحد در عصر غیبت‌ و روش‌ شناخت‌ عدالت‌ راوی‌ بررسی‌ شده‌ است‌. این‌ باب‌ دارای‌ سه‌ فصل‌ و هشت‌ بحث‌ است‌. باب‌ چهارم‌ (ص‌ 171ـ239) به‌ مباحث‌ ادلة‌ عقلی‌، استصحاب‌، استلزام‌، دلالت‌، مفاهیم‌، قیاس‌ و تنقیح‌ مناط‌ اختصاص‌ یافته‌ و در هفت‌ قسم‌ تنظیم‌ شده‌ است‌. باب‌ پنجم‌ (ص‌ 243ـ317) یکسره‌ در بارة‌ مبحث‌ اجتهاد و تقلید است‌ و در آن‌ از تعریف‌ اجتهاد، تجزّی‌ در اجتهاد، دانشهای‌ مورد نیاز مجتهد، نیاز به‌ اجتهاد و تقلید، تقلید از میّت‌ و حکم‌ عبادتِ کسی‌ که‌ نه‌ مجتهد است‌ و نه‌ تقلید می‌کند، بحث‌ شده‌ است‌. این‌ باب‌ در چهار بحث‌ تنظیم‌ شده‌ است‌. باب‌ ششم‌ (ص‌ 321ـ 337) به‌ موضوع‌ تعادل‌ و ترجیح‌ اختصاص‌ دارد و در آن‌ پانزده‌ قسم‌ تعارض‌ بررسی‌ شده‌ است‌.وافیه‌ از مزایای‌ چندی‌ برخوردار است‌، از جمله‌ ابتکار در باب‌بندی‌ و تقسیم‌ مباحث‌ اصولی‌، استدلال‌ قوی‌ و در برخی‌ موارد ابتکاری‌، توضیح‌ و تبیین‌ دقیق‌ مصطلحاتی‌ که‌ غلط‌ اندازند، تأسیس‌ رأی‌ جدید، نثر ساده‌ و روشن‌، جلوگیری‌ از خلط‌ مباحث‌ اصول‌ فقه‌ با علوم‌ دیگر، کثرت‌ منابع‌ و از جمله‌ استفاده‌ از کتب‌ اصول‌فقه‌ مذاهب‌ مختلف‌ اسلامی‌ نظیر التمهید اُسْنوی‌ شافعی‌ (متوفی‌ 772)، المحصول‌ فخررازی‌، شرح‌ مختصر ابن‌حاجب‌ (متوفی‌ 646) و الاحکام‌ آمِدی‌ (متوفی‌ 631؛ رجوع کنید بهتونی‌، همان‌ مقدمه‌، ص‌ 27ـ30).وافیه‌ به‌ شیوة‌ کتابهای‌ درسی‌ تنظیم‌ شده‌ است‌. تونی‌ (ص‌ 198) پس‌ از بر شمردن‌ موارد استفادة‌ واژة‌ «اصل‌» در لسانِ علما، تصریح‌ کرده‌ که‌ غرضش‌ از ذکر موارد کاربرد «اصل‌»، آزمایش‌ میزان‌ معرفت‌ و تشحیذ ذهن‌ خواننده‌ است‌. از همین‌ روست‌ که‌ وافیه‌ در مباحثِ گوناگون‌، آکنده‌ از مثالهای‌ متعدد، برای‌ دادن‌ قدرتِ تطبیق‌ به‌ دانشجوست‌ (تونی‌، همان‌ مقدمه‌، ص‌ 31). تونی‌ در این‌ کتاب‌، ضمن‌ رعایت‌ اعتدال‌، از اصول‌فقه‌ دفاع‌ کرده‌ و در موارد مختلف‌ به‌ نقل‌ و نقد آرای‌ ملامحمد امینِ استرآبادی‌ پرداخته‌ است‌ (همان‌ مقدمه‌، ص‌ 32؛ نیز رجوع کنید به همان‌، ص‌ 214ـ 215، 261ـ272، 290ـ294).وافیه‌ از زمان‌ تألیف‌ مورد توجه‌ فقها قرار گرفت‌ و نسخ‌ آن‌ متداول‌ گردید ( رجوع کنید بهخوانساری‌، همانجا) و چندین‌ شرح‌ و حاشیه‌ بر آن‌ نوشته‌ شد، از جمله‌ شروح‌ مهم‌ آن‌ است‌: شرح‌ سیدمحمدمهدی‌ طباطبائی‌ بحرالعلوم‌ * (متوفی‌ 1212)، شرح‌ سیدمحسن‌ اَعْرَجی‌ مشهور به‌ محقق‌ اعرجی‌ و مقدّس‌ کاظمی‌ (متوفی‌ 1227) و شرح‌ سید صدرالدین‌ محمد رضوی‌ (متوفی‌ 1160) معروف‌ به‌ شارح‌ وافیه‌ . شیخ‌ انصاری‌ در فرائدالاصول‌ در موارد متعدد به‌ شرح‌ اخیر توجه‌ کرده‌ است‌ (از جمله‌ رجوع کنید به ص‌ 187ـ 188، 553 ـ566، 592، 601، 616، 629؛ نیز برای‌ شروح‌ و حواشی‌ وافیه‌ رجوع کنید به آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 6، ص‌ 230، ج‌ 14، ص‌ 166ـ 168).اصولیانِ پس‌ از تونی‌ همواره‌ به‌ کتاب‌ او توجه‌ داشته‌اند، از جمله‌ شیخ‌ انصاری‌ در آثار و درسهای‌ اصولی‌ خود در موارد متعدد به‌ آن‌ استناد و گاه‌ آن‌ را نقد کرده‌ است‌ ( رجوع کنید بهانصاری‌، ص‌ 109، 171ـ172، 184، 188، 598 ـ600؛ تهرانی‌، ص‌ 230ـ233، 253، 282ـ283، 287، 293).وافیه‌ دوبار چاپ‌ شده‌ است‌: در 1309 در بمبئی‌ به‌ صورت‌ چاپ‌ سنگی‌ در 189 صفحه‌ (تونی‌، همان‌ مقدمه‌، ص‌ 44) و در 1415 در قم‌ به‌ اهتمام‌ سیدمحمدحسین‌ رضوی‌ کشمیری‌.ملااحمد تونی‌، برادر ملاعبداللّه‌، از علمای‌ سرشناس‌ سدة‌ یازدهم‌. از تاریخ‌ ولادت‌، تحصیلات‌ و استادان‌ او اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. حرّعاملی‌ (ج‌ 2، ص‌ 23) وی‌ را به‌ فضل‌ و علم‌ و زهد ستوده‌ است‌. آثاری‌ چون‌ حاشیة‌ شرح‌ اللمعة‌، رسالة‌ فی‌ تحریم‌الغناء، رسالة‌ فی‌الرد علی‌الصوفیة‌ به‌ او نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌ (همانجا). قمی‌ (ج‌ 1، ص‌ 28) از حاشیة‌ او بر اصول‌ الکافی‌ کلینی‌ خبر داده‌ است‌.قاسم‌ علی‌بن‌ حسن‌علی‌ برارقی‌ سبزواری‌ و محمدمعصوم‌ مشهدی‌، از عالمان‌ و محدّثانِ سدة‌ یازدهم‌، نزد ملا احمد تونی‌ برخی‌ کتابهای‌ حدیثی‌ را قرائت‌ کرده‌ و از او اجازه‌ گرفته‌اند (آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 1، ص‌ 142؛ حسینی‌، ج‌ 1، ص‌ 442). ملالطف‌اللّه‌، از عالمان‌ سدة‌ یازدهم‌، نیز کتاب‌ تهذیب‌ شیخ‌ طوسی‌ را نزد وی‌ قرائت‌ کرده‌ و از او اجازه‌ گرفته‌ است‌. در این‌ اجازه‌ تصریح‌ شده‌ که‌ ملا لطف‌اللّه‌، دو کتاب‌ الاستبصار و کتاب‌ من‌ لایحضره‌ الفقیه‌ را نیز نزد ملااحمد تونی‌ قرائت‌ کرده‌ است‌ (همان‌، ج‌ 1، ص‌ 454). فخرالدین‌ محمد موسوی‌ نیز کتاب‌ اخیر را نزد ملااحمد تونی‌ خوانده‌ است‌ (همان‌، ج‌ 2، ص‌ 552). ملااحمد تونی‌ در 1083 در مشهد وفات‌ یافت‌ (افندی‌ اصفهانی‌، ج‌ 1، ص‌ 58؛ قس‌ آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ 6، ص‌ 91).منابع‌: آقابزرگ‌ طهرانی‌؛ عبداللّه‌بن‌ عیسی‌ افندی‌ اصفهانی‌، ریاض‌ العلماء و حیاض‌ الفضلاء ، چاپ‌ احمد حسینی‌، قم‌ 1401ـ 1415؛ مرتضی‌بن‌ محمدامین‌ انصاری‌، فرائدالاصول‌ ، چاپ‌ عبداللّه‌ نورانی‌، قم‌ 1365 ش‌؛ محمدتقی‌ بروجردی‌، نهایة‌الافکار ، تقریرات‌ درس‌ آیة‌اللّه‌ عراقی‌، ج‌ 4، قم‌ 1417؛ محمدبن‌ سلیمان‌ تنکابنی‌، قصص‌ العلماء ، تهران‌: انتشارات‌ علمیه‌ اسلامیه‌، [ بی‌تا. ] ؛ عبداللّه‌بن‌ محمد تونی‌، الوافیة‌ فی‌ اصول‌الفقه‌ ، چاپ‌ محمدحسین‌ رضوی‌ کشمیری‌، قم‌ 1415؛ ابوالقاسم‌بن‌ محمد علی‌ تهرانی‌، مطارح‌ الانظار ، تقریرات‌ درس‌ شیخ‌ انصاری‌، چاپ‌ سنگی‌ تهران‌ 1308، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1404؛ رسول‌ جعفریان‌، دوازده‌ رساله‌ فقهی‌ در بارة‌ نماز جمعه‌ در روزگار صفوی‌ ، قم‌ 1381 ش‌؛ محمدبن‌ حسن‌ حرّ عاملی‌، امل‌ الا ´ مل‌ ، چاپ‌ احمد حسینی‌، قسم‌ 2، قم‌ 1362 ش‌؛ احمد حسینی‌، تراجم‌ الرجال‌ ، قم‌ 1414؛ روح‌اللّه‌ خمینی‌، رهبر انقلاب‌ و بنیانگذار جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، لمحات‌ الاصول‌ ، تقریرات‌ درس‌ آیة‌اللّه‌ بروجردی‌، تهران‌ 1421؛ خوانساری‌؛ عبدالهادی‌ فضلی‌، دروس‌ فی‌ فقه‌الامامیة‌ ، [ بیروت‌ ] 1420؛ عباس‌ قمی‌، فوائد الرضویة‌: زندگانی‌ علمای‌ مذهب‌ شیعه‌ ، تهران‌ ?[ 1327 ش‌ ] .
نظر شما
مولفان
گروه
فقه وحقوق ,
رده موضوعی
جلد 8
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده