تِنّیسی ، شهرت تعدادی از محدّثان و راویان اهلسنّت منسوب به تنّیسِ * مصر.1) ابوزکریا یحییبنحسّان مصری (یا بصری)، از محدّثان قرن دوم. نام پدر وی در برخی منابع ابیحسان آمده است. وی در 144 در دمشق به دنیا آمد، بعدها به مصر رفت و به سبب اقامت در ناحیة تنّیس به تنّیسی مشهور شد (یاقوتحموی، ج2، ص54؛ ابناثیر، ج1، ص226؛ مزّی، ج8، ص24). برخی اصل وی را از بصره دانستهاند (ابنحجر عسقلانی، 1416، ص519 ؛ نووی، قسم1، جزء2، ص151). تنّیسی از محدّثان و راویانی چون لیثبنسعد، مالکبنانس، معاویةبن سلام و سلیمانبن بلال حدیث شنیده است. محدّثان بسیاری از شام و مصر، از جمله امام شافعی، محمدبنوزیر دمشقی، دُحَیم و جعفربنمسافر تنّیسی، از وی حدیث نقل کردهاند. امام شافعی و دیگر عالمان حدیث اهلسنّت، از جمله نَسائی، احمدبنحنبل و عبدالرحمانبن احمدبن یونس، معروف به ابنیونس (متوفی 347؛ مؤلف کتاب تاریخ علمای مصر )، وثاقت و جلالت وی را ستودهاند. بخاری و مسلم نیز روایات وی را آوردهاند ( رجوع کنید به ابنحبّان، ج 9، ص 252؛ نووی، قسم 1، جزء 2، ص 151ـ152؛ مزّی، ج 8، ص 24ـ 25؛ ابنحجر عسقلانی، 1415، ج 9، ص216ـ 217). به گفتة برخی محدّثان، وی احادیث را به صورت کتابهایی گرد آورده بوده و از آنها حدیث نقل میکرده است (مزّی، ج 8، ص 25)، ولی در منابع، نام کتابها و آثار وی نیامده است ( رجوع کنید به زرکلی، ج 8، ص140؛ کحّاله، ج13، ص190). وفات وی را، به اختلاف، از 204 تا 208 در مصر دانستهاند (ابنحبّان؛ مزّی، همانجاها؛ ذهبی، 1401ـ 1409، ج 10، ص 129).2) ابوحفص عَمْروبن ابیسلمة. بنا بر نوشتة ابنیونس، وی از اهالی دمشق بود، به مصر رفت و در تنّیس اقامت گزید. از احفاد وی تا زمان ابنیونس عدهای در تنّیس اقامت داشتهاند. او از اوزاعی، حفصبن غَیلان، مالکبنانس، لیثبنسعد و دیگران سماع حدیث کرده است (ابنعساکر، ج46، ص60ـ61). به گفتة حُمَیدبن زَنجَویه، احمدبن حنبل احادیثی را که تنّیسی روایت کرده، معتبر میدانسته است (همان، ج 46، ص 67؛ سمعانی، ج 3، ص 96؛ ذهبی، 1401ـ 1409، ج 10، ص 213). وی از جمله راویان احادیث در صحاح ستّه است. با این حال، رجالشناسانی چون یحییبن معین (ابنعساکر، ج 46، ص 68؛ ذهبی، 1401ـ 1409، ج 10، ص 214) و ابوحاتم رازی و عُقَیلی وی را جرح کردهاند (مزّی، ج 22، ص 54). امام شافعی نیز گاهی از وی بصراحت و گاهی، با حذف نام و تعبیر «الثقة» حدیث نقل کرده است (ابنعساکر، ج46، ص61). تنّیسی کتاب المُوَطّأ مالکبنانس و برخی از احادیث و مطالب دیگری از اوزاعی را روایت کرده است (مزّی، همانجا). وی در بیشتر آرای خود به اقوال مالک استناد میجسته و در این کار به مجموعة مدوّنی از سؤالات خود از مالک ارجاع میداده است (ابنعساکر، ج 46، ص 67). در الانساب به سبب افتادگی در متن چاپی یا نسخة خطی، شرححال وی با زندگی محدّثی معاصر با سمعانی در آمیخته، زیرا به حوادثی اشاره شده که مدتها بعد از مرگ ابوحفص رخ داده بوده است ( رجوع کنید به سمعانی، ج1، ص 487). تنّیسی در 213 یا 214 درگذشت (ابنعساکر، ج46، ص 69).3) عبداللّهبنیوسف کِلاعی. وی از مردم دمشق بوده ولی به سبب اقامتش در تنّیس به این نام مشهور شده است. او از کسانی چون اسماعیلبنعُلَیه، لیثبنسعد و مالکبنانس سماع حدیث کرده است. کسانی چون بخاری، ابوحاتِم رازی، یحییبنمعین، یعقوببنسفیان، نسائی، ابوداود و ترمذی از وی حدیث نقل کردهاند. بخاری، یحییبنمعین، ابوکاملبن عدی و دیگر رجالشناسان اهلسنّت، وی را توثیق نمودهاند (ابنعساکر، ج33، ص392، 398؛ مزّی، ج 16، ص 334ـ 336؛ ذهبی، 1401ـ1409، ج10، ص357ـ 358). مالکبنانس نیز تنّیسی را تکریم کرده است. از وی به عنوان راوی کتاب الموطّـأ مالک یاد شده و روایت او را از مالک یکی از معتبرترین روایتهای الموطّـأ دانستهاند (ابنعساکر، ج 33، ص 395ـ397؛ مزّی، ج 16، ص 335ـ 336). تنّیسی در 218 درگذشت (ابنعساکر، ج33، ص395).4) ابوعبداللّه بشربنبکر تنّیسی بَجَلی. بنا به گفتة محمدبنوزیر مصری، وی در 224 متولد گردید. تنّیسی از اوزاعی، ابومریمبکربنابیمریم و دیگران سماع حدیث کرده است (ابنعساکر، ج10، ص173؛ مزّی، ج4، ص95) و کسانی چون امام شافعی، عبداللّهبنزبیر حُمیدی، محمدبنعبداللّهبن عبدالحکم از او حدیث نقل کرده و ابوزَرعه و دارْقُطنی وی را ثقه معرفی کردهاند (ابنعساکر، همانجا؛ مزّی، ج4، ص96؛ ذهبی، 1401ـ1409، ج 9، ص 507ـ 508). وی بیشتر عمر خود را در تنّیس و دمیاط به سر برد و در 250 درگذشت (مزّی، ج 4، ص 97).5) ابومحمدبکربن احمد تنّیسی. وی از محدّثانی چون یونسبن عبدالاعلی، محمدبنعبدالحکم و احمدبنمحمد، مورخ مشهور تاریخ حمص، در دمشق سماع حدیث کرده است (ابنعساکر، ج 10، ص 377؛ ذهبی، 1415، حوادث و وفیات 331ـ350 ه . ، ص 51). مشهورترین کسی که از وی حدیث روایت کرده، ابنیونس بوده که قول به ثقهبودن تنّیسی را نیز نقل کرده است (ذهبی، 1401ـ1409، ج 15، ص 309). علاوه بر ابنیونس، شریف میمونبن حمزة حسینی، محمدبنمظفر و دیگران نیز از او حدیث شنیدهاند (ابنعساکر، ج 10، ص 377ـ 378؛ ذهبی، 1415؛ همو، 1401ـ1409، همانجاها). نمونهای از احادیث منقول از او را ابنعساکر ثبت کرده است ( رجوع کنید به ج 10، ص 378). تنّیسی در 331 درگذشت (ذهبی، 1401ـ1409، همانجا).6) ابوبکرمحمدبن علی معروف به نقاش. تولد او را در 282 نوشتهاند. در دمشق و شهرهای دیگر از کسانی چون محمدبنحُرَیم، ابوبکر باغندی، ابوعبدالرحمان نسائی، محمدبن جعفر، زکریابنیحیی' ساجی، محمدبنجریر طبری و ابویعلی موصلی حدیث شنید. وی مقیم تنّیس بود (یاقوت حموی، ج 2،ص 54؛ ذهبی، 1401ـ1409، ج 16، ص 234؛ ابنعماد، ج 3، ص 70). جمعی از محدّثان، از جمله دارقطنی، از او حدیث روایت کردهاند (ذهبی، 1401ـ 1409، همانجا؛ ابنتغری بردی، ج 4، ص 137). وی در 369 درگذشت. در برخی منابع، به او تألیف کتابی نسبت داده شده است (ذهبی، 1401ـ1409، ج 16، ص 235؛ صفدی، ج 4، ص 115؛ ابنعماد، همانجا).منابع: ابناثیر، اللباب فیتهذیبالانساب ، بیروت 1414/1994؛ ابنتغری بردی، النجوم الزاهرةفیملوک مصر و القاهرة ، قاهره ?[ 1383/1963 ] ؛ ابنحبّان، کتاب الثقات ، حیدرآباد دکن 1393ـ1403/ 1973ـ1983؛ چاپ افست بیروت [ بیتا. ] ؛ ابنحجر عسقلانی، تقریبالتهذیب ، بیروت 1416/ 1996؛ همو، کتاب تهذیب التّهذیب ، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت 1415/1995؛ ابنعساکر، تاریخمدینة دمشق ، چاپ علی شیری، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ2000؛ ابنعماد؛ محمدبناحمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 331ـ350 ه . ، بیروت 1415/ 1995؛ همو، سیر اعلامالنبلاء ، چاپ شعیب ارنؤوطو دیگران، بیروت 1401ـ 1409/ 1981ـ 1989؛ زرکلی؛ سمعانی؛صفدی؛ کحّاله؛ یوسفبن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1400ـ1413/ 1979ـ1992؛ یحییبن شرف نووی، تهذیبالاسماء و اللغات ، مصر: ادارة الطباعة المنیریة [ بیتا. ] ، چاپ افست تهران؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، بیروت 1399/ 1979.