تَنُوخی، خاندان ، خاندانی منتسب به قبیلة تنوخ * که بیشتر آنان اهل علم و حدیث، حنفی مذهب و صاحب منصب قضا بودند. مشاهیر این خاندان که به قاضی تنوخی معروفاند، عبارتاند از:1) ابوالقاسم علیبن محمدبن ابیالفَهم ، معروف به تنوخی کبیر، ملقب به «ریحانةالندماء»، فقیه، محدّث، متکلم و شاعر. وی در 278 در انطاکیه به دنیا آمد و از جانب خلیفة عباسی، مطیعللّه (حک : 334ـ364)، به منصب قضا رسید (خطیب بغدادی، ج12، ص78). پس از آنکه از منصب قضای بصره و اهواز (خوزستان) کنار گذارده شد، با وساطت سیفالدوله حمْدانی نزد خلیفة بغداد، مجدداً بدان منصب دست یافت. او از قضات مورد تأیید و ندیم مُهَلَّبی (متوفی352)، وزیر مطیعللّه و معزالدوله دیلمی، بود (ثعالبی، ج 2، ص 393ـ394؛ ابنخلّکان، ج3، ص366). برخی او را فقیه حنفی و متکلم معتزلی معرفی کردهاند (خطیب بغدادی، ج 12، ص 77ـ 78؛ سمعانی، ج1، ص485؛ ابنجوزی، ج14، ص 90؛ ابنکثیر، ج 11، ص 227) و برخی دیگر، به دلیل وجود قصیدهای از او در مدح حضرت علی و اهل بیت علیهمالسلام در رد قصیدة عبداللّهبنمُعتَز، خلیفة یک روزة عباسی (یاقوت حموی، ج14، ص180ـ181؛ امین، ج8، ص300)، او را شیعه خواندهاند (ابنشهرآشوب، ص149؛ افندی اصفهانی، ج3، ص 403). شوشتری (ج 1، ص 541 ـ543) نام وی و همچنین محسّنبن علی و علیبن محسّن را در زمرة شیعیان آورده اما به نظر میرسد که در شرح حال آنان اشتباه کرده باشد. محسن امین در اعیانالشیعة (همانجا)، به نقل از کتابی در بارة علمای زیدیه، به زیدی بودن او اشاره نموده است. گفتهاند که تنوخی کتابهایی در باب عروض، قافیه، فقه و حدیث نوشته بوده (یاقوت حموی، ج 14، ص 163؛ ابنابیالوفا، ج2، ص596) و ابنتغری بِردی (ج 3، ص 310، ج 4، ص 168) کتاب الفرجبعدالشدّة را به اشتباه به او نسبت داده است. وی در 342 در بصره درگذشت (ابنخلّکان، ج 3، ص 368).2) ابوعلی مُحَسِّنبنعلیبنمحمدبنابیالفهم ، محدّث و ادیب و شاعر. وی در 327 در بصره به دنیا آمد. به سال 346 در ضرابخانهای در شهر اهواز (سوقالاهواز) به کار وارسی مسکوکات اشتغال داشت (ابنخلّکان، ج4، ص159). در 349 ابوسائب عُتبةبنعبیداللّه (قاضیالقضاة همدان، متوفی350) و سپس مطیعللّه او را به منصب قضا در برخی شهرهای خوزستان گماردند (خطیب بغدادی، ج13، ص156). این توجه درباریان، بویژه عضدالدوله دیلمی (متوفی 372)، تا 371 ادامه داشت و پس از آن تنوخی در خانه تحت نظر بود و در شرایط سختی زندگی میکرد (یاقوت حموی، ج 17، ص 106). او نیز همچون پدرش به اعتزال گرایش داشت که در کتابش نَشوارُ المُحاضرة ، مشهود است (تنوخی، ج 1، مقدمة شالجی، ص 28). نقل او مورد تأیید بود. وی در 384 در بغداد درگذشت (خطیب بغدادی، همانجا).تنوخی دیوان شعری داشته که از بین رفته است (تنوخی، ج 1، مقدمة شالجی، ص 31). از مشهورترین تألیفاتش، نَشوارُ المُحاضرة و اخبارُالمُذاکرة در یازده مجلد است که تألیف آن را در 360 آغاز نمود و بیست سال بعد به اتمام رساند. بعضی، آن را به نامهای جامعالتواریخ ، نشاورالمحاضرة ، و نشوان المحاضرة نیز ضبط کردهاند (ابنخلّکان، همانجا؛ حاجیخلیفه، ج 2، ستون 1953؛ آقابزرگطهرانی، ج 24، ص 160؛ تنوخی، ج 1، مقدمة شالجی، ص 5 ـ6، 31). به گفتة عبود شالجی، مصحح این کتاب (تنوخی، ج1، مقدمه، ص 5 ـ6، پانویس 7)، جامعالتواریخ نامیدن کتاب اشتباه است، چون در مقدمة کتاب به نام آن اشاره شده است. این کتاب شامل قصصی است و از اهمّ موضوعات آن اخبار قضات و رفع مظلمه است. از ویژگیهای کتاب این است که مؤلف با طبقات مختلف مردم ارتباط بر قرار کرده و تمامی اخبار، اشعار و محاورات آنها را شنیده و با بیانی واحد به نگارش در آورده است (زکی مبارک، ج 1، ص 393). به نوشتة مؤلف، دلیل تألیف این کتاب، حفظ اخبار دولتها و ملتها و بیان فنون آنها و به تمثیل در آوردن آنها به منظور شناخت معاش و معاد و عواقب صلاح و فساد بوده است (همان مقدمه، ص 6، 19، 29). جزء اول این کتاب در 1300 ش/ 1921 در قاهره به اهتمام مارگلیوث ، مستشرق معروف، چاپ شد (همان، ص6، پانویس1؛ آقابزرگطهرانی، همانجا). همچنین وی این کتاب را به انگلیسی برگرداند و با نام ) احادیث قاضی عراقی ( در 1301ش/1922 در لندن منتشر کرد (تنوخی، ج 1، مقدمة شالجی، همانجا).عبود شالجی هشت جلد از این کتاب را در 1391ـ1393 در بیروت چاپ کرد.کتاب دیگر او، الفرج بعدالشدّة است که وی تألیف آن را در 373 آغاز کرد (ثعالبی، ج2، ص405؛ یاقوت حموی، ج 17، ص 92؛ تنوخی، ج1، مقدمة شالجی، ص27؛ نیز رجوع کنید به فرج بعد از شدت * ).اثر دیگر او، المُسْتَجادمِنفَعَلاتال اَجْواد است (ابنخلّکان، همانجا) که آقابزرگطهرانی نام آن را در الذریعه (ج 21، ص 2)، المُستجاد مِن فعلات ال أمجاد و المسجّاد آورده و سرکیس در معجمالمطبوعات (ج 1، ستون 644) آن را المستجاد مِن فعلات ال اجداد ذکر نموده است. این کتاب را محمد کُردعلی در دمشق چاپ کرده است (تنوخی، ج 1، مقدمة شالجی، ص 31). مجموعة اقوالی با نام عنوانالحکمة و البیان نیز از اوست که مارگلیوث آن را در مقدمة ترجمة انگلیسیِ جزء اول نشوارالمحاضرة آورده است (همان مقدمه، ص 32).3) ابوالقاسم علیبنمُحَسِّن ، محدّث و قاضی. وی در بصره به دنیا آمد (خطیب بغدادی، ج12، ص115). تاریخ دقیق ولادتش معلوم نیست. او نیز همچون پدرش علاوه بر منصب قضا، به کار در ضرابخانه نیز مشغول بود (ابنشاکر کُتُبی، ج3، ص 60). در نقلِ حدیث، صدوق و در حُکمِ قضا بسیار محتاط بود (خطیب بغدادی، همانجا). وی شاگرد شریف مرتضی علمالهدی (متوفی 436) و ابوالعلاء معرّی (متوفی449) و از استادان شیخطوسی (متوفی460) بود (افندی اصفهانی، ج3، ص 402، 405ـ406). ابنخلّکان (ج 4، ص 162) او را راوی اشعار بسیاری میداند و به نوشتة افندی اصفهانی (ج 3، ص 404) وی اشعار فراوانی نیز از حفظ داشت. منابع او را شاعر و ادیب معرفی کردهاند، اما از سرودههای وی هیچ شعری نقل نشده است (ابنخلّکان، همانجا؛ امین، ج 8، ص 300). او نیز در مذهب، معتزلی متمایل به شیعه بود (ابنجوزی، ج 15، ص 353)، اما علامه حلّی او را در شمار علمای اهل سنّت ذکر کرده است (افندی اصفهانی، ج 3، ص 405ـ406). به گفتة ابنتغری بردی (ج5 ، ص 58)، وی تألیفات سودمندی داشته و محسن امین (همانجا) او را مؤلف کتاب الطوالات معرفی کرده است. وی در 447 درگذشت و خطیب بغدادی بر جنازهاش نماز خواند (خطیب بغدادی، همانجا).برخی از دیگر بزرگان خاندان تنوخی عبارتاند از: اسحاقبن بهلول، محدّث و فقیه (متوفی 252؛ همان، ج 6، ص 366ـ369)؛ بهلولبن اسحاق، محدّث و قاضی (متوفی 298 یا 299؛ همان، ج 7، ص 109ـ110)؛ داوودبن هَیْثَم ( رجوع کنید به ابنهیثم تنوخی * ) و احمدبن اسحاق، محدّث، قاضی، فقیه و نحوی (متوفی قرن چهارم؛ همان، ج 4، ص 30ـ34).منابع: آقابزرگ طهرانی؛ ابنابیالوفا، الجواهر المضیّة فی طبقات الحنفیة ، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض 1413/ 1993؛ ابنتغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة ، قاهره ?[ 1383/ 1963 ] ؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم ، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1412/ 1992؛ ابنخلّکان؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات ، چاپ احسان عباس، بیروت 1973ـ1974؛ ابنشهرآشوب، معالم العلماء ، نجف 1380/ 1961؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة فیالتاریخ ، بیروت: دارالفکر العربی، [ بیتا. ] ؛ عبداللّهبن عیسی افندیاصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء ،چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ ؛ امین؛ مُحسِّنبن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة ، چاپ عبود شالجی، بیروت 1391ـ1393/ 1971ـ1973؛ عبدالملکبن محمد ثعالبی، یتیمةالدهر ، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت 1403/ 1983؛ حاجیخلیفه؛ خطیب بغدادی؛ محمد زکی مبارک، النثر الغنی فیالقرن الرابع ، بیروت 1352/1934؛ سرکیس؛ سمعانی؛ نوراللّهبن شریفالدین شوشتری، مجالسالمؤمنین ، تهران 1354 ش؛ یاقوت حموی، معجمالادباء ، مصر 1355ـ1357/ 1936ـ 1938، چاپ افست بیروت [ بیتا. ] .