تکه اوغوللری

معرف

خاندانی‌ حکومتی‌ ترکمن‌ در ایالت‌ و امیرنشین‌ تکه‌ ایلی‌ * در جنوب‌ آناطولی‌ در قرن‌ هشتم‌ و اوایل‌ قرن‌ نهم‌
متن
تَکَه‌ اوغولْلَری‌ ، خاندانی‌ حکومتی‌ ترکمن‌ در ایالت‌ و امیرنشین‌ تکه‌ ایلی‌ * در جنوب‌ آناطولی‌ در قرن‌ هشتم‌ و اوایل‌ قرن‌ نهم‌. تکه‌ اوغوللری‌ (تکه‌ به‌ معنای‌ بُزِ نَر و رهبر گله‌ + اُغول‌ به‌ معنای‌ پسر + لَر ( پسوند جمع‌ ) + «ی‌» به‌ جای‌ کسرة‌ اضافه‌)، به‌ معنای‌ «پسرانِ تکه‌» و به‌مفهوم‌ خاندان‌ تکه‌ است‌. این‌ نام‌ از لقب‌ برجسته‌ترین‌ بِیگِ (امیرِ) این‌ خاندان‌، یعنی‌ سلطان‌السواحل‌ امیر مبارزالدین‌ محمدبیگ‌ معروف‌ به‌ تکه‌بیگ‌، گرفته‌ شده‌ است‌ (سامی‌، ذیل‌ «تکه‌»؛ لین‌ پول‌ و دیگران‌، قسم‌ 2، ص‌420، 423؛ ثریا، ج‌ 2، ص‌ 53).ریشة‌ قومی‌ تکه‌ اوغوللری‌ به‌ قبیلة‌ اوچ‌اوق‌ از ترکهای‌ اُغوزِ ترکستانی‌تبار، بازمی‌گردد. اغوزها در قرون‌ نخستین‌اسلام‌ به‌سوی‌ غرب‌ آمدند و در سرزمینهای‌ شرقی‌ دریای‌ خزر و شمال‌ خراسان‌ بزرگ‌ ساکن‌ شدند (لین‌پول‌ و دیگران‌، قسم‌2، ص‌420؛ اوچ‌اوق‌، ص‌ 73، 75؛ قدری‌، ذیل‌ «تکه‌»؛ نیز رجوع کنید بهگلی‌، ص‌ 17، 20، 30ـ31، 210، 213ـ214؛ آقسرایی‌، ص‌ 40، پانویس‌ 1؛ تکه‌ * ).هجوم‌ مغولان‌ در ابتدای‌ قرن‌ هفتم‌ موجب‌ شد که‌ برخی‌ طوایف‌ ترکمن‌ آن‌ مناطق‌، از جمله‌ طایفة‌ معروف‌ تکه‌، از راه‌ ایران‌ به‌ آناطولی‌ (آسیای‌ صغیر) در ترکیة‌ امروز بگریزند و نواحی‌ شرقی‌ آنجا را تصرف‌ کنند ( رجوع کنید به اوزون‌ چارشیلی‌، ج‌ 1، ص‌ 45ـ46، 57؛ اوچ‌اوق‌، ص‌ 73؛ قدری‌، همانجا؛ تکین‌داغ‌ ، ص‌ 55). هنگامی‌ که‌ سلطان‌ سلجوقی‌، کیخسرو اول‌ (متوفی‌ 607 یا 608) انطالیه‌ را در 603 فتح‌ کرد، ترکمنهای‌ تکه‌ را در آن‌ شهر و اطراف‌ آن‌، از جمله‌ شهر اغدیر/ اگدیر ، اسکان‌ داد ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌؛ اوچ‌اوق‌، همانجا). در این‌ بین‌، یکی‌ از بیگهای‌ ترکمن‌ به‌ نام‌ حمیدبیگ‌، که‌ به‌ احتمال‌ بسیار از ترکمنهای‌ تکه‌ بوده‌ است‌، نیز همراه‌ تکه‌ها حاکم‌ ایالتی‌ شد که‌ بعدها آن‌ را «حمید ایلی‌» نامیدند. وی‌ در دورة‌ انتقال‌ حکومت‌ از سلاجقة‌ روم‌ به‌ عثمان‌ اوغولْلَری‌ (بعدها دولت‌ عثمانی‌) اعلام‌ استقلال‌ کرد و بِیْگ‌لیکِ (امیرنشینِ) حمید اوغوللری‌ * را بنا نهاد (اوچ‌اوق‌، ص‌ 73ـ74).پس‌ از حمیدبیگ‌، پسرش‌ فلک‌الدین‌ دُنداربیگ‌ (متوفی‌ 724) در تاریخی‌ بین‌ 708 تا 719 انطالیه‌ را گرفت‌ و حکومت‌ آنجا را به‌ برادرش‌ یونس‌بیگ‌ بخشید (تکین‌داغ‌، ص‌ 63؛ عمری‌، ص‌ 63).پس‌ از یونس‌بیگ‌، قلمرو او تجزیه‌ شد و برخی‌ از اعضای‌ خانوادة‌ وی‌ مستقل‌ از یکدیگر، حکومت‌ شهرهای‌ تکه‌ایلی‌ را به‌دست‌ گرفتند؛ محمودبیگ‌ پسر بزرگ‌ یونس‌بیگ‌ حاکم‌ انطالیه‌ و سنان‌الدین‌ جالس‌ (چالش‌) خضربیگ‌ (در بارة‌ اینکه‌ سنان‌الدین‌ جالس‌ و خضربیگ‌ یک‌ یا دو تن‌ بوده‌اند تردید شده‌ است‌ رجوع کنید به د. اسلام‌ ، همانجا) پسر دیگر یونس‌بیگ‌ حاکم‌ استانوس‌ (قُورقودلی‌) شد و حتی‌ غلام‌ یونس‌بیگ‌ به‌ نام‌ زکریا در شهر قره‌حصارِ تکه‌ حکمرانی‌ کرد (تکین‌داغ‌، ص‌ 64؛ نیز رجوع کنید بهعمری‌، ص‌ 63ـ64؛ اوزون‌ چارشیلی‌، ج‌ 1، ص‌ 61). ظاهراً همة‌ آنان‌ تکه‌بیگلری‌ (امیران‌ تکه‌) خوانده‌ می‌شدند.محمودبیگ‌، پدر تکه‌بیگ‌ و حکمران‌ انطالیه‌، در 723 یا 724 از مقابل‌ دَمیرتاش‌ (تیمورتاش‌)، امیر و والی‌ معروف‌ ایلخانان‌ در آناطولی‌، گریخت‌ و پس‌ از پناه‌ بردن‌ به‌ عمویش‌ دنداربیگ‌، وی‌ را به‌ دمیرتاش‌ تسلیم‌ کرد و موجب‌ مرگش‌ شد (تکین‌داغ‌، همانجا؛ تاریخ‌ آل‌سلجوق‌ در آناطولی‌ ، ص‌ 132). محمودبیگ‌ در 727 به‌ همراه‌ دمیرتاش‌ که‌ بر ایلخان‌ وقت‌ شوریده‌ بود، به‌ ممالیک‌ مصر پناه‌ برد، اما در پی‌ ارسال‌ شکایتنامه‌ای‌ که‌ پسر دنداربیگ‌، نجم‌الدین‌ اسحاق‌بیگ‌، به‌ سلطان‌ مملوکی‌ رساند، محمودبیگ‌ در مصر به‌ زندان‌ افتاد و نجم‌الدین‌ پس‌ از بازگشت‌، به‌ جای‌ پدر نشست‌ (728) و خضربیگ‌ حکمران‌ استانوس‌ نیز جای‌ برادرش‌ محمودبیگ‌ را در انطالیه‌ گرفت‌ (تکین‌داغ‌، همانجا؛ نیز رجوع کنید به ابن‌بطوطه‌، ج‌ 1، ص‌ 315؛ عمری‌، ص‌ 64).پس‌ از خضربیگ‌، تکه‌بیگ‌ پسر محمودبیگ‌ به‌جای‌ او نشست‌. ظاهراً محمودبیگ‌ عاقبت‌ از مصر بازگشته‌ و برای‌ دومین‌ بار حکومت‌ انطالیه‌ را به‌دست‌ گرفته‌ بود (تکین‌داغ‌، ص‌ 65)، اما به‌ نوشتة‌ قَلقَشَندی‌ (ج‌ 8، ص‌ 17)، پس‌ از خضربیگ‌، ابتدا پسرش‌ دادی‌بیگ‌ و پس‌ از او، محمدبیگ‌ حکومت‌ کردند.تکه‌بیگ‌ بیشتر عمر خود را صرف‌ جنگ‌ با یونانیان‌ قبرس‌ کرد و چون‌ در این‌ جنگها، بویژه‌ در پس‌ گرفتن‌ انطالیه‌، بسیار مصمم‌ و سرسخت‌ بود، به‌ «تکه‌بیگ‌» (از نظر سرسختی‌ به‌ بز تشبیه‌ شده‌ بود) و حتی‌ به‌ «تکه‌پاشا» معروف‌ شد ( رجوع کنید به تکین‌داغ‌، ص‌ 65ـ66؛ نشری‌، ج‌ 1، ص‌ 64) و از زمان‌ او، حکومت‌ وی‌ و اخلافش‌، رسماً تکه‌ اوغوللری‌ خوانده‌ شد.خبری‌ مبهم‌ مبنی‌ بر اینکه‌ تکه‌ «پسر کدخدای‌ اغدیر است‌» ( رجوع کنید به نشری‌، ج‌ 1، ص‌ 17)، این‌ تردید را ایجاد کرده‌ که‌ شاید تکه‌بیگ‌ از نسل‌ حمیدبیگ‌ نبوده‌، بلکه‌ پسر کدخدای‌ (رئیس‌ یا حاکم‌) اغدیر بوده‌ است‌ (تکین‌داغ‌، ص‌ 63؛ د. ا. ترک‌ ، ذیل‌ مادّه‌؛ نیز رجوع کنید به اوزون‌ چارشیلی‌، ج‌ 1، ص‌ 62)، اما شاید منظور از «کدخدای‌ اغدیر» همان‌ فلک‌الدین‌ دنداربیگ‌ باشد که‌ اغدیر را پایتخت‌ خود قرار داد و حتی‌ پس‌ از بازسازی‌ کامل‌، آنجا را فلک‌آباد نامید ( رجوع کنید به اوچ‌اوق‌، ص‌ 76؛ نیز رجوع کنید به ابوالفداء، ص‌ 379).تکه‌بیگ‌ از حمایت‌ سلطان‌ مصر برخوردار بود و حتی‌ با تشویق‌ وی‌، در قبرس‌ نیروی‌ نظامی‌ پیاده‌ کرد و سرانجام‌ به‌سبب‌ اختلافات‌ حکام‌ قبرس‌ با یکدیگر، توانست‌ در 21 ذیقعدة‌ 774 انطالیه‌ را پس‌ بگیرد. وی‌ مسجدی‌ نیز در آنجا بنا کرد (تکین‌داغ‌، ص‌ 66ـ67؛ نیز رجوع کنید به اولیا چلبی‌، ج‌ 9، ص‌ 287).پس‌ از تکه‌بیگ‌ پسرش‌، عثمان‌بیگ‌ (عثمان‌ چلبی‌)، جای‌ او را گرفت‌. عثمان‌بیگ‌ حکومت‌ انطالیه‌ را به‌ پسرش‌ مصطفی‌بیگ‌ محول‌ کرد و خود در استانوس‌ مستقر شد. در زمان‌ او تکه‌ایلی‌ اهمیت‌ خود را از دست‌ داد و تنها به‌ انطالیه‌ و استانوس‌ محدود شد. بایزید اول‌، سلطان‌ عثمانی‌، در 792 به‌ تکه‌ایلی‌ حمله‌ کرد و در نتیجه‌، مصطفی‌بیگ‌ به‌ مصر گریخت‌ و انطالیه‌ به‌ دست‌ عثمانیان‌ افتاد و آنان‌ امیر خود، فیروزبیگ‌، را «محافظ‌» (مرزبان‌) آنجا کردند (تکین‌داغ‌، ص‌ 68ـ69؛ نیز رجوع کنید بهابن‌خلدون‌، ج‌ 5، ص‌ 635).عثمان‌بیگ‌ در صفر 826 با یاری‌ محمدبیگ‌، از خاندان‌ قرامان‌ اوغوللری‌ (قره‌مانیان‌ * )، در پس‌ گرفتن‌ انطالیه‌ کوشید. در این‌ اثنا، فیروزبیگ‌ درگذشت‌ و حمزه‌بیگ‌ (پسر فیروزبیگ‌) عثمان‌بیگ‌ را به‌ قتل‌ رساند. با مرگ‌ وی‌، تکه‌ اوغوللری‌ کاملاً به‌ تابعیت‌ دولت‌ عثمانی‌ در آمدند (تکین‌داغ‌، ص‌ 70؛ لین‌پول‌ و دیگران‌، همانجا؛ نیز رجوع کنید به هامر ـ پورگشتال‌ ، ج‌ 1، ص‌ 392).منابع‌: محمودبن‌ محمد آقسرایی‌، تاریخ‌ سلاجقه‌، یا، مسامرة‌الاخبار و مسایرة‌ الاخیار ، چاپ‌ عثمان‌ توران‌، آنکارا 1944، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1362 ش‌؛ ابن‌بطوطه‌، رحلة‌ ابن‌بطوطة‌ ، چاپ‌ علی‌ منتصر کتانی‌، بیروت‌ 1395/1975؛ ابن‌خلدون‌؛ اسماعیل‌بن‌ علی‌ ابوالفداء، کتاب‌ تقویم‌ البلدان‌ ، چاپ‌ رنو و دسلان‌، پاریس‌ 1840؛ اسماعیل‌ حقی‌ اوزون‌ چارشیلی‌، تاریخ‌ عثمانی‌ ، ترجمة‌ ایرج‌ نوبخت‌، تهران‌ 1368ـ1377 ش‌؛ اولیا چلبی‌؛ تاریخ‌ آل‌سلجوق‌ در آناطولی‌ ، چاپ‌ نادره‌ جلالی‌، تهران‌: دفتر نشر میراث‌ مکتوب‌، 1377 ش‌؛ محمد ثریا، سجل‌ عثمانی‌ ، استانبول‌ 1308ـ 1315/ 1890ـ1897، چاپ‌ افست‌ انگلستان‌ 1971؛ شمس‌الدین‌بن‌ خالد سامی‌، قاموس‌ الاعلام‌ ، چاپ‌ مهران‌، استانبول‌ 1306ـ1316/1889ـ 1898؛ احمدبن‌ یحیی‌ عمری‌، التعریف‌ بالمصطلح‌ الشریف‌ ، چاپ‌ محمدحسین‌ شمس‌الدین‌، بیروت‌ 1408/ 1988؛ حسین‌ کاظم‌ قدری‌، تورک‌ لغتی‌ ، ج‌ 2، استانبول‌ 1928؛ قلقشندی‌؛ امین‌اللّه‌ گلی‌، تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ ترکمن‌ها ، [ تهران‌ ] 1366 ش‌؛ استنلی‌ لین‌پول‌ و دیگران‌، الدّول‌ الاسلامیة‌ ، نقله‌ من‌ الترکیة‌ الی‌ العربیة‌ محمد صبحی‌ فرزات‌، قسم‌ 2، دمشق‌ 1395/ 1975؛ محمد نشری‌، کتاب‌ جهاننما ، چاپ‌ تشنر، لایپزیگ‌ 1951ـ1955؛ یوزف‌ فون‌ هامر ـ پورگشتال‌، تاریخ‌ امپراطوری‌ عثمانی‌ ، ترجمة‌ میرزا زکی‌ علی‌آبادی‌، چاپ‌ جمشید کیان‌فر، تهران‌ 1367ـ 1369 ش‌؛EI 2 , s.v. "Teke-oghullar °â" (by G. Leiser); I A , s.v. "Teke-og §ullar â" (by M. C. ìehabeddin Tekindag §); ìehabeddin Tekindag §, "Teke-eli ve Teke-og §ullar â", Tarih Enstitدsد Dergisi , no. 7-8 (1976-1977); Bahriye غµok, "Hamitog §ullar âbeylig §i", I lہhiyat Fakدltesi Dergisi , IV , no. 1-2 (1955).
نظر شما
مولفان
گروه
آسیای صغیر و بالکان ,
رده موضوعی
جلد 8
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده