جَبْرا ابراهیم جَبْرا ، داستاننویس، شاعر، نقاش و ناقدِ معاصر عرب. در 1299 ش/1920 در بیتلَحم * فلسطین در خانوادة فقیری به دنیا آمد (بابطین، ج 1، ص 629؛ اعلامالادب العربیالمعاصر ، ج 1، ص 416). در کودکی به مدرسة سُریان ارتدوکس و در نُه سالگی به مدرسة الوَطنیه بیتلحم رفت. نخستین نمایشنامة خود را در ده سالگی و اولین داستانِ کوتاهش را در چهارده سالگی نوشت. در 1311 ش/1932 با خانوادة خود به بیتالمقدّس مهاجرت کرد و در مدرسة الرَشیدیه از محضر استادان بزرگی همچون ابراهیم طوقان * (متوفی 1320 ش/1941) بهره برد. از 1314 تا 1317 ش/ 1935ـ 1938 به عنوان یکی از شاگردان ممتاز در دانشکدة العربیة قدس، در کلاس بزرگانی مانند سامح الخالدی (متوفی 1330 ش/1951) شرکت کرد ( اعلام الادب العربی المعاصر ، ج 1، ص 416ـ417؛ حمود، ص 63ـ64). در 1318 ش/ 1939 ادارةالمعارف الفلسطینیه او را برای استفاده از بورس تحصیلیبه انگلستان فرستاد و او مدتی در دانشگاه اکستر در مرکزاستان دونشر تحصیل کرد، سپس برای ادامة تحصیل در ادبیات انگلیسی به دانشگاه کیمبریج رفت و در آنجا نزد استادانی از جمله فرانک ریموند لیویس (متوفی 1357 ش/ 1978)، ناقد معروف انگلیسی، تحصیل کرد و در 1322 ش/ 1943 با درجة ممتاز فارغالتحصیل شد ( اعلام الادب العربی المعاصر ،ج1، ص417ـ 418؛ میربصری، ج3، ص221). در حین تحصیل درانگلستانبهطور جدّی به شعر پرداختوپساز بازگشت به بیتالمقدّس، استاد ادبیات انگلیسی دانشکدة الرشیدیه شد. در 1327 ش/ 1948 بر اثر فشار و سختگیری صهیونیستها، به بیتلحم مهاجرت کرد و در پاییز همان سال به عنوان استاد مدعو به دانشکدة الا´داب و العلوم بغداد رفت.در اوایل دهة 1330 ش/1950 تبعة عراق و مسلمان شد (حمود، ص 64ـ 65؛ اعلامالادبالعربیالمعاصر ؛ میربصری؛ بابطین، همانجاها). در عراق با بدر شاکر سَیّاب * ، یکی از بنیانگذاران شعر نو عرب، آشنا شد و این آشنایی به دوستی عمیق آنان انجامید. جبرا تأثیر زیادی بر سیّاب گذاشت و سیّاب همیشه او را استاد و برادر خود میخواند (عباس، ص 130؛ نیز رجوع کنید بهسیّاب، ص175ـ176، 232). جبرا در 1331ش/ 1952 ازدواج کرد و در همان سال برای تحصیل در نقد ادبی به دانشگاه هاروارد رفت. او نزد بزرگانی چون آی. آ. ریچاردز و آرچیبالد مکلیش (شاعر امریکایی)، دانش آموخت. پس از بازگشت به بغداد، در ادارة روابط عمومی شرکت نفت عراق، رئیس بخش نشر و ترجمه شد. در 1347 ش/ 1968 به انگلستان دعوت شد تا در دانشگاههای بزرگی چون کیمبریج و آکسفورد در بارة تأثیر غرب بر ادبیات معاصر عرب سخنرانی کند. در 1336 ش/ 1975 نیز به مدت یک سال به عنوان استاد مدعو در دانشگاه برکلی ، ادبیات معاصر عرب تدریس کرد ( اعلام الادب العربی المعاصر ، ج 1، ص 418؛ جبرا، 1971، ص 76؛ حمود، ص 64ـ 66؛ ماهر شفیق فرید، ص 186). وی در 1373 ش/ 1994 در عراق درگذشت ( اعلامالادبالعربی المعاصر ، ج 1، ص 416).جبرا فعالیتهای فرهنگی بسیاری داشت؛ عضو گروه هنرهای معاصر بغداد و گروه هنرمندان عراق، نایب رئیس اتحادیة نویسندگان فلسطینی در عراق و عضو اتحادیة ادیبان عراق بود. همچنین در همایشهای بسیاری در قاهره و امریکا شرکت، و جوایز بسیاری دریافت کرد مانند جایزة دانشگاه کلمبیا (1370 ش/1991)، جایزة سلطان العویس در زمینة نقد ادبی (1369 ش/1990)، جایزة فرهنگی اروپا (1362 ش/ 1983)، جایزة ریاست جمهوری عراق در داستاننویسی (1370 ش/ 1989)، مدال قدس برای آثار ادبی (1369 ش/1990) و مدال درجه یک لیاقت از تونس (1370 ش/1991؛ مطبعی، ج 1، ص 41؛ اعلامالادبالعربی المعاصر ؛ بابطین، همانجاها؛ جیوسی، 1997، ج 1، ص 162).جبرا از آگاهترین نویسندگان و شاعران جدید عرب و نیز نقاشی فرهیخته بود (بَدَوی، 1992، ص 140) و از برجستهترین گویندگان شعر منثور در دورة بعد از جنگ جهانی دوم در فلسطین و عراق به شمار میآمد (بدوی، 1975، ص 227؛ خالدعلی مصطفی، ص 150). جبرا به همراه بدر شاکر سیّاب و چند شاعر دیگر به «الشعراء التموزیون» معروفاند. تموز، اسطورة احیا و تجدید حیات است و نزد شاعران معاصر عرب، نماد بازگشت به گذشتة شکوهمند پیش از دورة واپسگرایی است (عطیه، ص 37؛ بدوی، 1975، ص 260؛ جیوسی، 2001، ص 805 ـ806؛ شکری، تعلیقاتِ روحانی، ص 559). جبرا برای تفسیر تموز بسیار کوشش کرده و در شعر خود این اسطوره را به شکلهای مختلف به کار گرفته است. او توانسته است به شکلی هنرمندانه، اسطوره و مسائل تاریخی و فرهنگی را در شعر به کار ببرد، چنانکه خوانندة شعر وی احساس نمیکند که این مفاهیم تصنعی و ساختگی است (خالدعلی مصطفی، ص 155؛ جیوسی، 2001، همانجا).عنایت جبرا به مسئلة فلسطین، هم در شعر هم در آثاردیگر او، بهوضوح نمایان است. به عقیدة وی، در شعر باید کلیة ابعاد گسترده، علل بنیادی و تأثیرات عاطفی و روانیو به طور کلی فضایی را که نتیجة این فاجعه بوده، در مدنظر داشت (سلیمان، ص 196). او در دیوان تموز فیالمدینة (جبرا، 1959، ص 64ـ 72)، در قطعات «قبیَّه»، «خَرزَةالبئر» و «فی بَوادِی النَفی» به شکلی هنرمندانه به اشغال فلسطین، تبعید اجباری ساکنان آن و کشتار دِیریاسین پرداخته است. همچنین در شعرش به مظاهر منفی تمدن جدید و رشد سرمایهداریبا بدبینی نگریسته و به گسترش آنها اعتراض کرده است( رجوع کنید به خالدعلی مصطفی، ص 142ـ145). جبرا در دیوان یاد شدهاش، بسیار تحت تأثیر و نفوذ تی. اس. اِلیوت و شعر معروف او سرزمین ویران است، اما در دیوان المدار المعْلق رفته رفته از این تأثیر آشکار کاسته میشود ( رجوع کنید بههمان، ص 150ـ153). بعد از درگذشت جبرا، در 1375 ش/ 1996 آخرین مجموعه شعر وی با نام متوالیات شعریة منتشر شد (جیوسی، 1997، ج 1، ص 161).در داستاننویسی معاصر عرب، جبرا جزو نسل دوم نویسندگانی است که توانستهاند با بحث در بارة شکل و مضمون و با در نظر گرفتن دو بعد زیباشناختی و محتوایی، داستان بلند عربی را به سطحی برسانند که در جهان جایگاهی مقبول پیدا کند (شُرَیْح، ص 80 ـ82). آثار داستانی وی عبارتاند از: صُراخ فی لیل طویل که آن را در 1335 ش/ 1946 در بیتالمقدّس نوشته و در 1334 ش/ 1955 در بغداد منتشر کرده است؛ عِرْق و قصص أُخری (1335 ش/1956)؛ الصیادون فی شارع ضیّق که در 1339 ش/1960 به زبان انگلیسی نوشته و منتشر شده و در 1353 ش/1974 محمد عُصْفُور آن را به عربی ترجمه کرده است؛ السفینه (1349 ش/1970)؛ البحث عن ولید مسعود (1357 ش/ 1978)؛ عالم بِلاخَرائِط (1361 ش/1982) و الغرف الاخری' (1364 ش/1986؛ اعلامالادبالعربی المعاصر ، ج 1، ص 418ـ419؛ حمود، ص 68ـ69؛ عواد، ج 1، ص 235؛ بدوی، 1992، ص 140). در اولین داستان او، صراخ فی لیل طویل ، کاملاً مشخص است که جبرا کوشش خود را بر بیان گرفتاریها و مسائل روشنفکران عرب و تلاش نافرجام آنان برای تغییر وضع موجود متمرکز کرده است (بدوی، 1992، ص 142ـ143).قهرمانان داستانهای وی از نخبگان جامعة عرب هستند، نظیر روشنفکران، روزنامهنگاران، استادان دانشگاه و تحصیلکردگان غربگرا. استفادة بسیار از شگرد بازگشت به گذشته، تعدد راویان، استفاده از تک گوییهای درونی برای روانکاوی شخصیتها، به کارگیری شیوة جریان سَیال ذهن و کاربرد نثری منسجم و هماهنگ با مضمون، از ویژگیهای داستاننویسی جبراست ( رجوع کنید به همان، ص 140ـ146؛ شریح، ص 84، 93ـ94؛ برکات، ص 55 ـ57؛ یاسر سلیمان، ص 210ـ 211). اوج هنر داستاننویسی جبرا را در رمان البحث عن ولید مسعود میتوان دید که به لحاظ فنی در هنر داستاننویسی فلسطین، نقطة عطف به شمار میآید و پس از انتشار آن، منتقدان بسیاری در کشورهای عربی به نقد و تحلیل آن پرداختند (شریح، ص 94؛ الموسوعة الفلسطینیة ، ج 3، ص 577). داستان عالم بِلاخَرائط از این جهت که محصول مشترک جبرا و عبدالرحمان مُنْیف است، در ادبیات داستانی معاصر عرب پدیدهای شگفتانگیز محسوب میشود (بدوی، 1992، ص 140). رمانهای السفینة و البحث عن ولید مسعود را راجر آلن و عدنان حیدر به زبان انگلیسی ترجمه کردهاند (جیوسی، 1997، ج 1، ص 161).از دیگر عرصههای کار جبرا، ترجمههای اوست. مهمترین ترجمة وی به لحاظ تاریخی و تأثیرگذاری، ترجمة بخش اسطورة آدونیس یا تموز از کتاب شاخة زرین جیمز فریزر در 1336 ش/1957 است که تأثیر بسیار زیادی بر سیّاب و دیگر شاعران جوان عرب گذاشت، به شکلی که تأثیر سرزمین ویران الیوت را بسیار کمرنگ کرد (عباس، ص 130؛ شفیعی کدکنی، ص 171؛ ادونیس، مقدمة برگنیسی، ص 19؛ اعلامالادب العربی المعاصر ، ج 1، ص 420؛ حمود، ص 70). ناقدان عرب، ترجمههای وی را از آثار شکسپیر دقیقترین، زیباترین و بلیغترین ترجمه از این آثار میدانند ( رجوع کنید به سیّاب، ص 175؛ حمّاده، ج 2، ص 63).در نقد ادبی، جبرا یکی از بنیانگذاران معادلگذاری در برابر اصطلاحات ادبی انگلیسی است و در چند مقاله به توضیح اصطلاحات جدید نقد ادبی پرداخته است. بسیاری از مقالات مهم وی در زمینة ادبیات تطبیقی است و شناخت عمیق وی را از ادبیات کهن و معاصر عرب و غرب نشان میدهد (حمود، ص 75ـ76، 82).از عمدهترین آثار وی در زمینة نقد ادبی، الحریة والطوفان (1339 ش/1960)، النار و الجوهر (1354 ش/ 1975) و ینابیع الرؤیا (1358 ش/1979) است ( اعلامالادبالعربی المعاصر ، ج 1، ص 419؛ حمود، ص 67 ـ 68). وی در کتاب البئر الاولی' (چاپ اول 1365 ش/1986) خاطرات زندگی خود را تا سیزدهسالگی شرح داده و در شارع الامیرات (1373 ش/1994) به ادامة شرح زندگی خود پرداخته است (حمود، ص 69؛ نیز رجوع کنید بهجبرا، 2001؛ همو، 1999).جبرا دو فیلمنامه به نامهای الملکالشمس (1365 ش/ 1986) و ایامالعقاب (1367 ش/ 1988) نوشته که فیلم بختالنصر (بنوخذ نصّر) بر اساس فیلمنامة الملکالشمس ساخته شده است ( اعلامالادبالعربی المعاصر ، ج 1، ص 418ـ419؛ حمود، ص 69). از جبرا حدود شصت اثر در زمینة نقد، ترجمه، شعر و داستان موجود است (برای فهرست آثار وی رجوع کنید به حمود، ص 67ـ71؛ اعلامالادبالعربی المعاصر ، ج 1، ص 418ـ420؛ حماده، ج 2، ص 65؛ رمضان یوسف، ص 116ـ117؛ عَوّاد، ج 1، ص 234ـ 235).منابع: ادونیس، ترانههای مهیار دمشقی ، ترجمة کاظم برگنیسی، تهران 1378 ش؛ اعلام الادبالعربی المعاصر: سیر و سیرذاتیة ، چاپ روبرت کمبّل، بیروت: الشرکة المتحدة للتوزیع، 1996؛ سعود عبدالعزیز بابطین، معجمالبابطین للشعراءالعرب المعاصرین ، کویت 1995؛ حلیم برکات، «تحولات اجتماعی در رماننویسی اعراب»، ترجمة یعقوب آژند، ادبستان ، سال 1، ش 4 (فروردین 1369)؛ جبرا ابراهیم جبرا، البئرالاولی: فصول من سیرةذاتیة ، بیروت 2001؛ همو، تموزفی المدینة ، بیروت 1959؛ همو، شارعالامیرات ، بیروت 1999؛ سلمی خضراء جیوسی، الاتجاهات و الحرکات فیالشعرالعربی الحدیث ، ترجمة عبدالواحد لؤلؤة، بیروت 2001؛ همو، موسوعةالادب الفلسطینیالمعاصر ، بیروت 1997؛ محمد عمر حماده، موسوعة اعلام فلسطین ، دمشق 1421/2000؛ ماجدة حمود، نقاد فلسطینیون فیالشتات ، دمشق 1998؛ خالدعلی مصطفی، الشعرالفلسطینی الحدیث: 1948ـ1970 ، بغداد 1986؛ محمدخیر رمضان یوسف، تکملة معجمالمؤلفین ، بیروت 1418/1997؛ خالد سلیمان، فلسطین و شعر معاصر عرب ، ترجمة شهره باقری و عبدالحسین فرزاد، تهران 1376 ش؛ بدر شاکر سیّاب، رسائلالسیاب ، [ گردآوری ] ماجد سامرائی، بیروت 1994؛ محمود شریح «الروایة العربیة المعاصرة: 1945ـ 1985»، در اعلامالادبالعربیالمعاصر: سیر و سیرذاتیة ، همان، ج 1؛ محمدرضا شفیعی کدکنی، شعر معاصر عرب ، تهران 1380 ش؛ غالی شکری، ادب مقاومت ، گردانیدة محمدحسین روحانی، تهران 1366 ش؛ احسان عباس، اتجاهات الشعرالعربیالمعاصر ، عمان 1421/2001؛ جورج عطیه، «الادبالعربیالمعاصر: نقدالمصادر و المراجع»، ترجمة عنالانکلیزیة: مؤمنة بشیر عوف، در اعلام الادبالعربی المعاصر: سیر و سیر ذاتیة ، همان، ج 1؛ کورکیس عواد، معجمالمؤلفین العراقیین فیالقرنین التاسع عشرو العشرین ، بغداد 1969؛ ماهر شفیق فرید، «أثر ت. س. الیوت فی الادبالعربی الحدیث»، مجلةالفصول ، ج 1، ش 4 (رمضان 1401/ ژوئیة 1981)؛ حمید مطبعی، موسوعة اعلام العراق فیالقرنالعشرین ، بغداد 1995ـ 1998؛ الموسوعةالفلسطینیة ، دمشق: هیئةالموسوعة الفلسطینیة، 1984؛ میربصری، اعلام الادب فیالعراقالحدیث ، لندن 1994ـ1999؛M. M. Badawi, A critical introduction to modern Arabic poetry , Cambridge 1975; idem, " Two novelists from Iraq: Jabra ¦and Munif ", Journal of Arabic literature , XXIII, pt.2 (July 1992); Jabra Ibrahim Jabra, "Modern Arabic literature and the West", Journal of Arabic literature , II (1971); Yasir Suleiman, "]Review of[ Hunters in a narrow street ]by Jabra I. Jabra[", Journal of Arabic literature , XXIV, pt.2 (July 1993).