جاوید، محمد ، سیاستمدار و اقتصاددان و عضو حزب اتحاد و ترقی در اواخر دورة عثمانی و از دولتمردان اتحاد و ترقی در دوران اقتدار آن حزب در عثمانی. در 1292/1875 در شهر سِلانیک/ سالونیک بهدنیا آمد. پدرش بازرگان و از جامعة دونمة (یهودیان تازهمسلمان شده) آن شهر بود ( د.ا.د.ترک ، ذیل vid Bey" "Ca ). محمد جاوید، پس از اتمام تحصیل در مکتب رشدیة (مدرسة متوسطة) آن شهر، در 1314/ 1896 به مدرسة عالی مُلْکیه (به معنای غیرنظامی و کشوری، که سپس به دانشکدة علوم سیاسی تغییر نام یافت) در استانبول راه یافت. ابتدا در بانک زراعت و سپس در دایرة آمار وزارت معارف بهکار پرداخت و ضمن کار اداری، در مدرسة رشدیة مرکزی ایاصوفیه، حساب و در دارالمعلمین عالی، علم ثروت (اقتصاد) تدریس کرد (همانجا؛ د.ترک ، ذیل مادّه؛ میدان لاروس ، ج 2، ص 822). در 1320/1902 از استانبول به زادگاه خود ــ که دارای ساختار اقتصادی پیشرفته و ترکیب قومی ویژه بود و برای مبارزه با نظام استبدادی جایگاه خاصی داشت ــ برگشت و در آنجا ضمن تدریس، مدیریت مدرسهای خصوصی را به نام فیضیه ( د.ا.د.ترک ، همانجا) یا تفیّض (تونایا ، ج 3، ص 331؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه) یا ترقی (عمجه ، ص 55) بر عهده گرفت. همچنین به یکی از محافل فراماسونی آنجا وارد شد و سلسله مراتب آن را تا درجة استاد اعظم طی کرد (سویسال ، ص 173، 184، 215، 222؛ تونایا، ج 3، ص 321ـ 323؛ د.ا.د.ترک ، همانجا). به جمعیت حریت عثمانی نیز، که در نیمة دوم 1324/1906 تشکیل گردید، راه یافت. جمعیت حریت عثمانی در 1325/1907 به جمعیت ترقی و اتحاد پیوست و بعداً به جمعیت اتحادوترقی تغییر نام داد (تونایا، ج 3، ص 15ـ16؛ نیز رجوع کنید بهترکهای جوان * ).جمعیت اتحاد و ترقی توسعة روزافزون یافت و سرانجام به حزب تبدیل شد و پس از اعلان مشروطیت دوم (جمادیالا´خرة 1326/ ژوئیة 1908) بهتدریج حزب حاکم در عثمانی گردید ( رجوع کنید به اتحاد و ترقی * ، حزب). جاوید در آن جمعیت مراتب ترقی را به سرعت پیمود، چنانکه در هیئتی که جمعیت در رجب 1326/ اوت 1908 برای مذاکره با مقامات باب عالی از اَدِرْنه به استانبول اعزام کرد، حضور داشت (احمد، ص20) و در انتخابات دورة اول مجلس مبعوثان (1326ـ1329/ 1908ـ 1911) هم بهعنوان نمایندة سلانیک به مجلس راه یافت و آرای جمعیت را در پاسخ به نطق افتتاحیة پادشاه در آن مجلس، بیان داشت (همان، ص 30). وی در مجلس دوم (1330/ 1912) نیز نمایندة سلانیک بود، اما در مجلس سوم (1330ـ1336/ 1912ـ 1918) ــ که انتخاباتش پس از الحاق سلانیک به یونان در 1331/1913 صورت گرفت ــ از بیغا (در چُناق قلعه) به نمایندگی انتخاب شد ( د. ترک ؛ د.ا.د.ترک ، همانجاها).جاوید یکی از برجستهترین سخنرانان در مجلس، بهویژه در بارة مسائل مالی و بودجه، بود ( د. اسلام ؛ د. ترک ، همانجاها). او در عین حال نخستین عضو حزب اتحاد و ترقی بود که در جمادیالاولی 1327/ ژوئن 1909 وارد هیئت دولت حسین حلمیپاشا شد (احمد، ص 52) و در دولتهای بعدی هم تا بر افتادن اتحاد و ترقی معمولاً، جز در فواصلی کوتاه، زمام امور مالی عثمانی را بهعنوان وزیر مالیه در دست داشت ( د.ا.د.ترک ؛ میدان لاروس ، همانجاها) و حتی در زمانی هم که وزیر مالیه نبود، به دلیل تخصصی که در مسائل اقتصادی و موقعیتی که در حزب حاکم و دولت داشت، در سیاستگذاریهای مالی عثمانی مؤثر بود (تونایا، ج 3، ص 331؛ احمد، ص 52 ـ53؛ د. اسلام ؛ د. ترک ، همانجاها؛ اولکن ، ص 215، 339).جاوید طرفدار اقتصاد آزاد و جلب سرمایههای خارجی به کشور و حتی وامگیری از دولتهای خارجی بود (برکس، ج 2، ص 342ـ343). وی استقراض خارجی را دارای «فضیلت تربیتکارانه» (تونایا، ج 3، ص 334) و سرمایة خارجی را عامل اصلی «انباشت سرمایه» میدانست و برای جلب آن، فراهم آوردن هرگونه تسهیلات را لازم میشمرد (همان، ج 3، ص 332). به همین دلیل وی با تأکید بر اینکه دولت عثمانی از پویایی درونی محروم است، در جستجوی نیروی محرکة بیرونی، یعنی استقراض خارجی، برای رونق بخشیدن به اقتصاد عثمانی بود (همان، ج 3، ص 333). در آن زمان، رواج اصطلاحاتی چون «جاویدیسم» و «مالیة جاوید بیک» در بردارندة مفهوم جانبداری از اقتصاد بازار آزاد و جلب و جذب سرمایه و وامهای خارجی یا انتقاد از نظریات اقتصادی لیبرالیستی جاویدبیک بود (برکس، همانجا).جاوید خواستار بیطرفی عثمانی در جنگ جهانی اول بود (تونایا، ج 3، ص 222، 492، 526؛ د.ا.د.ترک ، همانجا). وی پس از اطلاع یافتن از امضای پنهانی قرارداد اتحاد عثمانی با آلمان در 20 رمضان 1332/ 2 اوت 1914 ــ که بهمعنای ورود عثمانی به جنگ جهانی بود ــ در مخالفت با آن، از مقام خود کنارهگیری کرد (عمجه، ص 148ـ 155؛ طلعتپاشا، ص 41؛ تونچای ، 1990، ص 42؛ آقشین ، ص 277) اما با اصرار اعضای دولت و ارعاب و تهدید آنان، استعفای خود را پس گرفت (عمجه، ص 162ـ 165؛ آقشین، ص 276؛ تونچای، 1990، ص 46).پس از سقوط دولت طلعتپاشا در 7 محرّم 1337/ 14 اکتبر 1918، جاوید در دولت انتقالی عزتپاشا * نیز همچنان در وزارت مالیه باقی ماند، لیکن پس از فرار رهبران اتحاد و ترقی در 26ـ27 محرّم 1337/ 2ـ3 نوامبر 1918، جاوید هم ناگزیر دولت را ترک کرد ( د. اسلام ، همانجا؛ تونایا، ج 3، ص 545). مدتی بعد به وکالت داینهای (بستانکاران) عثمانی در «ادارة دیون عمومیه» منصوب گردید، اما با تشکیل دولت داماد فریدپاشا در جمادیالا´خره 1338/ مارس 1919 و شروع محاکمة اتحادیون، از بیم گرفتاری در خانة نوریبیک رئیس حزب حریت و ائتلاف * ، از احزاب رقیب اتحاد و ترقی، مخفی شد و پس از سه ماه واندی به کمک او به اروپا گریخت (تونایا، ج 2، ص 297، ج 3، ص 567). در همین مدت، محاکمة غیابی و به پانزده سال حبس با اعمال شاقه محکوم شد (همان، ج 3، ص 565). وی، پس از فرار، به فرانسه و سپس به سویس رفت و به تماس با رهبران پراکندة اتحاد و ترقی در اروپا ادامه داد و با سازماندهی دانشجویان «ترکهای جوان» درصدد احیا و تقویت اتحاد و ترقی بر آمد. در همین زمان با عالیه خانم، همسر سابق شاهزاده برهانالدین (پسر سلطان عبدالحمید دوم)، ازدواج کرد ( د. اسلام ؛ د.ا.د.ترک ، همانجاها). جاوید در تشکیل مجمع عمومی جمادیالاولی 1339/ ژانویة 1921، با شرکت رجال اتحاد و ترقی و از آن جمله طلعتپاشا (رئیس جمعیت)، فعال بود (تونایا، ج 2، ص 437ـ 438).با این حال وی با حکومتِ در حال تشکیل آنکارا به رهبری مصطفیکمال به همکاری پرداخت و در هیئت نمایندگی آن در اجلاس لندن (زمستان 1299 ش/1921) به عنوان مشاور شرکت کرد. او بعد از 34 ماه دوری از استانبول، درتابستان 1301 ش/1922 به آن شهر بازگشت و دوباره به عنوان وکیل داینها در دیون عمومیه بهکار پرداخت ( د.ا.د.ترک ، همانجا). در اجلاس صلح لوزان ــ که بین نمایندگان ترک و دولتهای انگلیس، فرانسه، ایتالیا و یونان، از آبان 1301 تا تیر 1302/ نوامبر 1922 تا ژوئیة 1923 برگزار شد ( میدان لاروس ، ج 8، ص 101ـ 104) ــ جاوید بهعنوان یکی از مشاوران هیئت ترک اعزامی به لوزان شرکت کرد، اما بهعلت اختلافنظر او و عصمت اینونو * ، رئیس هیئت اعزامی، در بارة مسائل اقتصادی و مالی و علنی شدن این اختلاف از طریق مطبوعات، عصمت اینونو بعضی از مشاوران خود، از جمله جاوید، را از هیئت اخراج کرد ( د.ا.د.ترک ؛ د.ترک، همانجاها).پس از اعلان جمهوری ترکیه در 7 آبان 1302/ 29 اکتبر 1923، جاویدبیک همچنان در استانبول به سر میبرد تا آنکه این خبر که گروهی درصدد سوءقصد به جان مصطفیکمال در ازمیر بودهاند، در 27 خرداد 1305/ 17 ژوئن 1926 منتشر شد. این خبر محاکمات پرسروصدایی را در پیداشت و وی هم با این موضوع درگیر شد. این محاکمات، به نوعی، محاکمة بقایای حزب اتحاد و ترقی و حزب ترقیپرور جمهوریت بود. حزب ترقیپرور جمهوریت که در زمستان 1303 با انشعاب از حزب خلق تشکیل شده بود و چند تن از اتحادیون سابق در آن عضویت داشتند، در 15 خرداد 1304/ 5 ژوئن 1925 در جریان سرکوبی قیام شیخسعید * ، فعالیتش ممنوع شد. هدف این محاکمات تأمین اقتدار انحصاری حزب خلق بود که نامش در آبان 1303/1924 به حزب جمهوریخواه خلق * تغییر یافته بود (اراوغلو ، ص 204ـ205؛ تونچای، 1981، ص 103ـ 104، 146، 161ـ166؛ همو، 1990، ص 102ـ103؛ تونایا، ج 3، ص 593 ـ594). سرانجام جاوید به اتفاق چند تن دیگر از اعضای اتحاد و ترقی دستگیر و به اتهام تشکیل نشستی دو روزه با شرکت بعضی از اتحادیون سابق در خانهاش، به منظور احیای اتحاد و ترقی و تغییر قانون اساسی، به اعدام محکوم شد. حکم وی و چند نفر دیگر در 4 شهریور 1305/ 26 اوت 1926 در آنکارا بهاجرا در آمد (تونچای، 1981، ص 166؛ همو، 1990، ص 104؛ آقشین، ص 308؛ تونایا، ج 3، ص 602). ادعا شده است که وی با صهیونیستها تماس داشته است وبعضی از سازمانهای یهودی به اقدامات بیحاصلی برای نجاتش دست زدهاند (تونایا، ج 3، ص 334).محمدجاوید پیش از پرداختن به امور سیاسی و کسب شهرت از این راه، با نوشتن مقالاتی در زمینة اقتصاد در روزنامهها و نشریاتی چون صباح، طنین، اقدام و بهویژه مجلة ثروت فنون * ، بهعنوان اقتصاددان مشهور شد. کتابهایی در موضوع اقتصاد از وی انتشار یافته است که عبارتاند از: علم اقتصاد ، در چهار جلد (1315ـ1317)، که یکی از مهمترین کتابهای اقتصادی دورة پیش از مشروطیت دوم بهشمار آمده است؛ مکاتب اعدادیه مخصوص علم اقتصاد (1909ـ1913)؛ معلومات اقتصادیه (1329)؛ و احصائیات (آمار؛ 1325). این کتابها در استانبول بهچاپ رسیدهاند ( د.ا.د.ترک ؛ د. اسلام ؛ میدان لاروس ، همانجاها).جاوید از ذیقعدة 1326 تا شعبان 1328/ دسامبر 1908 ـ اوت 1910، با همکاری احمد شُعَیب (متوفی 1910) و رضا توفیق (متوفی 1330 ش/ 1951)، مجلة علوم اقتصادیه و اجتماعیه مجموعهسی را، به مدیریت خودش، منتشر کرد. سهم این مجله را در گسترش بینش پوزیتیویستی (اثباتگرایی) درفلسفه و جامعهشناسی ترک، مهم ارزیابی کردهاند ( رجوع کنید بهاولکن، ص 146، 156ـ157، 251).خاطرات روزانة جاوید، در بر دارندة حوادث اوایل مشروطیت دوم تا اواخر جنگ استقلال، را دوست او حسین جاهد * (یالچین) بهصورت پاورقی در روزنامة طنین (از 8 شهریور 1322 تا اول دی 1325/ 30 اوت 1943ـ 22 دسامبر 1946) بهچاپ رسانده است ( د. ترک ، همانجا).منابع:Sina Ak in, Jخn Tدrkler ve ittihat ve trakki , Istanbul 1987; Hasan Amca, Dog §mayan hدrriyet, Istanbul 1989; Feroz Ahmad, The young Turks , Oxford 1969; Niyazi Berkes, 100 soruda Tدrkiye iktisat tarihi , vol.2, Istanbu 1973; EI 2 , s.v. "Dja ¦w ¦d" (by Dankwart A. Rustow); Hamza Erog «lu, Tدrk devrim tarihi , Ankara 1977; Meydan Larousse Istanbul 1979-1981; I lhami Soysal, Tدrkiye ve dدnyada masonluk ve Masonlar , Istanbul 1978; Tala t Pa a, Tala t Pa a , n n an lar , ed. Alpay Kabacal , Istanbul 1990; Tar k Zafer Tunaya, Tدrkiye , de siyasal partiler , Istanbul 1988- 1989; Mete Tun ay, "Siyasal tarih (1908-1923)", in Tدrkiye tarihi , vol.4, ed. Sina Ak in, Istanbul 1990; idem, T. C. , nde tek parti yخnetimi , nin kurulmas ( 1923-1931 ), Ankara 1981; TA , s.v. "Cavit, Mehmet"; TDVIA , s.v. "Ca vid Bey, Mehmed" (by Selim I lkin); Hilmi Ziya غlken, Tدrkiye , de ´ag §da dد دnce tarihi , Istanbul 1966.